ورود پناهجویان به کام کارفرمایان اقتصادی و جنگ افروزان در ناتو


مینو همیلی


• جدای از انگیزه‌های اقتصادی، انتشار عکس کودک ۳ ساله «آیلان» که دنیا را لرزاند، پیش از آنکه انساندوستی رسانه های جریان اصلی را به تصویر بکشد، می‌خواست زمینه را برای حمله نظامی به سوریه مهیا کند، تلاشی که تا هم اکنون نتوانسته است افکار عمومی را به سمت جنگ با سوریه راضی کند و توجه‌ها را به ایستگاه‌های قطار از سوی فعالان حقوق پناهندگی کشانده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۹ مهر ۱٣۹۴ -  ۱ اکتبر ۲۰۱۵



از می ٢٠١۵ با ورود پناهجویان به اروپا و عبور و مرور راحت از مرزهای اروپای شرقی و صدور برگه خروج توسط یونان، بخش کوچکی از آوارگان جنگی در سوریه و درصد کمی از پناهجویان عراقی و افغانستانی و ایرانی توانسته‌اند وارد خاک اروپا شوند. پناهندگانی که تا قبل از عکس آیلان که در آب‌های دریای اژه غرق شد، فراموش ‌شدگان و به حاشیه رانده شدگانی بودند که کمتر در متن رسانه ها و اخبار مدیای «مین استریم» قرار می گرفتند.
همزمان با ورود پناه‌جویان، پروپاگاندای رسانه های جریان اصلی به وسیله روزنامه‌ها و تلویزیون‌ها و رادیوهای تحت نظارت این جریانات، از ورود پناهجویان به اروپا به عنوان «بحران» یاد کردند و این کلمه درخشان که به زعم خودشان یک کشف بزرگ تاریخی‌ست، به صورت مداوم تکرار می‌شد. از نطق «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان تا سخنرانی‌های پیش از دستور و رسمی روسای جمهور راستگرا در اروپا کلمه «بحران» در زبان‌شان می‌چرخید و مرکل هم قهرمان مواجهه با این بحران شد تا نام خود را در صفحات تاریخ اروپا در کنار افراد خوشنام به ثبت برساند.
در طرز تلقی دولت‌ها از ورود پناهجویان که به عنوان بحران از آن اسم می‌برند، یک نوع مخفی کاری حساب شده ای در سیاست‌های جدید اروپا در برابر پناهجویان موج می‌زند؛ سیاست‌های پنهانی که کلمه «بحران» همچون پرده‌ قرمز ساتنی که وسایل شعبده بازی را می‌پوشاند، عمل می‌کند. در متن این اتفاق با کلمه «بحران» آمارها چنان زیاد به نظر می‌رسند که هر بیننده‌ای با دیدن این ارقام، آهی از ته دل می‌کشد و دلش به حال روسای جمهور "مظلوم" این کشورها می‌سوزد که چه قدر قلب رئوفی دارند که می‌توانند این قحطی زدگان و "بی فرهنگان" و به دور از تمدن اروپای متمدن را تحمل کنند. این تصویر را بگذارید در کنار ویدیوها و عکس‌هایی که این روزها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود. از برخوردهای موردی تندروهای اسلامی در اتوبوس شهر لندن با یک زن تا فیلم پخش ذبح غیرحلال در اردوگاه پناهندگان مجارستان موجب درگیری با پلیس شد. همراه با این موجی از اخبار فاقد اعتبار و برخلاف چارچوب و اصول ژورنالیستی نیز پخش شده که در تلاش است پناهجویان وارد شده به اروپا را تروریست‌های اسلامی جا بزند و در آخرین تلاش نیز پناهجوی سوری را که توسط یک فیلمبردار مجاری لگد خورد، عضو گروه تروریستی النصره معرفی کند.
اما جدای از این مظلوم‌نمایی‌های رسانه‌ای که به صورت آگهی‌های بازرگانی برای روسای دولت‌های اروپایی پخش می‌شود و جای قربانی و سلاخی که به «قناری‌های کوچکی دلباخته» تغییر می کند، روایت نمی شود چه اتفاقاتی از قلم افتاده، یا گونه ای روایت می‌شود که پرده قرمز براق این شعبده بازان نیفتد و رازشان آشکار نشود.
