دیکتاتوری برای حفاظت محیط زیست
مرضیه شاه بزاز
•
یکی از موثرترین فعالیت فعالین محیط زیست برای بهبود آبهای سطحی (و در نهایت آبهای زیرزمینی)، برنامه ریزی پاکیزه سازی فیزیکی مکرر و مداوم رودخانه ها با کمک داوطلبانه ی مردم و اشتراک عملی خود فعالین می باشد. با این فعالیت، هر چند مواد شیمیایی و سمی آب را نمی توان از آن جدا نمود ولی کیفیت آب رودخانه ها را می توان بسیار بهبود بخشید، و هم مردم را ترغیب به اشتراک در اینگونه فعالیتها کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۹ شهريور ۱٣۹۴ -
۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵
و اکنون که به اینجا رسیده ایم ، چه باید کرد؟ هوا در حرکت و سکونی آلوده بر فراز کشور، که با تنفس آن برخی از جمعیت را خفه به آسم و بخشی را به گرفتن سرطان و غیره بیمار می کند و چه آسیبها که به ثروتهای طبیعی می رساند. آب، مقدارش کم، کیفیتش آنچنان که با نوشیدن لیوانی، ذخیره ی سمومِ بدن را رونق می بخشد و چه بیماریها که ایجاد می کند و آلودگی زمین و خاک.
چرخ را که نباید هرباره اختراع کرد (مثلی انگلیسی)، اضافه بر آنچه که خود داریم، قوانین، متدها و تکنولوژی دیگران را بیآموزیم، با شرایط موجود خود تطبیق بدهیم و سپس بکار بگیریم. اما تحت کدام نظام دولتی؟ که اینچنین کاری حیاتی و مهم، تنها با بودجه، قانونگذاری، برنامه ریزی، اجرا و نظارت دولتی عملی است. و در ایران با حکومتی یکپارچه فاسد و عقب افتاده که پایین ترین درجه ی اهمیت را برای حفاظت محیط زیست و سلامت مردم قائل است جه باید کرد؟ فرض کنیم که اکنون حکومتی نیمه فاسد همانند دیگر حکومتهای جهان داریم که وضعیت بحرانی زمانِ حال و آینده ی کشور را از نظر سلامت مردم و حفظ و بهبود منابع طبیعی درک کرده و در آخرین لحظات به فکر چاره افتاده است، چه باید کرد؟ آنچه که این نوشته از آن می گوید، لزوما انطباق صد در صد با شرایط جاری ایران ندارد و بنابراین راه حلها چه بسا دقیق نباشند اما مشکلاتِ محیط زیست و راه حلهای آنها جهانشمولی و در همه جا در اساس و ماهیت یکی هستند.
اغلب و یا شاید همه ی کشورهای جهان دارای قوانین حفاظت محیط زیست می باشند و البته به عمد، مبهم و تعبیرپذیر، برخی از این قوانین ابتدایی هستند و برخی پیشرفته. و بنظر نمی آید دسترسی به قوانین پیشرفته ی دیگران، برای هیچ کشوری مشکل باشد چرا که موجودند و حد اکثر باید ترجمه و با شرایط محلی کمی تغییر یابند و بر شرایط جغرافیایی، زمین شناسی، فرهنگی و جوی و غیره انطباق داده شوند. اما آنچه مشکل است اجرا و بکارگیری این قوانین و اجبار به اطاعت از آن در لایه های مختلف جامعه می باشد، هر چند که دیر است ولی باید بطور همه جانبه با مدیریت دولتی (!!) و همکاری حکومتهای محلی، کارخانجات و موسسات خصوصی و دولتی و عامه ی مردم، طرحی انقلابی برای بهبود محیط زیست در ایران وضع و به اجرا در آید. برای نجات منابعِ محیط زیست باید که در حد دیکتاتوری، قاطع به اجرای قوانین حفاطت از آن پرداخت و تنها در مواردی بسیار خاص آنرا موقتا کنار گذاشت: برای حفظ جان و جلوگیری از تخریب موسسات زیربنایی. نکته اینکه حتی کشورهای پیشرفته ی دارای قوانینِ محیط زیستی جا افتاده، مشکلات فراوان در اجرای این قوانین در سطح لایه های مختلف جامعه دارند.
