از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : سلام دوستان. گزارش «شرق» را به رسم بیطرفی، طی یادداشتی به مطلبِ وبلاگ «وَشتَنِ واژه ها»* اضافه نمودم.
قبل از گذاشتن یادداشت این پایین، لازم است نکته ای را متذکر شوم؛ و آن این است که عده ای با تمرکز روی «دیروز» تلاش می کنند که خلافکاری ها و قانون شکنی های امروز دیده نشود. این امر چه اتفاقی و چه عمدی صورت گیرد، مایه ی گمراهی مردم است. بله در گذشته خلافکارهای بسیار عمده ای صورت گرفته؛ ولی همینک نیز قانون به خشن ترین اَشکال ممکن دارد زیر پا گذاشته می شود. از انشا نویسی در بابِ مسایل مهم مملکتی و هر موضوع جدی ای بیزارم؛ اگر مسئولین فعلی، این سخن را تکذیب نمودند آماده ایم تا با فاکت ها با آنها سخن بگوییم. فاکت هایی که همه را خودشان نیز در دست دارند.
گاه - در حال حاضر - قانون شکنی خیلی شدیدتر از گذشته شده است. البته عده ای اعتقاد دارند که: «این قانون شکنی های خشن، عمدی است و به وسیله ی «گذشتگان» صورت می گیرد برای گِل آلود کردن جَوّ .» حتی اگر این حرف درست نیز باشد، باز مسئول آن دولت آقای روحانی است؛ زیرا این دولت موظف است قانون را اجرا کند و از فساد نه در شعار، بلکه عملن جلو گیری نماید. همینک رشوه خواری و سهم بری در منطقه ی ما دارد بیداد می کند؛ حتی مفسدان اقتصادی دارند با هم رقابت می کنند. گاه برای اینکه نشان دهند کار چاق کن بهتری هستند؛ دست به هر کارِ تهوع آوری می زنند.
هنوز - همین حالا - کارخانه ی نابود کننده ی منطقه - «چوکا» - بطور ادواری برای نابودی بیشتر جنگل های نیمه ویران ما به کمک بعضی قلمزنان خائن(جیره خوار) در منطقه و بعضی نمایندگان که فقط به فکر رای خود هستند، پلوخوری و "شبِ شعر" راه می اندازد! بخش بزرگی از جنگل های شهرستانِ بسیار باران خیز «رضوانشهر» برای ساختن سدّ ویران شده است؛ زیرا سازندگان سدّ از آن سود میلیاردی می برند. فقط و فقط و فقط به همین یک دلیل دارند آنجا زورکی سدّ می سازند! و تا حالا بخش بزرگی از جنگل را نابود کرده اند و دارند ادامه می دهند. جناب روحانی، همین حالا دارند ادامه می دهند.
گاه گزارش های هولناکی از منطقه می رسد؛ از جمله ی آنها این است که بعضی کارمندان «چوکا» دو حقوق دریافت می کنند؛ یکی برای کار خود و دیگری برای راضی کردن مردم منطقه برای ویرانی بیشتر جنگل ها. «جنبش پاکیزه خوی تالش» مسئولیت این سخن را به عهده نمی گیرد؛* ولی از آنجایی بدبختانه تا به حال همه ی شایعه ها، دیرتر در منطقه ی ما به حقیقت بدل شده؛ پس ما وظیفه ی خود می دانیم که این را به اطلاع مردم شریف، رنجدیده، جنگ دیده و فرزندان برومندِ خود از دست داده و همزمان غارت شده، برسانیم.
*تدقیق این امر برای مسئولین، کارِ چندان دشواری نیست. به عنوان نمونه با بازرسی حساب ها و یا زمین های خریداری شده و یا خانه های قصر گونه ای که ساخته شده و مقایسه ی آنها با حقوق شخص کارمند، همه چیز را روشن می سازد. کارهای عادلانه ای که به همین آسانی می تواند صورت گیرد، اغلب بعد از یک هیاهو به خموشی می گراید. گویی هیاهو را عمدی ایجاد می کنند تا بخار خشم مردم کمی بیرون بزند.
راستی، چرا پی گیری نمی شود!؟
زیرا در ایران فساد سیستمی شده؛ یعنی حزب خود را دارد؛ و این میان کلان دزدان حقه ی بسیار ظریفی که زده اند این است که تقریبن همه را آلوده اند تا سر بزنگاه صدای هیچ کسی در نیاید. گاه این آلودگی در حد فقط یک شام خوردن است در "شبِ شعرِ" یکی از سالون های «چوکا».
و این هم یادداشتی که امروز در وبلاگ نهادم و مطلبِ «شرق» را بر آن افزودم: «گزارش «شرق» را برای حفظ بیطرفی به مطلب وبلاگ اضافه کردم تا اگر نماینده ی اردبیل نیز حقی دارد زیر پا نیفتد - چون من از نماینده ی آستارا در متن خود نام برده ام؛ پس بگذار سخن آقای پیر موذن نیز شنیده شود. ایشان حرف زیبا و پر مغزی نیز زده که ما متأسفانه از نمایندگان منطقه ی خود هرگز نشنیدیم: «موضوعی که در این بین مطرح است، تاراج جنگلهای کشور است»
زنده و پیوسته بر قرار باد عدالت!
عدالتی که دست و پای بسته،
زار و گریان به پستو نشسته!
(«جنبش پاکیزه خوی تالش»)
* نشانی «وَشتَنِ واژه ها»:
kashkara.blogfa.com
۶۹۶۷۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۴
|