از : peerooz
عنوان : Where there"s a will, there"s a way
گرچه تا زمان انتشار این کامنت, مقاله مربوطه به بایگانی رفته است جهت علاقمندان به موضوع, ارسال میگردد.
جناب مسعود راد,
با تشکر, فرمودید " .....اما حکومتهای دمکراتیک می توانند با برنامه ریزی درست از این قدرت عظیم به نفع مردم و منافع ملی بهره بگیرند۰". گرچه خواستن توانستن است ولی توانستن خواستن نیست آنهم از حکومت هایی که " دموکراسی آنها را, " پول " خریده است.
دهه های میانی قرن بیستم اوج شکوفایی کمونیسم و سوسیالیسم بود به حدی که امریکا را مجبور کرد تا منشور جهانی " سوسیالیستی " حقوق بشر را به تصویب سازمان ملل برساند و دیدیم که سرنوشت این جنبش جهانی چپ چه بود. سپس نوبت ریگان و تاچر و بازار آزاد رسید که افتان و خیزان تا به اینجا رسیده است که اگر دنیا را نابود نکند راهی هم به سعادت بشر نخواهد برد.
خواستن توانستن است را این خانم کشیش سیاه پوست در ویدوی پایین بیان نموده و راه نجات را با اشاره به آسمان نشان میدهد که نمونه عملی آنرا در اوضاع آشفته مذهبی ایران و عربستان سعودی و ترکیه و اسرائیل و اخوان مسلمین مصر و طالبان در افغانستان و پاکستان در ناحیه خود می بینیم. در این اوضاع و احوال نمیدانم "...... راههایی که بیشترین سود و کمترین زیان را برای منافع ملی دربر دارند ..." را از کجا میتوان یافت. میگویند فواره چون بلند شود سرنگون شود. به گمانم یک ضرب المثل آلمانی میگوید هرچه بالاتر روی دره سقوط عمیق تر میشود. به قول حافظ آری شود ولیک به خون جگر شود.
https://www.youtube.com/watch?v=_۰Ntnt-Y۴Cg
۷۱۴٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱٣۹۴
|
از : مسعود راد
عنوان : نگاه سیاه و سفید مشکل ساز است
جناب پیروز ممنون از اظهار نظرتان۰
این درست که قدرت اقتصادی کورپوریشن ها انکار ناپذیر است، اما حکومتهای دمکراتیک می توانند با برنامه ریزی درست از این قدرت عظیم به نفع مردم و منافع ملی بهره بگیرند۰
نگاه سیاه و سفید و غیر سیال به مقوله های اقتصاد سیاسی مشکل ساز است چون انسان را یا به ورطه افراطی گری سوق میدهد ویا به بی عملی۰ اما از آنجا که اصولا هیچ روش و راه حل کاملا بی عیب و نقصی وجود ندارد، بهتر است راههایی که بیشترین سود و کمترین زیان را برای منافع ملی دربر دارند انتخاب شوند۰
۷۱۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ آذر ۱٣۹۴
|
از : حسن نکونام
عنوان : ضرورت اتحاد در عمل، و نقد و جدل در نظر
آقای رئیس دانا، اقتصاد دانی با سواد و جدی، صادق در بیان نظرات خود، جسور و پر انرژی در دفاع از نقطه نظرات خود است. انسانی با مناعت طبع، که حتا حاضر و راضی نشد که یارانه بگیرد، و در عرصه جنبش های اجتماعی ، بطور تحسین برانگیزی فعال و با احساس مسئولیت است. رئیس دانا، یک مصلح اجتماعی و سیاسی-اقتصادی بمعنای واقعی کلمه است. بنظر من، که مباحث وی را بدقت دنبال میکنم، پرداختن به تک-نوشته های رئیس دانا، نمیتواند بخوبی بر نقطه نظرات اقتصادی فریبرز پرتو افکند. برای درک و نقد نظرات اقتصادی وی، بایستی به مبانی و بنیادهای نظری و فکری او پرداخت. بایستی به عقب برگشت، و به شرایط و زمینه های شکل گیری و تئوریزه شدن نظریه «راه رشد غیر سرمایه داری» بوسیله نظریه پردازان اتحاد جماهیر شوروی سابق، و حزب «کمونیست» بلشویک ورود کرد. اما آنجا نیز نقطه توقف و تمرکز نیست، بلکه بایستی به درک غیر مارکسی لنین از جامعه روس آنزمان، تبیین تاکتیک ها و استراتژی انقلاب، اشتباهات فاحش سیاسی لنین، و نارسائی ها و درک ناقص فلسفی وی، پرداخت. تئوریزه شدن بعدی «راه رشد غیر سرمایه داری»، ریشه در نظریات خود لنین دارد. بایستی از لنین شروع کرد، به تدوین نظریه «راه رشد غیر سرمایه داری»، و تزهای مترتب بر آن رسید. سپس به ایران آمد و به نظرات زنده یاد احسان طبری، که تئوریزه کننده این نظریات «برای ایران» است، پرداخت. پرداختن به چنین موضوعاتی هم، جایش در این کامنت ها نیست. نقد و جدل نظری یک ضرورت است. و اتحاد در عمل، برای رسیدن به مطالبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جنبش های مختلف اجتماعی هم، بهمان اندازه ضرورت دارد.
