تاملی برکاربرد شبکه ها ی اجتماعی درمبارزه طبقاتی


محمد چابکی


• یا می توانیم بگوییم که فناوری شبکه های اجتماعی نسخه ی دیگری از ماشین های نخ ریسی است و یا مفید برای نخ ریسی، منافع کارگران وهمچنین مفید برای انقلاب؟ و یا آن که یک سازوکار کنترل اجتماعی وتلقین فکری، یک ابزار ایدئولوژی که کارگران می توانند آن را قبضه کنند؟ هارولد والاک در رسانه اجتماعی و حزب کمونیست آمریکا به این سئوال مختصر پاسخ آری می دهد و می گوید: ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣ مرداد ۱٣۹۴ -  ۲۵ ژوئيه ۲۰۱۵


شبکه های اجتماعی که محصولات و ابزارهای سرمایه مالی جهانی درآن نهفته است تحت کنترل کسانی قرار دارند که از امکانات مالی فراوانی برخوردارند. آنها از تکنولوژی مدرن وپیشرفته به صورت ابزاری به منظورجمع آوری اطلاعات درامور کشور ها و جنبشهای اجتماعی و اشخاص حقیقی وحقوقی در مبارزه طبقاتی بهره می گیرند و تمامی تلاش شان جلوگیری از رشد جنبش مردمی و حضور توده‌ها در صحنهٔ سیاسی و بازسازی بدنه اجتماعی کشورهاست.
سرمایه سالاران جهانی پس از تخریب اتحاد شوروی تاکنون با استفاده از شبکه های اجتماعی موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مختلف شده اند. انقلاب های رنگینی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق و دیگر کشورها رخ داد در واقع نمونه ای از کاربرد شبکه ایی سرمایه سالاران جهانی از قدرت شبکه ایی نرم است که با بهره گیری از آن موفق به تغییر رژیم های سیاسی درکشورهای عربی، کشورهایی چون لهستان، گرجستان، چکسلوواکی، مولداوی واوکراین گردیده اند. (در اوکراین خون ریزی وجنگ برادر کشی همچنان ادامه دارد). در تمامی این دگرگونی های سیاسی استفاده ابزاری ازشبکه های اجتماعی درافکار عمومی نقش برجسته ایی داشته است که باتغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری رژیم های سیاسی حاکم برکشورشان همراه گردید ه و از طریق جنبش‏های مردمی با ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.
نقش تخریبی سرمایه سالاران جهانی ۱% درصدی ها با انواع اسب تراوا, درجنگ نرم شبکه ایی یک هدف را دنبال کرده ومی کنند و آن ایجاد موانع در برابر صداهای بدون تریبون زحمتکشان از دنیای برون خطی واقعی به دنیای مجازی واقعی می باشد، چنین ابزاری امروزه با اشکال مدرن و پیچیده تری ادامه خواهد یافت.
هم اکنون زندگی واقعی ومجازی به گونه ایی پیوند خورده که گوئی در صحنه مبارزه طبقاتی دوستان آرمانی ودشمنان طبقاتی رودرروی هم دریک واقعیت انکار ناپذیر درمقابل هم قرار گرفته اند. و ما همه روزه در صفحات فیسبوک فردی و گروهی و وبلاگ ها و درتارنگاشت ها و غیره و در بحثهای رو در روی اسکایپ و اتاق های پالتاک و... به خوبی مشاهده می کنیم که هر گروهی به تناسب بینش اجتماعی و خط سیاسی و ایدئولوژی اش دنبال یارگیری است، به مواضغ یار فیسبوکی وشبکه اجتماعی اش به تناسب آگاهی اجتماعی وذخیره علمی ودانش سیاسی اش به اطرافیان شبکه دوستی امتیاز می دهد، لایک واشتراک می گذارد تا برای جذب نیرو امتیاز بگیرد. هم اکنون احیاء شبکه ها به اشکال مختلف توسط اشخاص و گروه ها وشخصیتها با مواضع ویژه ای به منظور پیشبرد هدفهای سیاسی درحال گسترش است .
