کو نازنین ام؟ آن غزلِ نابِ من کجاست؟
اسماعیل خویی
•
کو نازنین ام؟ آن غزلِ نابِ من کجاست؟
آرامش آورِ دلِ بی تابِ من کجاست؟
شعر است، در نگاهِ من، امشب، هر آنچه هست:
کو دلبرم، ولی؟ غزلِ نابِ من کجاست؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۷ دی ۱٣۹۴ -
۷ ژانويه ۲۰۱۶
کو نازنین ام؟ آن غزلِ نابِ من کجاست؟
آرامش آورِ دلِ بی تابِ من کجاست؟
شعر است، در نگاهِ من، امشب،هر آنچه هست:
کو دلبرم، ولی؟ غزلِ نابِ من کجاست؟
در این کویرِ تشنگی، آواره مانده ام:
سرچشمه ی زلال ترین آبِ من کجاست؟
بیداری ام جهنّمِ کابوس گشته است:
رویای من! بهشت کجا، خوابِ من کجاست؟
خاموشی است: مرغِ شباهنگِ من چه شد؟!
تاریکی است: گوهرِ شبتابِ من کجاست؟!
چون ماه نیست، شاعرِ عصرِ سفینه، هی!
پرسیدن ابلهی ست که: -"مهتابِ من کجاست؟"!
دست از طلب نداری* و دانی که نیست او:
رو، تا ابد بنال که نایابِ من کجاست؟!
بیست وهفتم تیرماه۱٣۹٣،
بیدرکجای لندن
*"دست از طلب ندارم، تا کامِ من برآید..."
حافظ
|