از : امیر ایرانی
عنوان : فریبکاری را نمی توان با فریبکاری پاسخ داد
وقتی نوشتار نویسی خود را در مقام منتقد قرار می دهد چنانچه روشش بر مبنای فریبکاری باشد و یا حتی شک فریبکاری ا ز عملش تصور شود باید با آن بر خورد شود جناب فتوره چی به پندار خویشش عملی افشاگرانه را انجام داده اما ... این عمل ایشان به دلایلی می تواند مورد نقد دیگران قرار گیرد .آنهم بدین دلیل رژیمی که از توان بالایی برای فریبکاری برخوردار است نمی توان با دروغ و فریبکاری وبا روش خودش به مقابله اش رفت چون دروغ گوئی نقاد می شود سندی بر حقانیت رژیم، این نکته ایست که باید به آن توجه داشت. که در این میان شخصی همه معترضین به جناب فتوره چی را چه و چه وچه و... می نامد . عمل ایشان گویای چه چیزی می تواند باشد؟ ::::::: وقتی بیان می شود که من می توانم ده سند بیاورم که جنگ رخ نخواهد داد . خود این ادعا می تواند مورد پرسش قرار گیرد!. این سندها را شما چطور از اتاق های تصمیم گیران بدست می آوری؟ گروهی خام اندیش به این پندارند چون رژیم نوکر غربیان است پس با آن نمی جنگند !. باید گفت: این از آن تصورات خام و کودکانه است گاهی وقتها اگر آنان احساس کنند نوکر هوای بازی دیگری به سرش زده است . برای تنبیه اش حمله هم خواهند کرد.
۷۰۰۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : " شرم در پستوی مغز این جماعت جا خشک کند ". بهروز الف
جناب بهروز الف,
لطفا بجای انشاء نویسی بحر طویلی, بفرمائید که با وجود لیست بلند بالای کمبود های منتشر شده در رسانه های ایران, چگونه ترجمه مصاحبه یکی از " پیروان خط امام " و " بورسیه بگیران هزارانی ولگرد در خارج از کشور، ماموران اعزامی ورزات اطلاعات تحت مخالفین اصلاح طلب " و " رهروان ایت الله کیانوری و فرخ نگهدار، چپ های دگردیسی داده شده ", در " وبلاگ گمنامی " میتواند بر رفتار رژیم در داخل کشور تاثیر داشته باشد؟ آیا رژیم در این ۳۶ سال به اینگونه مصاحبه ها احتیاج داشته است؟ سگ زرد رژیم برادر شغال امپریالیسم است ولی اثرات مخرب تحویل مملکت از سگ زرد به شغال را بارها در شیلی, آمریکای مرکزی, لیبی, عراق, سوریه , افغانستان و یمن و غیره دیده ایم. توضیح بیشتری لازم است ؟
۷۰۰۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣۹۴
|
از : بهروز الف
عنوان : حامیان آشکار و پنهان رژیم
اقای فتوره چی، تا نوشته اولیه شما را نخوانده بودم، ابدا اشنایی با نوشته های شما نداشتم. امید من آنست که بعد از حمله سراسری پیروان خط امام (حال چه آشکار و چه پنهانش) علیه آمار و ارقام شما ( جملگی نیک میدانیم که پیروان خط امام، پا منبر نشین های هستند که نه به آمار و ارقام و سند مدرک توجه ای دارند و نه از آنجاییکه "تفسیر" های امام را قبول دارند، برایشان آمار و ارقام و سند و مدرک مفهومی گنگی دارد که از سطح آگاهی آنان خارج است) . شما لطف کنید برای آندسته از مخالفین نه لحظه ای که منافعی در آن لحظه برایشان دارد، بل برای مخالفین رژیم که تا سرنگونی تمام عیار آن ساکت نمیشینند، بنویسید و آگاهی دهید.
