گزارشی از مراسم پانزدهمین سالگرد شاملو



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۴ مرداد ۱٣۹۴ -  ۲۶ ژوئيه ۲۰۱۵


الف ـ پگاه -زنانی دیگر: جمعه دوم مرداد، ساعت پنج بعدازظهر، امامزاده طاهر، کرج زودتر از موقع رسیدم، همان درب ورودی چند نیروی انتظامی با باتوم ایستاده بودند، به طرف مزار شاملو رفتم. قبل از من هم کسانی رسیده بودند، همه منتظر. از فرصت استفاده کرده و به سر مزار غزاله علیزاده رفتم، مزاری در انزوا بدون آنکه قطعه شعر یا حتی جمله ای از خود نویسنده بر سنگ آن به چشم بخورد. حس غربت مرگ و درک نشدن بر دلم نشست.
ساعت پنج " کانون" با گل و شیرینی آمد. ماموران انتظامی ابتدا به همه تذکر دادند که محل را ترک کنند. لباس شخصی ها مشغول عکس گرفتن و فیلمبرداری از شرکت کنندگان بودند، اما کسی توجهی نمی کرد و واکنشی نشان نمی داد. مراسم با خواندن بیانیه کانون شروع شد و سخنرانی و شعر خوانی ... تعداد زیادی با گوشی و دوربین مشغول عکاسی و فیلمبرداری بودند.
به لطف! صدای نابهنجار بلندگوی امامزاده و پخش قران و اراجیف دیگر، صدای سخنرانان کمتر شنیده می شد. بر پلاکارد کانون نوشته شده بود "شاملو شاعر آزادی." با این نوشته احساس یگانگی نمی کردم چرا که شاملو را فراتر از این می دانستم. شاملو شاعر آزادی، مبارزه، شورش، زندان، حماسه و انقلاب بود؛ شاعر مردم و نه روشنفکران، شاعر عشق، اعماق، زیبایی و تخیل بود (هر چند عشقی مردسالارانه)؛ شاملو شاعری چند بعدی و همه ی ابعادش زیبا بود. او زیباترین اشعار عاشقانه و حماسی ترین اشعار سیاسی و مبارزاتی را خلق کرد و ندیدن هر کدام از این ابعاد چه عامدانه با نگفتن باشد و چه سهوا با نشناختن، دیگر سخن از شاملوی واقعی نخواهد بود.
مراسم در حال تمام شدن بود که لباس شخصی ها به یکی از شرکت کنندگان که مشغول فیلمبرداری بود حمله کردند و قصد دستگیری او را داشتند، اما با مقاومت شجاعانه ی او و حمایت بقیه شرکت کنندگان مجبور شدند او را آزاد کنند، ولی توانستند مردم را پراکنده کنند. مردم در حال رفتن اعتراض کرده و واکنش نشان می دادند.
به هر حال درگیری، ضرب و شتم و اعمال نظر نیروهای مزدور رژیم جزء لاینفک همه تجمعات غیر حکومتی در این سالهاست. آخرینش دو روز پیش تجمع معلمان که مورد حمله قرار گرفت و تعدادی دستگیر شدند. علی رغم این شرایط، مراسم به خوبی انجام شد، تعداد شرکت کنندگان نسبت به مراسم قبلی بیشتر و در حدود هزار نفر بود. موقع برگشتن همان دوست در گیر شده را در کنار درب خروجی دیدم. شاید بعدا او را تنها پیدا کرده و دوربینش را گرفته اند، شاید.....
بعد از خارج شدن به فکر تجمع دیگری افتادم، تجمع پرستاری ششم مرداد ماه مقابل وزارت بهداشت و اینکه آیا اجازه ی چنین تجمعی داده می شود و مراسم چگونه برگزار خواهد شد؟