سِدرِ انتهای دشت


لقمان تدین نژاد


• رنجِ بیهوده‌ی بالا کشیدن
از سِدر پُر شاخِ انتهای دشت
برای چیدن یک دامن میوه
کال، رسیده، کرم خورده، پوسیده، ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۴ اسفند ۱٣۹۴ -  ۲٣ فوريه ۲۰۱۶


 رنجِ بیهوده‌ی بالا کشیدن
از سِدر پُر شاخِ انتهای دشت
برای چیدن یک دامن میوه
کال، رسیده، کرم خورده، پوسیده،
در هراسِ دائم از فرو افتادن
و لمسِ دردناکِ خاک
بر پشت، شانه ها، موها، مژه‌ها
طعمِ بی‌مزّه‌ی آن میان دندانها،
بر لبها و زبان

آه اگر ندا می آمد آنشب
بر بی‌اختیار والدینِ من
«آهای. . . ، دست نگهدارید. . . !»
که من بعدها نخواهم
با یک دوچرخه‌ی اسقاطی
هی پا بزنم. . . ،
پا بزنم. . . ،
پا بزنم. . . ،
تا سِدر انتهای دشتِ تفتیده
بر سنگلاخ‌ها،
از میان گَوَن‌ها،
مارها،
عقرب‌ها،
و گز‌های غم‌انگیزِ جدا افتاده از مسیر،
برای چیدنِ یک دامن میوه،
کال، رسیده، کرم خورده، خشکیده
و فرو فتادن بر خاکِ دشت
پیش از لمسِ بالاترین شاخه
و چیدنِ میوه‌ی سرخی
که از همان ابتدا وسوسه‌ام می کرد

آتلانتا، ۱ فوریه ۲۰۱۶