آیا دیگر تابی برای ایران باقی ماندن کردها، باقیست؟ - هه لمه ت معروفی

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : تحقیر کردن شخصی آنهم:با ایجاد جو مظلوم نمائی برای وی
چنانچه نوشتار نویسی در نوشتارش به نکاتی اشاره کند که ممکن است یک بد آموزی ویا تبلیغ مسائلی باشند که می توانند پیامدهای مخربی را ایجاد کنند قطعا" در شرایط جدید آنهم با بودن ابزار ارتباطیِ جدید نسبت به اقدامات آن نوشتار نویس عکس العمل نشان داده خواهد شد و واکنشها نسبت به کنش های آن نوشتارنویس را باید طبیعی دید.::::::اما جناب خواننده خواننده فیلم وسترن بین شش لول بند!این نوع دفاع از هموطن ارجمندی بنام جناب معروفی را هرگز متناسب با شانیت ایشان نمی بینم! در روش شما نوعی مظلوم نمائی برای ایشان و امثال ایشان مطرح می شود که از طرف اینجانب این نوع مظلوم نمائی نوعی تحقیر ایشان وامثال ایشان خواهد بود، که تحقیر شدن را برای هیچ انسان بخصوص اگر هموطن باشد را نمی خواهم.چون شأنیت انسانی آنان یک سر فرازی را می طلبد.در نظردهی ها ی انجام گرفته تلاش بر این بوده:عکس العمل متناسب با عمل و شاید هم کمتر از عمل باشد . ودر عکس العمل که آنرا باید طبیعی دید سر فرازی و تقویت روحیهء انسانمداری هدف و آرزو می باشد. به امید هوشیاری بیشتر و غلبهء تفکر انسانمداری عام بر همهء ما!.
۶۹۱۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : بدون استفاده از خودسانسوریهای رایج
خواننده گرامی، ضمن احترام به نقد!!! شما، میخواهم شما را دعوت کنم، که با مروری مجدد بر نظراتم، مرقوم کنی کجای مطالبم بویی از « تنفگدار وسترنی و شلیک» دارد.

گمان نمی کنی، که شیوه نقدت بیش از آنکه شباهتی به نقد داشته باشد، شباهت به عاروقهای بعدِ دیزی پهلوانهای!!! چاله میدان دارد

اگر اهل نقد و اندیشه ای، بدون استفاده از خودسانسوریهای رایج، بنویس، کجای نقدم به نوشتار آقای معروفی ایراد دارد، چرا که معتقدم دورانِ عاروق زدنهای بد بو در صحنِ علن اجتماع به پایان رسیده است
۶۹۱۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣۹۴       

    از : خواننده خواننده

عنوان : سه تفنگدار از نوع وسترنی
آقایان امیر ایرانی ٬ کیا و البرز سه راس مثلث تیرانداز اخبار روز هستند :کمین کرده اند تا یک بنده خدای ترک- عرب-کرد-بلوچ-قشقایی-... درد دل کند. آنگاه است که رگبار نوشتاربه اصطلاح نقادی خود رابه نویسنده شلیک کنند.
۶۹۱۱۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سخنی با یک هموطن ظاهرا"ضد پان......اما پانیسمی قبیله گرا
جناب معروفی ! در عنوان واکنشتان به نظر دهی اینجانب آورده اید:«جواب امیر ایرانی» باید گفت: این نوشته کوتاه شما پاسخ بمن و امثال من نیست بلکه اعتراف به ره گم کردگی خودتان است!.وقتی نوشتار کلیشه ای امثال شما مطالعه می شود هیچ رد پای از انسانمداری عام نیست بلکه مظلوم نمایی برای گروهی خاص است که شاید آنهم ناشی از دکانداری باشد . در روش امثال شما و بر خوردتان با مسائل مطروحه در کشور،آن اتهام زنی "پان"فلان فلان به دیگران،متوجه خود شما می شود و خود را بسمتی می برید که صفت برازنده شما چیزی نخواهد بود جزءاینکه:قوم اندیش قبیله گرا!.امید می رود با هوشیاری بیشتر،نادانسته بازیگر مستبدین حاکم بر ایران نشویدآنهم: با پر رنگ کردن مسائل سخیف قبیله گرایی.
۶۹۰۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹۴       

