در زیرپوست تهران چه می گذرد - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : مهر داد

عنوان : درس تقویتی آمار
علت بیشتر بودن آرای جنتی از حداد، در این است که جنتی در سطح استان تهران رای آورده و حداد در سطح شهر تهران.
۷٣٣۲۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : تکرار مکرر
" شما با توسل و اعتماد به آمارهای رسمی چه چیزی را می خواهید ثابت کنید؟. ....و روشن می کند که رژیم درتهران در انزوای تقریبا مطلق قرار دارد. ...و انتخابات یک رفراندوم ۸۰ صدی علیه نظام و حاکمیت بود.". پایان نقل قول از کامنت جناب روزبه.

باید پرسید که با تکرار مکرر آنچه همه مردم سالهاست میدانند, جناب روزبه میخواهند چه چیز را ثابت کنند؟ خب مردم تنها کاری که از دستشان بر میآید انجام داده اند و ظاهرا توانایی بیش از آن را ندارند, اگر داشتند که منتظر دستورات ما نمی ماندند. و آیا ایشان باور دارند که گام بعدی مردم شورش و انقلاب خواهد بود؟ و اگر پاسخ مثبت است چگونه و از چه نوع ؟ و احتمال بروز و موفقیت آن با شرایط امروز محلی و جهانی تا چه اندازه است؟ و یا ایشان راه محتمل و " عملی " دیگری در نظر دارند.
۷٣٣۱۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۴       

    از : سر شمار

عنوان : یادش بخیر گربه مرتضی علی!
آقای روزبه، مسئله این نیست که تقلبی شده یا نشده. مسئله من فقط و فقط محاسبات اشتباه شما بوده و هست. من دلیل سماجت شما بر نپذیرفتن اشتباهتان را نمی فهمم؟ آیا پذیرفتن این که شما هم جایزالخظا هستید اینقدر برایتان گران می افتد؟
شما با ارائه تعداد واجدین شرایط شرکت در انتخابات در استان تهران و مقایسه آن با آرای تهران بزرگ خواننده را گمراه می کنید. چرا؟ اینکه گنجی چی گفته یا من به ریز آمار دسترسی دارم، فرار از پاسخگویی است. آماری هم که با اما و اگر همراه باشد که دیگر آمار نیست.
شما می بایست تعداد واجدین شرکت در شهر تهران را با آرای ریخته شده در صندوق های آن شهر مقایسه کنید. نه اینکه استان با شهر را! همین
۷٣٣۱۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۴       

