آزادی های یواشکی الگویی واپسگرایانه- تینا. ف



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۱ آبان ۱٣۹۴ -  ۲ نوامبر ۲۰۱۵


 نزدیک به سی و هفت سال است که رژیم جمهوری اسلامی با طرح حجاب اجباری، نگاه ایدئولوژیک خود را بر میلیونها زن ایرانی تحمیل کرده و با چنگ و دندان در تحکیم این امر که کارکرد بس مهمی در تداوم حیاتش دارد، کوشش نموده است.
زنان تا به امروز راهی طولانی را در مبارزه با حجاب طی کرده‌اند و در هر زمانی بسته به شرایط عینی، شیوه‌های نوینی را برگزیده‌اند. مدت دو سال است که زنان ما بدون ترس از پلیسِ گشت ارشاد با پوشش‌هایی برخلاف آنچه حکومت دیکته می‌کند، به خیابان‌ها می‌آیند. به جای شلوار، ساپورت و به جای مانتو از تی‌شرت استفاده می‌کنند و یا مانتوهای جلوباز می‌پوشند. آنها در بسیاری از مکان‌های عمومی مانند مترو، اتوبوس و خیابان یا هنگام رانندگی روسری خود را می‌اندازند که به هیچ وجه پنهانی و یواشکی نیست.
دختران پی‌درپی بازداشت می‌شوند اما از خواست خود کوتاه نمی‌آیند. فیلم‌های درگیری‌های زنان با خواهران زینب و مقاومت‌های قابل ستایش‌شان، گویای پافشاری بر خواسته‌های برحقشان است. زنان در بازداشتگاه به یکدیگر توصیه می‌کنند که شماره ملی خود را به گونه تغییر دهید که اگر دوباره بازجویی شدید اشتباه نکنید و یا در فاصله کمی از پلیس یا با پلیس عکس‌های بی حجاب و جسورانه می‌گیرند و در شبکه‌های مجازی منتشر می‌کنند.
مجلس نظام نیز برای مقابله با بی‌حجابی جلسه مهمی برای معضل ساپورت پوشیدن زنان تشکیل داد و درحد «برجام» برای آن وقت و نیرو گذاشت. زنان مرتجع مجلس هم بیکار ننشسته‌اند و مدام علیه زنان کشور توطئه می کنند؛ از حجاب گرفته تا تأیید عملکرد همسر نیلوفر اردلان در جلوگیری از خروج همسرش برای مسابقات، تکخوانی یک زن در کنسرت و... تا حدی که فاطمه آلیا از مردان مجلس می‌خواهد مثل دیگر مسائل مردانه وارد عمل شوند.
در چنین شرایطی از رشد مبارزات ضدحجاب، خانم مسیح علی‌نژاد (روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و مجری یکی از برنامه‌های صدای آمریکا) در اردیبهشت ٩٣ در فیسبوک، کمپین آزادی های «یواشکی» را به راه انداخت. این کمپین گام‌ها از حرکات زنان ایرانی عقب‌تر حرکت کرده است زیرا آنها آشکارا روسری خو را برمی‌دارند درحالی که خانم علی‌نژاد شکل «یواشکیش» را طرح و توصیه می‌کند و به جای پرداختن به مبارزه علنیِ زنان، آنان را به «آزادی یواشکی» ترغیب می‌کند. این کمپین به وضوح عقب‌تر از زنان ایرانی حرکت می‌کند.
شوربختانه در خلأ مبارزات آگاهانه، کسانی مانند خانم علی‌نژاد، پرچمدار آزادی‌های زنان می‌شوند و همه را به پس کوچه‌های «یواشکی» می کشانند- آن هم از تریبون صدای آمریکا که خود درراستای منافعش با حکومت ایران نوسانات بسیاری را از سر گذرانده است- شاید درپی روابط حسنه آمریکا با ایران، در انتظار روزی باشیم که خانم علی‌نژاد در برنامه دیگری به ذکر فواید حجاب بپردازد و پندمان دهد که حجابمان چگونه باشد، بهتر است یا این کمپین را تعطیل کند و به سراغ سوژه دیگری برود که از او می‌خواهند.
