دلنوشته بهنام ابراهیم زاده برای شاهرخ زمانی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۶ آبان ۱٣۹۴ -  ۲٨ اکتبر ۲۰۱۵


چهل روز از نبودنت شاهرخ جان سپری شد، چهل روز پرالتهاب همراه با حزن و اندوه، چهل روز سپری شد از یک ماکسیست انقلابی از کسی که اعتقاد کامل به رهایی طبقه کارگر داشت، شاهرخ جان صدای آزادیخواهایت همچون غرش شیران خواب از چشم طبقه حاکمیت آنچنان ربود که چاره ای جز حذف نام شما آنهم در خواب نداشت، مرگ در بیداری جرات نکرد به سراغت بیاید. شاهرخ جان جنبش کارگری و دوستان و رفقایت در کمیته پیگیری و سندیکای نقاشان و هزاران انسان آزادیخواه و رهایی طلب هنوز در بهت از دست دادن تو بسر می برند، جنبش کارگری و مبارز طبقه کارگر هنوز در نیمه راه بود که تنهایشان گذاشتی، اما رفیق شاد باش همین حضور کوتاه مدت تو تاثیرات عمیقی بر همه ی همرزمان و دوستان و همبندیان و حتا دشمنانت گذاشت. در بند ٤ و سالن ١٢ رجایی شهر حتا معدود افرادی که تو را بر نمی تابیدند و بارها تو را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند در مراسمت شرکت کردند و یاد و نام تو را گرامی داشتند.
میدانی شاهرخ جان، مبارزه و صداقتت حتا آلن آیر امریکایی را واداشت تا در صفحه شخصی اش از تو بنویسد و نسبت به چگونگی مرگت اعتراض کند.
رفیق! قلمها یا در وصف شما خواهند نوشت و یا انسانهای بیشماری از تو خواهند گفت، تو برای من دوستان و همرزمانم الگوی پایمردی و خوش فکری و مقاومت و پایداری هستی، دلم نمی آید بگویم رفتی، همیشه هستی، رفیق همیشه نامت جاودان و راهت ادامه خواهد داشت، رفیق ما همیشه میتوانیم افتخارکنیم که در زمان شما زندگی کرده ایم با تو و ایده ها و افکارت با مبارزاتت که همگام بوده ایم، شاهرخ جان هیچگاه و هیچ جا کم نگذاشتی، یکی از افتخاراتم همراهی با تو در کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری که حضور موثر و مفید تو بود، همین حضورت به کمیته پیگیری و سندیکای نقاشان جان تازه ای داد و چه آنزمان که در زندان سالن ١٢ عضو شورای بند بودی و نهایت سعی و تلاش خود را برای پیگیری حقوق همبندیان کردی و کم نگذاشتی … همه میدانند یک تنه در مقابل زورگویان ایستادی و هرگز مماشات نمی نکردی، یادم هرگز نمی رود چه ناحقی ها و چه نامروتی ها کردند و تو را به زندان قزل حصار تبیعد کردند و سی و اندی روز به اعتصاب غذا دست زدی و تا رسیدن به خواستهایت کوتاه نیامدی، از جسم و جانت مایه گذاشتی تا آخرش هم مسئولان مجبور شدند تو را بجای قبلی بر گردانند. حمایتهای آشکار و پنهانت از خانواده زندانیان و کارگران زندانی و اینکه در درون زندان هم حواست به آنها بود از یاد نمی رود، می بینی شاهرخ جان انسان بزرگی مثل تو حتا مرگش حاصل دردها و واکنش های مثبت زیادی شده، اینک ما به اشتراکاتمان بپردازیم و اختلافها یمان را فراموش کنیم، شاید جالب باشد که دوستان و دشمنانت بدانند که در مرگ شاهرخ زمانی با گرایشات کاملن مارکسیستی در بند ٢ دارالقران توسط دوستانت هم مراسم چهلمین روزت را برگزار کردند و یادت را گرامی داشتند.
راستی شاهرخ جان نیستی که ببینی عده ای پس از مرگت در فضای مجازی رسانه ها بجان هم افتادند و میخواهند شاهرخ را با گرایشات مارکسیستی برای خودشان مصادره کنند، هیچکس اگر نداند من که با تو در کمیته پیگیری و در داخل زندان هم همفکر و همبندت بودم خوب میدانم که تو کیستی و چه کسی بودی، خواهم گفت تو بزرگی و مصادره نشدنی هستی و کسی نمیتواند تو را کوچک کند. شاهرخ عزیز ما همیشه رهنمودها و راهنمایی های تو را با جان و دل به خاطر می سپاریم و فراموش نمیکنیم که همواره میگفتی دشمن اصلی ما حاکمیتی است که بر هیچ یک از قوانین حقوق بشری پایبند نیست و تا ریشه کن کردن این غده سرطانی از سرزمینمان باید بر اصل اتحاد بکوبیم و از نشانه های اختلاف پرهیز کنیم، حالا چه بر سر عده ای آمده که اینگونه…

بهنام ابراهیم زاده
فعال حقوق کارگری و فعال حقوق کودکان و زندان رجایی شهر
بند ٢ دارالقران، مهرماه ١٣٩٤