کوپا آمریکا- ۲۰۱۵
صعود شیلی به فینال، سالوادور آلنده، استادیوم سانتیاگو



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۹ تير ۱٣۹۴ -  ٣۰ ژوئن ۲۰۱۵



اخبار روز - کرد سنندجی: کوپا آمریکا نخستین فینالیست خود را شناخت. تیم ملی شیلی میزبان مسابقات موفق شد در یک بازی سنگین دو بر یک تیم ده نفره پرو را شکست دهد و مردم شیلی را شادمان کند و چشم انداز روشنی برای آنان در بازی فینال رقم بزند. بازی فینال در استادیوم ملی سانتیاگو برگزار می شود. ورزشگاهی که به عنوان بخشی از تاریخ سیاسی و فرهنگ کشور شیلی در جهان معروفیت خاصی دارد.

دراواسط ماه ژوئن سال ۱۹۶۲ بود که جام جهانی فوتبال موسوم به ژول ریمه در کشور فقیر و کم درآمد شیلی برگزار می شد و در همان روزها در شمال سانتیاگو، جائی که بزرگترین استادیوم فوتبال این کشور در آنجا واقع است یعنی استادیوم ملی؛ تیم ملی فوتبال این کشور آمریکای لاتین توانست مقام سوم جام جهانی آن دوره را کسب کند و چند روزی مردم فقیر و ستمدیده شیلی را شادمان به پدیده ای کند که برای آنان نان و آب و کار نمی شد اما غرور ملی شان را بازهم در کمال تنگدستی تقویت و ارضا می کرد. در تاریخ برای مردم شیلی آن روزی که تیم کشورشان سوم جهان شد، در کنار معابد و مجسمه ها به عنوان یک یادگار ابدی بر سنگ نوشته تاریخی حک شد.
۱۱ سال پس از آن رویداد بزرگ فوتبال، غروب خونین یازدهم سپتامبر سال ۱۹٧۳، آن شب وقتی سربازان پینوشه، آخرین امید بازیافته ملت سالوادور آلنده را، به خاک و خون کشیدند و حکومت مردمی فرو ریخت، به دستور دیکتاتور در همان استادیوم ناسیونال سانتیاگو بسیاری از هواداران آلنده تیرباران شدند. ماجرا از آنجائی شروع شد که ژنرال آگوستو پینوشه از نظامیان شیلی و دست نشانده آمریکا، در کودتای خونین سال ۱۹٧۳ شیلی، دولت سوسیالیست سالوادور آلنده را سرنگون کرد. وی به مدت دو دهه دیکتاتوری و سرکوب خونینی را بر شیلی حاکم کرد که به موجب آن هزاران نفر از آزادیخواهان، نواندیشان، سوسیالیستها، کمونیستها و اهالی قلم و اندیشه را زندانی، شکنجه و اعدام کرد. وقتی روز ۲۸ نوامبر ۲۰۰۴، دولت سوسیالیست ریکاردو لاگوس گزارش ”کمیسیون زندان سیاسی و شکنجه” را که به درخواست خود وی تشکیل یافته بود، منتشر ساخت. این سند محکوم کننده پیرامون بازداشت های خودسرانه و شکنجه های وحشیانه ای که به مدت ۱٧ سال دوران خودکامگی از ۱۹٧۳ تا ۱۹۹۰ ماموران رژیم نظامی انجام دادند، بر گناهکاری ژنرال پینوشه در ۳۰۰۰ مورد قتل، و نیز ۳۵۰۰۰ مورد شکنجه مهر تائید گذارد. نام ۲۸۰۰۰ قربانی که درستی هویت آنان محرز شده در تمام روزنامه های شیلی به چاپ رسید. فهرست بیش از ۸۰۰ مرکز بازداشت و شکنجه و اسامی افزون بر ۳۶۰۰ دژخیم را تاکنون ثبت کرده اند. رژیم پینوشه در دادگاه به نقض حقوق بشر در سطحی وسیع در داخل و خارج شیلی محکوم شد و خود او در اواخر عمر به جرم استفاده از پست برای سوء استفاده شخصی و خانوادگی نیز متهم شد.

یکی از اماکنی که در همان روزهای ابتدائی کودتا به عنوان بازداشتگاه و اعدام زندانیان مخالف دیکتاتوری پینوشه معروف شد استادیوم فوتبال ملی سانتیاگو است که نمادی فیزیکی اما با بار و وزن اجتماعی از آثار تاریخ فرهنگ و تمدن شیلی در قلمرو فرهنگ، ورزش و سیاست است.

