از : محمد شوری
عنوان : بیانیه دانشگاه سپاه
مسیر این تجاوزگری و پیشروی به هر عنوانی که آغاز شده باشد باید مسدود شده و روند عقب زدن دشمن هر چه زودتر آغاز شود. مشکلات اقتصادی کشور ایران هر قدر هم عمیق و گسترده باشند، انتظار یاری و مساعدت از چنین دشمنی برخاسته از نوعی سفاهت سیاسی محسوب میشود. ملت و دولت ایران در هیچ دورهای پس از انقلاب اسلامی چنین خطای فاحش و غیرقابل جبرانی را در کارنامه خود نداشته و انشاءالله نخواهند داشت.
بدین ترتیب مجموعه اساتید، محققان و دانشجویان دانشگاه امام حسین علیه السلام اعلام میدارند:
هیأت علمی، محققان و کارمندان دانشگاه امام حسین علیه السلام اطاعت و پشتیبانی کامل خود را از دستور اکید فرمانده کل قوا، امام خامنهای اعلام داشته، خود را اولین مخاطب اجرای این دستور دانسته و نسبت به هرگونه تخطی و تعرض نسبت به این فرمان هشدار میدهیم.
دانشگاه امام حسین علیه السلام حسب مأموریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیگیری اجرایی شدن آرمانهای جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور عزیزمان ایران، آمادگی دارد در راستای همدلی با دولت، جزئیات زیادهخواهی آمریکاییها و غربیها از مذاکره کنندگان ایرانی را به تفصیل و کارشناسی به اطلاع مردم رسانده و چهرهی عهدشکن، دروغگو و زیادهخواه آنان را به مردم بنمایاند.
http://vista.ir/news/۲۱۸۸۲۵۲۸/D۸A۸DB۸CD۸A۷D۹۸۶DB۸CD۹۸۷-D۸AFD۸A۷D۹۸۶D۸B۴DAAFD۸A۷D۹۸۷-D۸B۳D۹BED۸A۷D۹۸۷-D۹BED۸A۷D۸B۳D۸AFD۸A۷D۸B۱D۸A۷D۹۸۶-D۸A۲D۹۸۵D۸A۷D۸AFDAAFDB۸C-D۸AFD۸A۷D۸B۱DB۸CD۹۸۵-D۸ACD۸B۲D۸A۶DB۸CD۸A۷D۸AA-D۸B۲DB۸CD۸A۷D۸AFD۹۸۷-D۸AED۹۸۸D۸A۷D۹۸۷DB۸C-D۸A۷D۹۸۵D۸B۱DB۸CDAA۹D۸A۷-D۸B۱D۸A۷-D۸AFD۸B۱-D۸A۷D۸AED۸AADB۸CD۸A۷D۸B۱-D۹۸۵D۸B۱D۸AFD۹۸۵E۲۸۰A۶
۶٨۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹۴
|
از : محمد شوری
عنوان : کودتای سپاه
پدرخواندگی برای ملت؛ معنای تهدید سپاه به کودتا علیه دولت
http://www.kaleme.com/۱۳۹۴/۰۳/۱۳/klm-۲۱۶۵۴۰/
۶٨۶۹۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : آیا در جمهوری اسلامی می توان وزن نیروهای عمل کننده را تا حدود فهمید؟
وجود پدیده ای نامطلوب بنام جمهوری اسلامی و چیرگی آن برسرزمین ایران تجربه ای را برای ایرانیان آفرید که بتوانند چگونگی رفتارهای گروهی از معترضین و واهی بودن تصوراتشان را در این سی و چند سال مشاهده کنند .پدیده نامطلوب جمهوری اسلامی با تمام نامطلوبیتش توانست سازکاری را بعنوان ساختار انتخابیِ مسئولین و مدیریتیِ اجرائیش، در پیکره وجودیش تعبیه کند وآنرا به اجراء درآورد. اما همین ساختار انتخاباتی گاها" بلای جانش نیزشده ، بطوریکه؛با تمام ترفندهایِ کنترلی که بکار می گیرد از طرف مردمان ظاهرا" خموش دربزنگاه های تاریخی و بکمک بخشی از بازیگران نظام، پایه مشروعیت، محور