شکست سناریوی جدید بازی با تروریسم اردوغان


اردشیر زارعی قنواتی


• تجربه نشان داده است که اردوغان با بهره گیری از تروریسم و عملیات های تروریستی در یک سال گذشته در ترکیه سعی در باج خواهی، انتقام جویی و مدیریت شرایط به نفع خویش داشته است که به نظر می رسد در این مورد اخیر دیگر کارایی نخواهد داشت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲ اسفند ۱٣۹۴ -  ۲۱ فوريه ۲۰۱۶


کسی که با آتش بازی می کند بالاخره دست خود را می سوزاند، این یک واقعیت اثبات شده است که همواره تکرار گردیده اما تاریخ نشان داده است که این تجربه هرگز مانع از ادامه بازی با آتش نخواهد شد. ترکیه دوران حکمرانی "رجب طیب اردوغان" نمونه بارز این تجربه تاریخی است که به خصوص بعد از تحولات جهان عرب موسوم به "بهار عربی" و رویای نوعثمانی رهبران اسلامگرای این کشور، به یک بازیگر ماجراجو و آتش افروز در بی ثباتی و منازعات فرقه یی در شاخ آفریقا و خاورمیانه عربی تبدیل شده است. از طرف دیگر گسست و شکاف اساسی در جامعه ترکیه به واسطه "کیش شخصیت" اردوغان برای دامن زدن به اختلافات درونی حول دوقطبی های اسلامگرایی – سکولاریسم و ترک – کرد در چارچوب تنش و منازعات سیاسی – اجتماعی جهت حفظ و تثبیت موقعیت اقتدارگرایانه نظام حاکم، به موازات بی ثبات سازی منطقه یی موجب امنیتی شدن جامعه ترکیه و بروز جنگ ویرانگر علیه اقلیت ۲۰ درصدی کردها در مناطق جنوب شرقی کشور شده است. پیوند این سیاست ماجراجویانه و دخالت گرایانه منطقه یی حزب "عدالت و توسعه" با سرکوب نظامی بخش مهمی از شهروندان کشور تنها به بهانه جایگاه اپوزیسیونی و مخالفت با "وضع موجود" هم اکنون منجر به یک آنارشی و بی ثباتی سیاسی – اجتماعی در دو حوزه داخلی و خارجی شده است که طیف وسیع و متنوعی از مخالفان را علیه دولت آنکارا و سیاست های حاکم گرد هم آورده است. تنوع این مخالفان در عرصه داخلی و خارجی هر چند که هر کدام با اهداف متفاوتی در تقابل و تنازع با دولت حاکم قرار گرفته اند ولی به دلیل پیچیدگی و ارتباط ارگانیک تحولات درونی و بیرونی این فرصت را فراهم می آورد که با تاثیرگذاری دوجانبه هر حادثه و تحولی ماهیت هم ذات پنداری را تقویت کند.
به همین دلیل حادثه مرگبار روز چهارشنبه ۱۷ فوریه در آنکارا که موجب کشته شدن ۲٨ تن و زخمی شدن حدود ۶۰ تن دیگر گردید که بیشتر آنان شامل افسران و نظامیان ارتش ترکیه بودند، نه تنها وحشت را بر فضای داخلی ترکیه گسترانید که حتی زمینه تشدید بی ثباتی و جنگ در بحران سوریه را نیز فراهم کرد. در این حادثه که عصر چهارشنبه با انفجار یک اتومبیل بمب گزاری شده در کنار دو اتوبوس حامل نظامیان ارتش در پشت چراغ قرمز در ترافیک آنکارا به وقوع پیوست، بلافاصله انگشت اتهام از طرف "احمد داووداوغلو" نخست وزیر و سپس آقای اردوغان به سوی مبارزان کرد سوری "یگان های مدافع خلق" نشانه رفت و با طرح اتهام همدستی آنان با حزب کارگران کردستان موسوم به "پ ک ک" به صورت هم زمان اسلامگرایان حاکم بر ترکیه دو نیروی اصلی مخالف خود در داخل و خارج را برای اعمال فشار و سرکوب زیر فشار قرار دادند. اینکه کمتر از ۲۴ ساعت دولت آنکارا به زعم خود توانست عوامل تروریست را شناسایی و دستگیر کرده و هم چنین ارتباط آنان را با پ ک ک و یگان های مدافع خلق با ذکر مشخصات کامل عامل اصلی و انتحاری به نام "صالح نجار" جوان ۲٣ ساله کرد سوری معلوم کند با توجه به سیاست داخلی و منطقه یی این کشور و رجوع به تجارب پیشینی از همان ابتدا برای تحلیلگران و کارشناسان سیاسی با تردید مواجهه شد. دولت ترکیه بر طبق این سناریو هم زمان دو هدف