رل ناتو و آمریکا در ترورها - بهنام چنگائی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٨ آذر ۱٣۹۴ -  ۲۹ نوامبر ۲۰۱۵


در جهان ناسازگار و نظامیزار ما معانی واژه ها بشکل تراژدیک برابر خدایان زور، قدرت و ثروت دیریست عاجز و وارونه شده اند. برای کشف مفاهیم بهره کشی و نابرابری ها، مقاومت در مقابل ستم ها و تهیه ی مدارک دادرسی تاریخی از جنگ پردازی ها، آنهم تنها بخاطر احیاء زندگی، تشویق همبستگی میان ملل همدرد و پردازش ایستادگی، پیشاروی دسیسه ها و توطئه های پیاپی خودکامگان و جنگ سالاران ضدبشر، آری می باید برای این و آن تعابیرِ مسخ شده واژه های متناسب و تازه ای یافت. جنگ سرد هم دیگر پاسخگوی پیچیدگی این پدیده پُرچهره و مرگبار میلتاریسم نیست؛ همانگونه که برای مفاهیم دمکراسی، حقوق بشر و صلح جهانی و...وافی نمی باشد. زیرا: معنای ارزش و بی ارزشی فرهنگ انسانی در همریخته و زندگی مصیبت بار نوع بشر و یقه ناتوانی کشورهاشان، همچنان دچار در چنگ طمع و باج خواهی کنسرن های چندملیتی، رُل هجومی ناتو در آن و سرکردگی امپریالیسم آمریکا و هم کاسگان اوست. ناتو! مجموعه مشترکی که هیچ ملتی به تنهائی قادر به رودرردروئی موفق با خشونت آن نیست و شرط بقای این دستگاه نیز، مستقیما وابسته به یافتن درآمد و فروش کلان ابزار جنگی و طبعا داشتن وظایف پیاپی برای جنگجوئی های ناتوست؛ سازمان فراملی و نظامی ای که پیگیر مادر اغلب جنگ ها و ویرانی ها بوده و هست.


جهان ستم سهم و فقرزده ما بیرون از وابستگی های ملی، مذهبی و فرهنگی خود ناگزیر است پیش از همه برای حفظ حق زندگی آزاد و برابر ملت ها راهی مشترک برای رهائی همگانی از تهدید و زور و چپاول ناتو و آمریکا بیابد و هوشیارانه تن به همبستگی آگاهانه و مسالمت جویانه با همدردان خود در سراسر جهان آشوبزده بدهد. و در این راستا ملزم به ایجاد مرز روشن با جنگ سالاران بوده و هست، و اجتناب ناپذیر می باید همیشه پشتگرمی صلح و دوستی میان همه ملت ها با اهداف پایدار و مستقل کشورها در برابر ناتو باشد. و منافع همگانی را در در رأس بلوک مقاومت خود ایجاد و به همت جمع تضمین کند. به تبع آن نیازمند یافتن اهرم های هموندی فراملی، ساخت قطب های برابر و مدافع همدیگر در دیپلماسی نابرابر جهان غربی ست. و جز دسترسی فدرالیستی به تعدیل قدرت سیاسی در داخل، و پشتیبانی اقتصادی و دیپلماتیک خارجی از ملت های مستقل علیه ناتو و نئولیبرالیسم آن، هیچ چاره مفید و سراسری دیگر ندارد. آن راهکار هم متصور نیست مگر به شرطی که از راه کنونی ساختارهای کاپیتالیسم، میلیتاریسم و امپریالیسم همزمان فاصله ی منطقی با رقابت سالم بگیرد. اهداف ناتو و گردنکشی آمریکا نشان داده است که قادر به تحمل این خواست استقلال خواهی های اصولی ملت های بیدار نیست. این "ائتلاف به اصطلاح غربی" پیوسته بر ادامه ی راه پیشین و منافع یکسویه ی خود تأکید داشته و اصرار می ورزد و چنین که می نماید پایانی بر راه های بیراهه ی ناتو و آمریکا میسر نیست؛ مگر تحریم و تجزیه ی آن. همان شگرد تجزیه برانگیزی که اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه و علیه کشورهای مسلمان و متمرد توسط جنگ ناسیونالیستی و مذهبی بکار برده اند!