ایشان کمپین دیگری دررابطه با ممانعت یک مرد ایرانی از خروج همسر فوتبالیستش، نیلوفر اردلان (ملی پوشی که به این دلیل از مسابقات جام ملت های آسیا حذف شد) از کشور به راه انداخت که تعدادی « شوهر» با در دست داشتن پلاکارد کوچکی با این نوشته: «من به همسرم اجازه خروج از کشور را می‌دهم » در فیسبوک حضور یافتند. و مشخص می‌شود که نظر خانم علی‌نژاد هم این است که این شوهران هستند که باید به زنانشان اجازه‌ی خروج بدهند.
علت آن که این مسئله بازخورد اجتماعی چشمگیری داشت نه امر شخصی یک زن، بلکه تبعیضی است که علیه همه زنان وجود داشته و دارد. خروج از کشور حق طبیعی هر زنی است وهیچ مرد یا نهادی نباید این حق را نادیده بگیرد، اما خانم علی‌نژاد به عنوان مثلاً فعال حقوق زنان، همه این تفکرات مردسالارانه را تأیید می‌کند بی آن که درپی اصلاح انحرافات این تفکر باشد. در واقع هم خانم علی‌نژاد و هم این مردان همان افکار پوسیده و ارتجاعی اسلامی را حمل می کنند که اجازه زن را به مرد می‌سپارد.
موضوع شایان توجه دیگر، برخورد دو گانه نظام با مسئله حجاب است: در حالی که روزانه صدها دختر و زن به خاطر حجاب در اکثر شهرهای کشور بازداشت و تحقیر می‌شوند، در حالی که دانشجویان همه دانشگاه‌ها ملزم به رعایت حجاب هستند، دانشجویان دانشگاه تهران در نوع پوشش خود بسیارآزادند و حتا روابط دختر و پسر نیز کنترل نمی شود. قطعاً این آزادی نسبی نتیجه مبارزات آزادی‌خواهانه آنان است که بسیار محکم ایستاده‌اند، قدمی از خواسته‌هایشان عقب ننشسته‌اند، رژیم از هر حرکتشان حساب می‌بَرَد و باید الگویی برای دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها باشند. اما پشت این برخورد دو گانه رژیم چه سیاستی دنبال می شود؟
دانشگاه تهران همیشه مهد آزاداندیشی و آزادی‌خواهی بوده و سردمدار بسیاری از مبارزات جنبش دانشجویی. جریانات اصلاح‌طلبی چون دفتر تحکیم وحدت رشد و انشعاب و... خود را در این دانشگاه سپری کردند، دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب چپ و دانشجویان مستقل اینجا شکل گرفتند، حوادث کوی دانشگاه در هجده تیر ٨٧ و ده سال بعد در اتفاقات جنبش ٨٨، از این دانشگاه نشئت گرفته است، بنابراین رژیم را به فراست انداخته که با این دانشجویان، سیاست دیگری را در پیش گیرد؛ یعنی آنها را به حال خود رها کند تا هر چه می‌خواهند بپوشند و دختران و پسران دانشجو آزادانه با هم مراوده داشته باشند و هیچ مانعی هم بر سر راهشان نباشد – چیزی که حق طبیعی همه جوانان کشور است - تا به دنبال حق‌خواهی نباشند، تا در اوج معضلات اجتماعی و سیاسی و جان گرفتن جنبش‌های مردمی، دانشجویان مشغول به خود بوده، پتانسیل مبارزاتی خود را از دست بدهند و کاری به کار سیاست نداشته باشند.
اما این سیاست محکوم به شکست است زیرا جنبش دانشجویی در سراسر جهان و به ویژه در ایران به دلیل اختناق شدید، یکی از پیشروترین و آگاه‌ترین جنبش‌ها بوده و در مبارزات اجتماعی و سیاسی در کنار جنبش زنان، کارگران، معلمان و پرستاران ایستاده است.
                                                                           از تریبونی برای زنان چپ/ آبان ٩٤