    از : ههڵمهت معروفی

عنوان : جواب امیر ایرانی
منظوز اط نوشتار بنده دقیقا همان تفکرات مسموم اشخاص پان ایرانیستی امثال شماست دقیقا همین نظر و نقد شمل نمونه بارزی از نوشتار بنده است
۶۹۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : مطرح کردن مسائلی کلیشه ای و شعاری از طرف قوم اندیشی در سر زمین ایران
جناب معروفی در نوشتارش از وقایع رخ داده شده در قسمتی از سر زمین ایران گزارشی را ارائه می دهد که این اقدامِ آگاهی رسانی ایشان از طرف هر ایرانی می تواند یک اقدام ارزشمند و وطن پرستانه تلقی گردد اما وقتی ایشان بسمتی میرود که زیرکانه می خواهد آن شهروندان ایرانی، که در آن قسمت از سر زمین ایران سکنا دارند را بطریقی تهی از شهروندی ایرانی بنمایاند و حتی سایر ایرانیان را متهم به همکاری با حاکمیت می خواهد نشان دهد و زیرکانه(......) القاء میکند همه ایرانیان هماهنگ با حاکمیت در یک برنامه سیستماتیک می خواهند آن قسمت از سر زمین خودشان را آنهم بخاطر وجود افرادی که در آنجا سکنا دارند و کرد نامیده شده اند به ویرانه ای تبدیل کنند وایشان در ادامه بصورت کلیشه ای شروع به مظلوم نمایی و طلبکارانه عمل کردن می رود و کلیشه ای دشمن فرضی سایر اقوام ایرانی ( یعنی فارس های فلان فلان شدهء ویران کنندهء همه مسائل بشری) را نوعی مسبب مطرح می کند. این اقدامات جناب معروفی، دیگر ایشان را از یک گزارش نویس صادق خارج می کند و او را به یک شعار گوی عوام فریب مظلوم نمای طلبکار از دیگران تبدیل می کند ودر پاسخگویی به نظر دهندگان گرامی ،نوعی پرخاشگری که می تواند نشان از عصبیتهای قبیله ای باشد را در عکس العمل هایش نشان می دهد.:::::نکته ای که امثال ایشان به آن کمتر توجه دارند اینست: وقتی دو جریان بیش از حد خود را در مقابل ودر تضاد وتعارض با هم تعریف می کنند! هر کدام هر نوع اتهامی که به دیگری وارد کند طرف مقابل هم می تواند اتهاماتی مشابه را بیاورد.با توجه به رقابتهایی که بین گروه وتشکیلات کردی که بقول جناب معروفی نیروهای رزمنده اشان آماده بکارند و هر چند وقت یکبار بر سر مالیات گیری از کولبران مظلوم با هم رقابت دارند و یا بر سر تقسیم غنائم هر چند وقت یکبار در درگیری هایی از نیروهای هم را می کشند ، از طرف مقابل اتهامات تخریب گری متوجه آنان نیز می شود وبیان می شود که این گروه های کردی برای تقویت سپهر قومی در آن منطقه و حتی مظلوم نمایی در مجامع بین المللی و ایجاد تبلیغات خاص مورد نیازشان، اقدامات مخربی را ممکن است در آن مناطق انجام دهند و ویرانی هایی را نیز بر مردمان مظلوم آن منطقه تحمیل کنند .جناب معروفی و امثال وی باید بدانند رهایی تمام ایرانیان از حاکمیتهای مستبد و ضد ایرانی تقویت خرد گرایی ملی ایرانی است هر نوع تشدید مسائل قومی بازی در زمین حاکمیتهای مستبد است و.......به امید هوشیاری بیشتر .
۶۹۰۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : خوب خواندن و خوب گوش دادن بخشی از وظیفه همه ما ایرانیان در جهتِ زدایشِ استبداد و ...
آقای معروفی گرامی، نه تنها مطالب شما، بل تلاشم این است، که محصولات فکری تمامی هموطنانم را در حدِ مقدوراتِ زمانیم بخوانم. چه معتقدم، خوب خواندن و خوب گوش دادن بخشی از وظیفه همه ما ایرانیان در جهتِ زدایشِ استبداد و فرهنگِ استبدادی از جامعه مان است.

