مجلس عوام انگلیس و صدورفرمان جنگ امپریالیستی در سوریه - حسن رحمان پناه



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱٣ آذر ۱٣۹۴ -  ۴ دسامبر ۲۰۱۵


بعد از ١١ ساعت بحث و جدل مخالفین جنگ و موافقین آن، سرانجام مجلس عوام انگلیس با ٣٩٧ رای موافق در برابر ٢٢٣ رای مخالف به شرکت دولت بریتانیا در جنگ با "داعش" در سوریه رای مثبت داد. اکثر مخالفین جنگ از نمایندگان "حزب کارگر" این کشور بودند که اکنون "جرمی کوربین" از مخالفین جدی جنگ، رهبری آن را در دست دارد . گفته می شود که   بیش از ۶۵ تن از نمایندگان این حزب نیز به طرح یورش هوایی در سوریه رای مثبت داده و با مشارکت آنان طرح نخست وزیر به تصویب رسید. نخست وزیر بریتانیا "دیوید کامرون" سخنان تهیجی مکرری در این نشست، همچون سلف پیشین خود در دفاع از جنگ بیان نمود. نامبرده اظهار داشت که " دولت اسلامی تهدیدی مستقیم علیه امنیت بریتانیا است". ایشان که اکنون نماینده هار امپریالیسم بریتانیای کبیر در صحنه سیاسی داخل و خارج این کشور است ، نگران بود که دولتش از دیگر رقبای امپریالیستی در سهیم بودن از کیک شیرین خاورمیانه ، بویژه منابع سرشار از انرژی آن، بخصوص نفت و گاز ، با چاشنی دروغین انساندوستی و دفاع از "حقوق بشر" جا بماند. صدور فرمان حمله نظامی هوایی بریتانیا در حالی صورت می گیرد که به نوشته مطبوعات این کشور "افکار عمومی در انگلستان که تا پیش از حملات تروریستی ۱۳ نوامبر در پاریس به میزان ۵۹ در صد موافق شرکت بریتانیا در بمباران مواضع داعش در سوریه بود، اینک به ۴۸ درصد کاهش یافته است" .این آمار نشان می دهد که جنگ طلبان حاکم در کشورهای غربی ، همچون تروریست ها در کشورهای اسلام زده در اقلیت هستند. اما در مناسبات ناعادلانه و غیرانسانی سیستم طبقاتی سرمایهدای، رآی اکثریت خلع ید شدهگان در تولید ، هیچ جایگاهی ندارد و اقلیت حاکم ، طرح و برنامههای خود را با اتکا به برتری اقتصادی و نیروی نظامی و مسلح به پیش می برد.
نیروی هوایی بریتانیا که بر اکثریت بودن آرا موافق نمایندگان مجلس عوام این کشور در حمله هوایی در سوریه اطمینان داشت ، مدت زمان کوتاهی پس از رآی مجلس ، چهار جنگنده "تورنادو" خود را از پایگاه هوایی قبرس به پرواز در آورد و چاهای نفتی "عمر" در خاک سوریه و در مناطق تحت کنترل "داعش" را بمباران کرد. مسئولین بریتانیایی بعد از پایان این عملیات هوایی ، بر ادامه یورشها و بمباران منابع اقتصادی "داعش" یعنی نفت تآکید کردند. اکنون ۶۵ کشور در جبهه ائتلاف برضد داعش حضور دارند.
در تبلیغات جنگی همه کشورهای درگیر علیه گروه تروریستی "داعش" بر قطع منابع اقتصادی آن و بویژه بر صادرات نفت داعش به خارج کشور تاکید می کنند. این تبلیغات ریاکارانه تمام حقیقت در باره سرچشمه دارایهای "داعش" را مد نظر ندارد و نشان نمی دهد. به گفته منابع رسمی در دولت های غربی درآمد حاصل از فروش نفت روزانه "داعش" یک و نیم تا دو میلیون دلار در روز است و سرمایه نقدی این گروه تروریستی بیش از ٣ میلیارد دلار تخمین زده می شود . بر اثر بمبارانها ، بویژه بمباران های روسیه در دو ماه گذشته، منبع درآمد "داعش"روز به روز کاهش یافته است. دولت های غربی و در رآس آنها آمریکا و بریتانیا که در ضدیت با رقبای امپریالیست دیگر خود بویژه روسیه و کشورهای پیرامونی آن گروههای تروریست را حمایت و پروار نمودند، از گفتن کل حقایق در مورد گروههای تروریست از جمله ، روابط بیرونی آنان خارج از محدوده عراق و سوریه، دروغگو و دغلبازند. سوال ساده این است که چرا فقط زیرساخت اقتصادی داعش و بویژه نفت هدف بمبارانها است ؟ آیا همه منابع درآمد اقتصادی "داعش" تنها از طریق نفت تآمین می شود؟ اگر این فرض را قبول کنیم ، طرف های معامله اقتصادی داعش در منطقه چه کسانی هستند؟ کدام بانک ها و در کدام کشورها، حامی مالی و مکان امن حفظ سرمایهها و داریهای "داعش" هستند؟ سلاحهای مدرن و امروزی داعش از کجا تآمین می شود و توسط کدام کشور و کدام مرز خاکی در اختیار آنان قرار می گیرد؟ این سوال ها و دهها سوال دیگر نشان می دهد آنچه "داعش" را بوجود آورد و آنرا تا کنون حفظ کرده نه توانایی و درایت رهبران و مسئولین آن ، بلکه اساسآ حامیان و مدافعآ منطقهای و فرامنطقهای آن بویژه ترکیه ، عربستان سعودی و قطر هستند. معاملات نفتی داعش از مرزهای مشترک با ترکیه و از جمله از مرز زاخو در کردستان عراق که تحت کنترل "حزب دمکرات کردستان عراق(پارتی)" می باشد از کسی پنهان نیست. علاقه شدید نئوسلطان عثمانی (اردوغان) به نفت که رگ های بدنش همچون خون به نفت نیاز دارد و تجارت آن در دست فرزندش است ،اکنون زبانزد خاص و عام است. واقعیت این است که آمریکا و متحدینش در ضدیت با "داعش" دغلکار و دورویند. آنها هواپیماهای جنگی خود مستقر بر روی ناوهای جنگی در خلیج فارس یا کشورهای امثال اردن و دیگر کشورهای منطقه را به پرواز در می آورند تا یک ماشین حامل چند تروریست داعش یا یک پایگاه متروکه آنان را در سوریه یا عراق هدف قرار دهند، اما همین هواپیماها و فرماندهان آنان ستونهای عظیم داعش در یورش به موصل ، کوبانی ، شنگال، رمادی و جاهای دیگر را نمی بینند؟! هوایپماها و فرماندهان آنان مکان مسئول استانی داعش در سوریه را می دانند و او را می کشند ، اما مکان زندگی و استراحت "ابوبکر بغدادی" ، مسیر حرکت و مسجد محل اقامه نماز ایشان در موصل و دیگر رهبران تآثیر گذار داعش را نمی بینند؟ سال ها است که رژیم نژادپرست اسرائیل با استفاده از امکانات اطلاعاتی آمریکا و از جمله چشم های الکترونیکی و وسایل پیشرفته استراق سمع آنان، رهبران و مسئولین گروههای فلسطینی و بویژه در سال های اخیر ، رهبران سازمان ارتجاعی _اسلامی حماس را ردیابی و آنان را از بین بردند ، اما امکان ردگیری و نابودی رهبران و مسئولین اصلی تروریست ها در سوریه و عراق برای آمریکا و متحدینش ممکن نیست ؟! حقیقت این است که آنها دست و دلشان در زدن و نابودی "داعش" و امثال آن و از میان برداشتن شان باز و راحت نیست. هنوز به آنان نیاز دارند. هنوز نظم دلخواه خود را در منطقه شکل ندادهاند. هنوز منطقه خاورمیانه در بی نظمی و اشفتگی به سر می برد و توازن مورد نیاز آمریکا و بریتانیا که بعد از جنگ اول خلیج در سال ١٩٩١ منطقه خاورمیانه را برهم زد، برقرا نشده است. مضافآ خیزش های ٤ سال قبل در کشورهای عربی نیز ، اگرچه شکست خورد و به نتیجه مورد نظر سازماندهندگان و مبارزین آن نرسید ، اما بخش مهمی از طرح و برنامه امپریالیست ها و حامیان فاسد و دیکتاتور آنان در این منطقه را برهم زد.
پایان جنگ و تروریسم در خاورمیانه ، تنها با بمباران چاه های نفت در سوریه که اساسآ بمنظوری نابودی زیرساخت های اقتصادی این کشور در حال و آینده صورت می گیرد، ممکن نخواهد شد. ریشه تروریسم در خاورمیانه در تولید و بازتولید تفکر اسلام تندرو و بنیادگرا در مکان های مذهبی در عربستان سعودی ، "الآزهر" در مصر ، کربلا و نجف در عراق ، قم و مشهد در ایران و در نتیجه سیاست های فاشیستی و نژادپرستانه دولت های اسرائیل علیه فلسطینیان بی دفاع و در حمایت مالی بیدریغ دلارهای نفتی این کشورها و نیاز کنونی حاکمان دیکتاتور و اربابان آنها به چنین نگرش و جریانات تروریست و نژادپرست نهفته است . تروریسم اسلامی و جریانات ارتجاعی مذهبی از هرنوع آن ، واکنش و عکس العمل تدافعی از سوی این جریانات به اقدامات جنایتکارانه سرمایه و رهبران آن در همه کشورهای درگیر در غیاب یک الترناتیو چپ و سوسیالیستی است. این خلاء را با سازماندهی، خوداگاهی و فعالیت مستمر و لحظه به لحظه باید پرکرد.
تصمیم پارلمان بریتانیا در صدور فرمان یورش نظامی در سوریه ، ادامه سیاست اشغال و بمباران بر اساس منافع امپریالیستی و ادامه جنگ ارتجاعی و ضد انسانی است که دولت های بریتانیا در طول تاریخ چند سده اخیر، ید طولانی در استعمارگری، جنگ، اشغال و فراهم نمودن رشد و گسترش جریانات ارتجاعی و ضدانسانی از نوع "داعش" و گروههای مشابه و دولت نژادپرست اسرائیل داشتهاند. در تقابل با این تصمیم مجلس عوام بریتانیا لازم است و میتوان در کنار مردم صلح طلب ، ضد جنگ ، جبهه آزادیخواه و سوسیالیست این کشور و کل جهان، در مبارزه جدی و واقعی علیه تروریسم و بنیادگرایی مذهبی و امپریالیسم و سرمایه قرار گرفت . از ویرانههای جنگ سوریه، عراق، لیبی، یمن و جاهای دیگر و در سرکوب روزانه مردم بیدفاع فلسطین توسط نژادپرستان حاکم بر اسرائیل، تنها گروههای بنیادگرای اسلامی سبز خواهند شد.