عنوان : از مهرنامه انتظاری جز این نمی رود اما مجاز به هرچه گفتن نیست
آقای طاهری برخورد و روح نوشته شما خطاب به محمد قوچانی کوتوله ‍ ژورنالیست حاکی از آن است که گویا دارید با رفیقی یا عنصری از تبار چپ مبارزه ایدئولوژ‍یک می کنی. شما باید صفات مخاطب را بنگری و سپس به عمل سیاسی منجر به تاثیر بر او بپردازی. همچنین باید بدانید که رسانه های وابسته به سرمایه داری مجیز چپ اعم از سازمان های منتسب به فدائی و حزب توده را نمی کنند و آنها را تمجید و ستایش نخواهند کرد. البته آنچه که باعث می شود تا قوچانی و مهرنامه به تعبیر تو اقدام به هرزنامه نویسی کند، نقد نظری و در چارچوب مبارزه ایدئولوژیک نبوده بلکه قوچانی از پاشنه آشیل حزب توده یعنی از راه عملکرد و سابقه تاریخی حزب متبوع شما وارد شده و با زوم کردن روی نکات سایه و تیره تاریخ حزب توده دامنه تلیغات ضد چپ را تا کوچه پسکوچه های چپ فدائی و نحله های آن می کشاند.
شما نوشته ای :"ماهنامه مهرنامه که سمت و سو و هدف گردانندگان و تامین کنندگان منابع مالی آن بر همگان آشکار است". جناب طاهری شما که دلگیر از انگ زدن قوچانی هستی بدانید منابع مالی را عنوان کردن درست نیست با این موضوع قلم روزنامه نگار لیبرال فاشیست را تیز و تند کرده ای تا فردا قوچانی دست به قلم شده و خواهد نوشت که قوچانی و مهرنام از دولت و کشور خود جیره و مواجب و بودجه می گیرد و قوچانی مثل شما جیره خوار شرق و غرب نیست. روشن است که این مطبوعات خواه تریبون سرمایه داری یا به قول شما هرزنامه ها برخوردار از حمایت همه جانبه حاکمیت هستند و بلا استثنا همه جناح های جمهوری اسلامی اعم از اصولگرا، اصلاح گرا و اعتدال گرا در تقابل با چپ صف واحد دارند؛ فرق نمی کند که جناح مذهبی درون حاکمیت باشد و یا گرایشات ملی - مذهبی ها در انواع مدلش. همه جناح های حاکمیت و جریانات مذهبی درون برون حاکمیت موجود ایران من حیث المجموع فصل مشترکشان ایجاد راهبند در برابر پیشروی جریان چپ البته سوسیالیستی است.
آقای طاهری شما در جای دیگر مطلب نوشته اید :" نه آقایان شما از متن هستی سخن نمی گویید. نمی توان از هایک و فاشیسم سخن راند و ادعای آزادی کرد و اگر شما مبارزین چپ زمان شاه را تروریست می دانید، آیا شهامت آن را دارید که با همین معیار از مبارزان مسلمان در زمان رژیم پیشین سخن بگویید." شما بر قوچانی خرده می گیرید که تاریخ حزب توده را سانسور می کنید ولی خودتان این جور را نسبت به مبارزین چپ روا داشته اید. راستی مبارزین چپ قبل از انقلاب کیانند جز اینکه این مبارزین سازمان چریک های فدائی خلق و گروههای مرتبط با آن می باشند. شما چرا وحشت دارید که بنویسید سچفخا یا سازمان پرافتخار چریک های فدائی خلق ایران. خواننده مطمئن می شود این کلی گوئی شما و مشخص نکردن نماد مبارزین چپ - که سچفخا باشد- به خاطر آن است تا رخوت و انفعال رهبری غایب در صحنه مبارزه را توجیه کنید آیا جز این نیست، ضمنا پس فرق شما و قوچانی در چیست؟ او تاریخ چپ را مثله می کند و شما تاریخ جنبش فدائیان را. نمونه از مطلب شما می آورم.
در شروع مطلب خود آورده ای که " ماهنامه مهرنامه ... در شماره اردیبهشت ۹۴ خود با چاپ عکسی از زنده یاد بیژن جزنی تیتر روشنفکران تروریست را در کنار تصویر او درج کرده است". نقل قول مستقیم شما از تیتر روی جلد مهرنامه برای خواننده مطلب شما جای نه تعجب که حیرت دارد. شما هنوز از پیله مونیسم سیاسی - سازمانی خود خارج نشده و میل به پلورالیسم را از خود بروز نداده و این عدم تمایل را در مغفول کردن نقش بی‍ن جزنی در سازماندهی مبارزات ضد دبکتاتوری چریک های فدائی می بینی که نشانگر برخورد سرسری شما و دیگر توده ای ها به بخش عمده جنبش چپ سوسیالیستی ایران که فدائیان باشد - است هرچند که این برخورد شما فراتر از پیش پایت نخواهد رفت و از منزلت اجتماعی جنبش فدائی چیزی کم نمی کند.