۷۱۴۷٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ آذر ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : تناقض گوئی
آورده شده:«سخنان آقای رئیس دانا به هیچ وجه متناقض نیست» .اما اگر مصداق این گفته شود:«روشنفکری که پا به عرصه سیاسی می گذارد اگر بسته به شرایط موجود و با در نظر گرفتن توازن قوا برنامه ای قابل امکان برای تحولات روز ارائه ندهد یا به حاشیه رانده می شود و یا ناخواسته بعنوان کاتالیزور بنفع یک جناح سیاسی در تحولات موجود عمل می کند» تناقض گوئی را حتماً خواهد داشت!.
۷۱۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : چوب هردوسر طلا
" اگر حکومت فقط به وظیفه اصلی خود که فراهم کردن امنیت مالی و اقتصادی برای شهروندانش می باشد عمل کند و امکان رقابت شفاف را فراهم آورد، جامعه خود هر آنچه که نیاز دارد را با بهترین قیمت و کیفیت تولید می کند و به حضور دولت در اقتصاد نیازی نیست۰". جمله پایانی جناب مسعود راد.
شاید این فرمایش در دهه های پیش تا حدودی صداقت داشت ولی امروزه این صاحبان " تولید و بازرگانی و بانک " اند که دولت ها را اجیر کرده و مجری برنامه های خود مینمایند. قدرت کورپوریشن های جهانی دیگر چیز قابل انکاری نیست و بازار آزاد از آن طرف بام افتاده است و مردم بین این چوب هر دو سر طلای چپ و راست افراطی که محصول افکار و اعمال اقتصادیون سیاسی ست گیر کرده اند.
۷۱۴۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣۹۴
|
از : مسعود راد
عنوان : نیازی به حضور دولت در اقتصاد نیست
به نظرم پارگراف آخر نوشته آقای رئیس دانا مشکل اصلی گرفتاری اقتصاد ایران را به درستی بیان می کند۰ اما بیان درست مشکل همیشه با ارائه راه حل صحیح همراه نیست۰
اقتصاددانان چپ همواره بر مقوله تولید صنعتی تاکید فراوان داشته اند و آن را اصل دانسته اند۰ از این رو و از دید ایشان کسانی که در امر تولید دخیل هستند، یعنی کارگران نسبت به بقیه مردم از ارج و مقام والاتری برخوردارند زیرا این کارگرانند که تولید صنعتی را محقق می کنند۰
این بحث اگرچه در اوائل قرن بیستم درست می نمود، اما در قرن بیست و یکم دیگر چنان پررنگ نیست۰ چرا که امروزه روز انباشت سرمایه نه از طریق خط تولید صنعتی، که از طریق تجارت، خدمات و توسعه بازارهای رقابتی انجام می گیرد۰ به عبارت دیگر اگر در گذشته تولید صنعتی یک کشور نشاندهنده پیشرفت اقتصادی آن بود، امروز جامعه ای از نظر اقتصادی پیشرفته بشمار می آید که در تجارت جهانی، خدمات، و بازارهای بین المللی مالی حضور فعال دارد۰
به علاوه، تجویز اقتصاددانان چپ همواره اقتصاد متمرکز بوده که در آن دولت نقش اصلی و اساسی در جریان اقتصاد دارد۰ این طرز تلقی هم در این یکصد سال گذشته تغییر بسیار کرده و مشخص شده که دولت هیچگاه نه یک تولیدکننده خوب بوده، و نه یک تاجر خوب۰
بر عکس نظرات اقتصاددانان چپ، به نطر می رسد چاره کار محدود کردن دخالت دولت و نهادهای حکومتی در تولید و بازرگانی و نیز استقلال بانک مرکزی و سازمان بورس از حکومت است۰ اگر حکومت فقط به وظیفه اصلی خود که فراهم کردن امنیت مالی و اقتصادی برای شهروندانش می باشد عمل کند و امکان رقابت شفاف را فراهم آورد، جامعه خود هر آنچه که نیاز دارد را با بهترین قیمت و کیفیت تولید می کند و به حضور دولت در اقتصاد نیازی نیست۰
۷۱۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣۹۴
|
از : masoud memar
