پانزده دلیل که چرا بهتر است در انتخابات ایران رای داد - تورج آزادکار



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۵ بهمن ۱٣۹۴ -  ۱۴ فوريه ۲۰۱۶


در حالیکه فقط دو هفته بیشتر به انتخابات در پیش رو در ایران باقی نمانده، و با وجود اینکه اکثر مردم میدانند که این واقعه از پیش توسط "رهبر" و سپاه پاسداران مهندسی شده و انتخاب آزادانه افراد مخالف رژیم، اصلاح طلبان و حتی اعتدالیون غیر ممکن شده، بنظر من شرکت در این انتخابات تحت شرایط زیر بر هر فرد ایرانی واجب است:

١-حق رأی یکی از مهمترین حقوق انسان در هر گونه سیستم های به اصطلاح دموکراتیک، حتی نوع فرمایشی آن است که نه بعنوان هدیه ای از طرف رژیم بلکه توسط مبارزات دائم مردم و انقلاب بدست آمده. پس نباید از این حق به سادگی در گذشت.
٢-از آن گذشته خود پروسه انتخابات شرایطی را بوجود می آورد که طی آن میتوان کارزاری از مخالفت و انتقاد از سیستم موجود را دامن زد.
٣-ما اگر یتوانیم حتی یکنفر نماینده واقعی و با شهامت (مثلا کسی مثل دکتر محمد مصدق که سالها یک تنه بر علیه سلطنت و روحانیت جنگید) رابه مجلس شورا ویا خبرگان بفرستیم کار درستی کرده ایم. چون همان یکنفر هم میتواند در مقابل رژیم بایستد و به عنوان نماینده مخالفان قد علم کند و بعدآ به دو نفر و دهها نفر تبدیل شود.
٤-در صورتی که اگر رأی ندهیم با دست خودمان طرفداران پر و پا قرص رژیم و مخالفان خودمان را بر قدرت تثبیت کرده ایم و خودمان و جامعه را به تنها گرائی و رخوت دعوت کرده ایم. ما باید بدانیم که هر رژیمی طبیعتآ خواهان ماندن در قدرت است و برای آن از همه ابزار همچون تبلیغ، تمهید، رد صلاحیت مخالفان، تقلب، مهندسی و حتی سرکوب استفاده خواهد کرد.
٥-رآی ندادن و تحریم هم نوعی شرکت در انتخابات است و اگر آنرا توصیه میکنیم بهتر است به خیابان بیائیم و اعلام کنیم که چرا رأی نمیدهیم، و توضیح دهیم چرا اگر شرکت نکنیم بنفع مردم خواهد بود و منجر به کندی، ایستادن و حتی عقب رفتن پروسه اصلاح نخواهد شد؟
٦-همانطور که اشاره کردم رأی ندادن هم خودش نوعی رأی دادن است و شما میتوانید نه فقط بنفع بلکه همچنین بر علیه کسی رأی بدهید.
٧-بنظر من رأی دادن،، چه موافق و چه مخالف، تا حدی اعلام وجود سیاسی ماست وگر نه ما نافی موجودیت سیاسی خودمان شده ایم، پس بهتر است آن جامعه را ترک کنیم.
٨-نکته دیگر این است که علیرقم شعار های بعضی از گروه های اوپوزیسیون (که اکثرا از نیت خوب و صادقانه عمل میکنند) بنفع تحریم انتخابات، فقط تعداد اندکی از مردم به این شعارها گوش میدهند و اکثر مردم چه بخواهید و چه نخواهید در این انتخابات شرکت خواهند کرد، پس شعار تحریم انتخابات چندان مواثر نخواهد بود.
٩- لذا بهتر است بجای تحریم، به مردم و طرفدارات اپوزیسیون نظر خودمان را اعلام کنیم که به چه کسانی رأی بدهند و به چه کسانی رأی ندهند. رأی ندادن به یک شخص معلوم، بر عکس تحریم، بیشتر اثر گذار خواهد بود.
١٠- در اصطلاح انگلیسی به این روش میگویند "انتخاب شیطان کوچک تر" که باعث شکست شیطان بزرگتر میشود.
١١- تحریم سیاسی، اقتصادی وحتی در بعضی موارد فرهنگی میتواند موثر باشد، ولی موقعی که میبینیم سیستم حاکم میتواند از این نوع تحریم ها بنفع خودش استفاده کند میبایست سنجیده عمل کرد تا نقشه های او نقش برآب گردد.
١٢-نباید دگماتیست و منفی گرا بود بلکه بهتر است ابتدا به ژرف جامعه بنگریم و ملاحظه کنیم که آیا میتوانیم با فرد ویا گروهی بطور موقت همدست و همراه شویم و جامعه مان را حتی یکی دو درجه به سمت جلو حرکت دهیم؟
١٣-مثال واضح آن انتخاب روحانی در مقابل جلیلی بود که باعث موفقیت قرارداد برجام و رفع تحریم های کمر شکن بر علیه مردم ایران شد. در صورتی که اگر مردم به شعارهای تحریم گوش میدادند جلیلی و یا امثال او اکنون در مقام ریاست جمهوری بودند و از برجام هم خبری نبود.
١٤- وجود هر نوع اوپوزیسیون و فراکسیون در مجلس، حتی در میان طرفداران رژیم، باعث میشود که گاهی در بین آنها اختلاف و افشاگری رخ دهد که منجر به ضعف آنها و کمک به آگاهی بیشتر مردم شود.
١٥-حتی پس از إعلام نتایج انتخابات کارزار مبارزه برای دمکراسی، آزادی و رفع تبعیضات به انتها نخواهد رسید و چنانچه در انتخابات ١٣٨٨ شاهد آن بودیم جنبش اعتراض به آن نتایج میتواند مدتها ادامه یابدو رژیم را در موضع دفاعی قراردهد.

خیلی دلایل دیگری را هم میشود بنفع و یا بر علیه تحریم گفت ولی مسئله اصلی اینست که نباید هیچوقت در مقابل جنبش و حرکت توده های مردم ایستاد! برعکس باید همیشه عمق و جهت حرکت مردم را دید و فهمید و بسمت ارتفاع آن حرکت کرد. در اصطلاح مارکسیستی به آن میگویند "حرکت مطلق بسمت شدن!" و در دیالکتیک هگل بمعنی "کار، مشقت، تحمل و صبر" است که البته در اینجا مسئله اصلی "صبر" است!