شما با نوشتن حتی دو سطر در با مدرک و سند در راستای افشاگری رژیم جنایتکار اسلامی، متوجه خواهید شد که سیل بورسیه بگیران هزارانی ولگرد در خارج از کشور، ماموران اعزامی ورزات اطلاعات تحت مخالفین اصلاح طلب، "محققین"دکتر گرفته با پشتیبانی برژنیسکی، کاندالیا رایس، کیسنجر، و انواع و اقسام "موسسات" ارائه دهنده "سیاست" خارچی در واشنگتن، رهروان ایت الله کیانوری و فرخ نگهدار، چپ های دگردیسی داده شده (که نمونه فراوان آنها را در لیست نامه "منتقدین و مخالفین" رژیم در دفاع از قرارداد غارت تتمه ثروت سرزمینمان که در صفحه اول چاپ شده و ........ علیه شما خواهند نوشت.
آخر رژیمی که به کمک غرب برای کشتار نیروهای ضد سرمایه داری بقدرت رسید و جریان ایران گیت و آزادی "گروگان" های آمریکایی را شاهدیم، چگونه ممکن هست مورد جمله نظامی غرب قرار گیرد. حمله نظامی و تحریم از برنامه سریالی تعزیه گردانی رژیم اسلامی- دول غرب هست. کسانی که منکر این واقعیت آشکار و واشخ هست یک دلیل و سند در رد این واقعیت ارائه دهند تا من ۱۰ سند به نفع این واقعیت.
بگذار تا شرم در پستوی مغز این جماعت جا خشک کند، فردایی هم خواهد بود گرچه این نان به نرخ روز خوران سریع ریش شان را چهار تیغه میکنند و از مخالفین نسل اندر نسل اسلام عزیر خواهند شد
۷۰۰۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣۹۴
|
از : پروانه
عنوان : حقیقت
جناب هاتف، حقیقت هرگز عینی و مطلق نیست، واژه ای زیباست که تنها به کار بحث و جدل می آید، حال اینکه آلام جنگ مثل درد دندان و درد کلیه عینی اند. بخصوص وقتی یک سر آن آمریکایی ها با بمب های خرواریشان باشند، به همراهشان دیوانگان جنگجوی داخلی/ قومی، انگاه درد و رنج بازماندگان آن اندازه دهشناک می شود که به حال و روز رفتگان حسادت خواهند ورزید. برادر، بیاید تا اینقدر دلمان برای ناآگاهی ی کلان قاتلان تاریخ بشر از سرنوشت مردم در بند ایران نسوزد.
۶۹۹۷۷ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹۴
|
از : محسن روشن
عنوان : لینک مستندهای مهندس عراقی
خانم مامدی اصل دو ویدیوی زیر را در اینجا پست می کنم. هردو برنامه توسط کانال های دولتی آلمان آ.اِر.دِ. و تست.دِ.اِف. تهیه شده اند. برای دریافت لینک ها باید قبلا اعداد را از فارسی به لاتین تبدیل کنید.
https://www.youtube.com/watch?v=gg۳ZO۷TckSk
https://www.youtube.com/watch?v=tb۶Dmo۰۹rBA
۶۹۹۷۲ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹۴
|
از : رفعت مامدی اصل
عنوان : سئوال از محسن روشن
آقای روشن شما که ظاهرا علاقه به راستگویی دارید میشه لطفا اطلاع دهید آن جوان مهندس عراقی که اطلاعات غلط در اختیار سیا گذاشت با کدام تلویزیون آلمان گفتگو کرد که فقط شما دیده اید.
شما نگران نباشید کسی فکر نمیکنه در ایران مردم با شتر تردد می کنند. مشکل مردم ایران اینه که باشتر بر آنها حکومت می کنند و فرزندان حکومتگران با پورشه در خیابانها مسابقه اتومبیلرانی میدهند. شاید این اعتراف کمی دل داغدیده شما و آقای آبراهامیان را خنک کند!
۶۹۹۶۹ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹۴
|
از : الف رستمی
عنوان : البته که باید جنگ را جدی گرفت
توضیحات آقای فتوره چی بسیار منطقی است. اما جنگ هم خیالی نیست. آن را باید جدی گرفت. مهمترین راه جلوگیری از جنگ، مبارزه برای وادار کردن رژیم ولایت فقیهی به تسلیم شدن در مقابل مردم است. تنها وجود حکومتی با پشتوانه قدرتمند مردمی ست که صنایع نظامی جهانی را از طمع برای یک درآمد هزاران میلیارد دلاری در این جنگ باز می دارد.