اصلی،که ولایت فقیه است به چالش کشیده می شود و ضرباتی به آن وارد می کنند و از این رهگذر خرد جمعی حداقلی را هم برای خویش می آفریند. وابستگان به محوریت نظام که به ولایی ها معروف شده اند بعد از دریافت ضربات گیج کننده، اگر اقداماتِ سر کوبگرانه ای را در پیش بگیرند ، آن سر کوبگری هزینه ای سنگین بر دوش آن محوریت نظام گذاشته و می گذارد ، بطوریکه مدتهای مدیدی از گیجی آن ضربات و هزینهء ایجاد شده ، دچار رفتار عکس العملی می شود که بدنبالش سقوط بیشتر مشروعیت را برای خویش می آفریند پی بردن به این روند برای پی جویانِ جویای حقیقت چندان دشوار نیست !. باید گفت:محوریت نظام (ولایت فقیه) و حواریونش بعد از دریافت ضربه از مرد، ترفندی پلیدانه ای را بکارگرفته و خواهند گرفت و با دستگاه تبلیغاتیِ انحصاریشان بسمت القاء این می روند ومی گویند: ای مردم! این عمل شما برنامه ریزی خودمان بوده، سر شما کلاه رفته است. و اگر این فریبکاریشان کارساز نیفتاد تلاش می کنند ، آن حرکت عظیم مردمان را فقط منحصر کنند به جریانی بنام اصلاح طلبان و القا کنند اینان سوپاپ اطمینان هستند و اطراف آنان شروع به مانور می کنند . وجالبست ! در این ترفند ولایت، اپوزیسیونی که خود را سوپر اپوزیسیون برانداز می داند همراهی خود را نشان می دهد این نوع اپوزیسیون در بیشتر مواقع از اقدامات مردمان دچار شوک می شوند اما بعد از بازیابیِ خویش چیزی نمی شوند جزءرهروان ولایی ، خواسته یا ناخواسته!.
۶٨۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : وزن هر گروه سیاسی
تجربیات بشری به ما می گوید:در جوامعی که دمکراسی حاکم و رأی گیری بر قرار است صندوق رای تا حدودی وزن و پتانسیل هر گروه یا دسته یا تشکل یا ایده ای را می تواند مشخص کند و همچنین دیده شده است در جوامعی که استبداد حاکم است ،حاکمیت استبدادی می تواند عامل مناسبی برای مظلوم نمایی هر جریانی با انگیزه مبارزاتی شود .وحتی می توان گفت: استبداد یک عامل روانی توهمی را بر گروهی از مبارزین تحمیل می کند بطوریکه؛ ظهور روحیه مبارزاتی یا اعتراضی در دیگران را ناشی از کالای خویش می دانند ووزن آنان را به وزن خود می افزاید وآنرا از خود می دانند .اگر به گذشته و حال کشور خویش بنگریم این عامل روانی توهمی را می توان دید. مخصوصا" دراین سی وچند سال اخیر که پدیده ای نامطلوب بنام جمهوری اسلامی چیرگی خویش را برسرزمین ایران گسترانیده، ازاین رهگذر ، ایرانیان تجربیاتی را داشته اند اگر چه اکثرا" تلخ بوده، اما توانستن چگونگی رفتار گروهی از معترضین و واهی بودن تصوراتشان را پی ببرند و حتی با اقداماتی جمعی، غلط بودن بعضی تصوراتِ مبارزاتی را هم نشان دهند. پرسشی چنین است:چگونه می توان به وزن گروه های درون نظام و اپوزیسیون برانداز یا غیر برانداز پی برد؟ پرداختن به پاسخ ویا پاسخ ها بحث دیگری می طلبد.