امروزه تنوع مسائل سیاسی روز مانند رعدو برقی در حال آمد ورفت ودرعین حال پیچیده ترمی شود, موضع گیری ها درلحظات تاریخی و دریافت دقیق ودرست آن نیاز به درک کامل مبارزه طبقاتی داشته تا بتوان از پدیده های بغرنج اجتماعی تضاد اصلی, عمده و غیره عمده را تشخیص داد. کارگردانان اصلی سرمایه با برخورداری از منابع وسیع مالی – اطلاعاتی – فناوری تبلیغاتی، روزنامه ها، رادیو و تلویزیون ها و سایر شبکه های اجتماعی از جمله اینترنت، فیبسوک، تویتر و غیره و باکمک نظریه پردازان سرمایه که با آگاهی کامل و دقت موشکافانه از ابزارهای رسانه ایی استفاده می نمایند آن را به سود منافع خویش سمت وسو می دهند .
مطالعه اطلاعات ساختار «مناسبات» دوستانه و فعالیت شبکه ای ۱۰ میلیون نفر از کاربران « فیس بوک» در آمریکا این نکته را مورد تأیید قرار داد که لیبرالها و محافظه کاران از لیست خبری خود عمدتا اطلاعاتی را دریافت می کنند که با دیدگاه های سیاسی آنها همخوان است. برخی از جامعه شناسان این امر را خطر بالقوه برای دمکراسی می دانند که در قطب بندی جهان تک قطبی بدان یکطرفه نگریسته می شود.
درطرف دیگر روشنفکران آزادی خواه وانقلابی نیزبه منظور تشخیص منافع طبقاتی زحمتکشان با سازمان یافتگی درعمل با خنثی سازی و ضد تبلیغ بورژوازی ونظریه پردازان امپریالیستی درشبکه ها نقش بزرگی را ایفاء می کنند که نقش فعال روشنفکران احزاب کمونیست در کشورها به تناسب فشار ارتجاع داخلی وخارجی از اهمیت والویت ویژه وتعیین کننده ایی برخوردار است . نقش احزاب مترقی در دنیای مجازی عرصه دیگر فعالیت های سازمان یافته حزب طبقه کارگراست که واقعیت های زندگی و مبارزه این احزاب را به خوبی نشان می دهد که چه کسانی دوستان واقعی مردم هستند و چگونه می توانند نقش خود را نه تنها درعرصه کاری بلکه درعرصه مجازی نیز داشته باشند.
درمیهن ما ایران سرمایه داری انگلی وبوروکراتیک نظام حاکم با روبنای قرون وسطی وحاکمیت استبداد مذهبی که در واقع مواضع هارترین جریان سرمایه با استفاده از ابزار شبکه های اجتماعی و ترفند ها ی تبلیغی - ترویجی تحت عناوین مختلف برای بی اعتبار ساختن سیمای واقعی زحمتکشان و نفی ایدئولوژی تابناک بخشی چپ که در تاریخ ۱۰۰ ساله حزب طبقه گارگر ایران است را نشانه می گیرند و از قربانیان جنایت خویش در شبکه های اجتماعی ورسانه ایی هر ازگاهی به دلخواه خود خاطراتی را احیاء و مهندسی می کنند تا به زحمتکشان القاء کنند که سرمایه داری یگانه راه رهایی است و نبایددر صفوف احزابی قرار گرفت که مدافع منافع زحمتکشان به ویژه کارگران اند. همه این تلاشها از جانب بورژوازی برای پنها ن نگاه داشتن حضور حزب طبقه کارگراست . بی دلیل نیست که احزاب مترقی و آزادی خواه کشورمان در طول تاریخ علیرغم قربانیهای بی شمار چه در زمان استبدا د سلطنتی وچه زمان رژیم ولایی غیر قانونی اعلام می شوند. درچنین شرایطی است که اهمبت شبکه های اجتماعی ابزازتبلغی قرار می گیرد.
باید تاکید نمود که کمونیست ها هرچند صحنه اصلی مبارزه را همراه با سازماندهی در کنار توده های کار وزحمت دردنیای واقعی درتولید به مصادف دشمن طبقاتی خویش پیگیری می کنند ولی درسیر مبارزه طبقاتی همیشه از تجدد و پیشرفت علم و تکنولوژی استقبال نموده وبرای هموار ساختن مبارزه طبقاتی ازفناوری مدرن استفاده می نمایند .
