قتل مرموز پیرمرد نیکوکار پاداش نیکوکاری و وطن دوستی !


بهروز گیلک


• خبر قتل پیر مرد ثروتمند که ۳۲ میلیارد تومان از ثروت خود را تنها در راه ساخت و ساز دهها فضای آموزشی در کشور هزینه کرده بود؛ تنها تکان دهنده نبود بلکه بسیار تاسف بار، ناگوار و هشدار دهنده بود. غلامرضا مردانی آذری تا سال ۱۳۸۰، ۲۳ مدرسه، ۵ خوابگاه و ۵ پانسیون به وسعت ۱۰۳ هزار متر مربع با هزینه ۲۷ میلیارد تومان احداث کرد که در این مدارس قریب به ۱۰ هزار دانش آموز در حال تحصیل هستند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ آذر ۱٣٨۵ -  ۱۲ دسامبر ۲۰۰۶


خبر قتل پیر مرد ثروتمند که ۳۲ میلیارد تومان از ثروت خود را تنها در راه   ساخت و ساز دهها فضای آموزشی در کشور هزینه کرده بود؛   تنها تکان دهنده نبود بلکه بسیار تاسف بار، ناگوار و هشدار دهنده بود .
کشتن این پیر مرد ۸۰ ساله با هر انگیزه ای که اتفاق افتاده باشد ، چیزی نیست جز خود زنی مرگبار جامعه ای   که عاطفه خود از دست داده است. خفه کردن این مرد انسان دوست، بی شک   کشتن وجدان، کشتن عاطفه و قتل ترحم و مهربانی جامعه است. در جامعه عاطفه گم کرده کنونی که خائنان بیش از خادمان از مصونیت برخوردارند، پاداش   وطن خواهی و انسان دوستی   گویی نه ستایش و مهر، که مرگ فجیع است. بی عاطفگان تبهکاری که به پشیزی خدمتکار فرهنگ و علم کشور خود را به قتل می رسانند بی تردید قصد دارند با کارد قتاله خود ریشه های انسانیت، نیکو کاری و ایران دوستی را از پای درآورند.
روز دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد با چاپ تصویری از «غلام رضا مردانی آذر» مرد نیکوکاری که به «چهره ماندگار مدرسه سازی ایران»   شهرت داشت، نوشت این مرد خیر به طرز دلخراشی در محل شرکت خود در خیابان ایرانشهر به قتل رسیده است. جسد این پیر مرد   ساعاتی پس از آن که از محل کارش «شرکت آسانسور سازی» به خانه اش برنگشت، در پی اطلاع دخترش به پلیس در شرکتش پیدا شد. جسد این چهره ماندگار مدرسه سازی در حالی کشف شد که قاتل یا قاتلان او را به طرزی حرفه ای به قتل رسانده بودند.   پلیس وقتی وارد اداره این مرد ثروتمند خیر شد به جسد خفه شده او برخورد که سرش در   یک گونی پلاستیکی که دورش چسب کاری شده بود فرو رفته بود.
قتل این مرد نیکوکار از هر زاویه و نگاهی، یک جنایت ساده و معمولی نیست. شخصی که از ثروت و پول شخصی خود دهها فضای آموزشی در مناطق محروم کشورش ایجاد می کند انسانی به مراتب ارزشمند برای کشور و مردم   وطن و سرزمینش است. از این رو حفظ چینن انسان هایی که سرمایه های معنوی وطن خود محسوب می شوند یک وظیفه ملی است. جامعه می بایست هم به لحاظ   پاسداشت و تقدیر از آرمان های این انسان و هم به جهت حفظ و احترام شخصی به او   از خود مسئولیت نشان می داد که چنین نکرد.
دربرابر این کوتاهی اما اکنون   جامعه می باید نشانه هایی از درک انسانی و ملی خود را بروز دهد. و تاسفبار آن که پس از کشف جسد این مرد تا کنون آن گونه لازم بود نه مطبوعات و نه هیچ حرکت مردمی که خواستار تسریع و تلاش مضاعف در شناسایی قاتل یا قاتلان باشد دیده نشده است. در برابر این کوتاهی اما، اکنون جامعه می باید نشانه هایی از درک مسئولانه و انسانی خود را بروز دهد. هر چند گمانه زنی در باره قتل او تا حدود بسیاری مرتبط است با شخصیت سیاسی و اجتماعی مقتول که در این خصوص هیچ خبری تا کنون درجایی درج نشده اما چهره (عکس) منتشر شده از مردانی آذر با ظاهری آراسته و کراوات به خوبی می توان دریافت که او سرمایه دار و ثروتمندی خارج از کادر حکومتیان بوده است.
با این وجود هنوز زود است که بتوان ابعاد و انگیزه های قتل مرموز این مرد نیکوکار را به دقت بازشناخت. چه او قربانی یک توطئه مافیایی ـ سیاسی شده باشد و یا در پی اخاذی خرده تبهکاران سارق، توسط یک یا چند جنایتکار به قتل رسیده باشد، ماهیت چنین جنایتی فراتر از یک قتل و جنایت معمولی است و می باید از آن به مانند یک جنایت بزرگ ملی یاد کرد. در این میان کمک رسانه های مستقل که بتوانند مسئولانه پیگیر آشکار شدن ابعاد این جنایت باشند خود یک اقدام مهم ملی است.
 
غلام رضا مردانی آذر کی بود؟
آن چه که روزنامه های داخل کشور تاکنون در باره قتل این مرد نیکوکار نوشته اند تنها اخباری سردستی، کم اهمیت و بی مسئولیت   بود. در خبرهای آمده تنها روزنامه اعتماد در روز اول جنایت، کمی بیش از یک خبر در باره آن نوشت. کم توجهی روزنامه ها نسبت به این جنایت خود گویای رمز و رازی فراتر و مهمتر از یک جنایت عادی است. به نظر یک نوع سانسور خبری در حال اعمال نسبت به آن است تا هم خود شخص معتبر نیکوکار و هم عملکرد انسان دوستانه اش کمتر مورد کنجکاوری جامعه قرار گیرد. تنها واکنشی که نسبت به این جنایت و شناخت این پیرمرد خیر صورت گرفته، اطلاعیه و درخواست سازمان نوسازی مدارس کشور از قوه قضائیه بود که دو روز پس از قتل او بخش هایی از آن در روزنامه اعتماد ۲۱ آذر به چاپ رسید.
این درخواست که خواستار پیگیری سریع قانون نسبت به شناسایی قاتل یا قاتلان شده است در معرفی «مردانی آذر» چنین آمده است:
«غلامرضا مردانی آذری در سال ۱٣۰۵ در شهر تبریز متولد شد و در سال ۱٣۷۹ مدرسه سازی را آغاز کرد و اولین مدرسه اهدایی خود را در استان آذربایجان شرقی ساخت. وی تا سال ۱٣٨۰، ۲٣ مدرسه، ۵ خوابگاه و ۵ پانسیون به وسعت ۱۰٣ هزار متر مربع با هزینه ۲۷ میلیارد تومان احداث کرد که در این مدارس قریب به ۱۰ هزار دانش آموز در حال تحصیل هستند.
مردانی آذری به همراه دو برادر دیگر خود اقدام به مدرسه سازی می کرد که مدارس دخترانه را به اسم مادر خود زهرا مردانی آذری و مدارس پسرانه را به اسم پدر خود محمد مردانی آذری نامگذاری می کرد.
وی از سال ۱٣٨۰، ٨ میلیارد تومان در زمینه مدرسه سازی هزینه کرده و تعداد مدارس وی به ۲۷ مدرسه رسیده است.»