خوب جلوه دادن دروغین حکومتی که بی خردی کامل خودش را در دامن زدن به جنگ و کشیدن کار به بحران، بارها نشان داده، راه جلوگیری از جنگ نیست.
۶۹۹۶۵ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹۴
|
از : هاتف رحمانی
عنوان : تکلیف حقیقت چه می شود ؟
من فرض را بر این می گیرم که تمام استدلال های پروفسور آبراهامیان منطقی است . اما نمی توانم با این تناقض کنار بیایم که جایگاه حقیقت کجاست ؟ آیا مصلحت ( یا به تعبیری همان مرادی که ما بنا به توجیه خودمان مدنظر داریم ) می تواند همه جا حکومت کند؟ در این صورت تکلیف حقایق تاریخی ، اجتماعی وسیاسی چه می شود ؟ آیا نمی توان با دست آویز قرار دادن " مصلحت " خیانت هر سیاست مداری را لا پوشانی کرد ؟ گیرم که مخاطب آقای آبراهامیان " امریکایی" است ، اما چگونه می توان از رخنه "مصلحت" به افکار عمومی غیر امریکایی جلو گیری کرد ؟ و تازه تناقض دیگری هم وجود دارد . آیا وبلاگ نا شناخته در کجای رسانه های مسلط جامعه امریکا قرار دارد که بتواند افکار " مردان کنگره" را تحت تاثیر قرار دهد ؟ و باز این پرسش برایم پیش می آید که آیا پرفسور آبراهامیان در در دام " دوگانه" جعلی " جنگ " یا صلح" ی که برای مهندسی انتخابات پیش رو علم می کنند نیفتاده است ؟ تاریخ حداقل ۱۰۰ سال گذشته نشان داده است که "مردان کنگره" امریکا ف اعم از دموکرات یا جمهوری خواه " منافع ملی " خود را صرف نظر از رهنمود های دیگران " انتخاب" و محقق می کنند. این بار هم استثنایی بر قاعده همیشه نخواهد بود .
در خاتمه از حقیقت جویی آقای فتوره چی وشجاعت مدنی ایشان سپاسگذاری می کنم .
۶۹۹۵۶ - تاریخ انتشار : ۶ شهريور ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : پرسیدند عاشقی سخته یا گرسنگی, گفت هنوز .....نگرفته که هردو از یادت بره.
یکی خوب خلق خلق پوش بود - که در مصر یک چند خاموش بود
تفکر شبی با دل خویش کرد - که پوشیده زیر زبان است مرد
اگر همچنین سر به خود در برم - چه دانند مردم که دانشورم؟
سخن گفت و دشمن بدانست و دوست - که در مصر ............ سعدی.
جناب فتوره چی جهت رد اظهارت استاد آبراهیمیان در مصاحبه "در یک وبلاگ ناشناخته ", انتقاد خود را با آماری بلند بالا از مصیبت های ایران براساس گزارشات رسمی از مقامات ایرانی شروع کرده اند. دیگران هم مواردی را افزوده اند. خب اگر در ایران اینقدر آزادی وجود دارد که این کم بود ها رسما و علنا در رسانه ها بیان میشوند پس شکایت از چیست؟
میفرمایند " آیا پروفسور عزیزما معتقدند که جنگ طلبان آمریکایی را توانسته اند با ادعاهایشان در آن مصاحبه قانع کنند؟". جناب فتوره چی اگر از اوضاع رسانه های عمومی در امریکا اطلاع داشتند میدانستند که اکثر قریب به اتفاق آنها در زیر نفوذ دولت و صاحبان زر و زورند و راهی جز " وبلاگ ها " برای بیان انتقاد وجود ندارد آنهم در زمانی که بیش از چهل میلیون دلار خرج تبلیغات ضد " برجام " میشود و مثلا حتی حسن دایی مجاهد و دیگران, لابد به خرج خود در رسانه عمومی بیانیه منتشر میکنند. و مسلم است که فرمایشات ایشان بازتابی در فاکس نیوز و سی ان ان و نیویورک تایمز و واشنگتن پست نخواهد داشت ولی این مانع از تلاش ایشان در این راه نخواهد شد.
