اوضاع پرسپولیس از نگاه کیهان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۶ مرداد ۱٣۹۴ -  ۱۷ اوت ۲۰۱۵



* کسب تنها یک امتیاز از سه بازی

انتظار به حق اهالی فوتبال از وزارت ورزش پرسپولیس را نجات دهید:
در حالی که انتظار می‌رفت اگر دوتیم معروف و قدیمی و پرطرفدار تهرانی از لحاظ مالکیتی و ساختاری هنوز به سامان نرسیده‌اند، حداقل از حیث «نتیجه‌گیری» در فصل تازه آغاز شده فوتبال موفق عمل کنند، اما با گذشت سه هفته از مسابقات حداقل پرسپولیس نتوانسته از این نظر جواب هواداران پرشمار خود را بدهد و در حد و اندازه‌هایی ظاهر شود که نه فقط طرفداران این تیم، بلکه علاقه‌مندان و آشنایان به مسائل فوتبال ایران، از آن انتظار دارند. به همین دلیل ما علی‌رغم وجود موضوعات و سوژه‌های دیگر، نکته ورزشی این شماره را به این موضوع اختصاص دادیم، چون تصور می‌کنیم، وجود مشکلات ظاهراً لاینحل در تیم پرسپولیس خود نشانه و نمادی است از تداوم مسائل بلاتکلیف و مشکلات آزار دهنده‌ای که نه فقط این تیم و رشته فوتبال، بلکه ورزش ایران را به طور جانکاهی رنج می‌دهد.
انتظار حداقلی این بود که تیم پرسپولیس بعد از چند فصل ناکامی و بعد از آنکه تکلیف مالکیت جدید آن در جریان چهار مزایده معلوم نشد و بعد از این که قرار شد وزارت ورزش کماکان متولی آن باشد، در فصل ۹۴-۹۵ فوتبال ایران که سه هفته است آغاز شده، چهره‌ای متفاوت و بهتر از این چند سال اخیر از خود به نمایش بگذارد و طرفداران صبور و البته ناراضی خود را از تماشای بازی‌های خوب و تماشاگرپسند و نزدیک به اندازه‌های پرسپولیس روزهای اوج، راضی و خرسند سازد، اما با انجام سه بازی اولیه این تیم که چه در خانه و چه در بیرون از خانه با عدم توفیق و ناکامی همراه بود، خیلی از هواداران این تیم و بسیاری از کارشناسان آنچه را که باید می‌فهمیدند، فهمیدند و پیش‌بینی فصلی سخت و شایسته سخت‌تر از چند فصل گذشته را، برای این تیم پیش‌بینی کردند. سوال این است که چرا؟ واقعاً دلیل این که این تیم پرطرفدار، ریشه‌دار و پرافتخار که روزی روزگاری با حداقل امکانات، در فوتبال ایران جزو بهترین‌ها بود و سال‌ها و فصل‌ها، بر صدر جدول مسابقات باشگاهی (چه در تهران و چه در لیگ) می‌نشست، به سامان دلخواه نمی‌رسد و از ثبات بایسته و به ویژه در بعد مدیریتی برخوردار نمی‌شود، چیست؟ چرا نحوه اداره این تیم را به این صورت درآورده‌ایم که هر چند روز و چند هفته‌ای یک نفر را به عنوان سرپرست بر کار و بار آن می‌گماریم که غالباً چهره ناآشنا و غریبه برای اهالی فوتبال و طرفداران پرسپولیس محسوب می‌شوند؟ آیا وجود این همه پیشکسوت و دکتر و مهندس و افراد تحصیلکرده که روزگاری پیراهن این تیم را پوشیده و برای این تیم عرق ریخته و آسیب‌ها و صدمات جسمی تحمل کرده با طرفداران خندیده و با آنها اشک ریخته‌اند، برای اداره این تیم کافی نیست، که باید برویم آدم‌های محترم اما غریبه و مجهول‌الهویه برای اداره این تیم بتراشیم و پیدا کنیم؟ آدم‌هایی که چون غریبه هستند، چون ساختار و هویت و چهره‌ها و ستاره‌ها و طرفدار و آرمان و در یک کلام جامعه‌شناسی این تیم را نمی‌شناسند، خیلی زود به دام جریانات مخرب و منفعت‌پرست می‌افتند. آدم‌هایی که یکی از آنها که حالا مدتی می‌شود که دنبال کار خودش رفته! به وقت ورود مسیو برانکو به ایران گفت: «این ما نیستیم که به پروفسور برانکو بگوئیم برای پرسپولیس چه کند، این اوست که باید به ما بگوید برای ساختن پرسپولیس چه کنیم؟!» حرفی که فقط و فقط از دهان آدمی ناآگاه با مسائل فوتبال، ناآشنا با پرسپولیس و فوتبال ایران و... مرعوب و مبهوت از نام و آوازه خارجی‌ها- آن هم نام و آوازه‌ای که دلال‌ها و کارچاق‌کن‌های داخلی برای آنها می‌سازند- قابل شنیدن است. پروفسور برانکو، از نظر ما، یک بار امتحان خود را به فوتبال ایران پس داده و به دلایل مختلف- که حالا جای پرداختن به آن نیست، قبلاً به آن بارها اشاره کرده‌ایم- مردود بوده و نقشی در حد «مترسک» برای فوتبال ایران بازی کرده است- هر چند امیدواریم با تغییر روش و نگرش، در پرسپولیس موفق عمل کند و ما از آغاز کار او در تیم پرسپولیس سعی کرده‌ایم با این دید و نگاه، کار و فعالیت او را ارزیابی کنیم- با این حال ایشان هر که باشد، هر سابقه‌ای که داشته باشد، از کجا می‌داند، ریشه و جایگاه و هویت و آرمان‌ها و اهداف تأسیس این تیم و انتظار هواداران و روانشناسی سکوها و... آن، چه هستند، که آن آقای سرپرست آن طور واداده سرنوشت یک تیم ریشه‌دار و با سابقه را به او محول می‌کند و نقش کارفرما و کارگزار را عوض می‌کند؟!
بارها نوشته‌ایم، ما با دو تیم ریشه‌دار و پرطرفدار که از سرمایه‌های کم نظیر ورزش ما هستند، خیلی بد تا کرده‌ایم و از ظرفیت‌های فراوان آنها استفاده نکرده‌ایم و... حاضر هم نیستیم، دست برداریم و روش‌مان را نسبت به آنها تغییر دهیم، حال استقلال شانس بیشتری آورده و افشارزاده و پورحیدری و مظلومی و... حتی قلعه‌نویی در اطراف آن هستند و تیم را با نگاه ورزشی و شناخت بیشتری اداره می‌کنند، اما پرسپولیس را سال‌هاست به غریبه‌ها و اشتباه آمده‌ها، سپرده‌ایم، از دست این غریبه می‌گیریم، به دست آن غریبه می‌سپاریم و... آنها هم به خاطر نابلدی، بعضی نااهلان و شارلاتان مسلک‌ها و سودجویان را دور خود جمع کرده و... همین طوری با عمر این تیم و اعصاب هواداران آن بازی می‌کنیم... حرف و عرض عاجزانه ما، به ویژه حالا که این تیم کماکان در اختیار وزارتخانه است و فردی آشنا با چم و خم فوتبال مثل دکتر سجادی مسئولیت نظارت آن را برعهده دارد، این است که هر چه زودتر به این بازی خاتمه دهند و برای نجات پرسپولیس همت کنند، غریبه‌ها را از پیرامون این تیم دور کنند و .... آن را به دست صاحبان و اهلش بسپارند...