آموزش به زبان مادری و صلح اجتماعی-مجید حقی – فنلاند



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲ اسفند ۱٣۹۴ -  ۲۱ فوريه ۲۰۱۶


به مناسبت روز جهانی زبان مادری

یکی از اساسی ترین خواستههای جنبش ملی دموکراتیک ملت کورد توسعه آشتی و سلامت اجتماعی از طریق اموزش جامعهای چند فرهنگی و چند زبانی است. بیش از نیمی از کودکان ایرانی از حق یادگیری زبان مادری در مدارس محروم هستند. اینهم بنوبه خود یکی از علل اساسی فقدان صلح و همسبستگی اجتماعی در همه ابعاد خود در جامعه ایران و ترویج تبعیض و آپارتاید زبانی در ایران چند چند ملیتیست.

از این جهت لازم است سیستم آموزش در ایران یکباردیگر بجهت صلح اجتماعی در سطح جامعه میان ملل مختلف بازتعریف شود. مدلی که نه تنها آموزش به زبان مادری را برسمیت بشناسد، بلکه برنامه توسعه صلح و حل اختلافات تلنبارشده راجزو وظایف خود قلمداد نماید. ممنوعیت آموزش و تحصیل به زبان مادری و محرومیت کودکان از این حق بدیهی در ایران، خشونت عیان علیه کودکان غیرفارس زبان محسوب میشود که توان و احساس کودکانه را گرفته و آنان را در اولین مرحله ورود به جامعه دچار خودکم بینی و احساس انسان درجه دوم می نمایند. جامعه کنونی ایران با مشکلات و معضلات سیاسی – جتماعی و اقتصادی نتیجه چنین سیاستی است.
در گذر تاریخ معاصر ایران تلاشهای سیستماتیک برای ذوب کردن زبانهای متعدد حوزه جغرافیایی ایران در زبان فارسی داده شده تا بلکه یک ملت، یک زبان، یک پرچم و زیر نظر یک پادشاه و یا یک مذهب اداره و از این جهت ایران مدرن ایجاد کنند. نتیجه سیاست مذکور باعث بروز مشکلات عدیدهای در جامعه ایران شده است. ظهور مشکلات سیاسی، منطقهای، اتنیکی و ملی نتیجه تبعیض و انحراف آموزش در ایران بوده است. برای اینکه کشوری چون ایران بتواند بجهت برون رفت از بحرانهای فراگیر مورد اشآره عبور کند نیازمند پروسه طرح آشتی ملی میباشد لزوما همچون پروسهای بدون بازسازی سیستم آموزشی بر مبنای احترام به فرهنگها و زبانهای گوناگون ممکن نیست و در درجه اول باید زبان مادری ملتها برسمیت شناخته شود و از مقطع ابتدایی تا سطح عالی در مدارس تدریس شود.
ایران از جمله کشورهاییست که بخاطر سیستم غلط آموزشی هم در زمان رژیم پهلوی و هم در دوران حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی در باطلاق مشکلات و بحرانهای عمدهای غرق شده است. همزمان با گسترش سطح ارتباطات شبکههای اجتماعی آگاهی و درک مردم از حدود مرزهای جغرافی ایران وسیعتر شده و عمق مشکلات و ناهنجاریهای جامعه ایران واضحتر میشوند. ایرانی که با مشکلات عمیق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مشکل ملل دگر دست به گریبان است تنهای زمانی قادر به عبور از بحران خواهد بود که اساس آموزش خود را درست و آشتی ملی را اساس بگیرد و به کرامت انسانی را محترم شمارد. برسمیت شناختن حق تحصیل و تدریس به زبان مادری قدم اول آغاز تشکیل چنین جامعهای است.

فلسفه وجودی جمهوری اسلامی در تضاد با چنین خواستهای بنا نهاده شده است. ، زیرا رژیم فعلی تفکرش بر اساس وجود تنها یک مذهب رسمی، زبان رسمی و رهبریتی که مشروعیتش را از خدا میگیرد بنا شده است. رسمیت بخشیدن به زبان مادری از بدیهی ترین معیارهای بازسازی اجتماعیست. مشکل اصلی در این مورد این است که نه نظام جمهوری اسلامی یک سیستم یک دست و با ستراتژی روشن است و نه نیروهای اپوزیسیونی که خود را سراسری مینامند دارای برنامه مدون و مشخصی میباشند. از این جهت جنبش ملی کوردستان مسئولیت سنگینتری برای توسعه و تشریح آموزش و فهم مشترک برعهده دارد. بدین منظور احزاب و نهادهای مدنی الزاما باید برنامهای فراگیر که اهدافش تحقق و پیشبرد صلح و همبستگی اجتماعی باشد تدوین کنند و تلاشش را حول رسمیت بخشیدن تدریس به زبان مادری در همه مقاطع برای کودکان ملتهای غیر فارس و موضوع را با سازمان ملل و یونسکو در میان بگذارند تا از این جهت ایران را ناچار به اجراء تعهدات بین المللی خود در چهارچوب کونوانسیون ژنو تحت فشار قرار دهند. در نتیجه برسمیت شناختن چنین حق طبیعی جامعه به معنای کسب حقوق شهروندی و احساس وظیفهرا نیز برجستهتر می نماید.

افق آموزش و پرورش در کشور چند ملیتی و چند فرهنگی چون ایران باید بر اساس اموزش چند بعدی استعدادهای اجتماعی باشد تا همه شهرواندان و اعضاء جوامع ایران خود را شهروند و صاحب حق و دارای وظیفه احساس کنند و حقوق انسانی و ملی ملیتهای ایران تامین شود. علاوه بر این تشکیل گفتگ و دیالوگی زنده و هدفمند بمنظور تقویت پتانسیل تاثیرگذار و انتقال جامعه به مسیر آشتی جزو وظایف فعالین و نخبگان عرصههای مختلف ملل تشکیل دهنده ایران است. در گذشته تلاشهای بسیاری برای حذف و انکار زبان مادری و انکار هویت ملی دیگر ملل انجام گرفته اما نتیجهای نداده است، اکنون وقت آن فرا رسیده که مبانی آشتی را جدی بگیریم و تحقق این امر نیز در استفاده از حقوق زبان مادریست.
کوتاه سخن اینکه جنگ در افکار انسانها شکل میگیرد و و در جامعه بطور مادی و فیزیکی تجربه میشود برای رهایی از زبان جنگ باید مغز انسانها را با کلام صلح اموزش داد تا بتوان صلح و اشتی را در جامعه جامه عمل پوشانده و بدان شکل مادی بخشید.