ما راویان شمع‌های زنده در بادیم - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : کامران

عنوان : خفت چیست؟
امضاء کنندگان "خواست شفاف سازی بی قید شرط در مورد پرونده ی شهدای مبارزات مردم برای آزادی و برابری ۳۷ سال گذشته و حق خون خواهی برای خانواده ها و باقی مردم..." دارند. اما به جای کوشش برای ایجاد شرایطی که بتوان عاملین کشتارها و خون های ریخته شده را به محاکمه کشید، به عنوان نماینده خود به آنها رای می دهند و از این کار خرسند هم هستند! "سر تعظیم به خفت فرو آوردن" شاخ و دم ندارد.
۷٣۲۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : حامد صابری

عنوان : یک سوال از دوستان خارج کشوری
اکثر دوستان خارج از کشور قطعا خواستار ایرانی پیشرفته ، آباد و آزاد هستند برای من همیشه سوال است که چرا این دوستان این همه سال نتوانستند یک تشکل قدرتمند و فراگیر و با برنامه مشخص ایجاد کنند ؟ اینکه از راه دور فقط غر بزنیم و بگیم لنگش کن چه فایده ای دارد ؟ مایی که در ایران نفس میکشیم حتما مشکلات و محدودیت های خودمان را داریم حتی یه وبلاگ ما با خوانندگان محدود تحمل نمی شود چه برسد به ایجاد تشکلی برای بهبود اوضاع اما شما چه دوستان ؟ واقعا از خودتان پرسیده اید مشکل از کجاست ؟ و چرا نمی توانید کار جمعی بکنید ؟ من واقعا مجموعه اصلاح طلبان را تحسین میکنم که علیرغم همه فشارها و محدودیت ها در مجموع توانستند دهها تشکل کوچک و بزرگ را متحد بکنند و یک کار جمعی را سامان دهی کنند و تمام اختلاف نظرات و سلیقه های مختلف را هماهنگ بکنند چرا دوستان خارج کشور که در معرض هیچگونه سرکوب آن چنانی هم نیستند قادر نیستند یکپارچه حرکت بکنند تا تاثیر گذار باشند ؟ به نظر من شرکت کردن یا نکردن در انتخابات فرع بر این مسئله است آن چه که مهم است این است که همه نیروهایی که خواهان آزادی بیان،آزادی احزاب ، رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی هستند در میدان عمل سیاسی یکپارچه باشند تا بتوانند تاثیرگذار باشند . شرکت کردن یا نکردن در انتخابات یک تاکتیک است که تواند درست یا نادرست باشد باید نتیجه عملی اش را با چشمان باز رصد کرد و در آینده تصحیح اش کرد .
۷٣۲٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : همان متوهم

عنوان : آبتین مظفری هم امضای خود را برداشت
آبتین مظفری هم با انتشار این متن در فیس بوک خود امضا را از پای بیانیه برداشت
بنده با بخشهایی هزچند کوچک اما مهم از متن نامه مخالف هستم. درخواست حذف نام خود را از منتشرکنندگان آن اعلام کردم اما در پاسخ دریافتم که گویا امکان حذف نام برای آنها مقدور نیست. برای همین در اینجا ضمن دفاع از شرکت در انتخابات ۷ اسفند (با رویکرد سلبی) از امضای متن زیر انصراف می دهم.
اما دلایل درخواستم:
۱. امان از چشم آستیگمات و وقت کم و بی ملاحظگی.
۲. ادعایی تحت عنوان یک فعال فرهنگی و اجتماعی ندارم. البته به لطف نگاه حذفی دولت نهم و دهم.
۳. اعتقادی به پیروزی در این انتخابات ندارم. چون پیروزی با یک انتخابات سلبی معنا پیدا نمی کند. تا پیروزی راه درازی ست. شاید چند سال و چند نسل. اما معتقدم تهران پیام مهمی برای حاکمیت داشته. و اگر فعالین مدنی، مردم و بدنه بی رمق اصلاحات در ایران مسیر شورای شهر دوم را مجددا طی نکنند، آنگاه می توان ادعا کرد که ۷ اسفند ماه تاثیر مهمی در تحقق جامعه مدنی خواهد گذاشت.
۴. با خط کشی هایی که در متن نامه در بین مردم ایجاد شده موافق نیستم. تعمیم جامعه به "همه یکصدا گفتند نه" یا "ما و آنها" را قبول ندارم. هرچه باشد عموم مردم (چه کسانی که انتخابات را به دلایل خود تحریم و چه کسانی که صندوق رای را برای نیل به عاقبتی روشن تر در جامعه مدنی می دانند) برای من تا ابد در الویت هستند تا نهاد های سازمانی و دولتی و دستگاه های حکومتی.
۵. تحریم را خفت و شرکت را عظمت نمی دانم.
۶. معتقدم که فلسفه مدارا با حکومت سرکشی مانند جمهوری اسلامی به منظور مهار کردن آن را پیش از هرچیزی باید با دوستان خود با نظرات مخالفشان شروع کنیم. حال نه اینکه مخالفت از هر نوعی نشانه سرکشی ست. بلکه تحقیر مخالفت پایه و اساس دعوایی بی اساس و مقدمه روحیه سرکشانه ست. پیش از هر چیزی ما مردمیم و با همیم.
با عرض پوزش بابت بی ملاحظگی
۷٣۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : پیروز پ

