آینده جمهوری اسلامی بعد از توافق هسته ای
رحمان حسین زاده
•
به دنبال "توافق هسته ای" جمهوری اسلامی و به ویژه دولت روحانی، بورژوازی منتظر سرمایه گذاری کشورهای غربی، رسانه های وابسته و نان به نرخ روز خور، ملی اسلامیهای بازگشته به آغوش دولت "اعتدال"، اپوزیسیون چشم دوخته به "استحاله" در همسویی جمعی میخواهند "برجام" را به عنوان سند نجات جامعه ایران معرفی کنند. به این منظور، بر دروغ و جعل و وارونگی فراوان سرمایه گذاری کرده اند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲٣ مرداد ۱٣۹۴ -
۱۴ اوت ۲۰۱۵
به دنبال "توافق هسته ای" جمهوری اسلامی و به ویژه دولت روحانی، بورژوازی منتظر سرمایه گذاری کشورهای غربی، رسانه های وابسته و نان به نرخ روز خور، ملی اسلامیهای بازگشته به آغوش دولت "اعتدال"، اپوزیسیون چشم دوخته به "استحاله" در همسویی جمعی میخواهند "برجام" را به عنوان سند نجات جامعه ایران از مصائبی که جمهوری اسلامی در ۳۶ سال عمر خود بر جامعه تحمیل کرده، معرفی کنند. به این منظور، بر دروغ و جعل و وارونگی فراوان سرمایه گذاری کرده اند و این مسئله از چشم جامعه و هر نیروی پایبند به حقیقت و منافع مردم و ما کمونیستها دور نمانده است. توافق هسته ای و "برجام" آن نمیتواند راه حلی برای رفع معضلات اقتصادی، سیاسی دامنگیر بورژوازی ایران و هیئت حاکمه جمهوری اسلامی و به طریق اولی نمیتواند راه حلی برای تخفیف فشارهای معیشتی و سیاسی بر طبقه کارگر و مزدبگیران و توده وسیع مردم ایران باشد. برعکس در مسیر اجرای توافقات هسته ای تناقضات و معضلات اقتصادی، ایدئولوژیکی، سیاسی و ساختاری جمهوری اسلامی و ناسازگاریهای آن با جامعه و مردم بیش از پیش خود را نشان میدهد.
"توافق هسته ای" و معضلات اقتصادی
جمهوری اسلامی زیر فشار اقتصادی چند لایه ناشی از بحران اقتصادی دیرینه و تحریمهای اقتصادی غرب به عقب نشینی و سازش و نهایتا "توافق هسته ای" تن داد. امید جمهوری اسلامی اینست همزمان با رفع تحریمها و باز شدن مناسبات اقتصادی با کشورهای غربی، بر بحران و معضلات اقتصادی فایق آید. امید جمهوری اسلامی هر چه باشد، اما واقعیتهای سرسخت نشان میدهد، این پروسه با موانع اساسی روبرو است و مشکلات اقتصادی خرد کننده به آسانی گریبان جمهوری اسلامی را رها نخواهد کرد. به این دلایل:
الف- رفع تحریمها خود پروسه کشدار و تدریجی را طی خواهد کرد که بسرعت جوابگوی نیازهای فوری دولت جمهوری اسلامی نیست. با این وجود شروع رفع تحریمها بخشا گشایشی به تعبیر روحانی در بازار "کسب و کار" سرمایه داران ایجاد میکند. پولهای بلوکه شده ای به جیب دولت برمیگردد، از فروش بیشتر نفت سرمایه داران بزرگ و دولت و سپاه پاسداران ذینفوذ در اقتصاد ایران، سودهای کلان به هم میزنند، اما هر ناظر آشنا به اقتصاد به گل نشسته ایران میداند، این هنوز جوابی به مشکلات عظیم اقتصادی بورژوازی ایران و جمهوری اسلامی نیست. مهمتر سرسوزنی تخفیف در شرایط سخت معیشتی توده وسیع کارگران و مزدبگیران جامعه ایجاد نمیکند. فرض کنیم با رفع کل تحریمها اقتصاد جمهوری اسلامی به دوران قبل از تحریم یعنی مثلا دوران "سازندگی دولت رفسنجانی" برگردد که اتفاقا آن دوره روابط اقتصادی با کشورهای اروپایی و چین و روسیه و غیره برقرار بود، در عین حال بحران و معضلات اقتصادی فراوان گریبان جمهوری اسلامی را هم گرفته بود. در نتیجه رفع تحریمها نجات دهنده اقتصاد بحران زده ایران و جمهوری اسلامی نیست.