    از : تقی روزبه

عنوان : به آقای سرشمار!
مبنای شما اعتمادکامل به آمارهای رسمی است. خوب اگر این آمارها مبنا باشند من نوشتم که وزیرکشور گفته است آمارمشارکت مجلس شورای اسلامی۴۲ بوده که که یعنی کمتر از نصف. اما نکته اصلی آن است که تقلب بخشی از ذات و عملکردرژیم است، جتی افرادی مثل گنجی هم که از حامیان دوآتشه مشارکت بوده است، در آخرین مقاله اش در باره تقلب و غیرمعبتربودن آمارهای رسمی نوشته است. بیانیه مدافعان حقوق بشر در ایران را در موردتقلب در نقاط مختلف کشور به خوانید. در روزنامه ها صحبت از نقشه یک میلیون جابجائی توسط اتوبوس برای تهران از نقاط دیگر بود. شما خیلی خوشبین هستید که باین آمارها باوردارید. رفسنجانی از ترس تقلب رفت به سمت وزارت کشور و جولان داد تا گمان نکنند مثل کروبی به خواب رفته و به آراء اش دستبرد بزنند، او بهتر از ما به ماهیت حریف واقف است و به دولت و وزارت کشور هم مدام در حفظ آراء مردم و حق الناس بودن آن هشدارمی داد. در کرمانشاه جلوی شش اتوبوس را گرفتند.... چرا جنتی بیش از ۳۰۰ هزار و اندی ر رأی از حدادعادل ببشتر آورده است؟! مگرپ ایگاه افراطی ها براساس تکلیف و بسج آنها توسط جناح حاکم رأی نمی دهند؟ مگر دائما گفته نمی شود که آنها پایگاه ثابت دارند؟. مگر حدادعادل نظرکرده ویژه حضرت آقا و سرلیست نبود؟ ... کجارفتند آن ۳۰۰ هزارنفر ذوب شده در ولایت؟ چرا از از ریختن آراءخود به سودحداد و دیگراسامی لیست برای کنترل مجلس دهم که مثل گزینش احمدی نژاد توسط خامنه ای و درهمسوئی کامل با ولی فقیه سرباز زدند؟ چطورشد که در استان کرمان اکثرا نمایندگان اصلاح طلب رأی آوردند اما درموردخبرگان نام احمدخاتمی به عنوان نفراول بیرون آمد؟ یا در مازندران نام صادق لاریجانی و... شما به این نوع آمارها اعتماد می کنید تا چه چیزی را اثبات کنید؟ با این همه بازهم در تهران که بالقوه نبض فضای ایران در آن می زند و آینده رویکرد و تحولات نقاط دیگر را نمایندگی می کند ررژیم با همه این تقلب ها و دستکاری هایش نتوانست بیش از نصف رأی تهران را بدست بیاورد و نصف دیگر هم با رأی سلبی خود به ولی فقیه روشن می کند که رژیم درتهران در انزوای تقریبا مطلق قرار دارد. همانطور که کسانی که به رویای رأی به تقویت اصلاح طلبی و دولت مردم را تشویق به رأی دادن کردند، نیز در انزوار و چه بسا در عذاب وجدان قرار دارند. مگر ندیدید نامه بهاره را که نوشت موقع رأی دادن به شکنجه گران و جانیان چگونه قلب و دلش لرزیده است؟ شما با توسل و اعتماد به آمارهای رسمی چه چیزی را می خواهید ثابت کنید؟. این که تهران و یا اهالی کوفه "ضدانقلابی و سکولار و دارای سبک زندگی دیگر" به رژیم رأی داده است؟ .... چرا با مشارکت حداقلی در تهران که اصلاح طلبان می گفتندکمتر از ۶۰ موجب پیروزی حریف خواهد شد نتیجه عکس داد؟ انتخابات تهران فقط پیامی به جناح حاکم نبود بلکه به اصلاح طلبان و حامیان دولت حامی سرمایه داران هم بود؟... رأی سلبی به ولایت مطلقه الزاما به معنای رأی مثبت به برنامه دولت نیست که آن را به سودخود و حمایت از خود مصادره کند... انتخابات یک رفراندوم ۸۰ صدی علیه نظام و حاکمیت بود. کنش معنا دارمردم تهرا جه تحریم کنندگان و چه حتی رأی دهندگان علیه نظام آن را ابرازداشته اند.
به گمان من در قالب همین آمارهای رسمی تفاوت آراء بین مجلس شورا و مجلس خبرگان معادل ۱۲-۱۳ می شود نشان دهنده نرخ مشارکت مجلس ۳۷ آن است. شما اگر دسترسی به جزئیات آمارهای هر منطقه و نقاط استان و تهران دارید محاسبه کیند به بییند آمارتهران و استان بوده است.
درموردتحریم کنندگان هم من نوشته ام الزاما رویکردواحدی ندارند اما بدلیل بوجودآمدن فضای قطبی شده اهمیت و معنای آن بیش از شرایط عادی است.
۷٣٣۰۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : نکته جالبی‌!
امیر به درستی‌ به رکود طرفداران ولایت از ۷۶ اشاره دارد و شناسایی مرم از حکومت و تلاش از بیرونرفت این معرکه .

حال ولایت چه میتواند انجام دهد؟ چه امکاناتی برای ادامه عملا دارد؟

۱.آهسته عقب نشینی کند و عمامه‌ را قربانی سر نماید! چگونه؟

سبزها را رها کند و به اصلاحطلبان امکان دهد.

۲.به نقشه خامنه‌ای تن‌ دهد که هر ایرانی به آن ظنّ دارد؟

یعنی‌ سلسله خامنه‌ای به شکل ولایت!چگونه امکانپذیر است؟

با خونریزی بسیار مثل شیلی یا ۲۸ مرداد خودمان!