عنوان : فرماندهی و دستورات غلط آقا میر حسین فراموش نشود
ملت متحد است. باهم است. ما ایران را دوست داریم (میرحسین)
ملت متحد است ، اما نه برای بازگشت به دوران طلائی
با هم است ، اما نه با امتی که هنوز در بآورهای ۱۴۰۰ ساله بربریت بسر میبرند
ایران را دوست دارید ، اما بعنوان یک جهان وطن
غافل از اینکه خود مبتکرین واژه جهان وطنی ، منافع کشور خود را در الویت دارند و در میدانهای جهانی به پرچم ملی خود افتخار میکنند.
و از اینها مهمتر جدائی دین از حکومت است که اهمیت و ضرورتی برای آنهائیکه هنوز در رویای بازگشت به دوران طلائی هستند ندارد

بدون تردید تمام ایران دوستان راستین خواهان گذر بدون خون ریزی و مسالمت آمیز از خلافت آخوندی و قوانین شرعی واپسگرایانه هستند ، مضافن اینکه از هر نوع ایدئولژی که تولید استبداد نماید هم نفرت دارند.
اگر در اعتراض همان مردمی که بردباری وصبوری و....... متانتشان مورد پسند آقا میر حسین و پشتیبانانشان است ، که با جان باختن ندا ها و سهرابها .......حتا بظاهر فامیل خود ایشان پایان پذیرفت ، آیا در اثر فرماندهی و دستورات غلط خود ایشان نبود که سرانجامی آن چنانی پیدا کرد؟
-------------------------
پس از ۶۲ سال هنوز نیاموخته ایم درست اندیشیدن را!
در انتخاباتی شرکت کردیم که می دانیم سررشته دارش چه نیروئی ست! به کسانی رآی دادیم که می دانیم نه یک قرن قبل, دو دهه از "کشتار زندانیان سیاسی" شان گذشته است. آنوقت می توانیم پایبند این باشیم که, از یک میلی متر از آزادیئ که به ما ارزانی داشتند پاسداری کنیم؟
تن دادن به این نوع تقسیم بندی, چشم بستن به رنجی ست که در گذرگاه های حیات لانه گزیده است. آری می توان با قبول ستم بر دیگران زندگی کرد. ۳۷ سال است همین رویه پیش روی ماست. اگر جز این بود منادیان تغییر جامعه را اشخاص باسابقه ی قتل و جنایت اشغال نمی کردند.
این نیز بگذرد!
کاوه بنائی ـــ رم
۷٣۲٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : الف رستمی