رفیق بیژ‍ن جزنی با مقاومت توصیف ناپذیر خود به رهبران فدائیان درس مقاومت و شهامت را آموزاند. بنابراین رفیق اندیشه ورز جزنی در سطحی از تاریخ مبارزه چپ قرار گفته که نه مذمت هوشنگ ماهرویان نه شماتت قوچانی و نه برخورد سرسری شما به عنوان توده ای از جایگاه شایسته ایشان و جنبش فدائیان چیزی نمی کاهد. قطعا اشاره کوتاه شما به نقش فعال و تاریخساز فدائیان و نه به قول شما " مبارزین چپ " باعث می شد که از کوچه متروک فترت و انفعال حزب توده در قبل از انقلاب بگذری و این به نفع شما و قوچانی نیست. قوچانی که به قول شما تکلیفش وماموریتش روشن است اما شما چرا باور نمی کنی که فدائیان برآمد فترت وسستی و ناکارآمدی استراتژی حزب توده بود
آقای طاهری! شما که چنین بر نشریه رمز عبور می تازید که چرا " با استفاد از پاره ای از اسناد بازجویی های آقای عمویی ایشان را مورد حمله قرار دادند" و این اقدام را اجرای ارکستر ناهمگون تلقی می کنی و از استناد به اسناد بازجوئی عموئی گله مندی چرا خلاف واقع را می گوئی؟ برخلاف نوشته و میل شما، اسناد بازجوئی محمدعلی عموئی نیست بلکه بازخواست عموئی از رهبران حزب توده در سیمای جمهوری اسلامی و در برابر دیدگان صدها هزار بیننده می باشد.

و در نتیجه گیری از لاطائلات نویسی قوچانی نشسته در مرکزیت بخشی از جبهه اصلاحات نوشته ای که بار دیگر " ارکستر چپ ستیزی به صدا در آمده است و چرا آقای قوچانی در جلد میراشرافی ظاهر شده است؟ آیا کودتایی در راه است؟ " آقای طاهری! اگر با برآورد شما مبنی بر کودتایی در راه است که مترادف حمله به چپ است موافق تان نباشم و سکوت می کنم ولی در مورد انتظارتان از بزرگان جبهه اصلاحات به شمول حزب مشارکت و گرایشات چپ و راست آن و حتی ملی - مذهبی های توسعه گرا دنبالچه اصلاح گرایان باید بگویم انتظاری بیهوده است. اگر چپ کشی در راه باشد بدان حساب باز کردن روی متحدینی از جنس گرایش سکولار حزب مشارکت اسلامی و یا ملی مذهبی ها نتیجه ای خوش تر از نتیجه تلاش برای اتحاد با دمکرات های انقلابی جمهوری اسلامی در اوان تحکیم جمهوری اسلامی یعنی سال های ۱۳۶۰ الی ۱۳۶۲ نخواهد بود
۶۹۵۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : جناب علی باسلام
من به ازادی عقیده باور دارم و از نظر سیاسی هم در حد توانم از منافع ملی ایران دفاع میکنم.
به نظر من انتظار داشتن از کشورهای دیگر که منافع ما ایرانیان را در نظر بگیرند اشتباهی بزرگ میباشد.غرب ستیزی را نمیپسندم ولی شرق ستیزی شما هم راه به جایی نمیبرد.غرب هم از رژیمهای دیکتاتوری حمایت میکند حتا با کودتا و یا نفوذ در سیستمهای انتخاباتی کشورها نمونه انقلاب نارنجی یادمون نرفته در مقابل کشورهای روسیه و چین هم از کشورها ودیکتاتورهایی دفاع میکنند که منافع انهارا به حساب بیاورد.پس ارتباط معقول بادر نظر گرفتن منافع ملی ایرانیان با همه کشورهامیتواند انتخاب درستی باشد
در ضمن شما اعتراض میکنید که چرا نظرات اقای طاهری وهمفکرانشان از صدای امریکاپخش میشود ولی اعتراضی ندارید که چرابی بی سی با جنایتکاران شکنجه گر ساواک مصاحبه میکندولی ناراحتیدکه اقای طاهری مهرنامه را نقد میکند
۶۹۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : اروان عزیز
اقای اروان عزیز ۱-من هم یکی از هوادران یکی از همین هواران گروهای چپی بودم که بیش از نیم دهه مهمان این اقایان بودم ود در همین مملکتی زندگی میکنم که اقای طا هری مطالب خود را انتشار میکنندو سمینار برگزار میکنند.۲- ایا یکبار شده است به جای حمله به اقای قوچانی به نقد مطالب مجله های مهر نامه و اندیشه پویا در مورد جنبش چپ ومبارزه چریکی، از نگاه تاریخی و منافع ملی و با اسنا تاریخی پرداخته شود.۳-من کاملا با نظرات اقای طاهری و دوستان ایشان اشنا هستم ،ایا غیر از ستیز باغرب که شاید شما هم اکنون از مواهب ان لذت میبرید وجود دارد.شما جای اتحاد جماهیر سوسبالیسستی در مقابله با امپریالیسم امریکا را بر دارید و به جای ان روسیه پوتین و چین و هوگو چاورز را بگذارید ایا واقعا در محتوا فرقی میکند.۴-من در تعجب هستم که چگونه نظرات اقای طاهری و دوستان ایشان با نماینده دولت پوتین اقای صفر اف که گاهگاهی سر کله اش در بر نامه افق VOAپیدا میشود هم راستا است..