آیا می توانیم بگوییم که فناوری شبکه های اجتماعی نسخه ی دیگری از ماشین های نخ ریسی است و یا مفید برای نخ ریسی، منافع کارگران وهمچنین مفید برای انقلاب؟ و یا آن که یک سازوکار کنترل اجتماعی وتلقین فکری، یک ابزار ایدئولوژی که کارگران می توانند آن را قبضه کنند؟
هارولد والاک در رسانه اجتماعی وحزب کمونیست آمریکا بدان سئوال مختصرپاسخ آری می دهد و می گوید :
"حتی اکنون ، اعضا حزب وفعالین متحد حزب از رسانه های اجتماعی برای سازمان دادن کلوپ ها ، انتشار اخبار راهپیمایی ها ، وانجام تمام کارهای انقلاب مسالمت آمیزاستفاده می کنند. ما بهر حال ، باید از نظر ذهنی باور کنیم که ما هر گز به سادگی از هر چیزی استفاده نمی کنیم . ابزار هایی که ما ساخته ایم ، نیز( به نوبه خود) مارا ساخته اند، آنها بدن ها، رفتار ها وانگاره های فکری مارا تغییر می دهند. همان گونه که ما جلو می رویم ، و با تمام ابزار هایی که در دست داریم ائتلاف های مترقی موثری ایجاد می کنیم ، باید به یاد داشته باشیم که ما در عین آن که در حال تغییر دادن خود هستیم ، چشم انداز رسانه های اجتماعی را نیز دگرگون می کنیم . به ویژه ، بیایید برای گسترش دسترسی به این فناوری های نوین انقلابی مبارزه طبقاتی ، با این امید که بذر های افشانده شده بر خط ( آنلاین) در خیابان ها ودر جعبه آرا میوه خواهند داد کار کنیم."

"سکوت ریکارد "کارمند سابق سازمان اطلاعات آمریکا در گفتگویی با رادیو « اسپوتنیک» روسیه می گوید: باید این موضوع را درک کرد که وقتی شبکه های اجتماعی تازه ظاهر شدند سانسور و کنترل بمراتب کمتر بود. مثلا در زمان « قیام در مصر» استفاده از شبکه های اجتماعی آزادتر بود. وقتی مردم سعی می کنند از روشهای جدید رواج اطلاعات برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند — در پاسخ، کاربرد روشهای تشدید کنترل و به حداقل رساندن و حتی « خفه کردن» اطلاعات دیگر رخ می دهد."
واقعیت این است که تمامی امکانات سرمایه سالاران جهانی ‌جهت جلوگیری از جنبش مردمی و حضور توده‌ها در صحنهٔ سیاسی کشور هاست. امپریالیسم با محاسبه‌یی دقیق درشناسایی شخصیتها, احزاب‌ و نیروهای سیاسی که دارای دیدگاه‌ها ی گریز از مرکز سرمایه مالی جهانی هستند نه تنها اختلاف ایجادمی کند بلکه مستقیم و غیر مستقیم به اشکال مختلف نبرد تبلیغاتی جنگ نرم را جهت تغییر توازن نیرو برعلیه حرکتهای ملی و دمکراتیک نیز تدارک می بیند.
«جان کالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از "استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی اجراء می شود”، می داند. ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را به این صورت تعریف نموده است: "جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه های بی طرف و یا گروه های دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با توجه به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، نظریه پرداز آمریکایی در حوزه "قدرت نرم” نسبت می دهند.
جوزف نای استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه هاروارد و رئیس پیشین این دانشگاه از مبلغان استفاده از "قدرت نرم"، ریاست شورای اطلاعات ملی، دستیار وزیر دفاع و دستیار معاون وزیر خارجه برخی از مناصب دولتی پیش از این بر عهده داشت. وی ضمن همکاری با روزنامه نیویورک تایمز، واشینگتن پست و وال‌استریت ژورنال، چندین کتاب از جمله "پارادوکس ابرقدرتی امریکادر جهان" و "قدرت نرم: ابزارهای موفقیت در سیاست‌های جهانی" نگاشته است اصطلاح «قدرت نرم» را در اواخر دهه ۱۹۸۰ به کار برد،و در سال ۲۰۰۴ کتاب «قدرت نرم: ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی» را منتشر نمود، وی در این کتاب ایده‌ها و استدلات مربوط به قدرت نرم را در متن شکل‌گیری سیاست خارجی آمریکا پس از حملات یازده سپتامبر و به خصوص جنگ عراق مورد بررسی قرار داده است. از نظرجوزف نای موفقیت در سیاست‌های جهانی مستلزم استفاده از قدرت نرم به همراه قدرت سخت می‌باشد.