با گزارشی که از تلویزیون «یورونیوز» در مورد ورود پناهجویان به کرواسی در تاریخ ١۶ سپتامبر پخش شد گزارشگر می‌گوید: «اولین گروه پناهجویانی که پس از بسته شدن مرزهای مجارستان برای ورود به اروپا راه کرواسی را در پیش گرفته اند، وارد این کشور شدند.
تعداد اولین گروه ۲۷۷ نفر ذکر شده و همزمان دستکم ۱۰ اتوبوس حامل پناهجویان نیز از صربستان راهی کرواسی شده است. دولت کرواسی اعلام کرده که «آماده است، این افراد را بپذیرد و یا آنها را به مقصد مورد نظرشان در اروپا هدایت کند.»
با این مقدمه، گزارشگر یورونیوز به سراغ یکی از افسران پلیس می‌رود که شرحی از خدمات درخشان پلیس کرواسی و صلیب سرخ جهانی در ثبت نام و رساندن آب آشامیدنی و غذا به بینندگان ارائه دهد. در تمام این گزارش که خود خبرنگار یورونیوز در محل حضور دارد، از هیچ کدام از پناهجویانی که زیر آفتاب در انتظار ثبت نام ایستاده اند حتی به صورت فرمالیته سئوال نمی‌شود که آیا از وضعیت برخورد پلیس کرواسی راضی هستند؟
در بخش اول گزارش اعداد طوری ارائه می‌شوند و با تاکید ویژه خوانده می‌شوند که انگار یک جمعیت میلیونی پشت درهای مرز کرواسی ایستاده‌اند. تاکید بر عدد ٢۷۷ نفر و پشت آن خبر از ورود ١٠ اتوبوس دیگر که معلوم نیست بر اساس چه مستنداتی و چه منبعی و چگونه وارد کرواسی خواهند شد، است.
اما اتفاقاتی که در مرز کرواسی افتاد و برخورد پلیس با پناهجویان، بر خلاف گزارش تلویزیون رسمی اتحادیه اروپا بود. دولت کرواسی در ١۹ سپتامبر تحمل ورود پناهجویان را نداشت و در رقابت با مجارستان، مرزهای خود را بر روی آنها بست. در گزارش یورو نیوز اشاره ای به این اتفاق نمی شود و در خبرهای تکمیلی بعدی به صورت گذار و در خبرهای دست چندمی اشاره کوچکی به آن می‌کند.
تصاویر و مصاحبه‌های منتشر شده در این رسانه‌ها پیش از آنکه با پناهجویان در انتظار صف طولانی پشت مرزها باشد، با مقامات دولت های اروپایی است که در تلاش هستند به شایعات بی پایه‌ای دامن بزنند.
در برنامه‌ای دیگر از یورونیوز که با «فرانس تیمرمانز»، نایب رئیس اول کمیسیون اروپا گفت وگو کرده است، «اشتفان گروبه»، خبرنگار یورونیوز از مهمان برنامه می‌پرسد که: «وزارت امنیت ملی آمریکا تخمین می‌زند که چهار ستیزه جوی اسلامی که به اروپا نفوذ کرده‌اند به عنوان پناهنده وارد این منطقه شده‌اند، آیا این آمار صحت دارد و آیا شما از بالا رفتن سطح تهدیدات ترورریستی در اروپا نمی‌ترسید؟» تیمرمانز در پاسخ به سئوال خبرنگار یورونیوز با یک سر تکان دادن پاسخ می‌دهد که: «من این اعداد و ارقام را نمی شناسم و نظری در مورد آن ندارم، اما این طبیعی است که همراه با این پناهجویان تروریست‌ها هم وارد اروپا شوند.»
این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که علاوه بر تایید آمار وزارت امنیت ملی آمریکا که معلوم نیست بر اساس چه پروسه و پژوهشی در این مدت کم صورت گرفته است، مقامات اروپایی می‌خواهند مساله «بحران» را در کنار «تروریست» خواندن پناهجویان به پیش ببرند تا به اهداف مورد نظرشان دست پیدا کنند.
تی یر میسان، روشنفکر فرانسوی در تازه ترین مقاله خود که به تاریخ ۷ سپتامبر ٢٠١۵ در شبکه «ولتر» منتشر شده است، معتقد است که: «از دوران «بهار عرب» در سال ٢٠١١ شمار افرادی که برای ورود به اروپا از مدیترانه عبور کرده اند به شکل قابل توجهی افزایش یافته و تعدادشان دو برابر شده و در سال ٢٠١۴ به ۶٢۶٠٠٠ نفر رسیده است.»
