آنچه داعش می خواهد و آنچه ما باید بخواهیم - سهراب مبشری

نظرات دیگران
  
    از : البرز

عنوان : ایکاش همه ی "ما" میتوانستیم هدف از بحثهامان را...
اگر حرفم را باور ندارید، شما هم می توانید، این تاکنون ۲۵ نظری را که پای این نوشته درج شده اند را، یکبار دیگر بخوانید:

- یکایک و همه ی ۲۵ نظردهنده ی پای این نوشتار در مخالفت با ج.ا. می نویسند
- هیچیک از این ۲۵ نظر دهنده موقع نقدِ نظر دیگری، بخود زحمتِ اشاره به مورد و یا مواردِ اشتراک را نمی دهد.
- تنها یک فرد از میانِ ۲۵ نفر با نوشتن؛ «...من نظرهای اینجا را که خواندم متوجه شدم...» نشان می دهد، تمام دیگر نظرات را خوانده است.

البت لازم به توضیح است، که چسباندن نان(نظر) خود به تنور(بحث) را، نه تنها جرم نمیدانم، بل وظیفه ی هر صاحب نظری ارزیابی می کنم. اما ایکاش همه ی "ما" میتوانستیم هدف از بحثهامان را، رسیدن به راه و برنامه مشترک قرار دهیم. و نه لزوماً پیروزی یک سیاست، دین، روش و نظر بر تمامی دیگر نظرات.
۷۱۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹۴       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : پاسخ به
بنده پاسخ داده ام و منتظرم که در این جا درج شود . عجله نکنید.
در ضمن فقط در باره افغانستان و سال ۵۶ حرف زدم نه چیزهائی که شما نوشتید.
۷۱۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سخنی با گلوگاه داران
نمی دانم!؟ آن سه نظر ارسالی که در رایطه با آورده های جناب مبشری بوده، بخاطر کوتاه یا بلندیشان انتشار نیافت یا چیز دیگری!؟ اما هرچه بوده گذشته !. اگر انتشار می یافتند شاید جلوی جنگ و مرافعه جوانان سابق یا اسبق که مسائل مطروحه آنان نشان از اینست : که آنان هنوز در همان مسائل سابق و فسیلیند، گرفته می شد!.
۷۱۱۶٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹۴       

    از : فرید ثابتی فرزند صابر

عنوان : به آقای الهیار
شما فرافکنی می کنید. اینکه سولات تحت چه نامی مطرح شوند زیاد مهم نیست شما جواب دهید. برای کمک به شما این سوالات را به نیابت سایر کاربران دوباره کپی پیس می کنم:
اگر استعمار محبوب شما افغانستان و لیبی و مصر و ... را به غارت نبرده بود و حقوق انسانی و ملی مردم آن کشورها را بمدت طولانی لگدمال نکرده بود، اصلا نیروهای آزادیخواه حال ملی یا کمونیست به فکر کودتا بعنوان ابزاری برای رهایی از یوغ بردگی و سلطه می افتادند؟
سوال دیگر اینکه شکل گیری مجاهدین افغان حادثه ای خودبخودی بود یا اینکه آنان نیز همانند ورژن امروزینشان در عراق و سوریه (داعش) فرزند مشترک امپریالیسم و ارتجاع منظقه بودند؟
۷۱۱۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴       

    از : جعفر رستمخانی

عنوان : فرار به جلو
رفیق خیلی انترناسیونالیست عزیز، شما مرا به چیزی متهم میکنید که اصلا بر زبان نیاورده ام. لطفا اولین کامنت مرا دگربار از نظر بگذرانید. کی و کجا من به شما تهمت جاسوسی زده ام. این شمائید که با این فرار به جلوتان بحث را از مسیر اصلی و منطقی اش خارج میکنید. دلیل این همه شهید نماییتان از چیست ؟ من غیر از اینکه این نحوه برخورد شمارا یه نوع شارلاتانیسم سیاسی بنامم ؛ کاری دیگری از دستم ساخته نیست. اتفاقا می بینم که این شگرد شما پر بدک هم نبوده واز بین کسانی که اصل مقاله سهراب مبشری را نخوانده و فقط به خواندن کامنت ها بسنده کرده اند ؛ کلی یار گیری کرده ای.
این آخرین کامنت من بشما خواهد بود و آنرا با این تک مصرع به پایان میبرم : ما را به خیر تو امید نیست؛ شر مرسان.
۷۱۱۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴       

