امروز غروب


خسرو باقرپور


• امروز؛ تمامِ روز، بارانی بود
من خیس و خسته به خانه آمده ام
و پناه می برم از غربتِ غریبِ خانه به غوغایِ بالکُن! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣۱ شهريور ۱٣۹۴ -  ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۵



 امروز؛ تمامِ روز، بارانی بود
من خیس و خسته به خانه آمده ام
و پناه می برم از غربتِ غریبِ خانه به غوغایِ بالکُن!
بر شاخه ها نشسته و حیران نگاه می کنند؛
این: دو، سه کبوترِ مبهوت بر این درختِ پیر
و من؛ از دهانِ تلخِ این لیوان؛
ودکا می نوشم
و شعرِ داغ بر گونه هام می چکد؛
سیگاری می گیرانم!
کبوتران می پرند؛ می روند...
و از این درختِ غمگین؛
جند برگِ نارنجی می ریزد.

اِسن شهریور ۱٣۹۴