پاریس- تهران، دوستی محال - ژان پیر پرن، برگردان سیامک حیدری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٨ مرداد ۱٣۹۴ -
٣۰ ژوئيه ۲۰۱۵
لورن فابیوس، وزیر امور خارجهی فرانسه، در حالی نزدیک کردن کشورش به ایران، مورد حملهی یک کمپین افترا و تحقیر قرار گرفته است. واقعهای که ما را یاد دیگر رویدادها می اندازد.
سفر لوران فابیوس به هیچ عنوان مورد خوشایند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران قرار نگرفت. این را از سخنان مجتبی ذوالنور، نمایندهی ولی فقیه در سپاه پاسداران می توان فهمید. چون بخش میانی جناح محافظهکار نمی تواند مستقیمن با توافق هستهای که از سوی فرد شماره یک ایران پذیرفته شده است مخالفت کند، لذا مسئول دستگاه دیپلماسی فرانسه برای مسالهی 'خون های آلوده' مورد حمله قرار گرفته است. براساس آمار ایرانی ها، زمانی که لوران فابیوس در دههی هشتاد میلادی نخست وزیر فرانسه بود، صادرات خون های آلوده به آن کشور به مرگ ١٢٥ نفر انجامیده است.
آن هنگام وزیر از سوی دستگاه قضایی فرانسه تبرئه شد، ولی این مساله در ایران هنوز فراموش نشده است. در هر صورت، این به مخالفان توافق هستهای اجازه خواهد داد که از این راه به فرانسه به عنوان ضعیف ترین حلقهی ١+٥ هجوم ببرند. مجتبی ذوالنور، در مصاحبه با آژانس نیمه رسمی فارس، خیلی نزدیک به سپاه پاسداران به وزیر امور خارجهی فرانسه حمله کرد. وی گفت: " لوران فابیوس به عنوان دشمن به کشور ما می آید" و "هفتهی حمایت از بیماران هموفیلی، ما را یاد هم وطنان عزیزمان می اندازد که در اثر واردات خون های آلوده جان شان را از دست دادند و لوران فابیوس مسبب اصلی-چنین امری- است."
هم چنین در وب سایت محافظهکار 'اهواز نوین' عکسی از وزیر با یک کیسه خون، یک ستارهی داوود(ستارهی شش ضلع) و نوشتهای با مضمون 'تحت پیگرد' منتشر شده است.
فرانسه، شیطان کوچک
هم چنین موضع بسیار سرسختانهی لوران فابیوس در جریان گفتگوهای کشورهای ١+٥ با ایران و دفاع از مواضع محافل رادیکال اسرائیل و عربستان سعودی مورد سرزنش طرف ایرانی قرار گرفته است. ولی تمام جناح محافظهکار ایرانی در کمپین موضع ضد فرانسوی قرار ندارند. طبق گزارش آژانس ایسنا، در مجلس شورای اسلامی، جایی که اصلاح طلبان در اقلیت مطلق هستند و تنها ١٠ کرسی از ٢٩٠ کررسی پارلمانی را در اختیار دارند، از وزیر خارجه، محمد خواد ظریف خواسته شد که لوران فابیوس به تهران نیاید.
در واقع، در این بین باید تمایز گذاشت میان کسانی که از حبل این توافق، منافعی اقتصادی به جیب می زنند. در مقابل، دولت ایران از اصلاح طلبان و محافظهکاران پراگماتیست مثل حسن روحانی تشکیل شده است که سفر فابیوس به تهران را تبریک گفتند. وی گفته: "لوران فابیوس یک شخصیت بین المللی است." و پس از امضای توافق هستهای، وزیر بهداشت دولت کنونی، سید حسن هاشمی در مورد سفر وزیر امور خارجهی فرانسه به ایران، ضمن دادن یک امتیاز کوچک به محافظه کاران و با یادآوری این نکته که ایران و فرانسه هنوز "یک دعوای حقوقی" برای رفع این مساله دارند افزود: "این به مصلحت منافع کشور نیست که این مساله (خون های آلوده) را برجسته کرد." در عوض، وزیر صنایع، محمد رضا نعمت زاده، در مورد صنایع خودرو سازان فرانسوی گفت: "آنان باید بهای رفتارهای اهانت آمیز خود در گذشته را بپردازند و ما آماده نیستیم که به منظور از سر گرفتن فعالیت هایشان به سادهگی به آن ها چراغ سبز نشان بدهیم."
بنابراین، فابیوس باید نقس سرسختانهی خود در طول بحران هستهای ایران را فراموش کند. برای آن که نشان بدهد که سفرش صرفن سیاسی نیست، وی صاحبان صنایع را با خودش هم راه ساخته است.