    از : مازیار فاطمی

عنوان : هیاهو و هوچی بازی
با معذرت از دوستان. من نظرهای اینجا را که خواندم متوجه شدم که هدف بعضی از دوستان فقط خودنمایی و هوچی بازیست. این آقای الهیاری یک چیز می نویسد و دیگه پی آن رو نمیگیره. آخه هموطن شما صدسال هم تو اخبار روز بنویس، یا مثل یکی دیگه در همین صفحه سی بار هم به اعدام غیابی محکوم شده باش لااقل پاسخگوی حرفی که خودت می نویسی باش. نمیشه که یک مشت ادعاهایی کرد که مرغ پخته رو لای پلو خنده بندازه و بعد که یکی صداش دراومد بگی تو بیسوادی، سینه زن رژیمی و از این قبیل حرف ها...
۷۱۱۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴       

    از : اتفاقا یک انترناسیونالیست

عنوان : هدف انحراف از موضوع بحث است؟
جناب رستمخانی از اینکه شما نیز مانند خیل عظیمی از روشن فکران مقیم خارج از حکم غیابی اعدام رهایی یافته و زنده مانده اید خوشحالم.
البته کارهای فرهنگی شما را من نمی شناسم، ولی اگر آنچه اینجا ارائه کرده اید نمونه آن باشد، پس باید اعتراف کنم من معنای فرهنگ را درک نکرده ام!
من شما را تواب چپ نام ندادم، و اگر کسی چنین کرده باید خود وی پاسخ گو باشد. اما چپ های تواب هستند. کسانی هستند که خود را چپ می نامند اما در عمل منکر وجود امپریالیسم هستند. زیر علم ایدئولوژی سرمایه داری برای "ایدئولوژی زدایی" سینه و زنجیر و گاه قمه می زنند، نئولیبرالیسم را می پرستند و آنطور که امروز می بینیم حتی با ارتجاع سعودی-عثمانی (مستقیم یا غیر مستقیم) اعلام همبستگی می کنند و حاضرند در صورت حمله به ایران برای ارتش های کشورهای غربی فرش پهن کنند و پوتین های سربازانشان را واکس بزنند. این دسته را بجز چپ های تواب چیز دیگری نمی توان نامید. ادعای براندازی به تنهایی نشان چپ بودن نیست.
اما سوالی که برای من مطرح می شود اینکه شما و امثال شما با ورود به هر گفتگویی با ارتکاب به شیوه انگ زنی و جاسوس یابی بحث را از موضوع اصلی آن منحرف می کنید که بسیار تاسف برانگیز است. همه کسانی که در بحث شرکت می کنند و یا آن را دنبال می کنند اینقدر شعور دارند که سره را از ناسره تشخیص داده و نتیجه گیری دلخواه خود را از بحث بکنند. لطفا اجازه دهید (نه تنها در این بحث بلکه همه جا) بحث ها سیری منطقی و همراه با احترام متقابل داشته باشند.
چنین باد!
۷۱۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : کسی "بااجازه جمع" فحاشی نمی کند.
"با اجازه جمع" بهتر است قبل از هتاکی و اهانت، خواندن و نوشتن فارسی یاد بگیری که مقدم بر هر چیز است.
نگارنده معتقد است که:
ـ "جنابعالی " خواندن فارسی بلد نیستی و کامنت اول بنده را اصلا درک نکردی.
ـ "جناب" نوشتن هم بلد نیستی و مثل اسلاف خود فقط فحش نویسی یاد گرفته ای.
ـ بخاطر هر چیز که "می پرستی" اخبار روز را محل عقده گشائی نکن. چرا در سایت های خودتان از این خیر ها نیست ؟ نه کامنتی ، نه بحثی ، نه مقاله ای !
نگارنده از اول فعالیت اخبار روز کاربر بوده ام و حاضر نیستم یکبار از کلماتی که "جنابعالی" نوشتی استفاده کنم. تو انقلابی من "تواب" با این روش نه می توانی "انقلاب " کنی و نه "رای " بیاوری. اقلا قواعد مستعار نویسی را رعایت کن تا خواننده بتواند در طول زمان به شخصیت فکریت اعتماد کند . مثل البرز، پیروز و ده ها نفر دیگر که پای حرف خود ایستاده اند و بحث می کنند نه "جنابعالی " که حرف ها یت مثل تیر در تاریکست.
فارسی را خراب نکن !
۷۱۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : به شاکری
عزیزم

۱.دموکراسی مقصر این اوضاع نیست گر‌ چه غربی است.

۲.فکر تحول گرائی سالیان در ایران و منطقه موجود است ،ولی‌ سوال اینست ،که کی‌ و چگونه به ثمر می‌رسد با صبر کردن و هزینه بیهوده دادن به نتیجه نخواهد رسید.

۳.اپوزیسیون همیشه به آنچه شما می‌نامید "عراق .افغانستان ..سوریه"پرداخته است.