۶٨۶۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : سلطه نظامیان
در مقایسه با اوضاع سه کشور هم وزن ایران در خاورمیانه بگمانم ما در این امر از ترکیه که کم کم به مرحله جمهوری اسلامی میرسد جلوتریم. در مصر از زمان کودتای نظامی همیشه تیمساران آشکارا رییس مملکت بوده اند و شباهتی به وضع ایران ندارد. در پاکستان قدرت واقعی زیر امینی در دست نظامیان بوده است که طبقه مشخص الیت را تشکیل داده و حتی محل سکونت و سازمان های رفاهی خود را دارند. از این تیمساران گاهی یکی هوس حکومت میکند ولی بیشتر ترجیح میدهند که با خیمه شب بازی " انتخابات ", غیر نظامیان را صورتا در راس امور بگذارند تا " توازن قوا " برقرار و خود معاملات زیر میزی با امریکا و چین و غیره داشته باشند. زمانی هم که یکی تخلف کرد یا به دار آویخته میشود و یا به ضرب گلوله از بین میرود. اگر فرجی نشود ایران احتمالا به این سمت خواهد رفت و یا احتمالا رفته است.
۶٨۶۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۴
|
از : محمد شوری
عنوان : پاسخ نویسنده یادداشت
دیگ زود پز یک سوپاپ دارد که به هنگام فشار بخار می زند و باعث می شود که دیگ منفجر نشود.
اصلاح طلبان که مختلفند.وبرخی بدلیل جنگ قدرت،از خودی به غیز خودی تغییر هویت دادند.امابه هر حال هم خامنه ای وهم سپاه به بخشی از آنها به مثابه سوپاپ اطمینان نیازدارند. انقلاب ها دردل خود غربال می شوند وتبدیل. باهمین ظرفیت و امکانی که قانون اساسی فعلی به این بخش از اصلاح طلبان می دهد،می خواهند خیلی لاک پشتی قدرت را دراختیار بگیرند و اصلاحات را(آنهم فقط باافرادحوزه خود)درانقلاب که تغییرماهیت داده انجام دهند.اما سپاه که اکنون غولی شده باتمام وجودسعی داردمنافع و قدرت خود را باانواع حیل حفظ کند.همه این دوطرف مترصد مرگ زود رس خامنه ای هستند.نکته مهم دیگر اینکه اکثررهبران ومدیران کلیدی کشور از سن بالایی برخوردارند وهمین امر خوشبینی دوطرف را بیشتر می کندوامیدوارند دراین بازی قدرت برنده شوند!من در مورد جنبش سبز یادداشتی نوشتم با عنوان «تغییر کاربری در حکومت»متاسفانه هدایت اصلی دراختیار نهادهای امنیتی قرار گرفت(به نظرمن).شما نگاه کنید همین دومشاور آقای کروبی(که وی رادراین مسیر قراردادند)عباس عبدی و کراسچی همین الان به صراحت نمی آیند از آزادی آنها در حصر حرف بزنند واین جای ان قلت و سوال دارد! چون می ترسند از زمین اخراج شوند!درحالی که علی مطهری به کرار وبه صراحت سخن می گوید!
۶٨۶۵۷ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۴
|
از : masoud memar
عنوان : توضیح بدتر از مبهم گوئی
آقای شوری شما در مورد اصلاح طلبان میگوئید : « این اقا خیلی وقته که اختیارش دست سپاه است ومنظور از کودتا،کودتای سپاه است(حالا نه کودتای نظامی،بلکه سیاسی)که با فوت آقا دیگر جایی هم برای اینها نخواهد بود » مشخص است که بخشی از سپاه و ساختار قدرت بیش از سه دهه است که در این راستا عمل میکنند و سوال من از شما اینست که چرا میخواهند جائی برای آنها نباشد ؟ اگر مسئله صرفأ چاپیدن مردم است و همگی سر و ته یک کرباسند چرا باید دیگری را ترور و حبس و حصر یا کودتا کرد ؟ وجه تمایز آنها واقعی و چنان عمیق است که رهبر نیز جرأت حذف مستقیم آنها را ندارد چون اکثر جامعه سفت و سخت پشت اصلاح طلبان ایستاده اند . بعنوان فاکت میتوان به اعتراضات میلیونی ۸۸ در تقابل با خواست رهبری استناد کرد و به شرکت میلیونی در انتخابات ۹۲ همسو با نظر هاشمی استناد کرد . اینکه قانون اساسی چه ظرفیتی دارد یا ندارد یک مسئله کاملأ فرعی است که در جوامع استبدادی و استبداد زده بحساب نمی آید بلکه مسئله اساسی نه ساختار حقوقی بلکه ساختار حقیقی است و درست به همین جهت همان سپاهی که اشاره کردید میخواهند جائی برای اصلاح طلبان نباشد . همینطور به جرأت اشاره کردید ٬ حقیقت اینست که در جامعه امروز با جرأت یا بی جرأت حق یا ناحق بدون پایگاه وسیع اجتماعی نمیتوان در متن تحولات سیاسی قرار گرفت ٬ حتی امروز جایگاه قدرت نیز بدون پایگاه وسیع اجتماعی توانائی بکرسی نشاندن اهداف خود را ندارد و متحمل هزینه سنگینی میشود .