قابل تصور است که بخشی از نیروهای نظامی همکاری نخواهند کرد "از سپاه گرفته تا بسیج و دیگر نیروهاه"ولی‌ باز چگونه؟

از حزبالله و نیروهای خارجی‌ ولایت که کم کم اعتبار خود را در سرزمینهایشان از دست می‌دهند امیدوارم این یک توّهم باشد.
۷٣۲۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : نوشتارهایی که درپی توجیه گری سهل انگاری تاریخی می روند
میزان رأی به ولایت در دو خرداد ۷۶ با رای به ناطق نوری مشخص شد و در سال ۹۲ با یک افت شدید ی که آنهم به جلیلی داده شد [برای اینکه باعث آبروریزی نشود دو میلیون با جابجا کرد از روحانی] مجدداً میزان رای به ولایت مشخص گردید. بایدگفت: شرایط دیگر بگونه ایست: که نیاز به ساری وجاری کردن روح آزادی خواهی و دمکراسی خواهی در هموطنانی است که درپی هوشیاری های بیشتر هستند. این ساری وجاری سازی چگونه باید انجام پذیرد خود می تواند پروژه سختی باشد. وقتی نوشتارهای ارائه می گردد که نوشتار نویش آن در پی توجیه گریِ سهل انگاریِ تاریخیِ خویش است می توان عکس العمل های مختلفی را شاهد بود.
۷٣۲٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : دغدغه !
۱.آقای سرشمار لطفا زحمت این محاسبات را بکشید و همه را از دغدغه خارج کنید و یا آدرس آمار صحیح را به ما بدهید تا خودمان به آن بپردازیم!

۲.آنچه مو لا درزش نمیرود این است: ۵۰ در صد مردم تهران "استان یا شهرستان" در انتخابات تهران شرکت نکرده‌اند "طبق آمار داده شده".

اکثریت شرکت کنندگان سلبی رای داده اند: یعنی‌ ۲۵ در صد به اضافه ۱ "اهل کوفه" لبک نگفته اند.

در نتیجه بشرکتی کمتر از ۲۵ درصد ذوب شدگان در رهبری میرسیم!

آن هم زیر سوال است چونکه زاویه داران با رهبری "مطهری ..." را میتوان از آن کم کرد.

خلاصه با حدس و کمی‌ توّهم به ۱۰ در صد یا کمتر طرفداران ولایت میرسیم که همه چی‌ از ثروت تشکل و اسلحه را در دست دارند.

اکنون سوال اینست:تا کی‌ میتوانند ادامهٔ دهند؟
۷٣۲٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : سر شمار

عنوان : آقای روزبه گرامی کمی احساس مسئولیت بد نیست
شما آمار واجدین شرایط شرکت در انتخابات استان تهران را بعنوان آمار واجدین شرکت در انتخابات شهر تهران ارائه می دهید! تکرار می کنم، استان بجاای شهر!
سپس با ارائه تعداد آرای ریخته شده در حوزه انتخابیه مجلس شورای اسلامی در شهر تهران، می خواهید ثابت کنید که میزان مشارکت از آنچه حکومت می گوید کمتر بوده! شهر در مقایسه با استان!
آقای روزبه در روز روشن و در عصر ارتباطات چگونه روی این اشتباه فاحش خود صحه می گذارید.
تعداد واجدین شرکت در انتخابات در استان تهران: ۸ میلیون و ۴۷۵ هزار و ۷۷ نفر می باشد. حال از این رقم تعداد واجدین شرکت در شهرستان‌های شمیرانات، قرچک، رباط‌کریم، اسلامشهر، پردیس، پاکدشت، دماوند، ری، شهریار، ورامین، فیروزکوه، قدس ، ملارد، پیشوا و بهارستان را کم کنید تا به تعداد واجدین شرایط شرکت در شهر تهران برسید. آنوقت می توانید میزان مشارکت را محاسبه کنید.
۷٣۲۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست" ؟
فکر میکنم که ما گفتگوی کودکانه ای را در پیش گرفته ایم که نه راه بجائی خواهد برد و نه نفعی به حال ما دارد و قبل از همه چیز بگویم اگر در این گفتگو کامنت ها نباید انتخابی منتشر شوند.