اگر جناب فتوره چی دید جهانی داشتند میدانستند که صاحبان زر و زور امپریالیسم, سالهاست که - با جنگ و یا بی جنگ - در صدد پیاده کردن نقشه جدید خاورمیانه میباشند ولی تا زمان اجرای احتمالی چنین طرحی اقلا ملت فلک زده تا مدتی از شر تحریم ها خلاص خواهد شد و " از این دیوار تا آن دیوار فرجی ست " . کسی نمی گوید اوضاع ایران بر وفق مراد است ولی خدا نکند که مانند همسایگان خاور میانه ای ما اوضاع " از بد بدتر شود" و " اصلاحات " دولتی و ملتی از یادمان برود.
۶۹۹۵۵ - تاریخ انتشار : ۶ شهريور ۱٣۹۴
|
از : محسن روشن
عنوان : جنجال برای اعلام وجود!
رفیقی صلاح دانست که مقاله آقای قتوره چی را برای پرفسور آبراهمیان بفرستد و ایشان نیز لازم دید توضیحاتی پیرامون همه انتقادات به مصاحبه اشان بنویسند که ترجمه شد و تحت عنوان "پاسخ آبراهامیان به انتقادات مرتبط با مصاحبه اخیر وی" در اخبار روز منتشر شد. گویا آقای فتوره چی از این پاسخِ غیر مترقبه که تنها متوجه یادداشت قبلی ایشان نبوده چنان بوجد آمده که خود را کامل فراموش کرده اند! و از لحنی استفاده کرده اند که در شان آقای آبراهامیان نبوده و کلا ادب هم اجازه نمی دهد که فردی که هنوز پا به سن چهل سالگی نگذاشته، با انسان فرهیخته ای چون آبراهامیان که عمرش را صرف پژوهش های ارزشمندی کرده چنین برخورد کند. (مثلا آنجا که کنایه آمیز در مقام سوم شخص "جناب پروفسور" خطابش می کند).
از این که بگذریم سوالات آقای فتوره چی نشان می دهد که یا پاسخ آقای آبراهامیان را در آرامش نخوانده اند یا از درک آن عاجز مانده اند. بر خلاف ادعای آقای فتوره چی آقای آبراهامیان نگفته است که حتما جنگ خواهد شد. وی گفته "... در صورت عدم پذیرش [توافق از سوی کنگره] وقوع جنگ بسیار محتمل خواهد بود".
موضوع دیگر اینکه آقای آبراهامیان بدرستی مخاطبان خود را متوجه این نکته می کند این مصاحبه "برای مخاطبان آمریکایی" بوده است. یعنی مخاطبانی که غالبا ایران را از تبلیغات ضد ایرانی فاکس نیوز، اراجیف نتانیاهو و یا حتی مزخرفاتی در حد کتاب بتی محمودی، "بدون دخترم هرگز"، می شناسند. اینکه برای این مخاطبان که غالبا فکر می کنند در ایران مردم هنوز با شتر تردد می کنند و یا حداکثر ایران را با افغانستان طالبانی یا عراق جنگ زده یکسان می دانند گفته شود که، بله مردم ایران زاغه نشین هستند و ... آیا این نوعی درخواست کمک آن هم از نوع "بشردوستانه" آن تلقی نخواهد شد؟
آن مهندس جوان عراقی که برای اخذ پناهندگی از آلمان آن دروغ های شاخدار را ساخت که صدام آزمایشگاه های شیمیایی سیار (بر روی تریلر ها) راه انداخته را از یاد برده اید؟ وی اخیرا در تلویزیون آلمان می گفت که ابتدا قصدش تنها اخذ پناهندگی بوده اما بعد که ماموران سیا بسراغش آمدند متوجه شده که آنها می دانند دروغ می گوید، اما هر طور شده می خواهند از سناریوی وی بنفع سیاست خودشان (یعنی جنگ) بهره ببرند. و مهم تر از همه این که این مهندس جوان برای توجیه همکاریش با سیا می گفت که برای من مهم این بود که صدام برود؛ چون فکر می کردم بدتر از صدام برای عراق ممکن نیست!
