در آستانه ِ چهل و پنجمین سالگرد ِ ازدواج


داریوش لعل ریاحی


• نمی سوزاندم دیگر مرا آن عشق ِ سوزانت
به رویا ها نمی راند مرا برگشته مژگانت

فقط یاد آیدم گاهی که هستی مونس ِ جانم
نه آن عاشق که می گفتم ، خسی هستم به دامانت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱٨ آبان ۱٣۹۴ -  ۹ نوامبر ۲۰۱۵


 
نمی سوزاندم دیگر مرا آن عشق ِ سوزانت
به رویا ها نمی راند مرا برگشته مژگانت

فقط یاد آیدم گاهی که هستی مونس ِ جانم
نه آن عاشق که می گفتم ، خسی هستم به دامانت

محبت جای ِ عشق آمد ، کمان از تیر خالی شد
منم اینجا تویی اینجا ، شراری نیست در جانت

فضایی تازه می سازی که از رخوت برون آیم
شرار ِ آتشی کو تا ، به کوبم پا به فرمانت

مرا گرمای ِ آغوشت ، به شوری وا نمی دارد
ببخشا گر نمی سایم دگر دستی به پستانت

نشستی روبرویم تا بگویی از دویدن ها
هزاران برگ می چیدم من از پاییزِ چشمانت

من اینجا دلخوشم با خود ، نَبر هرجا که می خواهی
چه بی معنی است آزادی ، چه دلچسب است زندانت

بیا ، این زندگی با خود ، هزاران پیچ و خم دارد
مرا ، شو حلقه بر گردن که هستم جفت ِ همسانت

داریوش لعل ریاحی
۱۵ آبان ۱٣۹۴
Dlr۱۲۶۶@hotmail.com