آخن: گزارش برگزاری مراسم بزرگداشت قربانیان اعدام های سال ۶۷
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۷ شهريور ۱٣۹۴ -
۱٨ سپتامبر ۲۰۱۵
* آیا زخم های کشتارهای دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ التیام پذیرند؟
* مرور تاریخ نشان می دهد که فراموشی با آشتی همراه است و آشتی نیز نیاز به دو طرف دارد.
کانون ره آورد: امسال نیز همچون سالهای گذشته کانون رهآورد مراسم سالگرد زندانیان سیاسی اعدامشده در تابستان ۶۷ و دهه ۶۰ را در شهر آخن برگزار کرد. در این مراسم که این بار به صورت سمینار برگزار شد از دکتر محمدرضا نیکفر، پژوهشگر فلسفه و علوم سیاسی؛ رضا علیجانی، نویسنده و فعال ملی مذهبی و رضا کاظمزاده، روانشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی. دعوت شده بود تا از جنبههای فلسفی، سیاسی و اجتماعی به چگونگی التیام یافتن جامعه ایران از زخمهای کشتارهای دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ بپردازند.
محمدرضا نیکفر در بحث آغازگر برنامه به بررسی و تحلیل نشانهشناسانه مفاهیم «یاد و یادآوری» و «التیامبخشی»، بر اساس داستان تهمینه، رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی پرداخت.
به اعتقاد او برای ادامهی طبیعی زندگی باید فراموش کرد، چرا که بشر توانایی انباشتن دردها را ندارد. در مقابل اگر دردها فراموش نمیشدند، شاید امروز در دنیایی بهتر و با جلوههای انسانی بیشتری زندگی میکردیم.
او گفت: «یاد و فراموشی همراه هم هستند. تنها نشانه است که باقی میماند. گذشته برای حضور در آینده به نشانه احتیاج دارد و نشانه به یاد میآورد و یاد یادگار میشود. نشانه را باید بهموقع نشان داد که تبدیل به نوشدارو بشود و التیام ببخشد. نباید از مراسم یادبود مناسک بسازیم. مناسک تبدیل به هویت میشود و هویت تبدیل به خودشیفتگی.»
او همچنین تأکید کرد: «مرور تاریخ نشان می دهد که فراموشی با آشتی همراه است و آشتی نیز نیاز به دو طرف دارد.»
سخنران دوم رضا کاظم زاده پس از توضیح کلی در مورد چگونگی ایجاد تروما و تأثیرات آن بر زندگی کسانی که دچار تروما میشوند، مفاهیم خاطره، بازگویی خاطرات قربانیان و چگونگی شکلگیری تاریخ جمعی را شرح داد و نقش کثرت روایات قربانیان را در شکلگیری تاریخ باز گفت.
به اعتقاد او تنها راه جلوگیری از مقدسسازی و تبدیل آن به هویت، کثرت شهادت قربانیان است.
ازدیدگاه او برگزاری مراسم یادبود برای ایجاد همبستگی است و بار عاطفی دارد، حال آنکه برگزاری مراسم سخنرانی و بررسی علمی مسائل نیاز به عقل سرد دارد.
او در پایان سخنرانی خود به مقایسه برخورد جامعه آلمان پس از شکست نازیها با مفهوم دو گانه و همزمان «متجاوز و مغلوب (قربانی)» و جامعه فرانسه با مفهوم دو گانه «قربانی و پیروز (متجاوز)» و کوشش این دو جامعه برای بازگویی روایات شاهدان قربانی و نگاه تازه به این مفاهیم دو گانه پرداخت.
شرکتکنندگان در این برنامه پس از این دو سخنرانی شاهد هنرنمایی تابهآ راینموت نوازنده پیانو، زیمون ویز نوازنده ویولنسل و ماتیاس هُپه نوازنده کلارینت بودند که آثاری از فلیکس مندلسون بارتولدی را اجرا کردند که بسیار مورد توجه حاضران قرار گرفت.
پس از استراحت بار دیگر هنرمندان جوان با اجرای دو اثر شورانگیز و امیدبخش از این آهنگساز آلمانی تحسین حضار را برانگیختند.
سپس آقای رضا علیجانی در سخنرانی خود با عنوان «سوگ، نماد و تجربه» گفت: «سوگ فقط التیام فردی است. زمانی که زخم عمیقی به پیکر جامعه وارد میشود تا حقیقت کشف نشود، سوگواری و یادآوری ادامه پیدا خواهد کرد. این سوگواری زمانی میتواند التیام بدهد که به یک نماد و فراتر از آن به یک تجربه تاریخی تبدیل بشود.»
او افزود: زخم سرنوشتی سه گانه دارد:
فراموشی ارادی (وقتی آشتی صورت میگیرد)
فراموشی (وقتی جلاد بر حقیقت خاک میپاشد)
انتقام (وقتی صف مقابل آمادگی آشتی نداشته باشد)
بهگفته او زخم زمانی التیام مییابد که:
حقیقت روشن بشود
امید به بهبود اوضاع وجود داشته باشد
در پایان مراسم سخنرانان به سئوالات حاضران در جلسه پاسخ دادند. متن سخنرانی میهمان برنامه در آیندهای نزدیک در رسانههای ایرانی منتشر خواهد شد.
این برنامه کوششی بود از سوی کانون رهآورد بهمنظور یافتن پاسخهایی نوین برای فراهم ساختن امکان درمان زخمهای عمیق اجتماعی ناشی از کشتار زندانیان سیاسی.
|