•
هر مشکلی که برای خبرنگاران وجود دارد، برای خانمهای خبرنگار دو برابر است. به همین دلیل است که به راحتی اخراج میشوند و اگر بخواهند پایشان را از چارچوبی که پیشتر توسط مردان برایشان تعریف شده خارج کنند و یا با قدرت دربیافتند، به شدت حذف میشوند؛ بنابراین نمیتوان به قانون تأمین اجتماعی یا قانون کار هم در چنین جامعهای امید داشت چون حضور زنان در جامعهای با ماهیت ملوکالطوایفی بازی سیاسی و سیاستبازی است.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۰ مرداد ۱٣۹۴ -
۱۱ اوت ۲۰۱۵
ایسنا- روزنامهنگاری یکی از ۱۰ شغل پرخطر دنیا به شمار میآید که به دلیل شمار فراوان استرسها و به خاطر دنبال کردن اخبار روزانه، افراد را در معرض امراضی همچون سکتههای قلبی، مغزی و زخم معده قرار میدهد.
بدون شک با در نظر گرفتن مشغلههای یک خبرنگار و همچنین هیجانات روانی این افراد، خبرنگاران همواره با مشکلاتی مواجهند و به دلیل برخی فشارهای روانی، شغل خبرنگار یک حرفه سخت و زیانآور به شمار میرود اما نه برای همه و نه در هر شرایطی. هیات وزیران در ۲۲ اسفند ماه ۱٣٨۰ بنا به پیشنهاد مشترک وزارتخانههای کار، بهداشت و سازمان تأمین اجتماعی آییننامه اجرایی قانون بازنشستگی پیش از موعد کارگران مشاغل سخت و زیان آور را تصویب کرد اما سهم زنان خبرنگار از این قانون چیست؟
زهره ازرانی وکیل امور زنان گفت: در شرایط فعلی که قانون اجازه تفسیر مفصل از قوانینی همچون قانون مشاغل سخت و زیانآور را میدهد، درگیر شدن زنان با چنین قانونی خاصه زنان خبرنگار جز حذف آنان از بدنه فعالیتهای اجتماعی نتیجهای نخواهد داشت و این درست در امتداد قوانینی قرار میگیرد که به ظاهر در جهت حمایت از زنان و در واقع در جهت حذف آنان از فعالیتهای اجتماعی است.
زهره ارزانی تأکید کرد: در حال حاضر در جامعه ما قوانینی مثل «حق شیردهی» زنان متأهل یا اخیرا « ۹ ماهه شدن مرخصی زنان باردار» نتیجهای جز خانهنشین کردن بخش عظیمی از زنان نداشته است. در چنین شرایطی به نظر میرسد باید به تمهیداتی که در قانون کار برای بازنشستگی پیش از موعد برای زنان شاغل در مشاغل سخت کفایت کرد و تفسیر مفصل کردن آن به ضرر بانوان خواهد بود. مضاف بر اینکه این قانون بیشتر متوجه جنبههای فیزیکی کار است و سخت و زیان آور بودن با کار نظر دادگاه بدوی احراز میشود.
وی با اشاره به مفهوم سخت و زیانآور در تعریف و شرایط زمانی و مکانی متفاوت تصریح کرد: در قانون، خبرنگاری جزو مشاغل سخت و زیانآور قلمداد شده است در حالی که سخت و زیانآور مفاهیمی هستند که در واقع معانی متفاوتی دارند. همین مساله باعث شده است که کار در کارگاهی با رعایت برخی اصول ایمنی جزو مشاغل زیانآور تلقی نشود اگرچه که ممکن است سخت باشد. اما در کارگاه دیگر ممکن است با رعایت نکردن همان اصول نه تنها کار سخت بلکه زیانآور تلقی شود. یا در مورد سربازی گفته میشود کار سربازانی در چارچوب قانون سختی کار میگنجد که در دوره جنگ درگیر سربازی شده باشند؛ یعنی حضور در جبههها ملاک شناخته شدن سربازی به عنوان مشاغل سخت و زیانآور است و سربازان برای استفاده از این قانون باید تأییدیه وزارت دفاع را داشته باشند. همین قانون باعث شده که کار خبرنگاری در شرایط جنگی سخت و زیانآور باشد اما در شرایط عادی نیازمند نظر کمیته بدوی برای تشخیص این امر.
این فعال امور زنان تأکید کرد: به نظر من در شرایط فعلی بهترین کاری که برای زنان خبرنگار میتوان انجام داد، این است که به حداقلهای قانونی مشاغل سخت و زیانآور، قناعت کنند. چون بر اساس قانون کار، زنان نباید در مشاغل سخت و زیانآور شاغل شوند. همچنین پرداخت اضافه کار، تعطیل کاری یا مأموریت که باعث شود یک فرد مدت زمان بیشتری در معرض خطر باشد در مورد آنان ممنوع است. با این حال زنانی که در این مشاغل کار کنند مشمول قانون بازنشستگی میشوند. در غیر این صورت، انجام هر کاری جز حذف آنان از فعالیتهای اجتماعی عایدشان نمیکند. یعنی اصرار زنان خبرنگار بر استفاده از این قانون مدیران مسوول رسانهها را در موقعیتی قرار می دهد که چارهای جز خودداری از استخدام زنان نداشته باشند چون آنان هم نمی خواهند با قانون درگیر شوند.