۶٨۶۵۵ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : دوران پنهانی بیماریهای مسری
با پوزش از ابهام کامنت قبلی, عنوان کامنت در ابتدا سلطه نظامیان بود. در پایان کامنت متوجه شدم که از چهار کشور بزرگ خاورمیانه فقط علی و حوضش از تغییر آشکار برکنار مانده اند و عنوان علی ماند و حوضش را ترجیح دادم و از تغییر متن غفلت کردم. بهر حال امکان آنکه بیماری هنوز دوران پنهانی خود را طی میکند وجود دارد. دوران پنهانی بیماریهای مسری, مرحله ایست که بیمار مبتلا شده ولی هنوز نشانه های بیماری ظاهر نشده اند.
۶٨۶۴۹ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : علی مانده و حوضش
ایران در منطقه خاور میانه قرار گرفته و نمیتواند همیشه از تاثیر تغییرات آن و جهان مصون بماند. این بلیه ظاهرا مسری بعد از جنگ جهانی اول و با به قدرت رسیدن نظامیان در ترکیه شروع شد. بیست سال بعد در تعقیب جنگ جهانی دوم کشور هند مستقل ومتعاقبا کشور پاکستان بوجود آمد که همیشه زیر سلطه نظامیان بوده است. واقعه بعدی کودتای مصر بود که نظامیان تمام امور کشور را در دست گرفته اند. ایران چهارمین کشور بزرگ این ناحیه است - که ظاهرا سید علی صاحب حوض آنست - و اجبارا نمیتواند از تحولات آن برکنار بماند و به احتمال زیاد دیر یا زود ابتلای به این بیماری علنی خواهد شد مگر معجزه ای رخ دهد.
۶٨۶۴٨ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۴
|
از : محمد شوری
عنوان : یاسخ به نظرات از نویسنده یادداشت
درپاسخ به دوستمون:
اصلاح طلبان با ظرفیت هایی که در قانون اساسی هست(به زعم آنها)سعی دارند بازی قدرت را دردست بگیرند ودرانحصارطلبی هم دست کمی از رقیب خود ندارند ولذاآهسته بیا آهسته برو که گربه شاخت نزنه (آنهم با بازی احزابی که دم به دم خلق الساعه خلق می شود)دارن وقت می خرند برای بعد از فوت آقا.اما این اقا خیلی وقته که اختیارش دست سپاه است ومنظور از کودتا،کودتای سپاه است(حالا نه کودتای نظامی،بلکه سیاسی)که با فوت آقا دیگر جایی هم برای اینها نخواهد بود.واینها هنوز دم از ظرفیت قانونی اساسی می زنن وشجاعت آن را ندارد که مستقیم رو در رو خامنه ای رو نشانه بگیرند...
هردو جناج الان روز شماری می کنن تا باچیدن مهره هاشون بتونن بعداز مرگ خامنه ای همچنان حفظ قدرت یا برقدرت جلوس کنن به کسان دیگری هم راه نمی دهند.اصلن گفتن جمله «علامه سید حسن خمینی» از سوی هاشمی رفسنجانی یعنی اینکه بازی رهبری وادامه حکومت نایب امام زمان همچنان تا ظهور ادامه یابد..
