دست های کوچک چپ رهائی خواه و آرزوهای بلند وحدت طلبی-فریبرز ستاری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ شهريور ۱٣۹۴ -  ۲٨ اوت ۲۰۱۵


 همه می دانند که پروژه وحدت چپ به نتیجه نرسید و سه سازمان خواهان پیوستن به وحدت، نه تنها به ادغام تشکیلاتی برای ایجاد تشکل بزرگ چپ نزدیک نشدند بلکه حتی نتوانستند کنگره مشترکی را برگزار کنند. پروژه وحدت چپ به روال عادی دو سال و نیم سال در حرکت بود که بطور غیرمترقبه رفیق شیدان وثیق، سندی را روی میز وحدت چپ قرار داد. " طرحی اولیه؛ منشور وحدت چپ ایران " به تاریخ ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۴ سندی است که در وضعیت کنونی یعنی به بن بست رسیدن پروژه وحدت چپ تاثیر خاصی به جا گذاشت. اگر پروژه وحدت چپ ایران به نتیجه دلخواه نرسید ولی سبب بسته شدن پرونده وحدت چپ نشد؛ چنانچه دوباره شاهد تلاش آقای شیدان وثیق می باشیم.
به اولین طرح شیدان وثیق برای وحدت چپ بازمی گردم. شیدان وثیق در صدر منشور وحدت چپ ایران (طرحی اولیه ) - ۲۹ ژوییه ۲۰۱۴ - با بیان ولونتاریستی و توتالیتری نوشته بود « هدف سیاسی بلاواسطه ما امروز برچیدن نظام جمهوری اسلامی می باشد چشم‌انداز درازمدت این مبارزه نیز نفی سرمایه‌داری و گذار به سوسیالیسم رهایی‌خواهانه در گسست از سوسیالیسم اقتدارگرا (توتالیتر یا «سوسیالیسم واقعن موجود») و سوسیال‌دموکراسی است.»
اگر چه خطرات و مضرات " طرحی اولیه ... " با وی در میان گذاشته شد و من نیز آن را گوشزد نمودم. اما اراده ای غیرآشکار بی توجه به هشدارها، چرخ وحدت را غلطاند تا جائی که دیگر توان غلطاندن آن میسر نشد. بعد از بن بست پروژه وحدت چپ و ماندن در مدار تفرقه و تشدید تشتت، رفیق شیدان بار دیگراقدام به ارائه سندی نموده است تا شاید توانسته باشد پروژه وحدت را از رهگذر سند جدید به فرجامی بهتر ازسند قبلی برساند. سند ادعائیبعداز نافرجامی پروژه وحدت چپ و بلااثربودن « طرحی اولیه؛ منشور وحدت ایران » شیدان وثیق در ۱۷ ژوئن ۲۰۱۵ سند « زمان نتیجه گیری در باره ی پروژه شکل دهی تشکل بزرگ چپ، همراه با تبیینی از چپ رهایی خواه » را نوشت
مقایسه دو طرح شیدان به راحتی خواننده ریزبین را به جائی می برد تا متوجه شود که هر دو طرح با یک فرض به ظاهر درست، یک نتیجه غلط را در خود مستتر داشته اند. نتیجه طرح اولیه که مشخص شد و نتیجه طرح کنونی نیز پیشاپیش به نتیجه دلخواه نخواهد رسید. در طرح اولیه شیدان واقعیت نیروی سیاسی یا طرفداران سوسیالیسم عملن موجود را نادیده گرفت و کوشید تا با تاکید بر نیروئی موهومی، آنها را طرد و منزوی نماید. وی گمان می برد که نیروی سیاسی موجود بلامصرف بوده و در چارچوب گذار به سوسیالیسم رهائی خواهانه او نمی گنجد و لایق پیوستن به صف وحدت او نیست؛ چرا؟ چون اساسا آن را چپ سوسیالیستی نمی دانست.