در بخشِ نظرات می نویسی، «... هیچ همبستگی ای[نمی بینی]...»
در صورتی که در متنِ نوشتارت، صراحتا می نویسی، «...تاکنون هیچ گاه کردهای ایران به طور رسمی و یا دسته جمعی و سیستماتیک، هیچ گونه برنامه و ایده و حتی خواسته ای مبنی بر جدا شدن از ایران چه در زمان شاه و چه در زمان سی و شش ساله جمهوری اسلامی نداشته اند و تمامی برنامه ها و تحرکاتشان در چهارچوب ایران و ایرانی ماندن بوده و می باشد...»

ادعای نمایندگی همه مردم ایران را ندارم، ولی با مراجعه به تاریخ کشورمان میتوانم با اطمینان خاطر بگویم، مردم ایران علیرغم تمامی مشکلات، پایداری و وجود خود بر اطلس جهانی را مدیون فصول مشترکِ بی شمارشان بوده، و همین فصولِ واقعا موجودِ مشترک، اسبابِ استمرار وجودِ کشوری به نام ایران را بر اطلس جهانی فراهم آورده است

پرسیده ای، «... خود شما در این رابطه چکار کرده اید؟...»
از جایی که معتقدم، ما مردم ایران ساکن اقصی نقاط کشور، به مانند مردم هر جامعه متمدنِ دیگری در روی کره خاک، سزاوار زندگی بهتر، صلح آمیزتر و انسانی تر هستیم.
و نیز از جایی که علیرغم کوششهای فراوان در سده اخیر به آرزوهای انسانی خود دست نیافته ایم، عامل این همه شکست را فرهنگِ استبدادی غالب بر کشورمان دیده، بنابراین، با گفت و نوشت خود، در حدِ توانم تلاش در مبارزه با فرهنگ استبدادی دارم

*********************************************
سروده ذیل را تقدیم می کنم به شما و تمامی مبارزان راهِ آزادی و عدالت اجتماعی در کشورمان ایران، که ایران، یعنی جمع همه ما ایرانیان، مادر و هستی همه ما ایرانیان است.

زندگی را واژه باید،
واژه را معنا باید،
معنا کند.

روی زیبای سخن را،
چون، بُرقعه ی ممیزی پوشش دهد،
گرچه زیبایند چِشانِ آهو وشِ، پنهان در بُرقعه،
لیک این زیبایی، نارد به وجد،
هیچ نو یا کهنه ای.

این مَنِ پنهان در "ما"یِ "ما"،
همچنان پی جوی همان "ما" بُوَد.
گر "مَنِ" پنهان، در "ما"یِ "ما"،
کُند امروز، جلوهُ جلایی دگر،
نِی زان که، مَنِ "ما"، زنَد سازی دگر،
بل زان که، مَنِ "ما"، دارد سازی دگر.

گر امروز، دیروزمان پژمرده آید در نظر،
چُنین پژمرده گی، همزاد بود، با دیروزمان.
هر آنجا، که "من"، شد فدای "ما"،
یا که بلعکس، "ما"، شد فدای "من"،
غرق در افراط، ساختیم زندگی.

