از : آرمان
عنوان : همه انتخابات ملایان شیاد برای اکثریتی ها خوب است!
واقعا که رسالت تاریخی این سازمان حمایت از شعبده بازی های حکومت آدمکشان شده است! کمدی تاریخ سیاسی اکثریتی ها دیگر خنده دار هم نیست!
۷۰٣۱٣ - تاریخ انتشار : ۱ مهر ۱٣۹۴
|
از : محمود از ایران
عنوان : در انتخابات غیرآزاد و غیر دمکراتیک، رای به اطلاح طلبان یعنی چه؟
با درود فراوان به زحمتکشان فکری سایت اخبر روز
بیانیه ی فدائیان اکثریت در مورد انتخابات با امضا هئیت سیاسی – اجرائی که در آمد و نگاهی بدان افکندم. نمی دانم که چرا مدتهاست شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت – بیانیه صادر نمی کند و این مهم را فقط هئیت سیاسی – اجرائی واگذار کرده تا با صدوربیانیه خود گرایش واحدی را ارائه نکند. علاقه مندان، هوادار سازمان و فعالان سیاسی بیانیه را مظهر وحدت نظر نمی بینند. دچار سدرگمی می شوند که چرا هئیت سیاسی – اجرائی، دو رویکرد متفاوت نسبت به یک موضوع را بازتاب می دهد؟
در ذیل " بیانیه هئیت سیاسی – اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت " دعوت به مشارکت فهم می شود. ولی هرچه بیشتر به متن بیانیه وارد می شوی، تحلیلی از شرائط اجتماعی ایران ارائه می دهد که نمی شود این دعوت را با رغبت پذیرا شد. بیانیه حکم می دهد" در جمهوری اسلامی انتخابات غیرآزاد و غیردمکراتیک است و نه فقط نیروهای دگراندیش و مخالف حکومت دینی از شرکت در آن محرومند که حتی جریانهای ملتزم به قانون اساسی ولی منتقد یکه تازی ولی فقیه نیز راهی به آن ندارند". خواننده می تواند عنوان کند که با تحلیل شما از وضعیت انتخابات در جمهوری اسلامی که در آن نیروهای پیرو ولایت و امنیتی ها و نظامیان انتخابات را مهندسی می کنند و ضمنا نیروهای اپوزیسیون در انتخابات جائی ندارند. چرا بیانیه هئیت سیاسی فدائیان – اکثریت - دعوت به مشارکت - آنهم از مدل فعال - در کارزار انتخابات ۷ اسفند ۹۴ را سر می دهد؟ چرا؟ اما از سوی دیگر هدف از شرکت در انتخابات را مشارکت صرف نمی بیند؛ بلکه " مبارزه برای حذف نظارت استصوابی، برگزاری انتخابات آزاد و رفع حصر " معرفی می کند. آیا هئیت سیاسی – اجرائی فدائیان – اکثریت - ، تاکتیک ( فعلا ناممکن ) برگزاری انتخابات آزاد، حذف نظارت استصوابی و رفع حصر را بر چه اساسی مطرح می کند؟ و کدام نشانه و تشعشع امکان حصول تحقق آنها را دیده است که ما نمی بینیم؟ آیا هئیت سیاسی – اجرائی این مطالبات را ذیل تاکتیک " دعوت به مشارکت فعال در کارزار انتخاباتی " می آورد تا وسیله راضی نگهداشتن گرایش تحریم کنندگان انتخابات، فدائیان – اکثریت – را فراهم کرده باشد؟ تا مبادا انشعاب دیگری در سازمان صورت گیرد و کتاب ریزش نیروها قطورتر شود؟
اما به راستی کدام یک از دو تاکتیک را باور کنیم؟ تاکتیک شرکت در انتخابات برای حضور مردم پای صندوق رای را بپذیریم که شاید مثلا مردم بتوانند آنرا به "نه" آشکار به جریان حاکم تبدیل کنند. همچنین هئیت سیاسی – اجرائی می نویسد که مردم باید به کاندیداهائی رای بدهند که خواهان اصلاحات و یا دستکم توقف و تغییر سیاست های ویرانگر و تعدیل امور هستند. خب ! باوجود ویژگی های که هئیت سیاسی – اجرائی برای انتخابات در جمهوری اسلامی برمی شمارد و آن را غیرآزاد و غیردمکراتیک ارزیابی می کند. پس چه سان می شود به کارزار انتخاباتی وارد شد که نه " آزاد " و نه " دمکراتیک " است؟ آیا صرف اینکه جانب دیگر انتخابات مردم هستند که چون در گذشته به مثابه نیروی اجتماعی بسیج گشتند – که چنین نبود - و باعث هژمونیک شدن یک گفتمان خواه اصلاح طلب حکومتی یا اعتدالگرائی شدند و مجلس ششمی آراستند در ۷ اسفند ۹۴ نیز می توان دلخوش بود که مجلس دهم مجلس ی در سمت و سوی مجلس ششم باشد؟ من برای رفع مشکل تناقض نمائی بیانیه تکه ای از موضع محمدرضا باهنر را می نویسم که گفته است " من – دق – مجلس دهم ی را که ذره ای بوی مجلس ششم را بدهد نمی پذیرم". بنابراین گمان نمی کنم مجلس دهم، مجلس ی باشد که انتظار زیادی به آن داشت. جناح اصولگرای حاکمیت و تشکل های آن در صددند تا فراکسیون های جان دار و تعداد کرسی های مجلس نهم را از دست ندهند و افزایش دهند. آنها هشیارتر از آن هستند که اجازه دهند تا تجربه مجلس ششم برآمد دوم خرداد ۷۶ ، در مجلس دهم برآمد دولت اعتدال از انتخابات خرداد ۹۲ تکرار شود. من اصراری در اثبات پیش بینی خود ندارم ولی می توان به فاکت کارل مارکس استناد کرد که بگذار زمان بگذرد تا حقانیت تحلیل و پیش بینی ها را ثابت نمید. متشکرم
۷۰٣۰۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۴
|
از : مرتضی صادقی
عنوان : مخالفت با نظارت استصوابی بسیجگر ترین شعار
جناب همایون:در صحنه سیاست می توان شعارهائی داد برای ثبت در تاریخ،و در زمانهائی هم باید این شعار را داد برای اینکه در تاریخ بماند و آیندگان بدانند که در زمان بخصوصی تو چه نظری داشته ای،اما زمانی هم هست که شعاری اگر چه سقف مطالبه تو نیست اما بسیجگر است و بیشترین امکان بسیجگری را دارد.در عین حال بخشی از خواست حداقلی نیرو یا نیروهائی را تامین می کند، مقابله با نظارت استصوابی در شرایط سیاسی امروز ایران بسیجگر ترین شعار و اتفاقا نقطه مقابل خواست ولی فقیه و نیروهای اقتدار گرا می باشد.امروز این تنها شعاری است که در کارزار انتخابات قدرت بسیجگری دارد. طبیعی است که در صورت تحقق آن اصلاحطلبان بیشترین سود را خواهند برد. و شایسته است از این پیروزی استقبال کرد چرا که بطور قطع لغو نظارت استصوابی مقدمه برگذاری انتخابات آزاد خواهد بود. اگر شما بر این باورید که شعار انتخابات آزاد امروز بسیجگر تر و امکان به ثمر رسیدن را دارد بفرمائید قطعا من از شما حمایت خواهم کرد. اما بار مسئولیت عدم اقبال عمومی از آن بر دوش خودتان!!
۷۰۲۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱٣۹۴
|
از : همایون
عنوان : سردرگمی
همه ی مقدمه چینی ها و توصیفات اکثریت در مورد آزاد نبودن انتخابات در جمهوری اسلامی و شعار انتخابات آزاد، آخر سر و در نهایت و نتیجه گیری پایانی و تیتر اعلامیه نیز - می رسد به لغو نظارت استصوبی.
اکثریت یا همچنان دنباله رو اصلاح طلبان است یا در خوشبیننانه ترین حالت متوجه نیست که «حذف نظارت استصوابی» یک شعار درون حکومتی است. با حذف نظارت استصوابی راه اصلاح طلبان به مجلس حقیقتا باز می شود، از این رو هم هست که آن ها مجدانه خواهان آن هستند. اما حذف نظارت استصوابی هیچ پیش شرطی برای انتخابات دموکراتیک نیست. مگر تا زمان مرگ خمینی که نظارت استصوابی وجود نداشت مخالفان راهی به انتخابات داشتند؟ تمرکز کردن بر روی نظارت استصوابی شعاری است که سودش به جیب اصلاح طلبان می رود و مخالفان را از تمرکز بر روی غیرمشروع دانستن انتخابات منحرف می کند. انتخابات در جمهوری اسلامی نامشروع است و شرکت فعالانه در «روند انتخابات» فقط باید در خدمت همین هدف باشد نه در خدمت تقویت موقعیت اصلاح طلبان.
۷۰۲۷٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣۹۴
|