آب:
۱. کیفیت آبهای سطحی و زیرزمینی و چگونگی حفاظت آنها
کیفیت آب آشامیدنی و مصرفی در صنایع حساس از جمله غذایی
۲. کمیت آبهای سطحی رودخانه ها و زیر زمینی و چگونگی حفاظت آنها
۱. کیفیت آبهای سطحی، رودخانه ها و دریاچه ها:
همزمان با بکارگیری روشهای بهبودِ آب، دولت پیوسته باید با آزمایشِ مواد آلوده ی شناخته شده در آب دریاچه ها و رودخانه های مختلف، شناختی علمی از کیفیت آبِ هر رودخانه داشته باشد تا بتواند با برنامه ریزی مناسب، آنگونه عمل نماید که مدام سطح آلودگی آب را کنترل و به حد اقل برساند. این امر با برقرار ساختن ماشینهای ثابت برای نمونه برداری از آب رودخانه در قسمتهای حساس رودخانه و تجزیه و تحلیل این نمونه ها عملی می شود. نکته اینکه پس از داشتن آمار کافی از مواد آلوده ی هر آب و شناخت منبعهای موجودِ آلودگی، مدلی مهندسی-ریاضی با نرم افزارهای مناسب طراحی می شود که با تصحیح مداوم آن بوسیله ی مقادیر واقعی اندازه گرفته در آب، می توان این مدل را برای برنامه ریزیهای بهبود کیفیتی و کنترل مواد آلوده در آب استفاده نمود. و سپس برای هر رودخانه ی عمده، بر مبنای آلودگی موجود و پیش بینی شده بوسیله ی مدل ساخته شده، قوانین و روشهای کنترل خاصی تعیین و اجرا نمود. همچنین برای سالم سازی آب هر رودخانه، با دانش حد مجازِ مواد شیمیایی شناخته شده ی محلول در آب و شناسایی منابع تخلیه این مواد، می توان با حذف نسبی این منابعِ آلوده، آب رودخانه ها را برای موجودات آبزی و بهره برداری مصرفی سالم سازی کرد.
بزبانی ساده و خلاصه باید گفت که با وضع و اجرای قانون، از ورود هر ماده ی خارجی به آبهای سطحی و زیرزمینی باید در حد ممکن جلوگیری کرد و آنرا غیر قانونی نمود. اگر ورود این مواد، غالبن آلوده، قابل کنترل باشد، باید با بکارگیری تکنولوژیهای مدرن و ساختن موسسات مهندسی متمرکز و روشهای کاربردی استاندارد از آن جلوگیری نمود. این مهم را ارگانهای اجرائی دولتی با کنترل و دادن مجوز به تخلیه کنندگان این مواد ، باید عملی کنند، این مجوز باید بنا بر نوع کار موسسه (اینجا خصوصی و دولتی و کارنجات و غیره)، شامل جدول اعدادی باشد که تمام مواد آلوده را تا حد ممکن تقلیل داده و با اعداد دقیق اعشاری مقدار مجازِ همه ی مواد ورودی به آبهای عمومی را برای آن موسسه ی خاص، محدود بکند. مقادیر مجاز باید بنا بر پیشرفته ترین تکنولوژی موجودِ کنترل مواد سمی و بنا بر سهمیه ی هر موسسه ی خاص که بر اساس مدل موجود تعیین شده، هم بر اساس وزن و هم بر اساس چگالی هر ماده در آب مشخص بشوند. این جدول باید با یکرشته شرایط اجباری دیگر مانند روشهای کاربردی و نوع و تعداد دفعات نمونه برداری و غیره همراه باشد. اضافه بر این، دارنده ی مجوز باید ماهیانه به ارگان دولتی صادر کننده ی مجوز، گزارش تمام فعالیتها و کیفیت آب خروجی خود را با اعداد مشخصِ وزنی و چگالی بفرستد تا متخصصین دولتی بررسی و کنترل بکنند. برای هر خطا از شرایط و مقدار تعیین شده باید جریمه های نقدی پرداخته و موسسه ی خطاکار باید طرحی پیشنهادی ارائه بدهد تا در موعدی مشخص و هر چه کوتاه تر، کاملن به پیروی از مجوز خود دست یابد. این طرحها باید بر اساس علمی و تکنولوژی روز از طرف دولت بررسی و تایید شوند. دیگر آنکه هر موسسه ای که بنوعی مواد آلوده به آبهای عمومی تخلیه می کند باید مسئولیتی در نمونه برداری و بهبودِ کیفیت آب رودخانه ی مذکور به عهده بگیرد.
و اگر ورود مواد آلوده، خارج از کنترل موسسه ای خاص باشد، باید با تدابیر علمی و آموزشی و با به کار گیری تکنولوژیهای موجود و تمرین روشهای مختلف، حداکثر مواد آلوده را پیش از ورود به آبها جدا نموده و از بین برد و این مهم، وظیفه ی حکومتهای محلی است. برای مثال می توان از آبهای جاری حاصل از باران در محلهای عمومی چون کوچه و خیایان نام برد. در این مورد می توان از آموزش مردم بوسیله ی دولت برای آلوده نکردن زمینهای کوچه و خیابان (و در نهایت انتقال این آلودگی به رودخانه ها) با نریختن آشغال نام برد که غالبن اینچنین آموزشها، در دبستان و دبیرستان و رسانه های عمومی انجام می گیرد و شاید باید که در شرایط امروزه ی ایران، چون کشور سنگاپور به جریمه کردن مردم برای ریختن آشغال در خیابان پرداخت. ارگانهای دولتی باید همچنان به نصب آشغالدانی فراوان و در دسترس در اماکن عمومی بپردازد و پیوسته با جارو کردن خیابانها آنها را پاکیزه نگاه بدارند. شاید که برادران و خواهران مسئول عفت عمومی و شئونات پوششی به کاری مفید چون پاسبانی محیط زیست بپردازند و وجودِ انگلی خود را با انجام کاری مفید به پاکیزگی بکشانند. دیگر آنکه ارگانهای اجرایی حفاطت محیط زیست، بیشتر در حد محلی، باید برای موسسات خرده پا چون کارگاهای مکانیکی و ماشین شوییها و رستورانها و غیره روشهای استانداردِ استفاده از آب و قانونِ عدم تخلیه ی آبِ آلوده ی استفاده شده در اینگونه صنایع را به آبهای عمومی وضع نموده و با دادن مجوز بر فعالیتهای آب ی آنها نظارت بکنند و خطا کاران را با جریمه های مالی و بستن کارگاه ها جریمه بنمایند. همجنان مواد سمی و غیر سمی استفاده شده در زمینهای کشاورزی را که آب باران با خود حمل کرده و به رودخانه ها می ریزد، باید تقلیل داد و کنترل نمود. این نیز احتیاج به مجوز ی دولتی دارد که حاوی روشهای کار بردی و مواد مجاز قابلِ استفاده و مقدار استفاده ی آنها باشد.