۴.راه حل منطقه گسترش اسلام نیست! بلکه دمکراسی و صلح است که متاستفانه غربی ونا اسلامی است.
۷۱۱۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴       

    از : جعفر رستمخانی

عنوان : در پاسخ جناب اتفاقا انترناسیونالیست
جناب خیلی ممنون که مرا در ردیف جاسوسان رژیم هم جای دادید. محض اطلاع در سال ۵۹ شمسی همین آقایونی که علم و کتلشان رابدست گرفته و در رثای آنها قلم فرسایی میفرمایید همین اتهام را بر من وارد کرده و به جرم محاربه با خدا و فعالیت مسلحانه علیه نمایندگان خدا مرا غیابا به اعدام محکوم و از کار فرهنگی اخراج نمودند.
در ضمن صفت چپ تواب هم بمن نمیخورد و من هنوز هم در سنگر چپ برانداز رژیم جهل و جنایت اسلامی به مبارزه ادامه داده و به استحاله رژیم و جناحهای رنگارنگش اعتقادی نداشته و نخواهم داشت.
بدبختی چپ ما و شمای بزعم خودتان انترناسیونالیست این است ، که ما یک چپ بشدت مذهبی هستیم. همین چپ هنوز هم ( حتی در اروپا ) در ماه محرم سیاه بر تن میکند، در پستوی نهان خانه و دور از چشم اغیار بر سینه میکوبد. هنوز هم بزرگترین و بهترین مهمانی هایش را بعمد به روز عید غدیر میاندازد و....بقیه در کامنت بعدی
۷۱۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۴       

    از : زویا شاکری

عنوان : داعش دست پرورده اروپا و آمریکا
از این اتفاقی که افتاد ناراحت شدم اما این چند روز خیلی ناراحتر بودم از این که چند سال کشور سوریه و عراق را این دمکراسی خواه ها به ویرانی کشاندند شماها ساکت بودید همین چند روز پیش ۲۲۴ انسان تو هوا نابود کردند ساکت بودید تو لبنان مردم کشتند ساکت بودید تو فلسطین چرا خون این اروپایی ها اینقدر با ارزش است یمن بیچاره هرروز بمباران مکند دوست همین دمکراسی خواه ها .... چرا کشورهای خاورمیانه باید بازیچه اروپایی ها وآمریکا باشد چرا آنها هر حکومتی که می خواهند باید قالب کنند شماهای که آنجا هستید به آنها بگویید دست از سر ما بردارند ماها خودمان باید تغییر احساس کنیم البته آنها برای نجات ما نیستند فقط می خواهند کشورهای ما را نابود و نا امن وغارت کنند
۷۱۱٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۴       

    از : با اجازه جمع

عنوان : تحریف تاریخ برای جلب رضای "خدایان جنگ"
آقای الهیاری من به بحثی که با آقای خسرو گ دارید وارد نمی شوم.
اما شما به بهانه پیام ایشان آنچنان به تحریف تاریخ دست زده اید که چنین کاری تنها از هارترین و بی شرم ترین جناح های امپریالیسم از نوع دیک چینی و ... انتظار می رود و عرق شرم را بر پیشانی هر خواننده صادقی می نشاند.
اگر استعمار محبوب شما افغانستان و لیبی و مصر و ... را به غارت نبرده بود و حقوق انسانی و ملی مردم آن کشورها را بمدت طولانی لگدمال نکرده بود، اصلا نیروهای آزادیخواه حال ملی یا کمونیست به فکر کودتا بعنوان ابزاری برای رهایی از یوغ بردگی و سلطه می افتادند؟
سوال دیگر اینکه شکل گیری مجاهدین افغان حادثه ای خودبخودی بود یا اینکه آنان نیز همانند ورژن امروزینشان در عراق و سوریه (داعش) فرزند مشترک امپریالیسم و ارتجاع منظقه بودند؟
این سوالی که شما مطرح کردید را اتفاقا نیروهای بشدت راست اروپا نیز مطرح می کنند! اینکه چرا پناهجویان به اروپای غربی می آیند؟ پاسخ روشن است: مردم کشورهای فقر زده به برکت عصر ارتباطات (بر خلاف امثال شما) بر این امر واقفند که سرمایه های بغارت رفته کشورهاشان کجا انباشته شده اند و در نتیجه به آن کشورها می روند. برای همین زندگی در آلمان، انگلستان و اطریش را به ماندن در یونان به فقر کشانده شده، ایتالیا، پرتقال، بوسنی جنگ زده ترجیح می دهند.
۷۱۱۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۴       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : آیا هرکس مثل
خسرو گ
چرا از ادبیات ورشکسته و قدیمی استفاده می کنی ؟ خواهشمند ست آبرو داری کنید.
آیا شما می توانید بگوئید با تمام معایب که از امپریالیسم می شناسیم چرا مردم به اروپا و غرب پناه میاوردند؟
چرا آلمان ، اطریش ، سوئد و نروژ و.و .و را به سایر کشور ها ترجیح می دهند؟

