شحنه ما را دید و قاضی را ندید! - محمدعلی مهرآسا
دزدهائی که محکوم شده اند ولی به جای زندان در تهران به همان کار مشغولند
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲ اسفند ۱٣۹۴ -
۲۱ فوريه ۲۰۱۶
روزنامه اطلاعات منتشر شده در تهران در شماره روز 16 فوریه اش از قول دادستان کل رژیم حکومت اسلامی نوشته است:
« 17 هزار حکم محکومیّت سارقان تهرانی اجرا نشده است...»
این عدد نشان تمام سارقان نیست و به طور یقین تعداد دزدان تهران دستکم دو برابر این عدد است. البته اگر دزدان دولتی و سارقان حاکمیّت را از این فهرست کم کنیم. چون آنها جائی والاتر دارند و هیچ دادگاهی خود را آلوده این قبیل سارقین نمی کند زیرا اعضای خود دادگاه نیز از همان قماشند. من به یقین اعتقاد دارم که نود درسد اهالی حکومتی اعم از سویل و یونیفورم پوش دزدند.
در دبیرستان در درس عربی داستانی بود به این شرح « قیل لِاَلمَجنونٌ اُعِدّو المَجانین؛ قُل هذا مشکل ولایُمکن، بل قادرٌ و یُمکن اُعدّو العقلاءً» از مجنون پرسیدند دیوانگان را بشمار؛ گفت این مشکل و غیر ممکن است. اما می توانم عاقلان را بشمارم.
اکنون در مورد افراد حاکمیّت اسلامی نیز می توان کسانی را که پاکند و یا توانائی ی دزدی را ندارند، بر شمرد و تعیین کرد، چون اندک تعدادند. ولی دزدان در اکثریّت مطلقند و شمارششان ناممکن است.
این دزدانی هم که دادستان کل چنین تعریفی درموردشان دارد، قسمتی از کُلّند که با دادن رشوه به قاضی و منشی دادگاه خود را از مجازات رهانیده اند که قولی است جملگی برآنند. 17 هزار دزد و سارق اغلب مسلح، که به زندان و یا قطع عضو محکومند و توسط قاضی یا دادگاه حکم گرفته اند ولی احکامشان اجرا نشده است. یعنی این دزدان همچنان در اجتماع ویلانند و به دزدی مشغول و کسی نیز مزاحم آنان نیست؛ چون دزدند نه منقد حکومت آخوندی! نه روشنفکر؛ نه هنرمند؛ نه نویسنده و روزنامه نگار این دزدان حکم محکومیّت خود را از دادگاه گرفته اند. به طور مثال سه یا چهار سال زندان و یا طبق شریعت اسلام بریدن دست و پا و انگشتان دست و پا که می دانیم نوعی مجازات توحش گونه است. اما بدبختانه مومنان دین اسلام به آن می نازند و معتقدند که همین قانون قصاص سبب شده است در نجد و حجاز که چنین جزائی برای دزدان اجرا می شود، دزدی رخت بر بندد. که البته دروغی شرم آور است زیرا دزدی از فقر منتج می شود و چون سالهاست در عربستان به علت ثروت هنگفت فروش نفت و پول حاجیان کشورهای اسلامی، دزدی وجود ندارد و فقر ریشه کن شده است و لذا دزدی هم نادر است، دیگر دست بریدن نیز برافتاده است.
اما یک نظر هم بیندازید به واکنش همین قوه قصابیّه نسبت به متهمان سیاسی و عقیدتی که تنها جرمشان انتقاد از اوضاع ننگین و نکبت بار کشوری است که زمانی در خاورمیانه قدر و منزلتی درخور داشت. یک جوان در صفحه فیس بوک و یا در سایتی که باز کرده است، نوشته است گرانی بیداد می کند؛ و یا فحشا به حد مشمئز کننده ای رسیده است؛ و یا ادارات ایران بدون دادن رشوه کار متقاضی را انجام نمی دهند و من خود تا پول ندادم کارم در فلان مرکز مورد رسیدگی قرار نمی گرفت. و یا در نهایت همان نظر مرا که بارها در مقالاتم نوشته ام آورده اند که دستگاه دادگستری ایران لانه ی فساد است!
چنین نوشته هائی؛ و یا بیرون افتادن موی بانوان از روسری و یا ماتیک غلیظ برلب مالیدن خانمها یا دگر اندیشی از هرنوعش و... همه مصادیق درست جرم در حکومت آخوندی مشهور به اسلامی است. البته در حکومت آخوندی این جرایم که مختص ایران است، بسیار از دزدی و جیب بری و فحشا و رشوه خواری جریمه اش بیشتر است و خیلی سریعتر به آن رسیدگی می شود. به محض مشاهده چنین نوشته هائی؛ و در این موارد حتا مشکوک شدن به کسی که اندیشه ای خلاف سران و پادوهای دستگاه دارد، به فوریّت او را نشان می کنند و پاسداران اطلاعات سپاه آدرس خانه فرد مورد نظر را یافته و با اسلحه ی گرم و سرد به آنجا هجوم می برند و حتا دروازه حیاط را می شکنند و با ایجاد رعب و ترس وارد خانه ای می شوند که هیچ یک از ساکنانش علت یورش را نمی دانند. همراه با این یورش چنگیزی - اسلامی تمام اتاقهای خانه را می گردند و وسائل منزل را به هم می ریزند و درون چمدانها و ساکهای مسافرت را نیز بر روی زمین پهن کرده هرچه در خفیه و پنهان هست که جنبه جرم و جنایت نیز ندارد و وسائل عادی ی زندگی معمولی است، در کف سالن منزل می ریزند و در میان آن، پی مدارکی بیشتر از نوشته فیسبوک و سایت می گردند تا هرچه بیشتر جرم نویسنده و منقد را سنگینتر کنند و به دست آدمکشی برای محاکمه بدهند به نام قاضی که تعدادشان در تهران حدود سه نفر و در مرکز هر استان نیز یک نفر بی سواد و لی قسی القلب را که به این کار گمارده اند.