برای آن دوستی هم که از جیگر ما مقاله ای نوشته ممنونم!!؟
محمد شوری نویسنده یادداشت
۶٨۶۴۲ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۴
|
از : masoud memar
عنوان : بازی احزاب ؟ یا کودتا ؟
آقای شوری به سبک کیهانی « گفتم گفت » حرف خود را در نقش « رفیق فابریک » زدید که البته سالهاست گفته و شنیده شده است اما جای تأمل دارد که گفتید افرادی (مثل عبدی و حجاریان و زیباکلام) : « نمی دونن دل آقا سال های ساله که دست دیگرانی ست که مترصد مرگ ایشونن که با رفتن، کودتا بکنن!؟ » سر و ته یک کرباس و کودتا ؟ مگر نگقتید : « برای اینکه ولایت فقیه خودش از همه چیز سر در نمیاره، و مجبوره با هدایت دیگران میخشو بکوبه؟اصلن بازی احزاب در ایران – که فقط شب انتخابات هم فعال میشن- بخاطرهمینه که بتونن یه جوری بخشی از قدرت رو بگیرن و آقارو (همون نایب بر حق امام زمان، و ولایت مطلقه فقیه رو) مُجاب کنن که مثلن رو این موضوع اینجوری عمل کنه، بهتره! » . با استناد به تحلیل شما ولایت فقیهی که سر در نمیاورد را باید از زیر ضرب خارج کرد و به « فتنه » زد . نمیدانم تناسب « بازی احزاب»و « کودتا » را ٬
۶٨۶٣۹ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۴
|
از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : سلام جناب محمد شوری. بر رسی مقاله ی شما را به اهل فن وا می گذارم؛ ولی به یگ واژه که شکل درست و دقیق
آن را بکار گرفته اید، می پردازم تا شاید بکار آید.
Jigar(پهلوی، تالشی) = جیگَر، را هنوز بسیاری از مردم ایران از جمله تالش ها و مردم تهران دقیق تلفظ می کنند.
تلفظ این واژه در زبان مادر - پهلوی - «جیگَر» است که دیرتر دِگر شده، مانند بسیاری از واژه گانی که امروز در زبان فارسی و دیگر زبان های ایرانی رایج است، مثل «فرَزانَک»(پهلوی) = «فَرزانه»(فارسی) دورزان = دوردان = دوربین = دور اندیش و ...
هدف من امروز از شکافتن این واژه ی بسیار کهن، فقط معنی کردن آن نیست، بلکه قصد بیانِ نکته ی بسیار مهمِ دیگری را نیز دارم؛ و آن این است که بر مبنای نگاه خردگرایانه ی ایرانیان - همه ی خلق های ایران زمین و اکناف آن که حالا چندین کشور اند - این مردم منطقی اندیش و خرد گرا، اندرون آدمی را نیز با نگاهی علمی نگریسته اند، که بسیار عجیب است؛ زیرا وقتی این نامگذاری ها صورت گرفته، ظاهرن هنوز بشر چنان شناخت ژرف(علمی و طبی) از اطراف و هم درون خود نداشت.
واژه ها که رازدارن تاریخ اند؛ دقیق ترین و صادق ترین رازداران تاریخ اند بی هیچ انشایی، و به ما چیز دیگری را گزارش می کنند. گزارشی تاریخی و شگرف و حتی باور نکردنی. در این باب فراوان می توان مثال آورد که نامگذاری «جِگَر»(دِگر شده و یا غلط مصطلح) = «جیگَر»(شکل و تلفظ درست آن در زبان مادر)، یکی از آنهاست.
گاه شناخت ایرانیان گذشته و کلن انسان های روی زمین از طبیعت و از جمله درون انسان بسیار ژرف است چنان، که باور کردن اش دشوار می باشد. این همان نگاهی است که فردوسی بزرگ در سرتاسر شاهنامه ی جاودان، با برجسته کردن خرد و خرد گرایی آن را پیوسته، یعنی ناگسسته در سخن پیش می کِشد تا در جنگی کاملن نابرابر - جنگ علم با جادو و خرافات - رسم روزگار سازد.