پسین دیروز، دیروز و امروز،
در باغِ زمانِ ایران زمین، هماره، همسو و همشکل بُده،
پر ز ادبار ستم، حق کشی و بیداد بُده،
این، نَه زان روست، که خواستِ من، تو و او بُده،
بل زان روست، که این "ما"یِ "ما"، هماره بی توجه به "من"، "تو" و "او" بُده

"ما"یِ "ما" نتواند، "ما" شود،
گر همچنان بی توجه به "من"، "تو" و "او" شود.

اول تیرماه ۱۳۹۴
البرز
۶۹۰۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣۹۴       

    از : ههڵمهت معروفی

عنوان : جواب انتقادات
جناب البرز
متشکر از مطالعه مطلب
اما لطفا نظارتتون را با دلیل و برهان بفرمائید چرا که ما هیچ همبستگی ای نه تنها نمی بینیم لکه خلاف ان را همچنانکه در نوشتار نیز اشاره نموه ده ام به عینه دیده ایم و می بینیم
لطف کنید و ببینید که خود شما در این رابطه چکار کرده اید؟
جناب عجبا
من مقاله آی اس آی ننوشته ام و صد البته سطحی بودن نوشتار از سطحی بودن و پان ایرانیستی بودن دیدگاه حضرتعالی نشات گرفته است. ما کردها از مبارزات بلوچها و غیره بارها حمایت کرده ایم شاید شما کنگره ملیتهای ایران فدرال را که خود حزب دمکرات کردستان ایران بانی ان است و همه ملیتهای ایرانی بغیر از فارسها که تاب ایرانی فدرال را ندارند در آن مشارکت فعال دارند و سمینار و مجمع سالیانه دارند. شما بی خبرید گناه از ما نیست. مشکل اصلی و مطلب مورد اشاره من همین نگاه بغض آلود روشنفکرانی همچون شماست که حتی تاب شنیدن یک نقد را هم ندارند و همیشه بقیه را حاشیه نشین و خود را مالک اصلی انقلاب و ایران می دانند و چه بسا ایران را له پرتگاه سوق داده اید
جناب ئاواره:
متشکر از نگاه حضرتعالی
وجود دوبار و تکرار کلمه باقی نوعی واج آرایی است. در مورد انتخاب نام شاید بنده در نظر دارم در ادبیات سیاسی کردها در ایران ونیز در ذهنیت مسموم برخی از دوستان مرکز نشین ادبیات سیاسی و هضداری تازه باز کنم. از این رو نام را چنین انتخاب کرده ام در نوشتاری دیگر تحت عنوان: جنگلهای کردستان که می سوزد دل هیچ کس نمی سوزد در همین سایت به این مساله که می فرمایید اشاره کرده ام. بگذاریید با دوستان فارس زبان رکتر حرف بزنیم
۶۹۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : بر اساس این خواستهای مشترک میتوانیم، گرد منشوری مشترک(بخوان قانون اساسی) گرد هم آئیم
آقای معروفی گرامی، شاید بیش از هر کس دیگری مطلعی، که ایرانیان آگاه و دلسوز وطن، جدای از نوع گویش و زبانشان، در جای جای میهن و جهان، با خشک شدن هر رود و دریاچه ای از کشور، آتش گرفتن و نابودی هر جنگل و محیط سبزی، هزاران بار می میرند، چه می دانند امحاء و نابودی طبیعت و محیط زیست کشور، مساوی است با فلاکت بیشتر برای مردم کشور

شما از یک طرف می نویسی، «...تجزیه طلب کیست؟ کیست که دائم کردها را به این سمت و سو سوق می دهد؟...»،
و از طرف دیگر معتقدی که«...تاکنون هیچ گاه کردهای ایران به طور رسمی و یا دسته جمعی و سیستماتیک، هیچ گونه برنامه و ایده و حتی خواسته ای مبنی بر جدا شدن از ایران چه در زمان شاه و چه در زمان سی و شش ساله جمهوری اسلامی نداشته اند و تمامی برنامه ها و تحرکاتشان در چهارچوب ایران و ایرانی ماندن بوده و می باشد...»
اگر بواقع معتقدی، که کسانی قصدِ آن دارند، که مردم کردستان ایران را بجای پیوستن به مبارزات سراسری مردم کشور، به سمتی مجعول سوق دهند، این وظیفه همه ماست که در صفی مشترک در برابر این قبیل مجعولان بایستیم