حال اگر امثال آقای فتوره چی علیرغم تجربه عراق، لیبی و سوریه همچنان خواهان جلب کمک های "بشر دوستانه" هستند، می توانند برای خود مخاطبین آمریکایی دست و پا کرده و "واقعیات" را برای آنها بیان کنند. این مسئولیت را بر عهده دیگران نیاندازند!
...
۶۹۹٣٣ - تاریخ انتشار : ۶ شهريور ۱٣۹۴
|
از : ایکاروس
عنوان : قضاوت یک مورخ
کتابهای آقای آبراهامیان را با اشتیاق خوانده ام ولی نمی دانم چنین قضاوتی از جامعه ایران و سپس چنین پاسخی را از جانب ایشان چگونه می توان تفسیر کرد.آیا مثلا" انقلابیون و روشنفکران عراق برای جلوگیری از حمله آمریکا باید به دروغ از امید به زندگی، پیشرفت دموکراسی و افزایش سواد در جامعه عراق حرف می زدند؟ آیا ایشان فقط به جهت فریب جمهوری خواهان و جنگ طلبان آمریکا به چنین "پیشرفتها و دستاوردها"یی در حکومت اسلامی اشاره می کند و یا واقعا" معتقد به وجود نیمه خوب در حکومت اسلامی است. ایشان در واقع به آمریکاییان و جهانیان پیام می دهد که ما ایرانیان در سایه حکومت اسلامی به پیشرفت و دستاوردهایی مترقی نیز رسیده ایم و قاعدتا" در آینده نیز این دستاوردها بیشتر خواهد شد. در این صورت، اگر واقعا" چنین است با مستندات خود چشمان ما را که در اینجا چیزی جز افزایش فقر، بی کاری،بی سوادی، نا امیدی، انحطاط اخلاقی نمی بیند باز کند تا ما نیز در کنار اصلاح طلبان داخلی و خارجی برای افزایش این پیشرفتها در سایه رژیم اسلامی تلاش کنیم.
۶۹۹۲۵ - تاریخ انتشار : ۶ شهريور ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : جنگ را باید جدی گرفت واز آن ترسید!
باید گفت:در این دوران که هنوز نظم جدیدی حاکم نشده باید از هر جنگی وحشت داشت حتی اگر یک درصد احتمال جنگ باشد باید آنرا جدی گرفت! و از عواقبش که تصور وحشتناکی خواهد داشت ،باید ترسید چون در شرایط فعلی، هر سرزمین که جنگ زده می شود محل جنگهای نیابتی دیگران، دیگرانی که از اینکه جنگ به درون مرزهایشان بیاید وحشت دارند و یا آنانی که منافع خاصی را از این جنگ ها طلب می کنند. در این منطقه علاوه بر سوریه و عراق، کشور مصر و ترکیه وحتا اردن و عربستان و حتی ایران که شرایط تاریخی و شرایط داخلیش بگونه دگر است با اجرای پروژه ای که در منطقه توسط قدرت های خاصی درپی تحققش هستند ممکن است دستخوش تغییر و تحولات مرزی شوند. که البته شکست آن پروژه بطریقی دارد خودش را نشان می دهد که در این مورد می توان گفت: برجهان یک نظمی بعد از پایان دو جنگ ویرانگر اول و دوم جهانی به مدت ۸۰ سال بنام نظم جهان دو قطبی خود را بر جهان تحمیل کرده بود بعد از آن نظم ، جهان در پی نظم دگری است. برای رسیدن به نظم جدید قطعاً جنگهای جهانی را نخواهیم چون با بودن سلاحهای کشتار جمعی برنده ای در کار نخواهد بود . اما در بعضی مناطق جنگهایی را خواهیم داشت که بطریقی نیابتی می شوند یکی از مناطقی که این نوع جنگها را دارد تجربه می کند منطقه خاورمیانه است .