متاسفانه شما حاضر نیستید داخل "تونل زمان " شوید و بروید به سال ۱۳۵۶
که در افغانستان کودتای نطامی "مارکسیستی " صورت گرفت ... آغازی بود بر
یک فصل سیاه از تاریخ بشری و امپریالیزم با اشتها دست بدامان بنیادگرایان اسلامی
مجاهدین افغانستان و خمینی شد که "خطر کمونیسم" را بر طرف کند.
محصول ۴۰ سال فعالیت بینادگرائی اسلامی و فروپاشی "سوسیالیزم واقعا موجود" را در ایران ، ترکیه ،مصر ، پاکستان، افغانستان ،عراق ، سوریه ، لیبی ، لبنان ، فلسطین، اردن،یمن ، بحرین و.و.می بینیم.
در این کامنت مرور بر تمام ناشی بازی های "چپ " مورد قبول جنابعالی که در "تونل زمان" می توان دید میسر نیست.
"چپی" که از سالها قبل از ۱۳۵۶ یعنی ۱۹۶۰ و ۱۹۶۹ ( ۱۳۳۹ و ۱۳۴۷ فکر میکرد
گذار از سرمایه داری به سوسیالیزم با موفقیت انجام شده و حتی برگشت ناپدیر است."

خب این دوستان "چپ" که شکست "سوسیالیزم واقعا موجود " را به حساب "خیانت" این یا آن مقام حزب کمونیست شوروی می گذارند.
حالا چرا اصرار دارند که هر کس مثل آنها فکر نمی کند را "تواب " بنامند؟

این که بحث نشد کمی منطقی باشید.
۷۱۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۴       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : : سوال این است.
آیا ایران در پشت پرده با داعش و یا بخشی از با آن در ارتباط برادرانه است? .در هر حال در مورد عملیات داعش میخ و نعلی سخن میگوید و آنرا" بیداری اسلامی" می‌‌نامند!!

۱. داعش در سوریه زیر نظر مشاوران ایرانی متولد شده است!.

۲.مبارزه دولت سوریه و سپاه قدس علیه داعش کمرنگ است ولی علیه ارتش آزاد پر رنگ!

۳.داعش عمدتا در سوریه به سمت کردستان لشگر کشی می‌کند و علیه اقلیتها و ارتش آزاد می‌جنگد ،که بعضی‌ وقتها هم از طرف نیروهای اسد حمایت شده اند!

۴.برای نظامی کردن کشور قبل از انتخابات هر واقعه‌ای به نفع حکومت اسلامی "ولایی"

واجب است!
۷۱۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۴       

    از : آشنا ...

عنوان : .قتل عام مردم پاریس...
...قتل عام مردم پاریس دستآویز مناسب و "به موقعی" است تا امپریالیسم فرانسه در این دوران بحرانی، با ایجاد حکومت نظامی و تشدید قانونهای سرکوبِ مردم نخست بکوشد بر بحرانها داخلی خویش و تقویت بورژوازی حاکم امپریالیستی دست زده و خود را برای روز قطعی جدال آماده کند. تروریسم خارجی بهانه ای برای تقویت تروریسم داخلی شده است. در پرتو این دسیسه دانسته و یا از خدا خواسته، اولاند، نماینده امپریالیسم فرانسه به دنیا مانند آقای "جرج بوش" در۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اعلان جنگ داده است و منظور وی از این اعلان جنگ باز بودن دستش در تجاوز مستقیم به سوریه است تا در پای میز مذاکرات برای تعیین سرنوشت سوریه با دست پرتر بتواند ادعای سهم بیشتری کند. امپریالیستهای غرب به یاری ترکیه قصد دارند چهره واقعی خویش را به عنوان "اپوزیسیون سوریه" نشان دهند و با "آزاد سازی" شمال سوریه در همرزی با ترکیه بخش "سوریه آزاد" خلق کنند که یگ پای مذاکره با حکومت قانونی سوریه است. آقای اولاند می خواهد در این تعزیه عمومی که با تقلید از "جرج بوش" و "چنئی" و "رامزفلد" و "تونی بلر" به راه انداخته، پشتیبانی سایر امپریالیستها برای رهبری خود در امر سوریه را به دست آورد و آنها را تحت فشار روانی و افکار عمومی قرار دهد. امپریالیسم فرانسه سوریه و لبنان را منطقه نفوذ خود می داند و حاضر نیست به راحتی از آن دست بشوید. دولت ترکیه در این امر در کنار فرانسه قرار دارد و می خواهد دسته گلی را که خود به آب داده است و منجر به پیدایش میلیونها پناهنده در منطقه شده است به گردن بشار اسد گذارده نقشه تجزیه سوریه را برای منافع عثمانی بزرگ به انجام برساند. ترکیه هرگز با آرامش در عراق و سوریه که آنرا محور راهبردی ارتباطی ایران به دریای مدیترانه می داند و ترکیه را از منافع عظیم عبور به شرق آسیا محروم می کند دست بردارد...
۷۱۱۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۴       

