چرخه قدرت در مطبوعات در حال کما! - محمد شوری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۷ آبان ۱٣۹۴ -
٨ نوامبر ۲۰۱۵
زمانی موسوی خوئینی ها (مدیرمسئول روزنامه سلام) گفته بود:
«...و بعدها چهره هایی که به عنوان نماینده وارد مجلس شدند و معلوم شد که سفارت آمریکا برای این ها بودجه گذاشته بوده که اینها روزنامه درایران با بودجه آمریکا چاپ کنند و در تمام ایران میان مردم پخش کنند...». (نقل از روزنامه اطلاعات ۱۲ آبان ۱٣۶۲)
بعدها که چرخه قدرت کمی به سمت خودش و نیروهای اصلاح طلب چرخید، مخالفین نیروهای اصلاح طلب، همین سنخ سخن گفتن و همین برچسب را به آنها گفتند و چسباندند! و بر همین اساس تعدادی از مطبوعات تعطیل شد.
همین سنخ سخن نیز آقای حسن روحانی در دوره ای که دبیر شورای امنیت بود گفته است و از بخشی از روزنامه نگاران (که هنوز در هیچ محکمه ای محاکمه نشده بودند) به عنوان قلم بدستان خودفروخته یاد می کند:
«..و از طرفی قلم بدستان خودفروخته نیز در جبهه داخلی بحث عدم وجود آزادی و دمکراسی را مطرح می کنند که این افراد یا مزدوران آمریکا هستند یا افراد نادانی که ناخواسته در خط آمریکا حرکت می کنند». (نقل از روزنامه کیهان ۱۴ آبان ۱٣۷۰)
و الان که در مقام ریاست جمهوری قرار گرفته و در جنگ قدرتی که (آنهم بدلیل نزدیک بودن ریق رحمت خامنه ای) بین دو جناح همیشگی قدرت در حال جریان است، (جنگ قدرتی که نه برای منافع ملی و صرفا بخاطر حفظ قدرت)، می آید و در ۲۱ مین نمایشگاه مطبوعات (آنهم بدلیل بازداشت نیروهای هوادار) می گوید:
«بدترین جوانمرگی، جوانمرگی مطبوعات و رسانه است. اینکه رسانهای هنوز متولد نشده و بال و پرنگشوده و خود را به خوبی معرفی نکرده به دلایل واهی دچار تاخت و تاز دیگران قرار میگیرد. من قبلا هم گفتهام کلمه تعطیل و توقیف باید آخرین کلمات در یک رسانه باشد. ما همانطور که نیازمند نهاد رسانه هستیم، نیازمند نظام مطبوعات شفاف، روشن، با قوانین و مقررات روشن هم هستیم. اگر قانون روشن باشد هر روز جمعی با بدست آوردن یک کلمه و یک جمله نمیتوانند با آزادی مطبوعات بازی کنند. قانون و مقررات و تنبیه و تشویق مطبوعات باید شفاف و روشن باشد. در همه جای دنیا آخرین قانون جزا و شدیدترین آن اعدام است آن هم کشورهایی که دارای مجازات اعدام هستند. اولین مجازات اعدام نیست اولین مجازات جریمه و توقیف کوتاه مدت است. یک رسانه اگر بر فرض تخلف کرده و نهاد رسانه گفته است که او متخلف است نه نهادی دیگر، که در این زمینه وزارت ارشاد داریم، هیأت نظارت و قوه قضاییه داریم. آن پایگاههایی که میتوانند سخن بگویند و قضاوت کنند راجع به نشریه که آیا از خود یا بیگانه سخن میگوید به نفع کشور حرف میزند یا به نفع بیگانه، یک معیاری دارد هر مأمور امنیتی که نمیتواند معیاری برای مطبوعات و نشریات باشد. مگر قابل تحمل است که در کشوری برخی از رسانهها برای همیشه از تنبیه و توقیف و تعطیل و تهدید مصون باشند و یک حاشیه امن امنیتی دائمی برای آنها مقرر شده باشد که نه تنها هر چه میخواهند بگویند بلکه گاهی هم به عنوان پلیس مخفی عمل کنند شما از برخی نشریات می فهمید چه کسی دستگیر می شود و کجا تعطیل می شود و آبروی چه کسانی باید برود، بعد هم عدهای ادعای انقلابی گری دارند. نشریه و رسانه برای آگاهی مردم است».
روزنامه سلام بدلیل چاپ نامه محرمانه سعید امامی در مورد مطبوعات به مجلس تعطیل شد!
هرچند مجلس علنا (چون نمی تواند و باید وانمود کند که مطبوعات از آزادی برخوردار است) اما نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در این سالها با تربیت نوچه و سمپات های خود و وارد کردن آنها به این عرصه، مطبوعات و نشریات را در سیطره خود دارند. برخی به عنوان اصلاح طلب در نشریات اصلاح طلب قد کشیدند و برخی در نیروهای جهت مخالف.
به غیر از ایام نخست انقلاب که مطبوعات آزاد بود، ولی بدلیل عدم ظرفیت حاکمیت (و نیز بلبشو و آنارشیسم طبیعی دو سال اول انقلاب) همه آنها فله ای تعطیل شد، هرچه زمان گذشت مطبوعات نحیف و نحیف تر شد. و این بیماری آنچنان رشد کرد که اکنون در کما قرار دارد. دلیل این کما هم این است که طبیب و پرستار و خدمه آن افرادی ثابت هستند که همیشه در هر شرایط حضور دارند. در هر شرایط می توانند در مطبوعات بنویسند، و فقط مصاحبه و گفت وگو با آنهابشود، و همیطنور سردبیر و مدیر مسئول مادام العمر باقی بمانند!! آنهم فقط بدلیل رانتی که پشت سرشان هست!
دفاع آنها از مطبوعات و روزنامه نگارانی ست که فقط در دایره خودشان باشند و زیر علم آنها سینه بزنند و اگر کسی خواست مستقل و بی طرف باشد و حرفی هم برای گفتن داشته باشد و فرصتی برای بیان پیدا کند، بلایی سرش می آورند که برای نان شبش محتاج شود و همینطور بلایای دیگر...
و آنهایی هم که بخواهند در این وانفسا کاری کارستان کنند، یا اندکند و یا باید با هنر قلم شان از میان ۱۰۰ سطر نوشته، یک سطر حرف حسابی را جا بیاندازند شاید به مصداق العاقل یکفیه الاشاره کسی بفهمد...
خمینی زمانی خطاب به خامنه ای گفت:
نباید ماها گمان کنیم که هر چه می گوئیم و می کنیم کسی را حق اشکال نیست. اشکال بلکه تخطئه یک هدیه الهی است» (صحیفه نور ج ۲۰ ص ۷۰).
و خامنه ای زمانی گفته بود:
«شاه گناهش همین بود که می گفت آنچه من می گویم. نه آنچه ملت می خواهد. امروز هر کس این منش را تکرار کند،کاری مطرود و محکوم را انجام داده است». (روزنامه کیهان، ٣۰ اسفند ۱٣۵۷)
و حال بعد از ٣۶ سال، آقایانی که در وعظ و خطابه دائم می گفتند:
مهم ترین ویژگی امر به معروف «نصیحه الائمه المسلمین» است، و «افضل الجهاد کلمه الحق عندالسلطان الجائر» است، کو کجا رفت؟ آیا جز تملق و ریا و پاچه خواری چیزی هست؟ آیا مطبوعات و روزنامه نگاران می توانند به صراحت از آقای خامنه ای نام ببرند و انتقاد کنند!؟
محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار) ۱۷ آبان ۱٣۹۴
|