امروزه آغاز و پایان جنگ ها، نسل کشی های اسرائیل از فلسطینی ها، مقوله نگران کننده حفظ محیط زیست و زیست محیطی، ویرانگری های حق زندگی جامعه محروم بشری، رواج دعاوی چندش آور جنگ مذهبی گرسنگانِ مسلمان، رشد چشمگیر و خطربار ناسیونالیسم، راسیسم، نئوفاشیسم، شوینیسم و پانیسم های کور و ستیزه جو در میان اغلب ملت های اسیر، تبعیض زده و فرودست، پیدایش و شیوع فساد، فحشا، بیماری های روانی و جسمانی، متارکه ی خانواده ها، تسلیح و پشتیبانی تروریسم احزاب راست، لجستیک و تداوم بربریت بنیادگرای هولناک آن و ... همگی به ذره ذره های متعارض و متضاد وجود بهره کشی کاپیتالیسم و بردگی نواستعماری امپریالیسم گره محکم خورده، و محصول مستقیم او در دهه ها ی گذشته و در منطقه ما، همین بنیادگرائی داعش شیعی و سنی دست ساز آمریکاست، که او می خواهد این منابع هستی و درآمد ساز خود را همچنان در اشکال مطیع، اما درنده تر به هر قیمت ترویج، ترمیم و بازتولید کند؛ تا مگر ساختار سرمایه داری غارتگر و میلیتاریستی و به تبع آن منشأ پیدایش جنگ های آتی پُردرآمد برپا بماند. و عملا نیز، بقای این ساختار با شیوه نئولیبرالیستی آن و با یاران ناتوئی و غربی عمیقا، با چنین هدفی مخالف حقوق بشری پیوند ناگسستنی خورده است.


لااقل قرنی ست که ساختمان سرمایه سالار و وامانده جهان، انگل و خوره ی زندگی بخش بزرگی از بشریت محروم شده و این بیمارِ هار برای نجات خود از بحران های پیاپی، پیوسته بر رقابت ناسالم، ایجاد جنگ های ضدبشری و فجایع خونین میان قلل آنها و دقیقا علیه توده ها استوار بوده و بر دشمنی های بی دلیل ملت ها می آفزاید. بن بستِ دستگاه بحران زده و فرتوتی که عملا قادر به تأمین نیازهای روزمره و ابتدائی بیش از"چهار میلیارد مردمان بیکار و گرسنه و عاصی" جهان و عمدتا نیروهای جوان نیست؛ و شگفتا هنوز هم می خواهد با گردن کلفتی ِنظامی، توطئه های سیاسی سکتاریستی و یاری رسانه های هیولائی اش رل هدایت آینده را هم از اراده نوع بشر بپا خواسته، جویا، جوان، بی پناه و فراری در چهارسوی "سرابِ غرب" که بدنبال اندکی نان و آزادی بسیاری در مدیترانه غرق شده اند همچنان بفریبد و فردا را بدزدد؛ و راه شناخت زندگی و هستی برباد رفته آنها را به هر قیمت بازهم گمراه کرده، با آتش جنگ مذهبی سوزانده و هماره آینده را تباه کند. جنگ زرگری و هیاهوهای پوچ و دروغین ضدتروریستی امروز غربی ها و فرانسه، نه علیه برچیدن اهرم های مالی و نظامی و...داعش سنی و "نوفل لوشاتو نشین شیعی ست" بل برای تعمیق و تشویق اشکال دیگر "تروریسم مذهبی و پولساز" و یا هر گرایش گنگ ناسیونالیستی دیگر می باشد. هدف آنها هرگز زدودن ریشه های تروریسم و مادر بنیادگرائی ها، که همان نداری و رفع تنگدستی ها و نابرابری های توده ها و ستم بر ملت های بجان آمده باشد نیست! اگرچنین نمی بود، آنها ملل گرسنه، ساده نگر و مسلمان کم سواد و بی سواد را نمی توانستند به این سادگی به جان هم اندازند!؟ بی گمان تهیدستی، نادانی و ناتوانی مردم همدرد منطقه و ترکیه ای ما، همگی قربانی این طرح های آگاهانه ناتو و سرکرده آن آمریکا می باشد که اینک دست شان برای تحریک جنگ های تازه با روسیه از آستین پانترکیست ها و آق پارتی درآمده است تا که ملت های این کشورها را هم بی شرمانه به جان هم اندازند. اگر غیر از این است چرا غربی ها و سرورشان آمریکا چاره ای برای فقر گسترده در منطقه عمدتا مسلمان نمی جوید؟ نگاه کنید به بذل و بخشش غربی ها برای کنترل فراریان آفریقا و خاورمیانه بسوی غرب! قامت همت آنها برای پیشگیری از این سونامی فرار تنها به ۲ تا ٣ میلیارددلار رسید. در حالیکه هزینه ی سالانه ناتو که از ٣۰ کشور oecd تأمین می شود ۹۲۰ میلیارددلار می باشد. هزینه جیبی و تفریحی چندساله ناتو می تواند بهشت واقعی را نه تنها برای مسلمانان که کل آفریقای گرسنه در زمین جهنمی و خشک بسادگی بسازد!


