دیگر نمی خواهم
یوسف صدیق (گیلراد)
•
دیگر نمی خواهم برایت شعر بنویسم.
تو چنان زیبایی که ترجیح می دهم
برایت شعر نقاشی کنم؛
گل سرخ را در شکفتنش
درنا را در پروازش
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۹ آذر ۱٣۹۴ -
٣۰ نوامبر ۲۰۱۵
دیگر نمی خواهم برایت شعر بنویسم.
تو چنان زیبایی که ترجیح می دهم
برایت شعر نقاشی کنم؛
گل سرخ را در شکفتنش
درنا را در پروازش
و باران را در بلور زمزمه هایش
میهمان چشمانت می کنم.
به کتاب فروشی های خیابان انقلاب هم
سپرده ام ویترین ها شان را برق بیاندازند
عابران نمایش شفاف عنوان های شعر را بیشتر می پسندند.
گفتم: خیابان انقلاب ...
راستی چه اشکالی دارد خیابان
با همه ی کتاب هایش برقصد؛ با همه ی مردمانش
و چماق تعرض سفلیس به بلوغ اندیشه
بدل شود به زغال
و هیچ کتابی پس از بازگشت از وزارت پرورش اندام
دنده هایش را از دست نداده باشد.
چه اشکالی دارد همه ی درختان خیابان ترانه های سبز بخوانند
و شادی، در سیمای مادرم پیراهن رنگین کمان بپوشد؛
پشت تریبون برود و در شنبه های دانشگاه
مردم را دعوت کند به نو شدن ؛ به " سقف فلک را شکافتن ".
چه اشکالی دارد انقلاب حوایی باشد
که جشنواره ی چیدن سیب راه می اندازد.
نه ، دیگر نمی خواهم برایت شعر بنویسم
هر واژه باید تصویری باشد:
انقلابی از رنگ ، ارغوانی از عشق
که ترانه ی قلبم را می شکفد؛
قلبی که می گوید: هی، مرد ! مرد !
مرا چون سیبی در کف دست های حوایت بگذار.
دوم آذر ماه ۱۳۹۴ - - -
|