اصلی را دنبال می کرد که کاملا منطبق با سیاست سرکوب در داخل و دخالت در سوریه بود و به همین دلیل دنباله روندی تلقی می شد که از چند روز پیش از این هم زمان با پیشروی نیروهای نظامی سوری و مبارزان کرد در شمال حلب دنبال می شد. اردوغان برای توجیه تهاجم خونین به مناطق جنوب شرقی کشور علیه اپوزیسیون کرد که به دلیل کشتار سبوعانه ده ها غیرنظامی و بی حرمتی آشکار حتی نسبت به اجساد گریلاهای زن که عکس های سلفی سربازان با اجساد لخت شده این زنان در شبکه های اجتماعی بازتاب گسترده یی یافت، از این حادثه می توانست برای تحریک افکارعمومی اسلامگرایان و ملی گرایان ترک استفاده کرده و اقدامات خود را توجیه کند. از طرف دیگر وی با پیوند زدن یگان های مدافع خلق سوری به عنوان عامل اصلی این اقدام، این امکان را می یافت تا دخالت نظامی در تحولات سوریه، سرکوب حزب اتحاد دمکراتیک و مبارزان کرد سوری و هم چنین با زیر فشار قرار دادن متحدین آمریکایی و ناتویی خود جهت تروریست قلمداد کردن این نیروها را توجیه کرده و از انزوایی که بعد از دخالت روسیه در تحولات سوریه گریبان او را گرفته بود، خود را رها کند.
روز جمعه ۱۹ فوریه به عهده گرفتن مسئولیت این اقدام توسط گروه "بازهای آزادی کردستان" و حتی اعلان مشخصات کامل عامل اصلی عملیات به نام "عبدالباقی سونمز" از کردهای ساکن "وان" نه تنها سناریوی از پیش طراحی شده توسط اردوغان را بر هم خورد که موجب بی اعتباری داده های اطلاعاتی این دولت به افکارعمومی داخلی و خارجی نیز گردید. هر چند قبل از اینکه این شاخه انشعابی از پ ک ک با نام اختصاری "تاک" رسما مسئولیت این عملیات را به عهده بگیرند از طرف رهبران پ ک ک و هم چنین رهبران حزب اتحاد دمکراتیک سوریه از جمله "صالح مسلم" به صراحت دخالت در این حادثه تکذیب شده بود اما پافشاری آنکارا و فشار بر روی متحدین غربی برای قرار دادن یگان های مدافع خلق در لیست گروه های تروریستی، خطر یک ماجراجویی و زیر ضرب قرار دادن مواضع کردهای سوریه به خصوص در حوالی شهر مهم و استراتژیک "اعزاز" را تشدید کرده بود. در این هنگامه پرآشوب و بازار مکاره اتهام افکنی آنکارا، با پیشروی یگان های مدافع خلق به سوی اعزاز که به اذهان تمامی منابع اطلاعاتی و اسناد معتبر در تصرف تروریست های "جبهه النصره" و "احرار الشام" می باشد و هر لحظه امکان سقوط این شهر و شکست تروریست ها می رفت، حاکمان ترکیه با ایجاد شانتاژ سیاسی – امنیتی موفق شدند که حداقل ۴۰۰ تن از تروریست های آموزش دیده در خاک ترکیه را با تجهیزات کامل برای کمک به هم قطارانشان به اعزاز منتقل کنند. هم اکنون با به عهده گرفتن مسئولیت حادثه خونین آنکارا توسط گروه بازهای آزادی کردستان که هیچ ارتباط سازمانی با پ ک ک و یگان های مدافع خلق در سوریه ندارند، از این پس هر گونه اقدامی به این بهانه در تهاجم به خاک سوریه می تواند دولت آنکارا را بیش از پیش در انزوا قرار دهد. از طرف دیگر فشاری که در طی دو روز گذشته توسط اردوغان و داوود اوغلو بر متحدین غربی ترکیه و شخص "باراک اوباما" جهت گسست ارتباط آنان با مبارزان کرد سوری که سرسختانه با تروریسم بنیادگرایی اسلامی و "داعش" درگیرند، به عمل می آمد، با توجه به اطلاعات جدید و سرمایه گذاری واشینگتن بر روی این نیروها از این پس نقش بر آب شده و دیگر گوش شنوایی برای آن وجود ندارد. تجربه نشان داده است که اردوغان با بهره گیری از تروریسم و عملیات های تروریستی در یک سال گذشته در ترکیه سعی در باج خواهی، انتقام جویی و مدیریت شرایط به نفع خویش داشته است که به نظر می رسد در این مورد اخیر دیگر کارایی نخواهد داشت.