شاید شکی نباشد که هیچ کس و حتی احتمالا خود مجریان هم آمار دقیقی از آرا را ندارند و همه ما سعی داریم که کلاه خود را بر چیزی بیاویزم که نا ثابت و احتمالی ست. نکته مهم تر آنکه هیچ کس بطور قطع نمیداند که چند در صد از " تحریمیان " انتخابات, لاقید و بی بند و بار و یا مبارز ضد رژیم بوده اند. و اینکه ما همه این ها را مبارز به حساب آوریم نه تنها خلق بلکه خود را هم گمراه کرده و در روز " واقعه " خود را تنها خواهیم یافت. و در نظر داشته باشیم که حتی در بهترین دموکراسی ها نسبت شرکت به زحمت به حدود ۸۰ در صد میرسد.

فرض من بر اینست که برای ارزیابی قوای خود باید بر روی کسی حساب کنیم که حاضر است به میدان آمده و رای سلبی یا منفی به صندوق بیاندازد و بر شمارش آرای باطله بیافزاید و این هم مستلزم نظارت کامل رای دهندگان بر شمارش آراست. من این را شرط دمکراسی فعال میدانم. در غیر این صورت باید از هم اکنون فاتحه " دموکراسی " را خوانده و راه دیگری را برای تغییر حکومت و " انتخاب " حکومت جدید جستجو کرد و از صمیم قلب برای چنین جویندگانی آرزوی موفقیت دارم.
۷٣۲۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : شرکت کنندگان ونه کنندگان و
اگر جامعه ایران را با توجه به انتخابات به دو گروه ۱)شرکت کنندگان ۲) شرکت نکنندگان تقسیم کنیم وشرکت نکنندگان را تحریمیان بدانیم. در این تقسیم بندی، اولین هویتی که برای تحریمیان متصور است اینست:آنان به دلیل نامشروع دانستن حاکمیت تحت هیچ شرایط در بازیهای انتخاباتی شرکت نخواهند کرد. و دارای قهر انقلابی نسبت به آن هستند وسرنگونی آنرا خواهان و خواستارند. اما دیدگاه این گروه تحریمیان به غیر تحریمیان چه می تواند باشد؟ یکی از دیدگاه ها چنین است: غیر تحریمیان یا عوامل حاکمیتند یا نادانانی که باعث تحکیم حاکمیت می شوند و آنان نیز مستحق قهر انقلابیند! و باید با قهر انقلابی با آنان برخورد شود. با این مقدمه با توجه به آمارهای موجود جدا از درست یا نادرست بودن آنان اگر فرض کنیم ۴۰ درصد تحریمی و ۶۰ درصد غیر تحریمی داشته باشیم ویا به عکس. و ۴۰ درصد تحریمیان همه یک پارچه تحریمی باشند نه اینکه گروهی از آنان در هیچ دوره ای اهل رأی دادن نیستند آنهم بخاطر بی حالی و پای .... ویا........ :::: اگر شرایط بگونه ای شود که آن ۴۰ درصد موفق به تغییر نظام شوند و خود حاکم شوند. شرایط بعدی چگونه خواهد بود؟ پرسشی مطرح است: آیا آن ۶۰ درصدهمراه آن ۴۰ درصد خواهند بود یا خیر؟ اینجا دو حالت مطرح می شود ۱) آن ۴۰ درصد شرایط را بگونه ای خواهند کرد که بخش وسیعی از آن ۶۰ درصد را همراه خود خواهند کرد . بایدگفت: تحقق پایدار این شرایط منوط به اعتقاد به آزادی و دمکراسی و اولویت اول آنان دربر خورد به تغییر وتحولات اجتماعی است. که با دید قهر انقلابی در بین آن ۴۰ درصد ، همراه کردن ۶۰ درصد غیر ممکن است. و....... ۲) آن چهل درصد با روش خاص خود بعد از پیروزی ، می خواهندمسائل خود را به پیش ببرند. که در این حالت آن ۶۰ درصد باید قهراً خود راهماهنگ کنند . در اینجا چیزی که خود را نشان خواهد داد چیزی نخواهد بود جزء اینکه: یک دور جدید مبارزاتی تحولخواهانه جدید که آن ۴۰ درصد کنار زده شوند. عجب حکایتی است .
۷٣۲۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : ایرج محمدی