این اولین بار نیست که سفر یک وزیر فرانسوی به ایران دامنهی جنگ و نزاع گروهی در آن کشور را دامن می زند. سال ١٩٩٨ میلادی و در میانهی سفر 'هوبرت وردین' به منظور از سرگیری و گرم کردن روابط فرانسه و ایران بود که در پائین ترین حد خود قرار داشت. پیش از این، بحث تجدید نظر روابط ایالات متحدهی آمریکا با ایران و خروج از انزوای آن کشور مطرح شده بود، گشایشی که قابل محاسبه نبود، ولی واقعی به نظر می نمود. چیزی که در روابط میان فرانسه و ایران به طور ثابت وجود دارد این است که هر بار گرمی روابط به طور ناگهانی یک دوره از سردی و انجماد رابط را به همراه داشته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ١٩٧٩، روابط فرانسه با رژیم جدید به بالاترین حد خود رسید. در سال های پیش از آن امام خمینی اجازه یافت حتا بدون آن که تقاضای پناهندهگی سیاسی بکند، در نوفل لوشاتو اقامت گزیند. رسانهای شدن و پخش و توزیع سخنان وی در جریان انقلاب از همان جا شروع شد. پس از پیروزی اش، چندین خیابان به نام نوفل لوشاتو نام گذاری شد. اما این ماه عسل چندان دیرپا نبود. پس از جنگ ایران و عراق، فرانسه در کنار صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق، قرار گرفت که بسیار خشن بود. فرانسه بهترین سلاح هایش مانند، ٩٠ هواپیمای جنگی، ١٥٠ هلی کوپتر، ٥٦٠ زرهپوش، ٨١ توپ خودکار و بیش از ١٥٠٠٠ موشک را در اختیار عراق قرار داد. ناگهان شرکت های صنایع نظامی آمریکا آن زمان بیش از بیست میلیارد دلار سود به دست آوردند. آن زمانی بود که میراژهای فرانسوی با خلبانان آموزش دیده در عراقی در ایران بذر وحشت می کاشتند- این واقعه هرگز فراموش نمی شود و محافظهکاران امروز آن را یادآوری می کنند.
موردی دیگر به موارد اختلاف اضافه کنیم؛ شاه یک وام یک میلیارد دلاری برای ساخت یک نیروگاه راکتور غنی سازی اورانیوم به فرانسه داده بود. این وام برای خرید ایران از یک نیروگاه هستهای فرانسه بود. خمینی آن همکاری هستهای را باطل اعلام کرد. پولی که برای خرید تاسیسات اتمی از فرانسه قبلان پرداخت شده بود معلق ماند و تقاضای بازپرداخت آن از سوی فرانسه رد شد. به دنبال آن خمینی به سرعت فرانسه را 'شیطان کوچک' خطاب کرد. میان کاهش فروش اسلحه و به دست آوردن بازپرداخت قرض، ایران راه رویارویی با فرانسه را برگزید: در لبنان و از راه حزب الله، یازده روزنامهنگار و دیپلمات را ربود و در پاریس سه موج از سو قصدها، بیست کشته و ٤٠٠ زخمی برجای گذاشت.
جنگ سفارتخانهها
این اوضاع و احوال است که مسالهی 'گرجی' هم پیش می آید. سرویس های امنیتی کشور اطمینان یافتند که این مترجم سفارت ایران در پاریس هماهنگ کنندهی بمب گذاری سال ١٩٨٦ بوده است. گرجی در سفارت پناه گرفته بود. دولت تصمیم گرفت سفارت ایران را محاصره نماید. ایران با محاصرهی سفارت فرانسه در پاریس و حمله به نفت کش های فرانسه در خلیج فارس پاسخ آن کشور را داد. در تاریخ ١٧ ژوئیهی ١٩٨٧، پاریس روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع و یک گروه ناوهواپیمابر را روانهی خلیج کرد. 'جنگ سفارتخانهها' چهار ماه به طول انجامید تا بعدها توافقی به دست آمد. با این امر، در انتخابات سال ١٩٨٨ بحث ایران به یک کارزار تبلیغاتی بسیار پرهیجان میان 'ژاک شیراک' و 'دانیل میتران' تبدیل شد.
در ماه می ١٩٩١ میلادی، 'رولند دوما' به تهران رفت. پاریس انتظار زیادی از هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور جدید ایران داشت. پاریس برای به دست آوردن دل میهمان گفت: "میدان تیانانمن در تهران نیست." هدف آماده سازی برای سفر میتران به تهران بود. موقعیت به دست آمد. محققان فرانسه معتقدند که انقلاب ایران ترمیدور خود را می داند. اما در ٦ اوت ١٩٩١ همه سرخورده شدند زمانی که نخست وزیر سابق، شاپور بختیار و منشی وی در فرانسه به قتل رسیدند. بازگشت به عصر انجماد روابط.
دورههای دیگری از گرمی روابط میان دو کشور وجود داشته است؛ سفر به یاد ماندنی و 'تاریخی' خاتمی به پاریس در ٢٧ اکتبر ١٩٩٩ که خود پس از برملا شدن تاسیسات هستهای و زیرزمینی نطنز و اراک در اوت ٢٠٠٢، عصر دیگری از سردی و انجامد مجدد روابط و بحران هستهای را به همراه آورد. و در سال ٢٠٠٩، و پس از انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران، تظاهرات های پس از آن و سرانجام دستگیری دانشجوی جوان فرانسوی 'کلوتیلد رایس' که به جاسوسی متهم شده بود.
آیا از سر گرفتن دیالوگ میان تهران-پاریس این بار استثنایی خواهد بود؟
|