    از : بشیر حسن زاده

عنوان : صلح با چه کسانی؟
تا انجا که یادم میاید بزرگان سیاست درجبهه مخالف حکومت طی سی سال گذشته بجز روخوانی و کپی برداری از اخبار روزمره چیزی برای این ملت نگونبخت به ارمغان نیاورده اند ......دیگر گذشته دلسوزیهای بیجا به جنایتکاران و تفسیر اعمال ننگین انان ونظاره گرجنایتهای انان بودن .........ازسالها پیش از این مردم ایران درخیا با نها بدنبال صلح ابدی و راهکار میباشند شما نیز بهتر است بدنبال راهکاری برای نجات این مردم وصلح واقعی برای مردم خود باشید نه برای داعش نه برای غرب
۷۱۱۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴       

    از : اتفاقا یک انترناسیونالیست

عنوان : تحمل نظر مخالف و قدرت استدلال جناب ارجمند
جناب ارجمند با این متانت و سطح بالای استدلال و علم و دانشی که از سر و کول واژه ها بالا می زنند، بنده را آچمز کرد. شیوه رفتار ایشان یادآور آن لطیفه است که گویا:
"در پی یک تصادف اتومبیل، راننده ای لات از یکی از ماشین ها بیرون جهیده و هرچه بد وبیراه بلد بوده را نثار دیگر راننده کرده و هیچ یک از اعضای خانواده وی را از حرف های رکیک خود بی بهره نگذاشت. آن راننده که از این همه دریدگی و خشونت بیمارگونه و جنسی هاج و واج مانده بود، زمانی که فرصت صحبت برایش فراهم شد رو به راننده لات کرد پرسید: بابا ما یک تصادف کردیم، تو چرا اینقدر تحریک (جنسی) شدی!"
حالا اینجا هم پرتال تبادل نظر است و نه مرکز جاسوس گیری و افشاگری بزعم برخی کاربران از نوع جناب ارجمند و رستمخانی.
تنها جهت اطلاع می گویم که جاسوسان حکومت اتفاقا برای جا باز کردن صدای فحاشی اشان به حکومت از همه بلندتر است.
۷۱۱۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴       

    از : علی امیری

عنوان : توصیه
توصیه میکنم نوشته زیر را که یک ایرانی در فیس بوک گذاشته شده و ما ایرانیها نیز به آن مبتلا هستیم خوانده شود و ئر باره مواضعی که ما در ارتباط با وقایع منطقه ای و جهانی میگیریم و یا سکوت میکنیم ضادقانه قضاون کنیم !!
"تقیه فرهنگی خاورمیانه ای
دوست داشته باشیم یا از نگاه "غربی ها" تصویر (stereotypes) خاورمیانه با جهل و عقب افتادگی و تروریسم گره خورده.
بخش بزرگی از مردم خاورمیانه وقتی از تغییر این تصویر یا پیش داوری ناتوانند به ناچار آن را به عنوان امری منطقی پذیرفته خود نیز همراه آن می شوند و سعی می کنند در طبقه بندی "ما" (غربی ها، متمدن ها، آزادها) و "آن ها" (خاورمیانه ای ها، عقب افتاده ها، تروریست ها) خود را از "آن ها" دور به "ما" نزدیک کنند.
اینجاست که همدردی با کشته شدگان فاجعه منا یا سربریدن کودکان در افغانستان یا بمب گذاری لبنان که مظاهر تعلق به "آن ها"ست، در خفا صورت می گیرد اما "شارلی بودن" و "دعا برای پاریس" آن ها را جزو "ما" می کند و می توان با صدای بلند اعلامش کرد.
در این بین شبکه های اجتماعی نه تنها رسانه های جهت دار و غالب را به چالش نمی کشد بلکه با آن همسو شده بر این واقعیت تاکید می ند که جان "ما" از جان "آن ها" با ارزش تر است حتا از دید "آن ها""
۷۱۱۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴       