در شبکه های مجازی که نوعی چالش و درگیری وجنگ روانی تبلیغاتی "هدفمند" انعکاس یافته است ادامه همان نبرد طبقاتی سرمایه سالاران کشورها با مردم دردنیای واقعی است. اینجا صحبت ازابزار موشک و اسلحه وتانک و کشتی و هواپیما نیست و به جای سربازان، افسران و ژنرالها، فعالان امور رسانه ایی شرکت دارند که با برنامه های مهندسی شده به طرف مقابل شلیک می کنند و از ابزاری چون قلم وکتاب, فیلم ورادیو تلویزیون, اینترنت و شبکه های اجتماعی فیسبوک , یوتیوپ و غیره گرفته تا ابزارها ودستگاه های پیچیده وپیشرفته اطلاعاتی استفاده می نمایند. آنها با به کارگیری تکنیکهای اطلاعاتی وتاکتیکهای جنگ روانی در شبکه های مجازی همراه با شایعه پراکنی, برچسب زنی, کلی گویی, دروغ بزرگ همراه با پاره ایی حقیقت گویی, انسانیت زدایی واهریمن سازی, ارائه پیشگوئی های فاجعه آمیز, حذف و سانسور, جاذبه های جنسی و غیر جنسی, وعده های مادی زمینی وبهشت آسمانی, تفرقه وتضاد های مصنوعی, ترور شخصیت, بازسازی تاریخ, خاطره نویسی تکراری برای القای مقصودی معین جهت جا انداختن پیامی در ذهن مخاطبان, توسل به ترس و ایجاد رعب, مبالغه ومغالطه وهزاران تاکتیک دیگر, با بهره جویی از پژوهشگران, نظریه پردازان, نویسندگان, مترجمان, هنرمندان، خبرنگاران و فعالان اموررسانه ایی وغیره درشبکه ها ی اجتماعی در حال جنگ طبقاتی هستند . در نتیجه, دنیای مجازی واقعی متاثر از جهان واقعی درصحنه نبرد تبلیغی- ترویجی قرار گرفته است.
جایی که اسب تراوای سرمایه با گروه ها و احزاب رنگارنگ نئو لبیرال تا سوسیال دمکرات ها و واحزاب چپ نما وبه قول معروف "کمونیستهای شرمنده " وشخصیتهای "تنوع طلب نو آور"در پشت دیدگاهای متنوع و با بی دقتی های خواص و حسابگرانه، حزب طبقه کارگر را نادیده می گیرند و در همین دنیای مجازی واقعی چک بی محل می کشند تا نام خویش را مطرح و به زعم خود حزب موجود را در جامعه از رنگ ولعاب بیاندازند, خواسته وناخواسته به یکه تازی سرمایه بهاء وبه دیکتاتوری میدان می دهند. نظریه پردازانی که با تئوری و عمل زحمتکشان را از فناوری نوین در شبکه و به دست آوردن تریبون دردنیای مجازی محروم می سازند، دنبال صدای بدون تریبون در شبکه ها هستند. نباید جای تردیدی برای روشنفکران انقلابی وآزادی خواه و طرفدار زحمتکشان باقی بگذارد که یکی از راه کارهای پیشبرد مبارزه طبقاتی، بهره بری از فناوری نوین در شبکه های اجتماعی است که نقطه عطفی درعرصه تبلیغی – ترویجی می باشد. تجربه تاریخی به ما می آموزد که در دنیای مجازی واقعی نیز باید با برآیند نیروها با تقویت جبهه اتحاد وهمبستگی در پیوند بامواضع سیاسی وایدئولوژی حزب طبقه کارگر, متشکل وسازمان یافته دردفاع از حقوق از دست رفته زحمتکشان درکنار خواسته های روز افزون مردم به مبارزه ادامه داد.