این فعال امور زنان درباره چرایی گزینش دانشجویان رشته خبرنگاری از میان زنان گفت: بحث اشتغال با بحث علاقهمندی فرق میکند. بسیاری از کسانی که در حال حاضر در جامعه ما بیکارند فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند. مضاف بر اینکه این طور نیست که فقط فارغالتحصیلان این رشته به کار خبرنگاری گماشته شوند.
اما نظر توران ولی مراد حاوی نکاتی است که ذهن را در حالت محافظهکارانه به سمت نظریه آنان که معتقدند معیار حضور در سرکار برای سنین مختلف، میان زنان و مردان میتواند متفاوت باشد و یا در حالت رادیکالتر به سمت پافشاری بر حقوق زنان خبرنگار سوق میدهد.
توران ولی مراد بسیاری از مباحثی که مربوط به زنان و یا در ارتباط با آنان است را به نوعی «سرکاری» میداند؛ یعنی حرفهایی صوری که در عمل هیچ پشتوانهای برای عملیاتی کردن آنها وجود ندارد.
وی تأکید کرد: بسیاری از مباحثی که مربوط به زنان و یا در ارتباط با آنان است، به نوعی «سرکاری» است؛ یعنی حرفهای صوری میزنند و در عمل هیچ پشتوانهای برای عملیاتی کردن آنها وجود ندارد. چون متأسفانه زنان مجبورند در فضایی کار بکنند که فرمول آن را مردان طراحی کردهاند. من اطلاع زیادی در مورد قوانین کار یا تأمین اجتماعی و حمایتهایی که آنها از زنان شاغل در مشاغل سخت همچون خبرنگاری دارند، ندارم. اما می دانم چون مراکز قدرتی که در رأس هستند تماما شاکله مردانه دارند، بنابراین اگر کسی بخواهد آنان را به چالش بکشد، فاتحه آنها و رسانه مربوطه خوانده خواهد شد.
این فعال امور زنان افزود: در بحث رسانه مشکلات اساسی داریم از جمله آنکه رسانهها به شدت با قدرتها متصلاند و قدرت در جامعه ما، ملوکالطوایفی است و احزاب را قدرتها ساختهاند یعنی اول مراکز قدرت توسط افراد احاطه شده و بعد از دل آنها احزاب شکل گرفته و قدرتها پدید آمدهاند. در چنین حالتی پاسخ خواستن از مسوولان تعطیل است و رسانهها که به شدت به بودجه مراکز قدرت وابسته هستند و بودجه خود را از آنها میگیرند نمیتوانند در عمل، قدرتها را به چالش بکشند. وقتی خوب که نگاه میکنیم میبینیم که در رأس این قدرتها، مردان قرار دارند و سیاستگذار اصلی آن هستند و آنها هم به شدت با همه اختلافاتشان، اهل زد و بندند. در حالی که زنان عمدتا وارد زد و بندهای این چنینی نمیشوند و حریم خود را پیوسته محفوظ نگه میدارند. خانمهایی که در مراکز قدرت مثل مجلس و دولت هستند هم در چنین جامعهای در چارچوبی حرکت میکنند که پیشتر مردان برایشان تعریف کردهاند.
وی گفت: اگر خانمی بخواهد در چنین شرایطی با مراکز قدرت دربیفتد، به چالش کشیده میشود. بنابراین اصولا بحث مباحث و حقوق زنان در جامعه ما با چنین شاکلهای تعطیل است. هر مشکلی که برای خبرنگاران وجود دارد، برای خانمهای خبرنگار دو برابر است. به همین دلیل است که به راحتی اخراج میشوند و اگر بخواهند پایشان را از چارچوبی که پیشتر توسط مردان برایشان تعریف شده خارج کنند و یا با قدرت دربیافتند، به شدت حذف میشوند؛ بنابراین نمیتوان به قانون تأمین اجتماعی یا قانون کار هم در چنین جامعهای امید داشت چون حضور زنان در جامعهای با ماهیت ملوکالطوایفی بازی سیاسی و سیاستبازی است. بنابراین میبینیم بسیاری از مسائلی که در مورد زنان در جامعه ما مطرح میشود، در واقع «سرکاری» است. یکسری حرفهای صوری میزنند و متأسفانه زنانی که به ظاهر در رأس قدرت هستند در چارچوبی عمل میکنند که مردان برای آنها تعریف کردهاند، در غیر این صورت آنها هم محکوم به فنا خواهند بود.
|