در طرحی اولیه منشور وحدت چپ، شیدان۲ ایده اساسی را گنجانده بود و آنها را هستی و هویت گرایش چپ دموکرات و سوسیالیستی دانسته بود؛ « نخست هدف بلاواسطه برچیدن نظام جمهوری اسلامی و دیگر اینکه چشم انداز درازمدت مبارزه اش ... در گسست از سوسیالیسم اقتدارگرا ( توتالیتر یا سوسیالیسم واقعا موجود و سوسیال دمکراسی است.» اما برای ترسیم رئوس چپ رهائی خواهانه دلخواه و گذار به آن، نیاز به زمان داشت وی از نفی مولفه گسست از سوسیالیسم واقعا موجود و سوسیال دمکراسی به دنبال تائید سوسیالیسم رهائی خواهانه ولی انتزاعی خود بود و می پنداشت که شاید سیاست مبنی بر انزوای نیروهای سوسیالیستی واقعا یا عملا موجود زمینه جهش یا رشد خلق الساعه نیروی سوسیالیستی رهائی خواه مورد نظرش شود که نشد و ناچار شد بعد از بن بست پروژه وحدت چپ، مانیفست خود را ارائه دهد که در آن نیروی مورد نظر به تنهائی مشهود است. همچنان که « طرحی اولیه » او به فرجام نرسید زیرا واقعیتی غیرقابل انکار را به چالش کشاند . نیروی سیاسی دلخواه سند جدید شیدان چون پشتوانه انتزاعی دارد، بنابراین امید نمی رود که این تلاش او این بار نیز ره به جائی برد.
اما آن نیروی واقعی و مادی چه گرایشی از جریان چپ سوسیالیستی بود و این نیروی مدنظر که بیشترانتزاعی است چه سهم القدری از زمین چپ را در اختیار دارد؟ دیگر اینکه شیدان در سیاست اجرائی شدن طرح هایش به معیار امکان پذیری کدام یک از آنها یقین دارد و چه می تواند بگوید. رفیق شیدان در طرحی اولیه با خصلت ولونتاریسم به نفی و انکار توان نیروهائی دست زد و آنها را از دایره مینائی وحدت خارج ساخت ولی ندانست که هرگاه دو شق سوسیالیسم یعنی هوادران سوسیالیسم واقعا موجود و سوسیال دمکراسی را نادیده بپندارد دیگر نیروها چه مقدار از حجم و سطح دایره قسمت وحدت چپ ایران را پر خواهند کرد؟ این اشتباه بنیادین شیدان دقیقا برآمد دور از وطن بودن است که باعث شد تا واقعیات نیروهای سیاسی را آن گونه ارزیابی کند و در ردیفی قرار دهد که خود می خواهد؛ این مدل چیدمان در وهله نخست اتنزاعی بودن طرح اولیه را در اذهان علاقمندان چپ شکل داد و در مرحله بعدی دوری جستن تعداد بیشماری از نیروها را در داخل و خارج کشور فراهم ساخت.
کنگره ۱۴ در مورد پروژه وحدت چپ به نقطه نظر مشترک و نتیجه بخشی دست نیافت و در اینجاست که مشاهده می کنیم که شیدان وثیق برای بار دوم نقشه راه وحدت را ترسیم و طی مطلب « زمان نتیجه گیری در باره ی پروژه شکل دهی تشکل بزرگ چپ،همراه با تبیینی از چپ رهایی خواه » در برابر علاقمندان وحدت چپ قرار می دهد تا باز طرحی نو در افکند و سقف وحدت چپ را رونق دهد. شیدان وثیق بدون اینکه از شکست طرح اولیه خود رمز گشائی نماید برای فرار از به هدر دادن انرژی چندین سال تلاش وحدت طلبان باز وعده سرخرمن می دهد و مدعی می شود و می نویسد:« مهلت تعیین شده در نقشه راه پروژه شکل دهی تشکل بزرگ چپ پایان یافته و اکنون زمان آن فرارسیده است که از این آزمون تاکنون نافرجام در رسیدن به هدف خود که ایجاد سازمانی جدید از طریق وحدت تشکیلاتی سه سازمان شرکت کننده در پروژه است نتیجه گیری کند تا چشم اندازی برای آینده به دست آورد.»
