دوگانه زن عادی – زن سیاسی
نیلوفر مهدیان


• «عادی» بودن هنوز جذابیت‌های خود را برای فعالان سیاسی و اجتماعی حفظ کرده و در مواجهه با هجمه‌ها به این جرگه فراگیر «زنان عادی» پناهنده می‌شوند. در حالی که روشن است که نه لزومی برای این پناهندگی هست و نه اصلا پناهی وجود دارد. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۹ آذر ۱٣۹۴ -  ۲۰ دسامبر ۲۰۱۵


مدرسه فمینیستی: دوگانه «زن عادی»- «زن سیاسی» دست از سرها برنمی‌دارد! البته چنان که روشن است این دوگانگی بر پایه هیچ منطق زبانی هم نیست. چرا که در مقابل «عادی»، «غیرعادی» است و در مقابل «سیاسی» هم جز «غیرسیاسی» معلوم نیست که چیست! شاید هم دوگانه مذکور همان دوگانه کهن «عام» و «خاص» باشد! در مقابل «زن عادی» در گفتمان‌های جاری به شکل ضمنی یا آشکار «زن فرهیخته»، «زن روشنفکر»، «زن هنرمند» و غیره هم قرار داده‌اند. منظور شاید به طور کلی زنانی باشند که از محدودیت‌های فرهنگ مردسالار به نوعی بر جسته‌اند.

حتی برخی این دوگانگی‌ها را به شکل «زنان ناشناس» در مقابل «زنان شناخته‌شده» یا «زنان مشهور» مطرح کرده اند. و اگر برگردیم به دوگانه «زن عادی» در مقابل «زن سیاسی»، از آنجا که زنان سیاسی ممکن است سیاسی بودن خود را به هر دلیل (مثلا نپذیرفتن معانی غالب) انکار کنند، «عادی» در مقابل «فعال اجتماعی»، و در برداشت‌های افراطی به طور کلی در مقابل «اجتماعی» قرار داده می‌شود. این در حالی است که «عادی» بودن هنوز جذابیت‌های خود را برای فعالان سیاسی و اجتماعی حفظ کرده و در مواجهه با هجمه‌ها به این جرگه فراگیر «زنان عادی» پناهنده می‌شوند. در حالی که روشن است که نه لزومی برای این پناهندگی هست و نه اصلا پناهی وجود دارد. چون این جرگه فراگیر خود در واقع پهنه‌ای است از انواع افراد و گروه‌ها با گرایش‌ها و شیوه‌های گوناگون زندگی که همان فعالان زنان یا دیگرانی نمایندگی یا بیان می‌کنند.

افراد و گروه‌هایی که با تمرکز بر اهداف و فعالیت‌ها و شیوه‌های زندگی گوناگون، خود را از دیگران بازمی‌شناسند و در جرگه فراگیر زنان عادی تعریف یا بازتعریف می‌کنند. آنان مناسبات خود را با اجتماع به نحوی شکل می‌دهند و خواسته‌های خود را در اشکال گوناگون و حتی نه در یک گروه بلکه در گروه‌های گوناگون بیان می‌کنند. به این ترتیب تمام «زنان عادی» با مناسبات و روابطی که حتی در محدودترین فضاها برقرار می‌کنند دارای جایگاه اجتماعی هستند. آنها مناسبات زندگانی خود را در حالی شکل می دهند که دست‌اندرکاران تحکیم فرهنگ مردسالار هم با تمام امکانات مالی و رسانه‌ای با شدت و حدت در حال الگوسازی برای ایشانند دوگانگی‌هایی که در میان فمینیست‌ها و فعالان میان خودشان و این زنان به وجود می‌آید شاید تا حد زیادی از عدم شناخت ایشان از یکدیگر باشد. دوگانگی‌هایی که با شناخت بیشتر و حسن نیت و حفظ احترام متقابل می‌تواند به تفاوت‌های ساده و انگیزاننده برای ارتباط و رقابت‌های سالم بدل شود به جای پیگیری تحقیر و حذف و سرکوب!