در میان اینها قاضی صلواتی با آن اسم با مسمایش از همه درنده خوتر و شریرتر است و تصورش این است که نه تنها ایرانیان، بل تمام مردم جهان مجرمند و اثبات لازم ندارد و تنها او باید مقدار و تعداد سالهای زندانشان را اعلام کند. و مزه ی زندانی که مدتش را او تعیین می فرماید بچشند. البته در تمام این مدتی که او به قضاوت مشغول بوده است، برای نمونه متهم یک پرونده از حبس مبرا نشده و حکم«دیس- مس» صادر نکرده است. بی استثنا تمام متهمان به زندان محکوم شده اند.
آنچه بیش از همه شرم آور است و یکی از ویژگیهای دین اسلام و مسلمانان محمدی به نام غنائم جنگی است، این است که این قوم الظالمین و مهاجمین به خانه هائی که یکی از افرادش در نظر آنها مشکوک است، آنچه وسائل الکترونیک متهم بی گناه را در خانه گیر می آورند با خود می برند و برای ابد نگه می دارند. حتا پس از تمام شدن مدت زندان متهم، وسائلش را به او باز نمی گردانند و جزو اموال خود و پاسداران اسلام بدون توجه به حلال و حرام در خانه ی این پتیاره ها می ماند و مایملک آنها می شود. سالهاست کامپیوترها و دیگر وسائل الکترونی آقای محمد نوری زاد را بالا کشیده و بلعیده اند؛ و هرچه فریاد می زند، البته به جائی نمی رسد. زیرا مدافع این دزدان خود حضرت ولی فقیه است که عمامه سیاه دارد و هوادارانش عقیده دارند مجتهد جامع الشرایط است و باید آئین دین اسلام را به نیکی رعات کند. البته من گمان می کنم حضرت رهبر و آقازاده ها از نظر دزدی و دروغ و رشوه خواری در دنیا بی نظیر و یکتا شده اند و نمونه ای برایشان دراین جهان پهناور یافت نمی شود. این ثروت اندوزی را بانکهای بریتانیا رسماً اعلام کردند.
به هر حال به قول زنده یاد پرون اعتصامی که اززبان دزد به قاضی می گوید این شعرهم در مورد قضات اسلامی و هم در مورد ولی مطلقه فقیه صدق می کند:
برد دزدی را سوی قاضی عسس خلق بسیاری روان از پیش و پس
گفت قاضی این خطا کاری چه بود دزد گفت از مردم آزاری چه سود
گفت هان برگوی شغل خویشتن گفت همچون قاضی هستم راهزن
گفت آن زرها که برده ستی کجاست گفت در همیان تلبیس شماست
.....
دزدی پنهان و پیدا کار تُست مال دزدی جمله در انبان تُست
تو قلم بر حکم داور می بَری من زدیوار و تو از در می بری
دزد جاهل گر یکی ابریق بُرد دزد عارف دفتر و تحقیق برد
دیگر ای گندم نمای جو فروش با ردای عُجب عیب خود مپوش
دزد زر بستند و دزد دین رهید شحنه ما را دید و قاضی را ندید
آری آن زنده یاد هم آن شعرها را در زمانی گفته است که هنوز دادگستری ایران توسط «داور» به صورت آبرومند در نیامده بود و همچنان ملاها به نام حاکمان شرع مشغول داوری در میان مردم بودند و با گرفتن رشوه سند سازی می کردند و دست و پا می بریدند. زنده یاد پروین اعتصامی آن قاضیها را دیده و می شناخته است و یا توصیف و شرح رفتارشان را از زنده یاد اعتصام الملک پدرش شنیده بوده است. خامنه ای یکی از همان مزوران است اما نه در لباس قاضی، بل در کسوت و مقام سرپرست کشور و مستبد کل مملکت هرچه بتواند انجام دهد، خود و آقا زاده هایش دریغ ندارند. افزون بر این، ایران قاضی غیر دزد ندارد و آقای خامنه ای بر این عیب و فساد بزرگ دستگاه قضا به خوبی اشراف دارد و آگاه است و از همه چیز مطلع. جوانی را برای نوشته ای در سایت محکوم به 21 سال زندان کرده اند؛ ولی آقای رحیمی معاون کل احمدی نژاد با دزدی و رشوه خواری سه بیلیونی به پنج سال زندان محکوم شده است. تعیین کنید مقداررشوه ای را که آقای رحیمی در قبال این حکم به دادگستری پرداخته است؟
کالیفرنیا - دکتر محمدعلی مهرآسا
|