عنوان : برنامه نویسی یا ردیّه نویسی ؟
سخنان آقای رئیس دانا به هیچ وجه متناقض نیست بلکه مانند اغلب روشنفکران از روی بی برنامگی است . روشنفکری که پا به عرصه سیاسی میگذارد ٬ اگر بسته به شرایط موجود و با در نظر گرفتن توازن قوا برنامه ای قابل امکان برای تحولات روز ارائه ندهد ٬ یا به حاشیه رانده میشود یا ناخواسته بعنوان کاتالیزاتور بنفع یک جناح سیاسی درگیر در تحولات موجود عمل میکند . صرف انتقاد کردن یا محکوم و تحریم کردن نمیتواند خلأ برنامه را پر کند . در ضمن هر حزب چپی هم که برای برون رفت از تنگنای موجود هر برنامه ای ارائه دهد که ارزش اضافی را لغو نکند از سوی برخی چپها با صفات سازشکار یا خائن به طبقه کارگر یا همسو با نئولیبرالها متهم خواهد شد گویا وظیفه اش بدست آوردن چیزی نیست بلکه به هم زدن هر نوع زمین بازی است تا روزی که بقدرت برسد و آنوقت برنامه های اقتصادی خود را پیاده کند .
۷۱۴٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : صاحب نظران وکارشناسان اقتصادی عوام گرا
وقتی شخصی بعنوان صاحب نظر و کارشناس اقتصادی از سیاستهای پوپولیستیِ عوام فریبانه ی پول توزیع کردن به مقدار ۷۰ یا ۴۵ هزار تومان به وجد می آید وآنرا علنی و یا غیر علنی تشویق کند و برای برخورد با مسائل سیاسی و اقتصادی ، در پی شناخت دشمنانی از نوع امپریالیستها -نئولیبرالیستی یا لیبرالیست و..... باشد و بدون توجه به شرایط کشور در پی عمده کردن این دشمنان برآید و از طرف دیگر در شرایطی که بخش عظیمی از مسائل اقتصادی و سیاسی ناشی از همان سیاستهای عوام فریبانه ایست که بر ملا شدن آنها، دیگر آنان را بعنوان سیاستهای دزدانه می شناسند قطعاً! این نوع تحلیل گران در برخورد با مسائل دچار یک تناقض گوئی های خواهند شد که نهایت نوشتار آنان چیزی نیست جزء ابراز وجود!.
۷۱۴۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۴
|
از : نژادحسینی
عنوان : تناقض در نوشته
آقای رییس دانای عزیز از یک سو از تولید واقعی و چابک سازی اقتصاد دفاع می کند. اما نمی گوید منظور از تولید واقعی چیست؟ استخراج ارزش اضافی از نیروی کار به طور واقعی؟ (مثلاً در برابر دیدگاه اقتصاد رانتیر). از سوی دیگر از سلطه طبقاتی می گوید. آیا اگر بخش تولید تقویت شود سلطه طبقاتی تضعیف می شود؟ این نکاتی است که در مقاله آقای رییس دانا به آن توجه نمی شود. ایشان به دفاع دولت از بورس و نظام بانکی اشاره و از آن انتقاد می کند، اما نمی گوید آیا دفاع دولت از صنعت خودروسازی و یارانه های میلیاردی به این صنعت و طرح اجراشده برای فروش اقساطی خودرو از دیدگاه ایشان دفاع از بخش مولد است؟ این سوالات بی پاسخ می ماند. دلیل آن هم روشن است. آقای رییس دانا، مانند همه چپ گرایان و مدافعان اندیشه حزب توده هنوز در محبس دوران جنگ سرد مانده اند. آنان هنوز به دنبال جناح هایی از بورژوازی می گردند که با آن جبهه بزرگ تشکیل دهند. بورژوازی ایران سرتاسر رانتخوار است. پس متحدانشان را براساس مواضع بین المللی تعیین می کنند. مدافعان پوتین، تزار روسیه، در سیاست ایران از دیدگاه آقای رییس دانا متحدان طبقه کارگر هستند. چرا؟ ایشان باید پاسخ بدهد. چرا از نظام مافیایی پوتین در روسیه دفاع می کند. اگر به صرف مخالفت با امریکا باشد. پس باید از ولایت فقیه هم دفاع کند. آیا ایشان پاسخی دارد؟
۷۱۴۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣۹۴
|