عنوان : پاسخی به آقا محسن
آقا محسن فراموش کرده اند که ایرانیان منتقد نه پیاده نظام امپریالیسم بلکه فعلا این جمهوری اسلامی و هوادارانش هستند که نقش پیاده نظام پوتین در سوریه را بعهده گرفته اند
۷۱۵۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣۹۴       

عنوان : در جواب به کاربر - محسن
وقتی شما همه چیز را فقط در چهارچوب عینک ایدئولوژیکی چپگرائی ضد سرمایه داری تنگ ببینی، فرقی با یک داعش تروریست مسلمان متعصب ندارید چرا که او هم ایدئولوژی خودش را برتر میداند و ضد غرب و سرمایه داری هم است مثل برخی چپهای اتوپیست یا سوسیال رمانتیکر ایرانی. چپ ایرانی تا زمانیکه شعارهای خسته کننده دیروزی را مدام تکرار میکند نمیتواند یک قدم به جلو بردارد تا چهارتا هوادار برای خودش درست کند. آیا روسیه ولادیمیر پوتین جنایتکار جزء کشورهای سرمایه داری غرب است که قسمتی از اوکرائین را اشغال کرده؟ ببینید موضع حزب چپ آلمان در این مورد چیه؟ یا حزب زیپراس یونان ( مشاورش خانم واگن کنشت بوده ) برای به قدرت رسیدن با یک حزب فاشیستی کوچک اعتلاف کرده تا مثلاً بر علیه سرمایه داری غرب بجنگد ولی دیدیم آخرش زانو زد ( بخاطر وعده های توخالی و پوپولیستی ). جالبه که شما جای عامل و معلول را هم اشتباه میگیرید. آیا عامل اصلی به خطر انداختن صلح دنیا " لشکر کشی های تجاوزکارانه غرب " بوده یا هست یا رژیم اسلام فاشیستی ج.ا. ایران که با میلیاردها دلار پول باد آورده نفت نیروهای تروریستی به نفع خودش را حمایت کرده و میکند و این باعث عکسل العمل کشورهای ارتجاعی حاشیه خلیج فارس شده تا که داعش را در مقابل پیشرفت و رشد شیعه ایرانی برپا کنند. تا زمانیکه رژیم ملاها در ایران قدرت دارد این منطقه رنگ صلح را به خودش نخواهد دید. هم شریان مالی داعش و هم رژیم ملاها را برای سرنگونی شان باید خشک کرد. راه حل کسانی که ضد دخالت نظامی غرب در این کشورها هستند چیست؟ بگذاریم که اسلامگراها دنیا را به تسخیر خودشان درآورند؟ شعار دادن کافی نیست آقا محسن! نسخه شما علیه سرمایه داری غرب چیست؟ دیکتاتوری پرولتاریا ( که شکست خورده! ) یا حکومت استبداد اسلامی شیعه یا سنّی؟ کسی هم منکر قلدری و سیاست سودجویانه سرمایه داری غرب نیست! تا دنیا بوده پول حاکم بوده! آلترناتیو چی داریم در مقابلش؟ نبرد مسلحانه یا مبارزه سیاسی حزبی در اپوزیسیون؟ واقع بین باید بود نه چپ متعصب ایدئولوژیک زده!
۷۱۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣۹۴       

عنوان : آنکه ناموخت از گذشت روزگار ...
با توجه به دو نظر اول مطرح شده سوالاتی که مطرح می شوند این است که
- کدام لشکر کشی کشورهای سرمایه داری برای کشورهای اشغال شده "امنیت" ببار آورد؟
- آیا هیچ انسان صادقی می تواند بر روی این حقیقت که لشکر کشی های تجاوزکارانه غرب صلح جهانی را بطور جدی به خطر انداخته چشم ببندد؟
- امنیت در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، مالی، اوکراین با لشکرکشی و بمباران و کشتار مردم بیگناه میسر است، یا با پایان دادن به سیاست های ریاکارانه دو بام و هوای غرب؟
- غرب که قادر بود و هست که با تحریم های اقتصادی ملتی همچون ملت عراق را به خاک سیاه بنشاند، قادر نیست شریانات مالی داعش در ترکیه، عربستان و ... را مسدود کند؟
- حافظه تاریخی انسان آنهم کسی که اهل مطالعه است، لااقل باید کمی از ماهی قرمز بیشتر باشد؛ امروز کیست که بتواند نقش غرب و ارتجاع دوست و متحد آن در حاشیه خلیج فارس و ترکیه را در پاگیری و رشد این نیروهای ضد بشر کتمان کند؟ مگر اینکه کسانی سر در آخور غرب داشته باشند یا در نوبت آن ایستاده باشند که به بهانه "پوتین ستیزی" و بزعم خود "مبارزه با ج. ا." همچون پیاده نظام امپریالیسم و صهیونیست ها و ارتجاع منطقه عمل می کنند!
۷۱۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣۹۴       

عنوان : همسو با مسکو و تهران
سوابق مواضع حزب چپ در آلمان همیشه همسو و در خدمت مسکو و تهران بوده است ، این خانم میگوید با کشتن هر تروریست خانواده اش هم تروریست میگردند ! پس با این منطق و تواضع باید دست آنها را باز گذاشت تا به کشتار و وحشیگری اسلامیان ادامه دهند
۷۱۴۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱٣۹۴       

عنوان : نظرات عجیب و غریب این خانوم!
بعنوان طرفدار حزب چپها ( die Linke ) که به خانم واگن کنشت رای داده چونکه کاندید شهر دوسلدورف برای مجلس بود باید بگویم که گاهی این خانم نظرات عجیبی دارد و نشان از پخته نبودنش و تا به آخر فکر نکردن نظرات سیاسی اش دارد مثل سیاست پاسیویستی ضد جنگ این حزب در مورد افغانستان که بر این عقیده بودند باید نیروی نظامی آلمان و غرب باید بیرون بروند. دیدیم که بعد از بیرون آمدن نظامیان المان بعد از چند روز طالبان دوباره قندهار را به اشغال خودشان دراوردند. من در ایمیلی به این خانم نوشتم که اول باید امنیت در افغانستان حفظ شود تا بعدش بازسازی شود. بدون امنیت کسی در جامعه سرمایه گذاری نمیکند. در مورد یونان هم نظراتش غلط بود و دیدیم چه شد. حالا فکر میکند گویا با دسته گل دادن به رهبر داعش میشود او را از ترور باز داشت. خانم واگن کنشت که محصول پدری ایرانی است گاهی با احساسش صحبت میکند تا با استدلال مبنی بر عقل آلمانیها. ترور و تروریستها فقط حرف زور را میفهمند. البته نظرش راجع به قطع حمایت ترکیه از داعش درست است. سیاست ضد جنگی همیشه درست نیست.اگر جنگ بر علیه آلمان نازی دوران هیتلر نبود فکر نکنم با یک دسته گل هیتلر کنار میرفت. فراموش کرده؟
۷۱۴۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱٣۹۴