در کشورهای دموکراتیک، فعالان محیط زیست، بازوی قدرتمندی هستند که نقشی عمده در مجبور کردن دولت به وضع و اجرا ی قوانین پیشرفته ی محیط زیستی بازی می کنند. برای مثال، فعالان سالم سازی رودخانه ها در امریکا، سالیان متمادی آژانس حفظ محیط زیست حکومت فدرال را تحت فشار قرار دادند تا استفاده ی مواد شیمیایی را که برای آفت زدایی بکار می روند محدود و تحت کنترل دولتی در آورد. پس از چندین سال، حکومت گردن به این خواسته نهاد وسپس به مدتی حدود ده سال، این آژانس ترکبیات شیمیایی این سموم را تجزیه و آزمایش نمود و پس از اینکه به این نتیجه رسید که دهها ماده ی سرطانزا در ترکیب این محلولها موجود است، حدود پنج سال پیش قانونی تصویب نمود که تمام ایالتها باید کمپانیهای دفع آفات را با دادن مجوز تحت نظارت و کنترل دولتی در آورند. فعالان محیط زیست با افشاگری و درخواست از دولتها و آگاهی دادن و آموزش مردم می توانند نقش بسیار کلیدی در بهبود کیفی آبهای عمومی اجرا بکنند، البته که در ایران مزد آنها زندان و سلول است، اما اگر این فعالین، شمار بسیار بیابند، دولت نیز کم کم ناتوان از دستگیری آنها می شود و اگر یکی به زندان برود بیشمار دیگران مشعل را بدست می گیرند که وضعیت کنونی ایران رو به این روند دارد. روزی که همه ی لایه های مختلف مردم به آگاهی برسند و و جدان بر اساس آگاهی عمل بکند، آنروز دیگر به نظارت دولتی نیازی نیست، ولی اگر چنین روزی برسد، آنروز دیگر آلودگی آبها و محیط زیست به درجه ای رسیده است که قابل ترمیم نیست. پس باید با وضع قوانین پیشرفته و اجرای بی بُروبرگرد آنها، هم اکنون دست به کار شد و در امتداد آن، نقش مهم و حیاتی فعالین محیط زیست را ارج نهاد. فعالیتِ فعالین محیط زیست، ترجمه ی فریاد منابع طبیعی است که جان دارند ولی صدایشان متفاوت از صدای آدمیزاد است. این فریاد باید با دیگر صداهای مشابه در جهان به هم در آمیزد تا موٍثرتر شود، با صدای هزاران فعالین کشورهای دموکراتیک و غیر دموکراتیک، فریادِ انترناسیونالی حفاظت محیط زیست. بدینگونه فعالین کشور ما می توانند از دیگران بیآموزند و خود بیاموزانند.
یکی از موثرترین فعالیت فعالین محیط زیست برای بهبود آبهای سطحی (و در نهایت آبهای زیرزمینی)، برنامه ریزی پاکیزه سازی فیزیکی مکرر و مداوم رودخانه ها با کمک داوطلبانه ی مردم و اشتراک عملی خود فعالین می باشد. با این فعالیت، هر چند مواد شیمیایی و سمی آب را نمی توان از آن جدا نمود ولی کیفیت آب رودخانه ها را می توان بسیار بهبود بخشید، و هم مردم را ترغیب به اشتراک در اینگونه فعالیتها کرد و هم دولت را آنچنان شرمنده که حتی اگر به طور نمایشی، خود برنامه ای در اینمورد بریزد. فعالین می توانند پس از پاکیزه کردن هر بخشی از رودخانه ای، آماری دقیق از وزن و نوعِ مواد خارج شده از رودخانه را یادداشت کرده و در رسانه های گروهی انتشار بدهند تا به آموزش مردم یاری برسانند و با نشان دادن نتیجه ی قابل لمس کار خود، ایده ی خود را ترویج دهند.
(بخش بعدی، کمیت آب و سپس کیفیت آب آشامیدن)
|