عنوان : یادآوری
فقط میخواستم به نویسنده محترم یادآور شوم که برای تحلیل این انتخابات جاداشت تفاوت انتخاب استانی و شهری را آشنا میشدید تا از تفاوت آرا خبرگان و مجلس سر در بیاورید و به دام نتایج اشتباه نیفتید.
۷٣۲۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : تقی روزبه

عنوان : دقت آمارها؟
نکته اول در موردمیزان دقت آمارها: وزیرکشور آمارشرکت کنندگان در تهران را ۴۲ و استان را ۴۸ دانسته است، که ۶ تفاوت دارند. از سوی دیگر وی در گزارش دیگری اعتراف کرده است که طبق نظرسنجی های وزارت کشور برای ارزیابی از میزان مشارکت تا چندروز قبل از شروع انتخابات نرخ مشارکت در تهران ۳۰ بوده است. که البته موجب نگرانی بخصوص دولت و حامیانش شده و سبب بسیج هه توان در روزهای پایانی از رفسنجانی که گفت اگر نیایید پشیمان می شوید، تا روحانی و خاتمی و حتی به میدان آوردن کروبی و موسوی برای جلب مشارکت و... واستفاده از عوامل محرکی چون رأی سلبی و یا حذف مثلت جیم که در لیست رفسنجانی نبودند شد. بنابراین ما با یک دوپینگ واقعی روبروشدیم. از جانب دیگر تفاوت تقریبی یک میلیونی در تعدادشرکت کنندگان مجلس اسلامی با خبرگان خود بیانگرتقریبی تفاوت ۱۲ منفی در تعدادمشارکت مجلس اسلامی در استان تهران بودیم که ما را تقریبا به همان رقم ۳۷ نزدیک می شود. با این همه حتی اگر آماروزیرکشور ۴۲ را هم معیارقراردهیم در نتیجه گیری کلی مقاله تغییری ایجاد نمی کند.
البته من بردقت آمارها در شرایطی که دسترسی به امارهای واقعی دشواراست و معمولا آمارهای رسمی دستکاری و سلیقه ای است، اصراری ندارم و می پذیرم که در این نوع محاسبات درصدی از خطا هم وجود دارند. اما دامنه آن چنان است که نمی تواند خللی بر نتیجه گیری های عمومی وارد آورد.
نکته دوم: در شرایطی که فضای سیاسی تهران قطبی شده است، قطب تحریم نمی تواند بی تأثیر از و مصون از قطبی شدن باشد ( که بی تفاوت انگاشته شوند). بخصوص اگر در نظربگیریم نقش شبکه اجتماعی و گوشی ها و تلگرام را... و رسانه های بی بی سی و.. خارج را که بخش وسیعی از جمعیت را هرلحظه پوشش می دهد آنگاه بخوبی به اهیمت معنای عدم شرکت و دامنه تحریم که خود رژیم هم براساس تست هایشان نگران بودند و سخت در تلاش درهم شکستن آن بودند پی خواهیم برد. آنهمه پیام های مکررروزهای آخر و دوپینگ های تهیجی برای چه بودند؟ بدیهی است که کسی که نخواهد شرکت کند آدرس محل رأی گیری را هم نداند.از آن نمی توان به به نفی تحریم و اهمیت آن رسید.
۷٣۲۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : هر چه بادا باد
وای از این بیداد

هر چه بادا باد

آن واقعه در راه است

با سایه ‌ات همراه است

چه سینه سپر کنی‌

چه سپر بر سینه کنی‌
۷٣۲۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : سماق مکیدن
چرا وهم است؟ برای اینکه خود رژیم, و نه اوپوزیسیون, میگوید که ۵۰ و یا ۶۲ درصد واجدین شرایط رای نداده اند. و رژیم این را میگوید زیرا مطمئن است که کاخ آرزو های اوپوزیسیون بر پایه وهم استوار است و تا چنین است همین کاسه و همین سماق خواهد بود.
۷٣۲۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : وهم
که را وهم است!