    از : حمید ارجمند

عنوان : کامنتهائی شبیح ولایتمداران سایبری
در هیاهوی حوادث شومی که هر روز با شتابی بیش از روز پیش در حرکت میباشد جهانیان و خصوصا ما ایرانیها طبق فرهنگ انشالله گربه است ! خود را به تجاهل زده و زیر سبیلی نقش و دست پنهان نظام ولایت وقیح در بوجود آمدن منطقه ای مملو از خون و انفجار را منکر میشویم ! البته با انگیزه های متفاوت و در بسیاری منافع شخصی ! بسیار ساده لوحانه میباشد که اهداف نظام حاکم بر ایران را با اهداف نظام پیشین در ایران خصوصا سیاست منطقه ای را یکی دانست ،خدعه ، نفاق ، جنایت ، و تقیه چهار ستوم نگهدارنده رژیم شیعه در ایران میباشد که تا به امروز بسیار دقیق به آن عمل شده و میشود . هر روز با انبوهی اظهار نظرهای متناقص از سوی پایوران جمهوری دورغ زیر نام تندرو و کند رو مواجهه هستیم و همین تناقض گوئیها بهانه ای برای مماشات دول استعماری و تحمل سنگ پرانیها و خرابکاریها و جنایات آخوندها در جهان و خاور میانه گردیده ، عده ای از ایرانیان به دلائل مختلف و یا تاریخی به خیال خویش مخالف شدید عربستان و ترکیه میباشند غافل از اینکه با هزاران دلیل و مدرک میتوان نقش کثیف و گسترش جنگ فرقه ای و مذهبی بدست آخوندهای حاکم بر ایران را روی دایره ریخته و اگر ریگی به کفش نداشته باشیم آنگاه در میبابیم که ریشه تمامی این جنگها و آشوب و نا امنی در تهران میباشد ! مشکلات منطقه خاور میانه و کلا جهان امروز به حدی رسیده که هیچ پایان خوشی برای آن و برای هیچ کشوری در جهان وجود ندارد و خارج از کنترل اوصولا دولتها ی ملی میباشد . لشگر بیکاران جهان نه فقط ملیونی که بلکه در واقعیت میلیاردی شده و هیچ قدرتی و دولتی در جهان توان پاسخگوئی به حد اقل خواسته های آنهارا ندارند ، از پاکستان تا سوریه در واقعیت صدها ملیون نفر خود را بی آینده میبینند و همین امر زمینه ای مناسب برای پرا کندن تخم نفرت به بهانه های مذهبی توسط امثال خامنه ای ایها را بوجود میاورد تا از این لنجزار متعفن با تقیه و خدعه قدرت جهنمی و سلطه شوم و ویرانگرش را بر سر ایرانیان بگستراند ، طبیعی است دول استعماری هر کدام و بنا بر منافعشان در این بازی کثیف نقشی در خور خویش متقبل گردند . پراکندن شایعه خطر حمله داعش یا تروریستها به ایران نیز بسیار قلابی و در واقع با نقشه خود نظام طرح ریزی گردیده تا در آینده اگر لازم شود با ایجاد چند انفجار در نقاطی از ایران بهانه ایجاد یک خفقان و سرکوب عمومی را بدست سپاه شیطانیشان به اجرا گذارند . نقشه ای که با یک تیر چندین هدف را قرار دهند . همان کاری که در انفجار بمب در حرم امام هشتمشان در مشهد و در دوره سعید امامی کردند ! و در آخر جمع کردن بساط خسته کننده انتخابات و....
۷۱۱۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴       

    از : اتفاقا یک انترناسیونالیست

عنوان : عملکرد عربستان تهاجمی است و نه واکنشی!
جناب آقای کمال حسینی با تشکر از این که در موضوع بحث مانده اید و همچون کاربر محترم آقای رستمخانی در مقام "معرفی" من به خود و سایرین برنیامدید.
عملکرد عربستان در بحرین و یمن را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا در واکنش به این سخناناست که عربستان یمن را عملا اشغال کرده و با استفاده از ارتش های مزدور افریقایی و کلمبیایی علیه مردم یمن و با بمباران آنها این کشور را به ورطه نابودی کشانده؟ آیا سخنان جعفری توجیه کننده جنایاتی در این حد می باشد؟ برای آشنایی بیشتر با اوضاع یمن مقاله اخیر مجله اشپیگل را به شما توصیه می کنم:
http://www.spiegel.de/politik/ausland/jemen-offensive-saudi-arabiens-krieg-mit-dem-scheckbuch-a-۱۰۶۲۲۷۳.html

بر گردیم به سوریه:
نقل و قول شما از فرمانده سپاه مربوط به چندی پیش یعنی اردیبهشت ماه امسال می باشد. این سخنان نمی تواند بهانه مداخله ائتلاف شومی باشد که از سال ۲۰۰۹ به مداخله در امور سوریه پرداختند.
توجه شما را به این نقل و قول رولاند دوما جلب می کنم که مربوط به سال ۲۰۱۱ است:
رولاند دوما وزیر اسبق امور خارجه فرانسه گفت: به خاطر دشمنی سوریه با اسرائیل، انگلستان دو سال پیش از آغاز بحران سوریه و از سال ۲۰۰۹، افراد مسلح را برای جنگ سوریه تجهیز می کرد.