ابرام و پافشاری بروحدت چپ با هدف موهومی قوی تر شدن چپ قابل تامل است. اگرچه که پروژه وحدت چپ عقیم ماند ولی باز تعدادی امیدوار به کلید زدن پروژه دپگری است که باردیگر شیدان وثیق کلیدآن را زده است این بار نیز طالبان وحدت برای قوی تر کردن چپ حول مقاله شیدان وثیق و بر گِرد سوسیالیسم رهائی خواه او جمع خواهند شد. براین نظرم که در مرحله پیش رو نیز وحدت چپ حاصلی جز ریزش نخواهد شد، ریزشی که نه تنها در خدمت چپ سوسیالیستی رهائی خواه نخواهد بود؛ بلکه پتانسیل چپ را نیز ضعیف تر از قبل خواهد کرد.
قبلا شیدان وثیق با طرح این نکته که هواداران سوسیالیسم واقعا موجود را در دایره قسمت وحدت چپ قرار نداد باعث محروم کردن کثرتی از اندک هواداران چپ سنتی در خارج و داخل کشور شد و اکنون با بن بست رسیدن پروژه وحدت چپ دوباره پروژه دیگر وحدت چپ را کلید زده است. در این پروژه تمام نیروهای طالب وحدت، باید سوسیالیسم رهائی خواهانه شیدان وثیق را پذیرفته وحدتی که باید از تجمیع نیروهای چپ سوسیالیستی دلخواه شیدان ایجاد شود که حتما هم باید اعتقاد به خط مشی سرنگونی جمهوری اسلامی داشته باشند.
چرا باید هرکسی که زوایای نظری شیدان وثیق را نقد نمایدمتحمل اتهام وابستگی به جریان دمکرات لیبرال می شود و از شمول وحدت بیرون رانده می گردد. وجود تشتت آراء در جمع منادیان وحدت چپ و تاکید شیدان وثیق برباورهای ذهنی خود و عدم آگاهی لازم از شرائط جامعه ایران را نمی توان لاپوشانی کرد باوجود آسیب شناسی مزبور آیا چپ فراتر از جایگاه موجود خواهد رفت؟
هرچند تلاش شیدان وثیق از رهگذر ارائه طرح های متغیر برای تحقق وحدت چپ در ایران باید تحسین شود؛ اما نمی شود و نباید بر ذهنی بودن طرح ها چشم فروبست . زیرا طرح های ارائه شده وی مبنی بر بخش های سوسیالیستی ایران را تفکیک سلیقه ای کرده و حزب توده ایران و سوسیال دمکرات ها و تعدادی کثیری از هواداران سوسیالیسم عملا موجود را از عرصه وحدت حذف می کند. اقدام ذهنی شیدان وثیق نشان از چه دارد؟ جز اینکه درکی مکانیکی از مناسبات جامعه ما دارد. شاید دلیل سکونت دیرینه شیدان در خارج کشور باشد؟ من می دانم که دوری از متن جامعه مورد خطاب که ایران باشد نمی تواند ملاک معتبری باشد تا فهم کنشگر و یا تحلیلگر را سنجه نمائی. دوری بودن از اقلیم جغرافیا خاص شیدان وثیق نیست. تمامی انقلابیون و مبارزان و اصلاح گرایان بعضا دور از میهن خود بوده اند. اما توانسته اند راهکارهائی منطقی و مستدل و ویژه جامعه خود ارائه نمایند. مگر معمار کبیر ساختمان سوسیالیسم ولادیمیر ایلیچ لنین در تبعید نبود اما با وجود دوری از وطن، چنان شرائط روسیه را فهم می کرد گوئی که در گوشه ای از آن کشور پهناور ساکن است. گرچه موقعیت لنین و شیدان یکسان بوده و هر دو در یک سطح تراز نیستند ولی شاید این قیاس بتواند بر دستیابی رفیق شیدان وثیق به فهم عینی و واقعی شرائط ایران موثر گردد تا از فاز انتزاعی خارج گردد. دستیابی مزبور که شمول همه دورنگهداشتگان از محیط مبارز بوده تنها در صورت دسترسی به منابع و تشکل های مورد وثوق و اطمینان میسر شده است. آیا شیدان وثیق حتما باید از طریق وابستگان و دیدارکنندگان فامیلی از ایران آگاه شود پاسخ در حالی که آری است اما کافی نیست. شیدان وثیق دارای امکاناتی در ایران بوده که گرچه نسبت خودی با او ندارند ولی جنس فکری آنها مشابه شیدان وثیق است و گرچه چون او رادیکال نیستند ولی از پاجوش های درخت مارکسیسم- لنینیسم می باشند. آنچه که باعث شد تا پروژه وحدت چپ فرجامی خوش نبیند چشم بستن بر نیروهائی بود که با همه کاستی ها و قصور سیاسی رکن اساسی چپ سوسیالیستی بوده اند.