اعدام صدها نفر از هواداران و چپگراهای طرفدار سالوادر آلنده در استادیوم سانتیاگو موجب شد تا تیم ملی شوروی سابق در اعتراض به این موضوع از بازی برگشت با شیلی در مرحله مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۴ خودداری کند.

ویکتور خارا شاعر و هنرمند انقلابی شیلی و آمریکای لاتین نیز در همان ابتدا در دانشکده فنی دستگیر و به همراه تعداد زیادی از دانشجویان به استادیوم سانتیاگو منتقل شد. در آن‌جا استخوان‌های دست و انگشت‌های او را شکستند، همان دستهایی که روی سیمهای گیتار می لغزید و صمیمانه ترین نت ها را برای مردمش می نواخت، گیتاری که متعلق به آدم کشان نبود. کودتاچیان از او خواستند در حضور سایر بازداشت‌شدگان آواز بخواند و او ترانه «ما پیروز خواهیم شد»، سرود مخصوص حزب اتحاد مردمی را خواند. ترانه سرود مانیفست، آخرین کار «ویکتور خارا» قبل از جان باختنش در استادیوم «سانتیاگو» بود. چندی قبل از کودتا در ژانویه ۱۹۷٣، پابلو نرودا، شاعر بزرگ شیلیایی، به سوی هنرمندان سراسر جهان دست دراز کرد تا در تلاش برای جلوگیری از فاشیسم و جنگ داخلی در شیلی به وی بپیوندند. این ترانه که به وسیله ویکتور خارا بر روی شعر پابلو نرودا ساخته شده پاسخ ویکتور به تقاضای نرودا است.
سرزمین ام را پاره پاره نمی‌خواهم
و نه "با هفت دشنه، به خون کشیده" می‌خواهم.
            ******
خواهان تابش نور شیلیایی‌ام
بر فراز آشیان نوبنیادم.
            ******
سرزمین ام را پاره پاره نمی خواهم
و نه "با هفت دشنه، به خون کشیده" می‌خواهم .

            ******
سرزمین‌ام را پاره پاره نمی‌خواهم
برای همه‌مان در سرزمین‌ام، اینجا، جا هست.
آنها که "زندان"ش پندارند، لیک،
دراز راهی پیش باید گیرند و دگر جای نغمه ساز کنند.
توانگران (این همیشه بیگانگان)
چه بهتر که راه "میامی" پیش گیرند و جوار عمه هاشان را !
            ******

سرزمین ام را پاره پاره نمی خواهم.
بگذار جای دگر روند و نغمه ساز کنند
سرزمین ام را پاره پاره نمی خواهم.
برای همه مان در سرزمین ام، اینجا، جا هست.
            ******
در همین دیار می‌مانم و کارگران را ترانه می خوانم:
ترانه‌ی تاریخی نوین و جغرافیایی نوین.

و ... سرانجام آخرین ترانه‌ او که حکم وصیت‌نامه‌اش را داشت، روی تکه‌ای از روزنامه نوشته شده بود و توسط یکی از افرادی که از استادیوم شیلی جان‌به‌در برد، به دست همسرش رسید.

پنج ‌هزار نفر اینجاییم
در این بخش کوچک شهر
چه دشوار است سرودی سر کردن
آنگاه که وحشت را آواز می‌خوانیم
وحشت آنکه من زنده‌ام
وحشت آنکه می‌میرم من
خود را در انبوه این همه دیدن
و در میان این لحظه‌های بی‌شمار ابدیت
که در آن سکوت و فریاد هست
لحظه پایان آوازم رقم می‌خورد.

اکنون سال ۲۰۱۵ است و از آن وقایع تلخ ۴٣ سال گذشته است اما خاطرات آن در تاریخ ثبت شده و استادیوم سانتیاگو که نسل بعد از آن وقایع از آن بنام – ورزشگاه خارا- یاد می کنند روز شنبه ۱٣ تیرماه ۹۴ برابر با چهارم جولای ۲۰۱۵ محل بازی فینال کوپا آمریکا است. جائی که یک پای فینال تیم سرخپوشان شیلیائی است و فینالیست دیگر را بامداد فردا چهارشنبه یکم جولای دو تیم آرژانتین و پاراگوئه مشخص می کنند.
شاید در روز فینال مردم شیلی در استادیوم بار دیگر یکی از ترانه های ویکتور بزرگ را با صدای رسا و بلند بخوانند!


* عکس ها متعلق به دوران سیاه شکنجه ی استادیوم سانتیآگو و روز شیرین پیروزی بر پرو در ۴٣ سال بعد است.