به گزارش روز جمعه پایگاه خبری شبکه العالم، دوما که در در دوره ریاست جمهوری فرانسوا میتران وزیر امور خارجه فرانسه بود، در یک مناظره تلویزیونی تصریح کرد: دو سال پیش که در انگلستان بودم، با مسئولان که برخی از آنان از دوستان من هستند، دیدار داشتم و آنها اعتراف کردند که در صدد زمینه سازی جنگ در سوریه هستند و کشورشان افراد مسلح سوری را مجهز می کند و از من نیز خواستند تا با آنان مشارکت کنم، اما با مخالفت من روبرو شدند.

وی افزود: طرح حمله به سوریه ازمدت ها پیش از سال ۲۰۱۱ آماده و برنامه ریزی شده بود و هدف از آن نیز براندازی دولت سوریه بوده است، زیرا دولت سوریه دشمنی خود را با اسرائیل در منطقه اعلام کرده بود.

دوما گفت: نخست وزیر اسرائیل نیز از مدتها پیش گفته بود در صدد ایجاد تفاهم با کشورهای همسایه هستیم و کسانی که با ما توافق نکنند، به آنها حمله خواهیم کرد.

این مناظره تلویزیونی که در شبکه پارلمان فرانسه پخش شد، درباره جنگ سوریه و با مشارکت اکسیل بونیاتوسکی یکی از نمایندگان راستگرا و رئیس اسبق کمیته امور خارجی و رندا قسیس، رئیس ائتلاف دموکراتیک و سکولار سوریه و فردریک برک یکی از نویسندگان فرانسوی برگزارشد.
http://fa.alalam.ir/news/۱۴۸۴۲۳۱#sthash.qQ۲glIw۶.dpuf
۷۱۱۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴       

    از : خسرو گ

عنوان : چپهای تواب
این قلم ها نماینده ی چپهای تواب اند که دیگر کاری با امپریالیسم ندارند. معتقدند وجود امپریالیسم حرف مفتی است. به تبع آن با عوامل امپریالیسم اسراییل و کشورهای مرتجع عرب هم کاری ندارند. مخالفت شان با ج-ا نیز اینها را گیج کرده و نمی دانند با دخالت ایران که عملاً علیه تروریسم وارد کارزار شده ( به هر نیتی ) چه موصعی بگیرند، حال انکه درک این مساله بسیار آسان است. ایران و روسیه و حزب الله لبنان که بخش شیعه نشین این کشور را در دست دارد و نیز عراق نگران "تمامیت ارزصی" خود هستند و می دانند هدف های بعدی خودشانند. بحث دیکتاتور بودن دولت اسد نیست. مگر سایر کشورهای خاورمیانه دموکراتیک اند که اسد نیست. بحث دفاع از حق حاکمیت و استقلال ملی مطابق قوانین بین المللی است و اینکه مردم هر کشور باید سرنوشت خود را خودشان تعیین کنند. به اوباما و دیگران چه که می گویند اسد باید برود!
۷۱۱۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴       

    از : جمال

عنوان : اوضاع بدی ست
آیا به جنگ جهانی می انجامد آخر این توحش ها؟

http://www.donya-e-eqtesad.com/news/۹۶۲۹۱۴/
۷۱۱۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴       

    از : کاووسی

عنوان : همه راهها به....
پس از خواندن این مقاله به این نتیجه می رسیم که عامل اصلی وقایع سوریه تنها یکی است و آنهم رژیم جمهوری اسلامی ! در تمام مطلب هیچ اشاره ای به نقش آفرینان اصلی فجایع سوریه یعنی دولت های ترکیه، عربستان و قطر و همکاری تنگاتگ آنها با دولت های اسزائیل و آمریکا در این زمینه نمیشود . این را میگویند یک تحلیل عمیق و بی طرفانه !!
۷۱۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴       

    از : جعفر رستمخانی

عنوان : بطور اتفاقی
شما بطور اتفاقی انترناسیونالیست شده اید . یا خواب نما شده اید که انترناسیونالیست هستید.چرا که انترناسیونالیستها از جمهوری جهل ؛ جنایت و خرافه آنهم از نوع ایرانیش با این شدت و حدت دفاع نمیکنند . شما در بهترین حالت یک " ناسیونال سوسیالیست " ایرانی واز نوع مذهبی اش هستید.
۷۱۰٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۴       

    از : خسرو گ

عنوان : موافق با نطر "اتفاقاً یک انترناسیونالیست"
صمن موافقت با نطر دوست گرامی پیشین، باید پرسید آیا نگاه نویسنده به جز "صلح طلبی" ناشی از بی عملی است؟ تا مادامی که تروریسم وحشی مورد حمایت ارتجاع غربی و عربی در سوزیه ریشه کن نشده، صلح در آن کشور معنا ندارد. به اعتقاد من انچه در سوریه جریان دارد، جنگ داخلی نیست، بلکه جنگ بین دولت و نیروهای متجاوز صادراتی است که در صدد سرنگونی دولت اسدند. سرنوشت دولت اسد را فقط مردم سوریه و در یک انتخابات دموکراتیک تعیین باید تعیین کنند، البته پس از ریشه کنی نروریسم.
۷۱۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۴       