عنوان : حمله به تحریم کنندگان، چرا؟
نقد تحریم کنندگان و به رسمیت نشناختن کسانی که رای نداده اند، به جای حمله به دیکتاتوری ولایی، متاسفانه به محور تبلیغ بخشی از تازه اصلاح طلب شدگان تبدیل شده است.
آن ها آنقدر داغ اند و بر خلاف ادعایشان گاهی مطلق اندیش، که برای سازمان های سیاسی مخالف رای دادن بعنوان یک بخش از زیست بوم سیاسی کشور، وجاهتی قائل نیستند.
متاسفانه آن ها انگار با ما رقابت سیاسی می کرده اند و نه با اعتدال گرایان یا اصولگرایان.
وقتی به نوشته های آنان رجوع می کنیم، تحلیلشان تحلیل اصلاح طلبان نیست، تحلیل اپوزیسیون مخالف شرکت در این رای گیری است، اما وقتی به سیاست ورزیشان رجوع می کنیم، نوک حمله را متوجه این احزاب و سازمان ها می کنند، چرا؟
چرا همه باید یک طور فکر کنند؟ چرا باید همه یک طور عمل کنند؟ چرا باید این صدای متفاوت محکوم شود؟
شما راه خود را رفته اید و می روید و خود نوشته هایتان نشان می دهید، سخت متزلزلید و شانس زیادی برای موفقیت تاکتیک هایتان نمی بینید.
چرا نباید با احترام از بخش دیگری که به حق باوری به این راه مهندسی شده ندارند یاد کنید، و برای آن بعنوان راهی آلترناتیو در صورت شکست تاکتیک مشارکت جویانه خود، وجاهتی قائل شوید؟
مبارزه بین ما مبارزه ای انحرافی است. مبارزه واقعی مبارزه با دیکتاتوری ولایی و نظام فاسد سیاسی و اقتصادی موجود است. رای دادن که دستاورد نیست. رای دادن باید به چیزی بینجامد تا نشان از راه درست شما باشد.
تکلیف مجلس خبرگان روشن است. برای انتخاب رهبر (مهمترین رکن این نظام) همان رایی را خواهد داد که قبلی می داد. بزودی تکلیف مجلس شورا هم روشن می شود. شما در دور دوم انتخابات هم رای خود را بدهید. بزودی خواهیم دید آیا مجلس برآمده از انتخابات، سیاست های دمکراتیک و مردمی تری را در پیش خواهد گرفت یا با مانورهای متظاهرانه به دایره های بسته فساد سیاسی اقتصادی خواهد پیوست.
اگر بپیوندد که احتمالش بسیار بیشتر است، آنوقت احزاب و سازمان های دارای اعتباری وجود دارند که مبارزه را ادامه دهند. اگر واقعا سیاست هایتان از روی واقعبینی و رئال پلیتیک و «نظریه بازی ها» ست، چه اصراری بر نابودی اعتبار آن ها دارید؟
۷٣۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : هادی کارگر

عنوان : عجب!
آقایان، یواش برین چپه نشین!
شما چطور خودتان را در صف ما تحریم کنندگان میبینید؟ با کدام منطق؟ ما چه اصول و مرام و اخلاق مشترکی داریم با این جمع بی پرنسیب نان به نرخ روز خور؟ بروید آقایان شرم کنید.
۷٣۲۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴       

    از : کاوه بنائی

عنوان : پاک کردن
انسان هائی بودیم
که به پاک کردن عادت داشتیم
ابتدا اشک هایمان را پاک کردیم
سپس یکدیگر را.........ایلهان برک
۷٣۲۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴       

    از : یک متوهم

عنوان : علی اسداللهی امضای خود را پس گرفت
متنی که علی اسداللهی در مورد این نامه در فیس بوک خودش نوشته است:
«من امضایم را از پای این بیانیه برمی‌دارم.
به چند دلیل:
عجولانه امضایش کردم.
متنی که ادعا کند در این وضعیت امضا کنندگان‌اش از خفت رهیده‌اند، خود به خفت‌بارترین مدعا تن داده است.
با حضور لیست اعتدال در مجلس، تعقل بر توهم پیروز نمی‌شود. این لحن‌ها و بلندگویی‌ها حالم را بد می‌کند.
مشخصاً اگر توان این متن صرف ایجاد درگیری با مخالفان خود و بزرگنمایی انتخابات و نتایج‌اش نمی‌شد؛ بیشتر رویکرد ارائه می‌کرد و به جای قربان صدقه‌ی فلان خندانِ همیشه ساکتِ ممنوع التصویر رفتن و پرخاش به منتقدان، با عاملان وضعیت وخیم حاضر زاویه می‌گرفت؛ اینقدر از پشیمانی‌ام جهت امضا کردن‌اش مطمئن نمی‌شدم.»
۷٣۲۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴       

    از : فراهانی

عنوان : ندارد
چه طور خودشون رو با رای ندهندگان در یک جبهه می دونن خدا می داند
۷٣۲۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