به بهانه ی خاموشی «شانزده آذر»
چرا روز دانشجو دیگر رونق ندارد؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۵ آذر ۱٣۹۴ -  ۶ دسامبر ۲۰۱۵


یکم: یورش ماموران امنیتی و نظامی به دانشگاه تهران در روز ۱۶ آذر سال ۱٣٣۲ و کشته شدن مصطفی بزرگ نیا، شریعت رضوی و احمد قندچی سه تن از دانشجویان دانشکده فنی نقطه عطفی در تاریخ جنبش دانشجویی ایران در مبارزه علیه دیکتاتوری شد. از سال ۱٣٣۲ به بعد دانشجویان مبارز، چپ و آزادیخواه کوشیدند علیرغم تهدید و سرکوب حکومت، با برگزاری مراسم و برپایی تظاهرات به مناسبت ۱۶ آذر یاد و سنت ضداستبدادی و عدالتخواهانه این رویداد تاریخی را زنده نگهدارند. دو تن از کشته شدگان روز ۱۶ آذر هوادار حزب توده ایران و سومی هوادار جبهه ملی ایران بود.

دوم: جمهوری اسلامی بعد از یک دوره تهاجم به دانشگاه، حذف همه دانشجویان و استادان دگراندیش و چپ، اعمال سیاست گزیش دانشجو بر مبنای معیارهای ایدئولوزیک تلاش کرد ۱۶ آذر را به یک روز بی خطر تبدیل کند. وقتی با مقاومت دانشجویان روبرو شد همزمان با تشدید سرکوب فعالان دگراندیش جنبش دانشجویی طرح دیگری را برای از سکه انداختن و بایگانی کردن واقعه ۱۶ آذر کلید زد. رژیم پس از به سنگ خوردن تلاش های نخست خود، کوشید با ایجاد نهادهای دانشجویی حکومتی، جلوگیری از هرگونه فعالیت صنفی مستقل، اخراج موقت و یا دائم دانشجویانی که حوزه های ممنوعه را رعایت نمی کردند، دستگیری و زندان، گسترش فضای پلیسی بر همه عرصه های زندگی دانشجویان هرگونه امکان تحرک سیاسی را از فعالان جنبش دانشجویی بگیرد و هزینه شعله ور نگهداشتن پرچم ۱۶ آذر و تداوم سنت مبارزات ضدحکومتی را سنگین تر سازد. بخشی از وظیفه ی سرکوب جنبش دانشجویی را به عهده ی خود دانشجویان سپردند و برای اولین بار در تاریخ دانشگاه های ایران، حکومت با سرکوب دانشجویان دگراندیش، در صدد تسخیر جنبش دانشجویی و تبدیل آن به حامی رژیم برآمد.

سوم: دشمنی جمهوری اسلامی نه با روز ۱۶ آذر، که با پیشینه و سنت مبارزه جویانه، انقلابی و ضد دیکتاتوری و آزادیخواهانه آن است.
سنت ۱۶ آذر که تحت تاثیر سنگین حضور چپ در جنبش های دانشجویی شکل گرفت، مبارزه برای آزادی، عدالت اجتماعی، استقلال دانشگاه از حکومت، گردش آزاد اطلاعات، برابر حقوقی شهروندان، سکولاریسم، عدم دخالت دین در سیاست و آموزش، نقد پیگیر قدرت حاکم بوده است.
در تقابل با این سنت، جمهوری اسلامی کوشیده است دانشگاه ها را از فعالیت سیاسی و دگراندیشی دور نگاه دارد. سخنان خامنه ای رهبر حکومت علیه تحرک کمونیست ها در دانشگاه ها و فراخون وی به ماموران امنیتی برای تنگ کردن بیشتر فضا بر دانشجویان و کنترل مطالعات و مناسبات آنان، یکی از آخرین نمودهای حساسیت رژیم به حضور نیروهای دگراندیش در دانشگاه ها و احیای سنت مبارزات سیاسی دانشجویی است. حکومت دانشگاه را بدون سیاست انتقادی و محیط دانشگاه را بدون پویایی و نشاط می خواهد. حکومت دانشگاه را زمینگیر و رام شده می خواهد. جمهوری اسلامی نگران شکوفایی خصلت انتقادی دانشجویان است و می کوشد پیش از آن که بذر انتقاد علیه استبداد در این و آن دانشگاه جوانه زند آن را از ریشه خشک کند.

چهارم: شانزده آذر در مبارزه با استبداد شکل گرفت و در این مبارزه قوام گرفت و دوام یافت. حضور دیکتاتوری هرگز عاملی برای خاموشی جنبش دانشجویی و پا پس کشیدن فعالین دانشجویی از بزرگداشت شانزده آذر نبوده است. پس این سوال مطرح است، که چرا این سال ها شانزده آذر دیگر کمتر رونقی دارد و صدای فریاد ضددیکتاتوری از دانشگاه ها کمتر شنیده می شود.
شانزده آذر هموار نماد سیاست انقلابی در دانشگاه ها بوده است. تغییر گفتمان این سنت، شاید یکی از عوامل افت این روحیه در دانشگاه ها باشد. حکومت موفق شد بعد از سرکوب های شدید، نسلی از فعالین دانشجویی را پرورش داده و بر جنبش های دانشجویی چیره گرداند که اگر نه سرکوب گر این سنت، که دست کم با آن سنت انقلابی بیگانه بوده اند. گسترش این فضا در سطح جامعه و احزاب اپوزیسیون و چیره شدن سیاست های محافظه کارانه بر بسیاری از احزاب سیاسی این روند را تکمیل کرده است. چنین است که در سال های اخیر «شانزده آذر» تبدیل شده است به چند جلسه ی پراکنده ی سخنرانی که سخنرانانش نیز غالبا وابستگان به این و یا آن جناح حکومت و دوروبری های آن ها هستند و از آن سنت پرشکوه تنها کاریکاتوری را به نمایش می گذارند.
احیای شانزده آذر، بازگشت سیاست انقلابی به دانشگاه و طبیعتا جامعه را می طلبد. سیاستی که اساسی ترین شاخصه های آن همواره مبارزه رادیکال برای آزادی، عدالت اجتماعی و استقلال جنبش دانشجویی از هر جناح و دسته ی حکومتی و ارتجاعی بوده است.