۶۹۴٨۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : جناب علی.........هوادار سابق چی هستین شما
هوادار سابق حزب توده یا هوادار سابق سلطنت یا هوادار سابق ولایت فقیه یا هوادر سابق مجاهدین
تنها گفتن اینکه شما هوادار سابق هستید هیچ حقی برای شما ایجاد نمیکند که پابرهنه وسط حرفهای دوستان بپرید. شما میایید این سایت که نظرات چپها را بخوانید وگرنه اشتباهی امدید کسی که شما را نگه نداشته که میگویید شما را ول کنند!
بهتر نیست نظر اقای طاهری را نقد کنید تا بفهمیم شما چه در چنته دارید. وگرنه ما شما را ول کردیم بروید پیش دوستانتان. نگران نباشید کسی دنبالتان نمیاید
۶۹۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : دم خروس
باز هم اه و ناله برای کشورهای توتالیتر .این تودهایی های استالینی کی دست از سر ما بر میدارند. یک هوادر سابق.
۶۹۴۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : فاناتیک و قشری یا "نئو لیبرال" و لیبرال فاشیست
بنا بر ادعای همفکران دینی عمادالدین باقی ، «نشریه مهرنامه» مروج سلفی گری است. بخوان واپسگرائی ! محمد قوچانی و عمادالدین باقی اما با ظاهر «لیبرال » و فعال «حقو ق بشر» مانند سلفی های عربستان کمتر از فقه را قبول ندارند و در دروغ نامه «مهرنامه » علیه انواع روشنفکران حرف های درست و نادرست را باهم می آمیزند که تاکتیک خطرناکی است.
رجوع شود به مصاحبه مصطفی ملکیان در زمانه :
http://www.radiozamaneh.com/۲۲۱۰۹۰
حکومت ولایت مطلقه فقیه با حقه بازی های عجیب و غریبی در حال استفاده از تمام مظاهر تمدن بشری برای فریب جهانیان و مردم ایران می باشد. درست مثل یک گربه که ناخن های تیزش را کاملا در مشتش مخفی می کند. کیست که این را نداند؟
حکومت تا دندان مسلح سپاهی و نظامی تا امروز هزاران دگر اندیش را کشته و میلیونها نفر را داغدار کرده است و بدون اغراق میلیونها مورد تجاوز به حقوق مدنی مردم و حقوق بشر صورت گرفته و هنوز در زندانها مردم آزاری و در ماورای مرزها آتش افروزی می کند... اگر خلافها و جرائم دست اندرکاران این «رژیم کشتار» رسیدگی و محاسبه حقوقی و قضائی شود. معلوم است که خیلی زیاد است و چند هزار نفر باید در این حکومت در جنایت های شرکت عملی داشته باشند. تردیدی نیست که بظور متوسط بهر نفر از آنها چندین مورد جنایت و تخلف میرسد. یهمین دلیل به جرم و جنایت عادت کرده اندو فبح آن نیز ریخته شده است که ساواکیها نیز به گذشته ی ننگین خود "افتخار " می کنند..... ولی متاسفانه امروز در ایران چنان بر این همه جنایت سر پوش گذاشته اند که خامنه ای ، رفسنجانی ، ناطق نوری ، حسن روحانی ، فلاحیان ، ولایتی و امثال اینها راست راست میروند و برای مردم نقشه های جدید می کشند.... مگر سال ۷۶ مردم در اعتراض به این ملایان «حماسه » نیافریدند؟ بعداز ۸ سال دوباره ورق برگشت و سال ۸۴ احمدی نژاد را بجان مردم انداختند. چنان بلائی به سر مردم آوردند که مردم ناجار شدند «حسن روحانی» را قبول کنند که بقول محمد قوچانی دست راست رفسنجانی بوده است . حالا رفسنجانی هم «آزادیخواه » شده است و می گوید: «نمی‌شود به مردم گفت ماهواره نبینید.» ـ علی مطهری هم شده «اپوزیسیون» و مار مولک های حکومت اسلامی با این "تعزیه" ها ، دارند جوّ عمومی را با رسانه های خود «داغ » می کنند که بنظر نگارنده تمام لاشخور های حکومت که دستشان به خون مردم آغشته است .مثل مصطفی پور محمدی که در کشتار هزاران نفر در سال ۶۷ نقش مهم داشته است وزیر دادگستری دولت حسن روحانی شد .... بقیه هم خواهند آمد.