    از : م. ارشک

عنوان : پاسخ یک دستی برای بحران سوریه و نقش سپاه در آن وجود ندارد.
پاسخ یک دستی برای بحران سوریه و نقش سپاه در آن وجود ندارد. با تحول اوضاع در خاورمیانه و به ویژه پدید آمدن نیروی بربریت و توحشی به نام داعش، نقش سپاه و نیروهای نظامی ایران در سوریه تغییر پیدا کرده و از شعار کمرنگ شده و یا بیرنگ شده "آزادسازی قدس" عملا به مشارکت در کوبیدن آن چیزی درآمده که خود درواقع آغازگر آن بود، یعنی بنیادگرایی اسلامی. علاوه براین، ایران تنها قدرت خارجی در سوریه نیست و در وضعیت فعلی لازمست به کمک و با تعامل با قدرتهای درگیر دیگر راه حلی سیاسی برای بحران سوریه پیدا کرد.
از طرف دیگر، تلفات سپاه در سوریه ممکن است درسی ناخواسته برای نظام باشد که نهایتا از بلندپروازی های اسلامی سردمداران آن بکاهد. اگر وقتی بحران سوریه حل شود، خیلی چیزها در خاورمیانه ممکن است تغییر پیدا کرده باشد.
۷۱۰٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۴       

    از : کمال حسینی

عنوان : سهم ایران در ایجاد هرج و مرج در خاور میانه
آقای "اتفاقا یک انترناسیونالیست",
ایران در کشاندن عربستان به سوی سیاست رورارویی با ایران در منطقه نقش بسزایی دارد , وقتی فرد نادانی همچون فرمانده سپاه در عالم مستی از گسترش حلال شیعی و صدور انقلاب می گوید مگر غیر از این است که به طور غیر مستقیم رژیم پادشاهی و سنی عربستان را تهدید می کند ؟ نگاه ایدئو لوجیک ایران به رویدادهای منطقه یکی از ریشه های بحران منطقه است , این درست است که عربستان به دنبال روی کار آوردن یک رژیم دست نشانده در سوریه است تا از این طریق به عراق و ایران فشار بیاورد , این درست است که عربستان هنوز رژیم عراق را به رسمیت نمی شناسد ولی باید ببینیم چرا این کشوربه جایی رسیده است که علیرغم مشگلات داخلی و اقتصادی فراوانی که دارد میلیاردها دلار خرج می کند تا از نفوذ ایران جلوگیری کند , جواب این سوال را باید در همان نگاه فرقه ای ایران به منطقه و چرت و پرت گویی های امثال همان سردار نادان که بدبختانه فرماندهی سپاه را به عهده دارد جستجو کرد .
.
۷۱۰٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۴       

    از : اتفاقا یک انترناسیونالیست

عنوان : نقش ایران در سوریه مثبت است
ضمن اینکه با بخش اعظم یادداشت نویسنده محترم موافقم، از درک انگیزه ایشان از ارتباط دادن جنایت پاریس که تا حد قابل ملاحظه ای نتیجه سیاست های دولت آن کشور و متحدانش در منطقه است به سیاست ایران در قبال سوریه عاجز مانده ام.
هر کس که اندکی انصاف داشته باشد، باید بدین مسئله اذعان کند که ایران دارای منافعی استراتژیک در سوریه، لبنان و عراق می باشد. این منافع ربطی به حاکمیت وقت ندارد. شاه هم از شیعیان لبنان و عراق حمایت می کرد و با سوریه نیز روابط نسبتا خوبی داشت.
الویت اول در سوریه این چیست؟
۱- به کناری نشستن و نظاره گر اجرای سیاست های شوم ارتجاع آل سعود و عثمانی های شوینیست بودن؟
یا اینکه
۲- بیرون راندن مزدوران سعودی-عثمانی از سوریه، برگردندان آرامش و جستجوی راه حلی منطقی برای درازمدت در آن کشور بود؟
به نظر می رسد که گزینه دوم برای ایران و روسیه ارجهیت و الویت بالا برخوردار است.
حال نویسنده محترم مقاله نیز باید الویت "زمینی" خود را معرفی کند تا ببینیم راه سوم چیست؟ آیا از نظرات نیروهای چپ و کمونیست های سوریه مطلع است و در این شرایط در کنار آنهاست یا در جهت مخالف آنان موضع می گیرد؟
این که اپوزیسیون با همه مسائل روزمره داخلی و خارجی قهر کند و به بهانه حضور حاکمیت فقط در شیپور قهر و محکومیت هر اقدام و عمل آن بدمد، نباید بعنوان نوعی شانه از زیر مسئولیت خالی کردن تلقی شود؟
۷۱۰٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۴