ب- به دنبال توافق هسته ای هدف دیگر جمهوری اسلامی برقراری سریع رابطه با کشورهای غربی به زعم خود برای رفع مشکلات اقتصادی و تثبیت موقعیت خود به عنوان هیئت حاکمه بورژوایی با ثبات اقتصادی و سیاسی است. چنین چشم اندازی در چارچوب جمهوری اسلامی و خاورمیانه بی ثبات ممکن نیست. اولا علیرغم هر درجه عقب نشینی جمهوری اسلامی تحت نام "اصلاح و تعدیل" ساختار ایدئولوژیک و سیاسی نظام اسلامی کماکان مانع مهم کارکرد متعارف سرمایه و رشد و توسعه اقتصادی است. کشورهای غربی همین را می بینند. ضمن شروع رابطه مجدد و سرمایه گذاری محدود، رابطه محکمتر اقتصادی و سیاسی را به قول خودشان به "تغییر رفتار" جمهوری اسلامی در داخل و در سطح منطقه گره میزنند. سخن وزیر اقتصاد آلمان در سفر اخیر به ایران مبنی بر اینکه "رابطه محکم اقتصادی در گرو به رسمیت شناسی موجودیت اسرائیل از جانب ایران است" نمونه سمبولیکی از پیش شرطهای سنگینی است که قدرتهای غربی در مقابل جمهوری اسلامی قرارمیدهند. قدم گذاشتن جمهوری اسلامی در مسیر چنین تغییرات ایدئولوژیکی و سیاسی و رفتاری، بقای کلیت جمهوری اسلامی را زیر سئوال میبرد و این نظام را با تکانهای بسیار مهم و خرد کننده روبرو خواهد ساخت. واقعیتی که به ویژه خامنه ای و سپاه پاسداران و جناح افراطی جمهوری اسلامی متوجه آن است و به آن تن نخواهند داد. ثانیا ایران در خاورمیانه به هم ریخته و بی ثبات بسر میبرد و تا اطلاع ثانوی خبری از سرمایه گذاری بزرگ و بنیادی و میان مدت و بلند مدت توسط قدرتهای بزرگ سرمایه جهانی و غربی در منطقه و مشخصا در ایران متصور نیست. مضافا اینکه تکنولوژی قدیمی و کهنه حوزه های اصلی صنعت و اقتصاد ایران تناسبی با سرمایه گذاری بزرگ و پیشرفته صنعتی امروز را ندارد و به این لحاظ اقتصاد و صنعت ایران به دگرگونیهای اساسی نیازمند است که جمهوری اسلامی از ایجاد آن عاجز است. اینها موانع مهم پیش پای سرمایه داری ایران است. لذا سرمایه گذاری محدود و کوتاه مدت، به منظور از هم نپاشیدن کل شیرازه اوضاع و کمک به امروز به فردا کردن جمهوری اسلامی نمیتواند به حاکمیت باثبات سرمایه و جمهوری اسلامی در ایران منجرشود. این معضل همه این سالها و امروز جمهوری اسلامی است.
ج- محاسبات دولت روحانی برای تشویق سرمایه گذاری در ایران هر چه باشد و از این طریق بخواهد اندک تحرکی را به سوخت و ساز سرمایه داری ایران تزریق کند، این واقعیت را باید تاکید کرد سرمایه گذاری کشورهای غربی به همراه خود تحمیل استانداردهای بانک جهانی و دیگر موسسات جهانی سرمایه را به همراه دارد. ریاضت کشی اقتصادی اولین و مهمترین سهم آن برای طبقه کارگر و مزدبگیران و توده وسیع مردم کارکن در جامعه است. یعنی کماکان شاهد ادامه تعرض معیشتی و زندگی زیر خط فقر و بیکاری و مشقات اقتصادی در جامعه خواهیم بود. واقعیت اینست ناسازگاریهای جمهوری اسلامی با طبقه کارگر و مردم محروم و در صف مقابل مقاومت و مبارزه و ایستادگی علیه تعرضات اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی در دوره بعد از توافق هسته ای در شرایطی متفاوت و به نظر من مساعدتر ادامه خواهد یافت.
در مطلب بعدی به چهارچوب این جدال سرنوشت ساز خواهم پرداخت.
|