چرا وهم است!

کجا وهم است!

این عروس بی‌ مادر را؟

آن لختی سخت برون؟

این درخت بی‌ ریشه خموش؟

آن اسب سرگردان چموش؟

کجا وهم است

آن ضرب و تقسیم و جمع ادیب!

این آمار بی‌ پایه ظریف!

چرا وهم است!
۷٣۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : ادامه توهم,
به عبارت دیگر اگر این ۵۰ و یا ۶۲ درصد عدم شرکت در انتخابات, به خود زحمت آنرا نداده اند که پای صندوق رفته و رای باطله در صندوق بیاندازند میتوان انتظار داشت که در روز " واقعه " در خیابان جلو گلوله سینه سپر کنند؟ یا اصلا نمیدانند که انتخاباتی در جریان است؟

یک نمونه زنده آن دو سه سال پیش بود, در حالی که شال و کلاه کرده و دنبال محل جدید انتخابات میگردیدم وارد موسسه نسبتا بزرگی شدم و آدرس محل انتخابات را پرسیدم, هیچ کس اطلاعی نداشت, در حالی که محل برگزاری را چند ساختمان پایین تر یافتم و به من ثابت شد که چرا نسبت شرکت در انتخابات حدود ۵۰ در صد است. " تحریم " دانستن چنین لاقیدی و بیخیالی, اگر توهم نیست پس چیست؟
۷٣۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : توهم
" توهم حالتی از تغییر هشیاری است که در آن فرد موضوعاتی را احساس و ادراک می‌کند که واقعیت خارجی ندارند ولی فرد مبتلا به توهم آنها را واقعی می‌پندارد و بر واقعی بودن آنها اصرار دارد.". cloob.com

گمانم بر آنست که توهم نیروهای چپ از سال ۵۷ شروع و تاکنون ادامه داشته است. در سال ۵۷, مذهبی ها که زمینه عقاید و حالات روحی اکثریت مردم را درک کرده بودند بر آن باور عمل کرده و برنده شدند؛ و این توهم که عدم شرکت۵۰ درصد و ۶۲ درصد در انتخابات را به حساب تحریم میگذارد بخوبی نشان میدهد که چرا مذهبیون هنوز در مسند قدرت و اوپوزیسیون در حال رخوت است.

در جریان هر انتخاباتی بدون شک تعدادی رای به دلایل اشتباه و غیره باطل میگردد. زمانی این آرای باطله حائز اهمیت بوده و واقعی میباشند که از حد طبیعی بالا تر رفته و مثلا ۵۰ و یا ۶۲ در صد آرا را تشکیل دهند. در غیر این صورت توهم همچنان ادامه خواهد داشت.
۷٣۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : حمید

عنوان : توجه به آرای باطله
نویسنده گرامی آرای باطله را لحاظ نکرده اند. ضمن اینکه ارائه جدول برای تسهیل مقایسه ضروری است.. حدود ۸ درصد آرای باطله را می توان به نحوی به تحریمی ها افزود. اصولا ایده ی من شرکت و کشیدن ضربدر روی برگ رای بود.
۷٣۲٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : سر شمار

عنوان : احتمالا اشتباه متوجه شده اید!
آرای مجلس شورای اسلامی آرای ریخته شده در شهر تهران، شهر ری و اسلام شهر است. تکرار می کنم: شهر!
آرای مربوط به مجلس خبرگان آرای ریخته شده در استان تهران است. تکرار می کنم: استان!
روزنامه ها آمار واجدین شرکت در انتخابات در استان تهران را بالغ بر هشت میلیون نفر اعلام کردند. شما با ارائه آمار واجدین شرایط استان تهران و سپس بررسی آرای ریخته شده در شهر تهران، خواننده را به بیراهه می کشید. "انشالله" که سهوا بوده باشد!
۷٣۲۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