از : امیر ایرانی
عنوان : گپ وگفتی با یک افشا کنندهء مأمورِ سیاستهای استحماری و استعماری و خیانت کننده به کشور
تذکراتی که رنگ وبوی میهن پرستانهء توأمان با مردم داری باشد می تواند باعث خوشحالی و آرامش خاطر نیز گردد. اما وقتی نظر جناب الف باران مورد توجه قرار گیرد؛نیاز به واکنشی است آنهم؛ واکنشی از نوع گپ وگفت آنهم؛ نه بخاطر دفاع شخصی که نوعی اتهام زنی آنهم؛ از نوع خیانت به کشور و سرزمین که از طریق خدمت به سیاستهای استحماری و استعماری [استثماری و استبدادی را یادش رفت بنویسد] به پندارش، اینجانب در حال انجام دادنش هستم، به اینجانب وارد کرده است، که البته با ارائه مطالبی پاسخی را دریافت خواهند کرد، بلکه به دلیل بد آموزیست؛ که نوع تفکر و عمل امثال جناب باران وبارانیان مطرح می کنند. که حاصل بد آموزی هم چیزی نخواهد بود جزء:هدر دادن توان و انرژی وپتانسیل مبارزاتی و توان تحول خواهی جامعه و یابه انحراف کشاندِ جامعه به سمتی که می تواند هزینه های گزافی رابرجامعه تحمیل کند. که یکی از آن موضوعاتی که می تواند بد آموزی را بدنبال داشته باشد؛ هدف قرار دادن یک دشمن خارجی (یا فرضی ویا واقعی)است حال آن دشمن خارجی هر چه می خواهد نامیده شود: امپریالیسم ویا نیمه امپریالیسم و یا کمی امپریالیسم و....... که باید گفت: دراین به انحراف کشاندن نوعی اتهام خیانت نیز می تواند به عمل کننده وارد کرد که این را جناب باران و بارانیان باید به آن توجه داشته باشند!. اگر آن دشمن خارجی سازی ها ناشی از ناآگاهی باشد! آنرا می توان با دریافتهای جدید و شناخت از تغییر و تحولات جهان و پایان بازیهای دوقطبی، مسئله را بگونه ای دیگر حل کرد اما اگر پیروی از سیاستهای دشمن ساختن خارجی ،آگاهانه باشد؛ معنی و مفهوم دیگری خواهد یافت!.بماند!. ::: تجربه چندین ساله حاکمان فعلی بر سرزمین ایران بخصوص روش خامنه ای که دشمن دشمن گفتنش تمامی ندارد که آن دشمن خارجی تبدیل به یک چماق بسیار کارآمدی شده است آنهم؛ برای کوبیدن برسر آزادی خواهان جامعه، باید به ما این هوشیاری لازم را داده باشد!. بگذریم!. ::::: بزرگوار!در گذشته نظراتی درپای نوشتارهایی در رابطه با دشمن خارجی و یا وجود امپریالیسم و پررنگ کردن آن و تأثیر مخرب آن،حتی بر عملکرد تشکیلات سیاسی حزبی از اینجانب آورده شد که بازگو کردن آنان در اینجا ضرورتی ندارد اما بطریقی در این نظر و نظر قبلی بخشی از آنان را آورده ام. اما در رابطه با خیانت دانستن اعمال اینجانب بایدگفت: وقتی فردی یک مفهومی را تحت نام امپریالیسم بر می گزیند و روی آن هم مانور می دهدکه آن مفهوم نیز برخاسته از خوانشی ایده لوژیکی از یک تئوری اجتماعی است که درمورد آن حرف و حدیث بسیاری مطرح است وآن فرد دریافت خویش را هم "حق پنداریگانه" می پندارد و آن مفهوم را محور و شاخص برای رفتار دیگران قرار می دهد و با آن شاخص مشکوکش درمورد دیگران هم قضاوت بعمل می آورد و نوعی خیانت را به آنان نسبت می دهد این نوع رفتار و کردار این نوع افراد می تواند ناشی از چه چیزی باشد و آنرا می توان چه نامید !. بماند!. :::::: جناب الف باران اگر لطف بفرمائید مجددا" نظر قبلی اینجانب را با نگرشی دیگر، آنهم نسبت به موضوعات و مسائل مورد نیاز جامعه ایران مورد مطالعه قرار دهید متوجه خواهی شد روح حاکم بر آن نظر اینست: افرادِ وارد شده در حوزه سیاست، شایسته است بدون پررنگ کرده مسائلی مانند: دشمن خارجی و امپریالیسم که ساختن آنان می تواند چماقی شوند برای تثبیت شیوه های استبدادی،آن فعالان فعالیت سیاسی تلاشگرانه و مسئولانه را با تمرکز روی داشته های مردمی و پتانسیل های موجود سرزمینی، اهداف تحول خواهانه وپیش رونده کشور را به پیش ببرند. قطعاً! جنابعالی با نگرش جدید به این خواهی رسید که آن اتهام خیانت و مأمور بودن اینجانب به گونه ای دیگر و ضد خیانت تعبییر خواهد شد و عمل خویش را هم ناشی از احساسی برخورد کردن با مسائل خواهی دید! که این احساسی عمل کردن نیز مربوط به دوران نوجوانی و یا جوانی است! نه مربوط به دوران میانسالی و بعد از آن، که بنظر می رسد شما در یکی از این دوران میانسالی و یا بعد از آن قرار گرفته اید. شاید به این نتیجه هم برسی که نوع عملکرد خودشما نادانسته نوعی خیانت و حتی مأمورانه بوده. به امید هوشیاری بیشتر!.
۷۰۲۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣۹۴
|