و عده ای از کادر های حکومت نیز ماموریت های دیگری در داخل و خارج کشور دارند. تیلیغات وسیع فعالان حکومت و بنیان گزاران خلافت اسلامی که بعداز ۸۸ زندانی زندانی شده اند در این روزها حرف های تازه ای از زندان میزنند. می گویند که این زندان ها را نبابد با گذشته مقایسه کرد. «به ، به! » .. وضع خیلی فرق دارد . معلوم نیست باید حرف ایت الله منتظری و مهندس سحابی و محمد علی عموئی را باور کرد که زندان حکومت گذشته یا با این حکومت مقایسه کردند یا حرف این خط امای های "چپ" حزب الهی که حالا "اصلاح طلب" و "جنبش سبزی" شدند را ؟ رفتند زندان و آمدند مرخصی و مدام در حال رفت و آمد برو ، بیا .... و رپرتاژ از اهل و عیال و یک قطره خون هم خوشبختانه از دماغشان نچکیده ... جل الخالق آقای عمادالدین باقی تمام مشکلات معیشتی زندانیان سیاسی را نیز حل کرده و گویا در فکر تعبیه یک آسانسور در زندان هم بوده است.... زندانهای حکومت ملاها برای کره ی ماه و مسافرت های فضائی طراحی شده است... بایدکاندیدا" جائزه نوبل صلح ..» شوند که با ظریف وزیر خارجه رقابت کنند.
والله از این حرفهای باقی مرغ منجمد هم خنده اش میگیره. «حضرات» زدند هزاران نفر را کشتند. حالا خودشان شدند «فعال» حقوق بشر. برای اینکه خیالتان را راحت کنم مصاحبه ی زمانه «برادر» مصطفی ملکیان از قماش باقی ها را در این جا گذاشتم تا بخوانید که این باقی و دامادش محمد قوجانی که معلوم نیست از کجا رانت مجله و دروغ نامه ی «مهرنامه» تامین میشود . اینها علیه انواع مخالفان و منقدان حکومت فقاهتی دروغ پراکنی کنند. مطابق ادعاهای ملکیان امثال باقی و قوچانی نوک حمله خود را متوجه انواع «روشنفکران مذهبی» گرفته اند و از فقه یک ذره کمتر را قبول نمی کنند. ژست های «لیبرال» و « فعال حقوق بشر» این ها را نباید خورد. تکلیف روشنفکران غیر مذهبی هم معلوم است مسئله این است. دفاع از کیان فقه و شریعه در پوشش "حقوق بشر" و "امر به معروف"
۶۹۴۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : لباس کهنه در قامت نئو ایبرالهای جدید
تئولیبرالهای حدید
با هیستری ضد جپ می خواهند فرش قرمز برای هم مسلک های غربی خود در ایران فرش کنند . امروز دیکر دوران چنین لفاظی ها نیست . رهبر حزب کمونیست به دیدار اوباما در امریکا می رود . کوبای انقلابی به تحدید رابطه با بزرگترین قدرت سرمابه داری اقدام می کند. حهان تغییر کرده است .ولی جوجه نئو لیبرالهای وطتی برای خوش رقصی در همان ساز قدیمی می دمند ولی دم خروس را نمی توان پتهان
نمایتد حناب طاهری بسیار روشنگرانه فاکتی آوردهاید که در انتها ماهیت این تازه بدوران رسیده ها را بیشتر روشن می کند آن قسمت گه می گوید : ( هنگامی که قواعد اساسی فقه اسلامی در اصالت فرد و اقتصاد آزاد را نادیده می گیریم، آیا می توانیم از بازگشت دوباره چپ ها به دانشگاه ها نگران نباشیم؟" این ناله نئو لیبرال وطنی در نادیده گرفتن اصالت فرد در زمانی اعلام می شود که راست ترین دولت میلیا ردها دلار ثروت ملی را با واردات بی روبه ودزدی به غارت بردتد و آقایان دم از این غارت منافع وثروت ملی نزدند . گویا در ایران جپ ها بر سرکار هستند ؟نه آقایان کسی به زوزه رشد چپ ها حوابی نخواهد داد. قرق شدن اقتصاد یونان در گهواره اقتصاد آزاد دعوت دیر هنگام به سیاستمداران است وسرکوبگران است
۶۹۴۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣۹۴