بیانیهی کودار در خصوص رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی در ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱ بهمن ۱٣۹۴ -
۲۱ ژانويه ۲۰۱۶
به افکار عمومی
رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، اثباتی بر احتضار سیاسی جمهوری اسلامی
با آغاز مداخلات سیاسی نظامی در خاورمیانه از جانب نیروهای جهانی با پیشقراولی آمریکا و دول اروپایی، یکی از موضوعات مورد بحث در محافل سیاسی منطقهای و جهانی، موضوع مداخله در ایران بوده که به دلایلی اعم از وجود توانایی ساخت تسلیحات هستهای، زیادهرویهای رژیم ایران و اهداف هژمونیک نظام، مداخلات این کشور در امور داخلی کشورهای منطقهای، معضلات سیاسیــ اجتماعی داخلی، فقدان دموکراسی و آزادی، و نیز پایمالکردن معیارهای حقوق بشری و ... همواره در محوریت مناسبات سیاسی منطقهای و جهانی باقیمانده است. در این چهارچوب طی چند سال اخیر موضوع توافقات هستهای ایران و دیدارهای دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی و غرب، همچنان ادامه داشته و اخیرا در برخی موارد توافقاتی میان طرفین نیز ایجاد گشته است. علیرغم بیانیهها و مواضع سران جمهوریاسلامی مبنی بر کسب موفقیتی شایان جشن و پایکوبی در این توافقات، سوالی اساسی مطرح میگردد که آیا با چنین توافقی و با لغو اندکی از تحریمهای جهانی، تمامی مسائل و مشکلات ایران با نیروهای جهانی خاتمه یافته و دیگر نیازی به مداخلهی سیاسی و نظامی علیه ایران باقی نمانده است که اینگونه سران دولت از این توافقات به وجد آمدهاند؟! و آیا راه رهایی ایران از طرحوارهی مداخلات خاورمیانه تنها از طریق اطمینانبخشی و اعتمادسازی مبنی بر عدم تهدیدآمیز بودن ایران برای نیروهای غربی و متفقان منطقهای آنان میگذرد؟! در واقع خود جمهوری اسلامی نیز به این امر واقف است که گزینههای پیش رو حامل بار چارهیابی مسائل نبوده و راهکاری عملی به شمار نمیآید. از این روست که سعی دارند چنین سادهاندیشیهای سیاسیای را به اذهان عمومی ایران تزریق نمایند، و آن را یگانه گزینهی موفقیتآمیز خویش جلوه دهند. در حالی که این اصلیترین تهدید برای ایران و به ویژه خلقهای این جغرافیاست. چرا که موضوع مداخلات خاورمیانه و به ویژه همسوسازی ایران با اهداف استراتژیک نیروهای جهانی یا از طریق مسامحه و یا از طریق مداخله، موضوعی جدیتر از آن است که با چنین توافقاتی خاتمه یافته و یا حل و فصل گردد.
با توجه به رویکردهای سران رژیم ایران از همان آغاز سلطهی جمهوری اسلامی تا به امروز به ویژه رفتارهای رژیم طی سالهای اخیر، میتوان آشکارا به این موضوع پی برد که دو نوع رفتار «یا خشونت و یا تسلیمیت» که هماکنون از جانب سران رژیم اعمال میگردد، کشور ایران را به سوی آیندهای پرمخاطره سوق میدهد. نتیجهی هر دو رویکرد کنونی، ایران را یا از طریق نیروهایی که هماکنون با رژیم ایران در تنش هستند و یا از طریق متفقان کنونیاش به سوی سرنوشت عراق و سوریه سوق خواهد داد. در هر دو حالت نیز عواقب ناگواری خلقهای ایران را تهدید خواهد کرد. راه گذار و یا رویکرد سومی که تا بهحال در لیتراتور سران رژیم دارای تعریف نبوده و هیج جایگاهی برای آن اندیشیده نشده است، راهکار دموکراتیک مبنی بر مشارکت همهی خلقهای ایران و حل ریشهای معضلات سیاسیـ اجتماعی داخلیست. عدم وجود دموکراسی و تداوم معضلات سیاسیـ اجتماعی موضوعی ریشهایست که حتی در صورت عدم وجود شرایط مداخلاتی در منطقه نیز، به تنهایی کافیست که حیات سیاسی رژیم ایران را خاتمه دهد. این در حالیست که معضلات سیاسیـ اجتماعی داخلی با توجه به برخوردهای رژیم ایران، دیگر به اوج خویش رسیده و آنگونه که از رفتار سران رژیم پیداست، هیچگونه توجه و هیچ نوع اهمیتی بدانها داده نمیشود.