پس، بر او آفرین!
داستان «زال» و «سیمرغ» اوج این پرده گشایی علمی است. پرده گشایی ای که خیلی ها توان دیدن اش را نداشته اند. زیر در قالب داستانی پُر ژرفا و بی هیچ شعاری به نمایش در آمده که، برای دریافت ژرفای آن، آشنایی با فرهنگ خرد گرایی ایرانیان، حتمن لازم است؛ وگرنه در حد یک افسانه خوانده خواهد شد و بس. حق فردوسی بزرگ اما خیلی بیش از اینهاست که هنوز به وسیله ی هیچ کسی به تمامی بیان نشده. زیرا هنوز شاهنامه ی جاودان را کسی از نگاه علمی به بررسی ننشسته؛ اگر بوده، «پاره» ای صورت گرفته و بس.
بگذریم که این بحثی دیگر است.
و اما «جیگَر». همانطور که زنده یاد پروفسور جمالی نیز نوشته بود، «جی» = «ژی» = «ج»(مخفف) = «ژ»(مخفف)، یعنی زندگی.
مثال: ماسالج = زینده در ماسال، زندگی کننده در ماسال؛ تهرانج = زینده در تهران؛ زندگی کننده در تهران. گاه «ج» و «ژ»، به «ش» و «غ» «نغ»، نیز تبدیل می شود. مثلِ «ش» و «نغ» در سه نامواژه ی «تالش»، «کُوروش» و «خُورنغ» یا «خورنش»(همان کاخ مشهور و تاریخی آفتاب نشین یا زیستگاه آفتاب)
جیگر = ژی گَر = زندگی بخش.
«جیگر»، واژه ای ست مثل «چیلَنگر»، که حالا در فارسی(فارسی دری)، «چلنگر» نوشته و تلفظ می شود.
چرا زندگی بخش؟
برای اینکه جیگر عضوی بسیار حیاتی ست که بدون کارِ آن عضو، زندگی نمی تواند ادامه یابد و بدن از کار می افتد. همه ی اعضای بدن در جای خود مهم اند، ولی جیگر جایی ویژه دارد، پس ایرانیان آن را زندگی بخش نامیدند.
این همه ژرف نگری، باور کردن اش دشوار است؛ ولی وقتی با خرد گرایی و علمی نگری گذشتگان خود نیک آشنا شویم - مانند کشف زمان دقیق «نوروز» و یا پذیرش موی سپید کودک به عنوان یک پدیده ی عادی در اوج خرافات به وسیله ی نماینده ی خرد یعنی «سیمرغ» = مرغی که می سوزد؛ و ... - در می یابیم که نگاه بسیاری از مردم جهان در هزاره های دور و دیر تاریخ در سطح خود علمی بوده است؛ و آن مردمان برای گسترش علمی نگری خود رزمیده اند، زیرا بدان رسیده بودند؛ بدان باور داشتند؛ چنانکه سرودن شاهنامه ی علم گرا و خرد گرا، ادامه و حاصل آن رزم بزرگ تاریخی است.
چنانکه ناصر خسروی علم گرا و ضد خرافات می گوید:
«درخت تو گر بار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلو فری را»(یعنی همان کاری که بشر دیرتر با ساختن هواپیما کرد و به آسمان برخاست و چرخ نیلوفری را به زیر پای خود کشاند.)
حال این سوال پیش می آید که چرا ایرانیان «کَبِد»(عربی) را «جیگَر» = زندگی بخش نامیده اند؟
برای اینکه وقت خوانندگان عزیز را نگیرم، علاقه مندان با رجوع به کارِ «جگر» در اینترنت مثلن «ویکی پدیا» بیشک بلافاصله با گذشتگان خود هم رای خواهند شد و بر شناخت غریب و دقیق و شگرف آنان آفرین خواهند گفت.
البته آفرین را او خواهد گفت که نه سرسری و یکوری، بلکه ژرف دریابد؛ چنانکه مرد در کتاب جاودان خود این مفهوم را چنین بیان می دارد:
«هر آن کس که دار هُش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین»
همین.
۶٨۶۲۵ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۴
|