حجاریان: این مجلس چنان آش دهان سوزی نیست!



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۶ مهر ۱٣۹۴ -  ۱٨ اکتبر ۲۰۱۵


سعید حجاریان، زمانی مغز متفکر اصلاحات شناخته می‌شد.او در گفت‌وگویی تفصیلی با «تسنیم» از هر دری سخنی گفته که روزنامه ی شرق خلاصه ای از آن را چنین منتشر کرده است:

تا اجرائی‌شدن برجام چند ماه وقت هست. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید گزارش خود را بدهد. مسئله سوییفت باید حل شود، دارایی‌ها برگردد و سرمایه‌گذاران خارجی بیایند و در بخش نفت و گاز و...، سرمایه‌گذاری کنند تا کاری صورت بگیرد. به‌ویژه بخش‌های سرمایه‌بر؛ اینها کار می‌برد. من گمان دارم تا شش‌ماه آینده دولت وضعیت سختی خواهد داشت. این وضعیت حتی بعد از انتخابات مجلس ادامه خواهد یافت. الان دولت حقوق کارمندان شرکت نفت را هم ندارد. این برج به این کارمندانش حقوق نداده است. دولت از بانک‌ها قرض می‌کند و حقوق می‌دهد. از طرف دیگر، گرانی هم حتمی است. دلار را نگاه کنید، سیر صعودی دارد. منظورم این است که دولت به این زودی نمی‌تواند مشکلات را حل کند. باید جنس بیاید، مواد اولیه بیاید. تحریم‌های ایالات متحده آمریکا و شورای امنیت و... تعلیق شود و ممکن است در جریان راستی‌آزمایی خللی ایجاد شود و برگردد سرجایش؛ یعنی وضعیت کاملا شکننده است؛ ازهمین‌رو حتما دولت مشکلاتی خواهد داشت؛ اما مسئله اینجاست که الان امید وجود دارد. قبل از دولت روحانی، امید هم نبود. الان حداقل امیدی ایجاد شده است که وضعیت بهتر شود. دولت و کابینه هم تلاش می‌‌کنند. وزرا هم همه می‌گویند بورس وضعیت بدی دارد. نامه چهار وزیر را دیدید. وزرا معترف‌اند. بانک مرکزی تحت فشار است. اگر وام بدهد و پول پرفشار تزریق کند تورم بالا می‌رود. خلاصه الان هر جا را دست بزنی یک مشکلی پیش می‌آید. خیلی وضعیت مشکلی است. وضع فعلی دولت خیلی سخت است.
بعید است دولت در شش ماه بتواند اشتغال ایجاد کند، رشد اقتصادی ایجاد کند یا تورم را کم کند. تورم را در همین وضعیت هم بتواند حفظ کند خیلی کار کرده است. دولت شانسی که دارد این است که بی‌بدیل است. بدیل‌های این دولت همه امتحان پس داده‌‌اند. دولت احمدی‌نژاد می‌خواهد بدیل این دولت باشد؟ خب او که امتحانش را پس داده است. بالاخره شما نگاه کنید به بعضی کارهایی که تند است و یک عده می‌کنند، یکی همین حمله به دفتر آقای جوادی‌آملی است. بالاخره درس او تعطیل شد. آقای جوادی آدم سلیم‌النفسی هستند. یا بحث تحصن جلوی مجلس. اینها حتما به دولت کمک می‌کند و به نفع دولت است. واقعا اگر تندروها بخواهند به صحنه بیایند، با این وضعیت دستاوردی نخواهند داشت. اینها به سود دولت است.
اصلاح‌طلبان هم بدیل این دولت نیستند. آنها همگی رد هستند. همه اصلاح‌طلب‌های نشان‌دار را از دم رد می‌کنند. ما خودمان ناامیدیم. اما امید من این است که خود دولت بتواند کمک کند. بعضی از اصلاح‌طلبان می‌توانند کمک کنند. از ما کسی را تأیید صلاحیت نمی‌کنند. اصولگرایان هم کسی را ندارند که بدیل روحانی باشد. آقا محمود را هم که همه دیدند، هم خودش و هم برنامه‌هایش را. اگر احمدی‌نژاد اصولگرا نیست پس چیست؟ در فضا معلق است؟
کسی در اصلاح‌طلب‌بودن عارف شکی ندارد، اما سر لیستی معنایش این نیست که رئیس مجلس بشود. اگر معنایش این است که لیست را عارف بسته، این‌طور نیست. عارف که نمی‌بندد. ممکن است برخی را عارف بگوید. ولی معنایش این نیست که حتما عارف بشود رئیس مجلس. بالاخره باید ترکیب مجلس مشخص شود.