می گویند نه! پس مدافعان فرهنگ آمریکائی و ناتوئی که اینک بر واقعیت ها چشم بسته و تنها و یکسویه بر علیه دخالت نظامی روسیه در سوریه، و به پشتیبانی از اهداف غرب جنایت پیشه برآمده و امید بسته اند، پاسخ روشن بدهند! اگر قرار باشد بشریت با میلتاریسم هدایت، با جنگ به رفاه و با سرکوب انواع تروریسم به صلح و دوستی پایدار برسد، پس خود غرب چرا به آن اصولیت وفادار نیست؟ چرا فاجعه های طالبان و القاعده در عراق، افغانستان، پاکستان و...آغاز شد ولی شرورانه تر از پیش هنوز به پایان نمی رسد؟ غیر از این است که اگر نعمت و سود این کشت و کشتارها نمی بود، هیچگاه هزینه های ۹۲۰ میلیاردی دلاری سالانه ناتو هم تأمین نمی شد؟ خوشبختانه، چین هوشیارانه مداخله ی نظامی را نمی پذیرد ولی ناتو با قصد تصرف بلوک شرق و تهدید استراتژی کلان بالکان، روسیه و پوتین خودکامه را بدام جنگ انداخت. آنها با سرنگون ساختن سوخوی ۲۴ توسط ترکیه، و توطئه ی دقیق و برنامه ریزی شده ی آمریکا و ناتو، اردغان را تحریک و به میدان دوسرباخت ملت ها کشانده است. به پرونده کشورهای به اصطلاح متمدن با فرهنگ متحد غرب، ناتو و خصوصا آمریکای جهانخوار نگاه کنید، بسادگی صدها جنایت ضدبشری را خواهید دید که مملو است از جنگ، ویران سازی و دسیسه های رودرروساختن خونین ملت ها!

(( پرسیدنی ست چنانچه سیاست غربی ناتو و آمریکا اینگونه نباشد که هست! پس تکلیف صنایع کلان کنسرن های نظامی، تولید و فروش جنگ افزارهای آنها در جهان پُرگل و پُربلبل و برابر و آزادِ فردای بی جنگ و دوستی چه خواهدشد؟ آیا آنها می خواهند با جنگ علیه توریسم مذهبی دست از میلیتاریسم ضدبشری خود هم بردارند؟ نه! نه رویا نپردازیم، و خوشبینِ هالووش نیز نباید باشیم؛ اینجا منافع آنها مفاهیم آشکار . ذاتی کاپیتالیسم، میلتاریسم و امپریالیسم را با دروغ مصلحتی خود رنگ صلح می زند. وگرنه همینک ائتلاف دشمنان پنهانی، و سازش تازه و شکننده نظامی فرانسه، انگلیس، آمریکا و آلمان برای مقابله با تکروی روسیه علیه داعش که او و دیگر تروریست ها، همگی محصول طمع غربی ها علیه گوشه گیر ساختن نیروهای مترقی، دمکرات، چپ و کمونیست در گذشته و اکنون بکاررفته است؛ نمی توانست چنین فریبکارانه همکاری مشترک آنها را ترغیب و تشکیل دهد. طبعا این ائتلاف نظامی، تنها یک راه حل برای برون رفت از بحران سرمایه است که دچاررکود تولید مفید، انباشت بی هوده مالی و دچار ورشکستگی بانکی سرمایه های ساکن آنها شده است و ضرورتا با بقای این ساختار نیز نمی تواند با تحریک جنگ ها، هیچگونه راه حل قابل تأیید و تعدیل اقتصادی پویا با این دستگاه کپک زده و فرسوده بیابد.))

