دریغ


اسماعیل خویی


• چراغی نهادی تو در راهِ من
که شد روز خورشید وشب ماهِ من:

چراغی چنین هم نیفروخت، لیک،
دل تیره تر از دلِ چاهِ من. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٨ آبان ۱٣۹۴ -  ۱۹ نوامبر ۲۰۱۵


 چراغی نهادی تو در راهِ من
که شد روز خورشید وشب ماهِ من:
چراغی چنین هم نیفروخت، لیک،
دل تیره تر از دلِ چاهِ من.
فروغِ دل آگاهی ات ره نبرد
در آگاهی ی بس نیاگاهِ من.
همین تا که تنها نمانم به راه،
تو هم پانهادی به بیراهِ من.
گذشتی ز هنجارِ دلخواهِ خویش؛
و رفتار کردی به دلخواهِ من.
به فرجام ام از چَه رهاندی: چو خود
شدی کشته در ژرفه ی چاهِ من.
دریغ ام کنون سیل و توفان شود
در آمیزشِ اشک با آهِ من.
گنه بود نشناختن راهِ تو:
دریغ است اینک پَدافراهِ من.

سی ام تیرماه۱٣۹٣،
بیدرکجای لندن