میسان در ادامه می‌افزاید: «با این وجود خلاف آنچه بنظر می رسد، مسئله بر سر موج جدید و غیر قابل کنترل نیست. در سال ١۹۹٢ در حالی که اتحادیه ی اروپا هنوز در حد ١۵ کشور بود به جای ٢۷ کشور در حال حاضر، مهاجران بیشتری داشت : ۶۷٢٠٠٠ برای ۳۸٠ میلیون ساکن اروپا. در نتیجه برای آن که مهاجران موجب بی ثباتی اروپا که در حال حاضر جمعیتی معادل ۵٠۸ میلیون نفر دارد، حاشیه‍ی قابل توجهی وجود دارد. دو سوم این مهاجران مرد هستند و بر اساس اعلامیه های منتشر شده بیش از نیمی از آنها بین ١۸ تا ۳۴ سال دارند. به طور کلی بین آنها به شکلی که منعکس کرده اند خانواده وجود ندارد.»
این روشنفکر فرانسوی در ادامه مقاله خود به نکته مهمی اشاره می‌کند که در خور تامل است. میسان می‌گوید: «موج مهاجران موجب نگرانی مردم اروپا شده ولی از سوی کارفرمای آلمان مورد استقبال قرار گرفته است. در دسامبر ٢٠١۴، «کارفرمای کارفرمایان» آلمان اولریش گریلو به خبرگزاری آلمان DPA با استتار ریاکارانه ی منافعش در پشت احساسات نیکوکارانه اعلام کرد: «ما از مدت ها پیش کشور مهاجران بوده ایم و باید همین وضعیت را حفظ کنیم. به عنوان کشوری موفق و بر اساس اصل عشق به همنوع، کشور ما باید پناهندگان بیشتری را بپذیرد». و علاوه بر این: «من بطور خیلی مشخص با نئو نازی ها و نژاد پرستانی که در شهر «دِرِست» و جاهای دیگر تجمع کرده اند فاصله می گیرم». و به شکل جدی تر : «به دلیل تحولات جمعیتی، ما رشد و توفیق اقتصادی مان را با مهاجران تضمین می کنیم»اگر صحبت‌های «اولریش گریلو» را که میسان به آن اشاره می‌کند بپذیریم، به نظر می‌رسد کالای گرانبهایی که مقامات اروپایی به خصوص «مرکل» با پارچه ساتن قرمز آن را از دید انظار پنهان می‌کنند، رونمایی می‌شود. نیازی که اقتصاد آلمان با پذیرش یک میلیون پناهجو می‌تواند نیازهای خودش را با آن تامین کند. کارها و مشاغلی که به اعتراف خود کارفرمایان آلمانی، آلمانی‌ها حاضر به انجام آن نیستند، مهاجران و پناهجویان به راحتی انجام می‌دهند.
جدای از انگیزه‌های اقتصادی، انتشار عکس کودک ۳ ساله «آیلان» که دنیا را لرزاند، پیش از آنکه انساندوستی رسانه های جریان اصلی را به تصویر بکشد، می‌خواست زمینه را برای حمله نظامی به سوریه مهیا کند، (مساله‌ای که با حمله جنگنده‌های فرانسه به بهانه مبارزه با داعش به سوریه اتفاق افتاد) تلاشی که تا هم اکنون نتوانسته است افکار عمومی را به سمت جنگ با سوریه راضی کند و توجه‌ها را به ایستگاه‌های قطار از سوی فعالان حقوق پناهندگی کشانده است. اگر چه شعبده بازی‌های مقامات اروپایی در بحرانی خواندن وضعیت اروپا به اهداف اولیه خود رسیده است، اما فراتر از آن تحمیل این پناهندگان با ورود خود به اروپا بود که بیش از پیش تابلوی دموکراسی و حقوق بشر را در اتحادیه اروپا به چالش کشاند و این را نشان داد که این ژست‌ها خریدارانش بیش تر دلالان نفتی خاورمیانه و جنگ افروزان ایرانی و غیر ایرانی در لابی‌های کاخ سفید هستند تا پناهجویی که از دست توحش اسلامی فقر، استبداد، خفقان که خود غرب خالق آن است فرار کرده و به همان غرب پناهنده شده است.

homilyminoo@gmail.com