آنهم بخاطر اجرای پروژه ایست که باید هژمونی منطقه ای اسرائیل قطعیت یابد. تحقق این هژمونی بستگی به تحقق دو عامل ۱) برتری تسلیحاتی ۲)تعادل وسعت سرزمینی، دارد. درخصوص تسلیحاتی با برچیدن بساط شیمیایی سوریه(که ماجرای خاص خود را دارد) امیدواری زیادی در اسرائیل برای این هژمونی ایجاد شد. اما پروژه اتمی و ماجراهای ایجاد شده در خصوص آن، برتری تسلیحاتی دارد به زیر سئوال می رود که اقدامات تخریبی نخست وزیر اسرائیل در همین راستا معنی می یابد. :::::: در رابطه با تعادل سرزمینی باید گفت: وسعت کم سرزمین اسرائل مشکلاتی را برای هژمونی طلبی، ایجاد کرده است برای برطرف کردن این مشکل، یکی از راهها اینست که منطقه به کشورهای کوچکی تقسیم شود که بدین طریق تعادلی از نظر وسعت سرزمینی ایجاد می شود. و با توجه به تازه تأسیس بودن این کشورها، اسرائیل نیز ازقدمتی بیشتر برخوردار خواهد شد. اما با توجه به پیچیده شدن مسائل منطقه ای و ویرانی های وحشتناک آن و سر ریز این ویرانی ها ممکن است به اروپا و به کشورهای پی گیر این پروژه سرایت کند ظاهراً پروژه هژمونی منطقه ای اسرائیل دارد کنار زده می شود و شکستش نمایان می شود. اگر چه در امریکا پروژه هژمونی منطقه ای اسرائیل هنوز طرفداران زیادی دارد اما این دیدگاه دارد حاکم می شود که نمی توان تمام آن منطقه را به خاک خون کشید آنهم بخاطر اسرائیل. این عکس العمل های انتحاری ،تیمی از اسرائیل ناشی از کنار رفتن پروژه منقطه ای مربوط به آنان است. باید گفت: در منطقه دستجاتی یافت می شود که راضی به اجرای پروژه تأسیس کشورهای با وسعت کم هستند اما آنان نیز با دیدن واقعیت دارند به این نتیچه می رسند در دورانی که بسیاری از کشورها حتا کشورهای بزرگ برای بقا دارند اتحادیه تشکیل می دهند.تأسیس کشوری کوچک و جدید که باید با ریختن خونهای زیادی همراه باشد و تثبیت آنهم دشواری های خاص خودش را خواهد داشت می تواند یک عمل نابخردانه باشد. در پایان باید گفت:تا زمان تثبیت شرایط ناشی از نظم جهانی در منطقه اگر حتا یک درصد احتمال جنگ باشد باید ترسید و از تمام کسانی که تلاش می کنند سایه جنگ و احتمال وقوع آنرا به سخره بگیرند باید ترسید! حال آن فرد می خواهد ملا یا آخوند باشد می خواهد سوپر انقلابی ضد نظام جمهوری اسلامی باشد سوپر ضد آخوند باشد یا طراح پرسش از پرفسورها باشد یا خواننده باشد یا نوازنده باشد و یا رقصنده باشد هر که می خواهد باشد! اینان می توانند در شرایط فعلی مرگ آفرینان و یا مرگ خواهان آینده باشند. باید گفت:گروهی از ایرانیان که روحیه جنگ طلبانه از خود نشان داده بودند دارند با توجه به وجود پروژه هژمونی منطقه ای اسرائیل به این نتیجه می رسند از نمد جنگ در ایران جتی به اندازه کلاهی برای آنان نخواهد ماند!.به امید هوشیاری بیشتر.
۶۹۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۴
|
از : خواننده
عنوان : بسیار عالی و صحیح.
بسیار عالی و صحیح بود آقای فتوره چی. دست شما درد نکند.
۶۹۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۴
|