در اثر سیاستهای انحصارطلبانه و مستبدانه ج.ا منابع طبیعی استان کردستان در معرض نابودی است، و امروز و فرداست که هامون و کارون هم غرق در آلودگی رو به خشکی کامل بگراید، و جنگلهای وسیع شمال کشور در اثر آتش سوزیهای مکرر در مسیر ویلا سازیهای عریض و طویل افتاده است.
سایه شوم استبداد بر جای جای میهنمان گسترده، و این سایه برطرف نخواهد شد. مگر آنکه من، شما و ما بجای تاختن بر یکدیگر، از خود و از پهلو دستیمان بپرسیم. چرا وقتی ما نیروهای موجود در اپوزیسیون ج.ا، که با هزاران ایما و اشاره و سخن آشکار از مردم دوستی و دلسوزی برای کشور دم می زنیم، پس از قریب به چهل سال هنوز هم، عین روزهای نخستین در تفرقه و روزمره گی مفرط بسر می بریم

ما مردم ایران هزاران و شاید میلیونها خواست مشترک داریم، که بر اساس این خواستهای مشترک میتوانیم، گرد منشوری مشترک(بخوان قانون اساسی) گرد هم آئیم.
۶۹۰۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۴       

    از : عجبا

عنوان : غیر دمکراتی که کلی ادعا دارد
مقاله خیلی سظحی است. به این دلیل که مبارزات گسترده ای بر علیه رژیم در سطوح منتلف جریان دارد. از حمایت از حیوانان و محیط زیست گرفته تا زندانیان سیاسی تا حقوق اقوام و اقلیت ها دینی و قومی و زبانی و جنسی. بله همان کسانی که شما با تحقیر آنها را «همجنس بازان» خطاب می کنید و حاظر نیستید واژه ضحیح «همجنسگرایان» را برای آنها بکار ببرید، هم بیش از سه دهه است که بطور رسمی و آشکار بر علیه رژیم ارتجاعی مبارزه می کنند. یا ما عربها در جنوب که وضعمان حتی بدتر از کردها هست. اما راه حل جدایی تکه تکه کردن کشورمان نیست بلکه مبارزه با رژیم آخوندی و سرنگونی آن و ساختن ایران دمکرات و آزاد است.

در ضمن شما که بدرستی خواهان حمایت دیگران از مبارزات مردم کرد هسید، آیا خودتان از مبارزات عربها و فارسها و بلوجها و .... بر علیه رژیم حمایت می کنید؟ آیا مطلبی در این باره نوشته اید؟ سطح حمایت شما از مبارزات همجنسگرایان کشور بر علیه رژیم، از جمله مبارزات همجنسگرایان کرد بر علیه رژیم چطور؟ حمایت می کنید یا نه؟
حایت پیش کش، حداقل هچون رژیم دجال خمینی، الفاظ تحقیر آمیز در مورد دیگران بکار نبرید.
۶۹۰۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۴       

    از : ئاواره

عنوان : ئاواره
کاک عمر جان سلام !
مقاله بسیار تکان دهنده بود و حقایق ناگواری را در مقابل خواننده قرار می دهد.
تیتر مقاله اما در خور مقاله نیست و جلب توجه نمی کند و حتی اشتباه دستوری نیز دارد:
"ایا دیگر تابی برای ایرانی ماندن کردها باقی مانده است؟" صیحتر است وبا توجه به متن نوشته من فکر می کنم که تیتر" آیا قلب ایرانیان از رنجهای مردم کردستان بدرد می آید؟" کاراتر و توجه برانگیزتر می بود.
سرفراز و پیروز باشید
۶۹۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۴