سفر اول خاتمی که به نیویورک رفتیم. من در نیویورک مشاور و همراهش بودم. من بودم و ابطحی و آقا رضا خاتمی. ظریف هم بود و کمک کرد. ولی نماینده ایران در سازمان ملل آن ‌موقع آقای نژاد‌حسینیان(محمدهادی) بود. وزیر خارجه هم که آقای کمال خرازی بود. ما سه نفر (آقایان حجاریان، ابطحی و رضا خاتمی) داشتیم می‌رفتیم در کریدور کنار شورای امنیت. دیدیم یک دفعه کلینتون با گاردش دارد می‌آید. خاتمی (سیدمحمد) هم به ما گفته بود مبادا شما جایی روبه‌رو شوید با اینها. بنا بود دست ندهیم. به ما گفته بود نکنید این کار را. ما تا دیدیم کلینتون و گاردش دارند می‌آیند، واقعا ماندیم چه کنیم. واقعا تصادفی بود. ساعت سه بعدازظهر بود و واقعا بعید بود کلینتون آن موقع بیاید. خلاصه دیدیم چاره‌ای نداریم، پریدیم در سالن اندونزی و پشت‌پرده‌ها قایم شدیم. آنها آمدند و رد شدند. ما مدام می‌ترسیدیم که نکند گاردش بفهمد و بگوید اینها ایستاده‌اند اینجا که کلینتون را ترور کنند! و این بشود اول دعوا. یک محافظ آقای خاتمی بود که او بیرون ماند و نتوانست بیاید داخل و کلینتون با او دست داد و رفت. می‌خواهم بگویم واقعا اقدام اخیر ظریف تصادفی بوده است. آن ساعت بنا نبوده اوباما بیاید داخل. ساعت گفت‌وگویش تمام شده بوده و یک دفعه آمده بود. برای ظریف هم تصادفی پیش آمد. اگر دست نمی‌دادند چه می‌کردند؟ مجبور بودند. چه کار کنند؟ آبروریزی می‌شد.
درباره موضوع منا ما مدام می‌گوییم برویم از سازمان کنفرانس اسلامی کمک بگیریم. همه کشورهایی که کشته دادند به آل سعود تبریک گفتند برای اداره خوب حج!! بالاخره این دلارهای آنان کار می‌کند. خرج می‌کنند. عربستان روزانه ١٠ میلیون بشکه نفت می‌فروشد. خیلی پول‌دار است. ما به چه کسی می‌خواهیم بگوییم این موضوع را؟ دولت‌های منطقه در زمینه حج با ما همکاری نمی‌کنند. ما باید اندازه ظرفیت‌مان حرف بزنیم.
ایران حرفش را درباره آمریکا می‌زند. آن طرف هم دارد حرفش را علیه ما می‌زند. ما نه فقط درحرف بلکه در عمل از حزب‌الله دفاع می‌کنیم و مشکلی نیست. ولی حرف داریم تا حرف. مثلا شما بیایید به اوباما بگویید «کاکاسیاه» (اصطلاحی که جواد لاریجانی استفاده کرد). کاکاسیاه یعنی چه؟ یعنی برده. برده‌های زنگی و سیاه را که از زنگبار به ایران می‌آوردند را کاکاسیاه می‌گفتند. اینکه به رئیس‌جمهور یک کشور بگوییم کاکاسیاه خوب است؟ توهین به نماد یک کشور است. حتی مارتین لوترکینگ هم با این تعبیر می‌شود کاکاسیاه. شما در فوتبال به یک نفر بگویید نگرو، یعنی افرادی که از نیجریه به آمریکا برده شدند، از فوتبال اخراج می‌شوید. اینها توهین است. نیازی به تجدیدنظر در اصول نیست. اینها سیاست‌های ماست. ایران حرفش را می‌زند. آنها هم گوششان پر است. ولی اهانت خوب نیست. ما درباره شعار «مرگ بر آمریکا» هم بارها گفته‌ایم این شعار علیه مردم آمریکا نیست، بلکه علیه سیاست‌های آمریکاست.
اعتقاد دارم خیلی سر به سر شورای نگهبان و آقای جنتی نگذاریم. آنهایی که می‌دانیم رد هستند، کاندیدا نشوند. انگشت‌کردن در چشم شورای نگهبان خوب نیست. معلوم است عده‌ای نباید داوطلب شوند. حالا این مجلس چنان آش دهان‌سوزی هم نیست.
اصلاح‌طلبان قوای خود را برای ریاست‌جمهوری بگذارند. درباره انتخابات خبرگان هم معتقدم باید رأی بالا باشد، یعنی تأیید صلاحیت‌ها جوری باشد که رقابت وجود داشته باشد و مردم زیادی در این انتخابات شرکت کنند. نباید میزان شرکت‌کنندگان خبرگان از بقیه انتخابات‌ها کمتر باشد. پایگاه رأی این نهاد باید بالا باشد. من می‌ترسم آقای جنتی خیلی‌ها را رد کند. آرا پایین بیاید و رقابت نباشد و مشارکت پایین بیاید.
در این سال‌ها همه تغییر کرده‌اند. هاشمی هم خیلی عوض شده. خودش هم که بگوید تغییر نکرده مهم نیست، چون کاملا عوض شده است. هاشمی فرصت چندانی برای مانور ندارد. دولت معجزه هزاره کاری کرده که ایشان انتقادات ما از خودش در گذشته را فراموش کرده است.