نوع برخورد رژیم با انتخابات مجلس شورای اسلامی، این موضوع را کاملا تصدیق میکند. سالهاست که نهادهای تبلیغاتی رژیم درصدد آنند که مشارکت مردم در انتخابات را به عنوان کسب مشروعیت برای سلطهی خویش قلمداد نمایند و حتی این موضوع را به همگان بقبولانند. این در حالیست که موضوع انتخابات و مشارکت هر چند محدود مردم در سیاست، قدمتی صد ساله داشته و تاکنون به عنوان سنتی مبارزاتی در راستای محدود نمودن حیطهی اختیارات قشر الیت سلطهگر، تداوم یافته است. کاملا عکس ادعاهای رژیم، بزرگترین واهمهی قشر الیت سلطهگر در داخل نظام، مشارکت عظیم مردمی در انتخابات بوده و جهت جلوگیری از این مهم است که سران رژیم رد صلاحیت کاندیداهای مردم را به عنوان سنت و تدبیری سیاسی اندیشیدهاند. در مرحلهی اخیر نیز به شکلی آشکار شاهد مداخلات سپاهپاسداران و نهادهای استصوابی و به ویژه ولایت مطلقهی فقیه!! هستیم. باز هم به مطرح نمودن بهانههایی از قبیل نفوذ عوامل بیگانه و دسیسههای خارجی، اکثریت قریب به اتفاق نامزدهای انتخاباتی تا به حال رد صلاحیت شدهاند. با توجه به آمار رد صلاحیتهای اخیر که آن را معطوف به عوامل بیگانه، توطئهی غرب و یا تجزیهطلبی ارائه میدهند، آنگاه میتوان چنین برداشت نمود که اوضاع مملکت از طریق این به اصطلاح عوامل بیگانه شکل گرفته، دارای موجودیتی قوی بوده و حاکمیت نظام معنایی اقلیت به خود گرفته است. در این صورت میتوان گفت که رژیم جمهوری اسلامی عملا در سرازیری زوال و احتضاری سیاسیست. بدون شک این یک واقعیت انکارناپذیر است که رژیم جمهوری اسلامی در اوضاع کنونی در میان خلقهای ایران در وضعیت انزوا و اقلیت قرار داشته؛ ادعاهای رژیم مبنی بر دیگریخواندن و عامل بیگانه تعریفنمودن خلقهای ایران، ادعایی واهی بوده که با هدف سرپوش نهادن بر وضعیت وخیم رژیم موضوعیت مییابد. هر چند نهاد قدرت و در راس آن ولایت فقیه، با مظلومنمایی و صدور بیانیههایی به ظاهر متواضعانه، از همهی مخالفان نظام و حتی از آنانی که او را نیز قبول ندارند، درخواست کرده که در انتخابات شرکت نمایند، ولی در عمل از همگان میخواهد تا به افرادی رای دهند که از طرف وی تعیین شده، و کاندیدای مقبول نظام هستند. چرا که در نظر ولایت مطلقهی فقیه، خلقهای ایران از آنچنان سلامت فکری و عقلانیت و شعورمندی سیاسی برخوردار نیستند که تشخیص صحیحی را در مورد نامزدهای انتخاباتی داشته باشند.
در این چهارچوب ضمن محکومنمودن برخورد سلطهگرانهی رژیم در قبال انتخابات و رد صلاحیت نامزدهای مورد تایید خلقهای ایران، این رفتار رژیم را به عنوان توهینی عظیم به شعور سیاسی و خرد جمعی جوامع ایران میدانیم. بر همین مبنا از همهی خلقهای ایران و به ویژه از همهی نیروهای اوپوزسیون و منتقدان حاکمیت خواستاریم تا در مقابل این برخورد سلطهگرانه در موضوع رد صلاحیتها، موضع شفاف و عملی خویش را اتخاذ نموده و از نامزدهای ردصلاحیتشده، صیانت به عمل آورند و تحقیر به هویت و موجودیت ارادهمند خلقهای ایران از سوی نظام سلطهی ولایت فقیه و سپاهپاسداران را محکوم نمایند. بعنوان جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان موضع خویش در قبال انتخابات را نیز در آیندهای نزدیک اعلام خواهیم نمود.
ریاست مشترک شورای رهبری کودار (جامعهی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان)
سیام دیماه سال یکهزار و سیصدو نودوچهار خورشیدی
۲۰ / ۱ / ۲۰۱۶
|