انکار این نکته که مبانی فکری و عمدتاٌ تئوریک شیدان مبتنی بر تخیل و ذهنی است دشوار است؛ در حقیقت طرح های دوقلوی شیدان وثیق برای وحدت چپ یکسان هستند؛ شیدان وثیق علیرغم شکست طرح اولیه باز مبانی نظری - سیاسی ناکارآمد طرح قبلی را در طرح دوم خود می آورد. طرح های دوقلو یکسان شیدان وثیق هیچکدام وظیفه ای برای خود به مثابه نیروی سیاست ورز نمی شناسد. چپ موردنظر شیدان وثیق قرار نیست به امکان حضور مسالمت آمیزدر قدرت بیندیشد بلکه باید در همه حال و تا به آخر در جایگاه اپوزیسیون باشد. اگر فرصتی دست دهد نگاه شیدان، نوع نگاه و تعریف او از سیاست روز و چپ را به ارزیابی و نقد خواهم نشست.
پروژه وحدت با مشکلات و موانع روبرو بوده و خواهد بود و فرجامی جز عقیم ماندن در سیاست روز در انتظارش نیست و نه طرح « زمان نتیجه گیری در باره ی پروژه شکل دهی تشکل بزرگ چپ، همراه با تبیینی از چپ رهایی خواه » راهگشا نمی باشد، زیرا طرح های شیدان وثیق سوار شدن در چرخ فلک را تداعی می کند که در پایان به همان نقطه اولیه بازمی گردد. البته ایشان در هرنقطه به دلخواه خویش مانع سوارشدن نیروهای سیاسی شده و حتی اجازه قرار گرفتن در کنار و مسیر چرخ فلک را به آنها نمی دهد و نتیجه ای جز بازگشت چرخ فلک پروژه وحدت چپ به نقطه آغازین یا نقطه صفر نخواهد داشت، زیرا آن چپ و آن سوسیالیسمی که شیدان وثیق از آن سخن می گویند اتوپیائی بیش نیست و هرگز در سپهر سیاست ایران نمی تواند ایفاء نقش کند.
گویا شیدان وثیق با طرح سوسیالیسم رهائی خواه به وضوح می گوید که شعار سرنگونی باید مبنا باشد؛ در فاز نوین پروژه دوم شیدان وثیق باردیگر با این شعار بخش وسیعی از سازمان فدائیان اکثریت باید به دلخواه شیدان حذف شود و از گردونه پروژه وحدت خارج شود، حذف و فرصت ندادن به هموندان به منشور وحدت چپ ایران یا طرح اولیه ایشان بازمی گردد که باز هم به دلخواه و اعمال سلیقه شرط پذیرش در پروژه وحدت را گسست از سوسیالیسم عملاٌ موجود اعلام کرد و سوارکردن آنها در چرخ فلک وحدت چپ مشروط به اعلام برائت از جریان ریشه دار چپ ایران نمود جریانی که گرانیگاه تاریخی چپ ایران می باشد و حذف ناشدنی است. رویکرد ولونتاریستی و روحیه توتالیتری طراح وحدت چپ، دیروز مانع سوارشدن حزب توده ایران به چرخ فلک شد و در آینده نچندان دور بخش وسیعی از سازمان فدائیان - اکثریت - را به خاطر مخالفت با شعارسرنگونی جمهوری اسلامی، اجازه سوارشدن به چرخ فلک را نخواهد داد تا خود تنها سرنشین چرخ فلکی شود که در ایستگاه آخر که همان ایستگاه آغازی باشد بازگردد که به تعبیر سیاسی نقطه صفر یا نقطه آغازین حرکت بوده است.
فریبرز ستاری
۲۷ اوت ۲۰۱۵ برابر ۵ شهریور ۱٣۹۴