و پرسیدنی ست اگر مجاهدین و طالبان افغان، القاعده و بوکوحرام، حزب الله و داعش شیعی و جبهه النصر و خلافت البغدادی و توانائی های گذشته و حال آنها از منابع آمریکائی ناتوئی تهیه، تدارک، تسلیح و حمایت نشده و نبوده است! پس این استعداد هولناک ضدبشری و ویرانگر آموزش دیده ی آنها از کجا آمده است؟ شاید به قول ریاکاران خلافت ایران کار امام زمان باشد. یک امر شفاف در این دیپلماسی خوشنتجو جهانی و خصوصا خاورمیانه ای اصل راهبرد این بربریت بوده و هست و آن کنار نهادن هرمهره ناساز با اهداف سرکردگی آمریکا و ناتوست. بنا بر این در منطقه فقر و استبداد زده ما می بایست ناخوان هائی متمرد همچون نجیب الله، صدام و قذافی می رفتند که رفته اند و بجای شان استبداد و ارتجاع فامیل سعودی ها و امارتی ها و قطری ها و طالبان ها، القاعده ها و... بمانند که فعلا مانده اند. حالا هم که خامنه ای به آمریکا دم تکان می دهد، چندان طول نمی کشد که هم اسد باید برود. پرسیدنی ست که راه حل ناتو و آمریکا بعد از آن برای خاورمیانه ی گرسنه و ارتجاع زده چه خواهد بود؟ این همان طرح و برنامه های کوتاه و بلند مدت پنهان ناتوئی ست که دامنه ی آن فعلا به روسیه و سپس به چین هم خواهد رسید. در کوتاه مدت نیز فعلا جنگ مذهبی ایران و عربستان و کشورهای خلیج و کاسه لیسی اردغان از ناتو و آمریکا بهترین فرصت برای ناآرامی بیشتر منطقه، خرید جنگ افزارها و تأمین هزینه های ناتو قعال می باشد. آیا این شیوه ی رسوا و کارکرد جهانی و همیشگی کاپیتالیسم و میلتاریسم آمریکا و غربی ها همچنان در میان هوشیارشدگی ملت های همدرد و هم سرنوشت کارکرد دارد؟ نه باور نمی کنم!

چند فاکت: در یک نظرسنجی افکار عمومی از سوی آژانس برجسته آمریکائی "وین ـ گالوپ" نشان می‌دهد که امپریالیسم آمریکا با اختلافی زیاد بزرگترین تهدید برای صلح جهانی به حساب می‌آید. و ادوارد اسنودن می گوید: داعش برآیند سیاست های آمریکا در منطقه است. و ولادیمیر پوتین می گوید: تأمین مالی تروریست ها از سوی ۴۰ کشور که برخی از آن ها در میان کشورهای عضو جی ۲۰ نیز هستند، پرداخت می شود. چامسکی: فرمان آمریکا در حمایت ترکیه از النصره به حدی گسترده دانست که می گوید: نخستین گروه ۵۰ نفره از شورشیان سوری آموزش دیده توسط پنتاگون، به محض ورودشان به سوریه توسط جبهه ی النصره نابود شدند. وی این را نیز اضافه کرد که: بر اساس گزارش های کاملاً معتبر جبهه‍ی النصره توسط سازمان های اطلاعاتی ترکیه مطلع شده بود تا خود را برای نابود کردن این گروه آماده کند؛ تا داعش دست ساز خود را برپا سازند. و بر پایه ی این سیاست: اگر پیش از پیدایش داعش ٣۴ موسسه آمریکائی در زمره ۱۰۰ کنسرن درجه اول جهان قرار داشتند، اینک آنها به ۵۴ موسسه ارتقاء یافته اند. و کنسرن های اقتصادی جهان با رغبت بیشتر به ساز آمریکا می رقصند. بدنیست بدانیم: همین حالا و تنها یک بخش کوچکی از معامله ی ۱.۱۹ میلیارد یوروئی آمریکا و عربستان برای تحویل ۱۹۰۰۰ بمب به آن کشور امضا شده است. هدف، شلیک و آتش نیمی از این ۱۹۰۰۰ هزار بمب برای منطقه ی خاورمیانه و در همین یمن ویران و فراموش شده غرب، توسط جنون عربستان، یقینا تخم همان تروریسم پروری آتی و شورش زده ای خواهد شد که توسط آمریکا، عربستان، ترکیه، ایران و...بسان پیش ترها توده های آسیب پذیر را به راه بی راهه جنگ ها خواهد کشاند. هر گمان دیگری، جز خود و مردمفریبی بیش نیست!