با شاخ گلی بر زخمهای زنان میهنم به مناسبت ۸ مارس
زن یا "ضعیفه"؟


مارال سعید


• مجلس کمیسیون های بسیار و زنان منتخب نیز تخصص های مختلف دارند لیک آیا شنیده اید آنها اصولا ً به چه منظور خود را کاندیدای کرسیهای مجلس کرده اند؟ پاسخ واضح است، نه! از جمع آنها جز خانم سلحشوری آنهم در یک مصاحبه ی کوتاه و پرسر و صدا بایک خبرنگار اسپانیائی هیچ نگفته اند، بله هیچ! حتی صحبتی از زخمها و بی یا کم حقوقی ما زنان در میان نیست. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٣ اسفند ۱٣۹۴ -  ٣ مارس ۲۰۱۶


آبها از آسیاب افتاده، لیک - باز ما ماندیم و عدل ایزدی*

۷ اسفندی رفت و ۸ مارس سررسید، شهر درهم کشیده چهره از گرد و غبار. گرد و غباری بی سوار که هم دیده را می آزارد و هم نفس را به تنگی می اندازد. در این غوغای بی هیاهو، باز ما زنانیم و انبوهه ی مشکلات و بی عدالتی ها. ما که در عدد بی شماریم و در عمل کم شمار.
در یک جامعه مرد سالار نماینده ی زنان بودن به هیچ وجه آسان نتواند بودن. ولی ورود به این عرصه بدون برنامه نتیجه ای جز بازیچه ی جزمیت های سنت در دالانهای تودرتوی شریعت نخواهد بودن؟
می دانیم که مجلس کمیسیون های بسیار و زنان منتخب نیز تخصص های مختلف دارند و الاصول قرار هم نیست کلیه ی زنان نماینده صرفا ً در جایگاه کمیسیون زنان قرار گیرند. لیک آیا شنیده اید آنها اصولا ً به چه منظور خود را کاندیدای کرسیهای مجلس شورای اسلامی کرده اند؟ پاسخ واضح است، نه! به گوشها و چشمهای خود شک نکنید، از جمع آنها جز خانم سلحشوری آنهم در یک مصاحبه ی کوتاه و بالطبع پرسروصدا با یک خبرنگار اسپانیائی هیچ نگفته اند، بله هیچ! حتی صحبتی از زخمها و بی یا کم حقوقی ما زنان در میان نیست.
اشتباه نکنید! من نیز از حضور آنها می توانم خشنود باشم، که هستم. ولی راستش نه بی قید و شرط. خشنود خواهم بود که ببینم آنان: پیش از هر چیز زن باشند نه "ضعیفه" یعنی؛ زیر بلیط کارخانه های ملا سازی در قم و مشهد و تهران و شهرهای دیگر نمانند! چرا؟ چون دوم- فراموششان نشود در همین کم تعدادیشان نمایندگان نیمی از جمعیت ۷۹ میلیونی ایران یعنی زنان هستند. سوم- استقلال رأی داشته باشند و لوایح مربوط به حقوق زنان را به پشیز و تَشری از سوی مردان حتی هم لیستی های خود نفروشند. بالاخره و چهارم- مرتب با خود تکرار کنند: حقوق نه دادنیست و نه گرفتنی بلکه آموختنیست. پس آموزش زنان را سرلوحه ی امورشان قرار داده و زمینه های فعالیت تشکلهای مدنی در امور زنان را تسهیل کنند.
ما زنان نیک میدانیم در یک جامعه ی سنتی ی مرد سالار، زن بودن خود مشکلیست چه رسد به آنکه در نظام حکومتی قائم بر این جامعه بخواهی نماینده ی زنان هم باشی. لیک این آگاهی دلیلی بر دولا دولا راه رفتن نمایندگان زن نباید باشد. آنها باید بدانند وکیل المله بودن یعنی چادرها را به کمر و روسری ها را به پشت سر گره زدن و دنبال احقاق حقوق موکلین دویدن است نه آنکه بعنوان عروسکهای ویترین مجلس اسلامی فقط بروند تکیه به صندلیهای سبز بزنند و هر از چندی گوش چشمی بیرون بیاورند تا عکس سلفی بگیرند.
خانمها! مطمئن باشید از همین فردای ورودتان به مجلس، در هر قدم، صدای "نرم تنان"ی را خواهید شنید که سعی خواهند کرد با انواع لطایف الحیل به شما بقبولانند آنچه را که گفته اید و یا می خواهید بگوئید از سقف خواست عمومی بالاتر است. به دیگر سخن: آنها همیشه با یک اما شما را ترمز خواهند کرد " جامعه هنوز آمادگی ی چنین چیزی را ندارد". انگار شما عضوی از این جامعه نیستید و درد زنان را این "نرم تنان" بهتر از شما میدانند.
خانمها! ما میدانیم علیرغم آنکه شما نماینده گان بیش از ۴۰ میلیون زن ایرانی هستید در مجلسی گام نهاده اید که در آن مردانی نشسته اند که شما را به چشم "ضعیفه"ها مینگرند. شکستن این نگاه تنها در چانه زنی های بالا نهفته نیست باید آنرا مُستظهر به فشار از پائین کرد تا وزن مناسب در مناسبات حقوقی بیابد. برای این منظور تسهیل زمینه های فعالیت زنان در تشکلهای مدنی، اساس و بنیان آموزش زنان در نیل به باور به خویشتن و حقوق حقه ی برابر با مردان در عرصه های کار و خانواده است.   
خانمها! انتظار شق القمر از شما نمیرود. زن بمانید و برای احقاق حقوق حقه ی زنان بکوشید و پای هیچ لایحه ی ضد زنی را امضا ننمائید. دعای خیر و زخمهای دل زنان میهن بدرقه ی راحتان – پیروز باشید

*برگرفته از شعر "نادر یا اسکندر" مهدی اخوان ثالث