گزارش ویژه اخبار روز از تحولات در فدراسیون فوتبال
صندلی ریاست هم چنان در اختیار امنیتی ها و اطلاعاتی ها
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۴ اسفند ۱٣۹۴ -
۱۴ مارس ۲۰۱۶
اخبار روز - کرد سنندجی: نقل است که زنده یاد علی کنی، اولین رئیس تاریخ فدراسیون فوتبال در ایران، وقتی رئیس فدراسیون شد در محفلی کاملا فوتبالی گفته بود که روز و شب و روز کاری و تعطیلی نمی شناسم و برای ترقی فوتبال وطن باید تلاش و کوشش شبانه روزی کرد. او در ۴ سال مدیریتش بر فدراسیون فوتبال که از اسفند ۱٣۲۵ آغاز شد و تا آبان ۱٣۲۹ ادامه یافت به ایجاد تشکیلات مخصوصی برای فوتبال ایران دست زد و اولین تشکیلات زسمی فوتبال که –فدراسیون- نامیده شد توسط علی کنی تاسیس شد.
از آبان ۱٣۲۵ تا اردیبهشت ۱٣۹۵ که رئیس جدیدی جای کفاشیان را خواهد گرفت هفتاد سال سپری شده و طی دو دهه سه دهه اخیر افرادی (بجز ناصر نوآموز و صفائی فراهانی) سکان مهمترین فدراسیون ورزشی کشور را در اختیار و کنترل داشته اند که در اندازه و میزان نشستن بر صندلی ریاست نبوده اند. اگر از صفائی فراهانی بگذریم که متعلق به طیف مشارکتی ها و در خط به اصطلاح اصلاح طلبان قرار داشت، باید از ناصر نوآموز نام برد که خلاقانه آمد و صادقانه کار کرد و مخلصانه هم رفت. صفائی فراهانی چون در رده مدیریتی و در وزارت امور اقتصادی و دارائی معاون ارشد بود وقتی به دستور محمد خاتمی رئیس جمهور وقت بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال نشست که موج جدیدی از تحولات درون حکومتی ناشی از دوم خرداد سال ۷۶ بوجود آمده بود و در حالی که شب بعد از صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی ۱۹۹٨ فرانسه، مرکب پیام داریوش مصطفوی رئیس وقت فدراسیون فوتبال خشک نشده بود، محمد خاتمی از هاشمی طبا خواست تا عذر مصطفوی را بخواهد و صفائی فراهانی را بجای وی بر صندلی ریاست بنشاند.
کیبل "انگلیسی اولین مربی خارجی تاریخ فوتبال ایران بحساب می آید. کیبل در شهریورماه ۱٣۲۷ به تهران آمد (در زمان اولین رئیس فدراسیون فوتبال ایران – دکتر علی کنی۱) مشغول بکار شد. بیشتر وقت کیبل در تهران و به منظور آشناکردن فوتبالیست ها با فوتبال پیشرفته اروپا گذشت
اگر از دهه نخست انقلاب عبور کنیم به دهه دوم و سوم می رسیم و افرادی را بنام رئیس فدراسیون فوتبال می شناسیم که بدون هیچ شک و شبهه ای و از طریق سیاست و یا اقتضای امنیت بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال تکیه زدند و یا بهتر بگویم این صندلی را اشغال و غصب کردند. امیر عابدینی، محمد صفی زاده، داریوش مصطفوی، محسن صفائی فراهانی، محمد دادکان و علی کفاشیان از جمله روسائی بودند که از این کانالها به فدراسیون آمدند. از میان این جمع امیر عابدینی، داریوش مصطفوی و محمد دادکان فوتبالی بودند اما مواضع آنان کاملا سیاسی و از مهره ها و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی بوده و هستند. عابدینی گذشته از سمت های مختلف، در سالهای متفاوت استاندار استانهای لرستان، آذربایجان شرقی و خراسان بوده و با عضویت در شورای شهر تهران کارنامه سیاسی و در خط نظام بودن را کامل کرد. عابدینی که از مکتب شاهین بریده است طی یکدهه اخیر به گفته بسیاری از صاحبنظران مستقل یکی از افرادی است که در رواج فساد در فوتبال ایران نقش زیادی داشته است. داریوش مصطفوی با این که مقام و منصب رسمی و دولتی نداشت و با ریسک هاشمی طبا رئیس وقت سازمان تربیت بدنی و با توصیه و پی گیری تعدادی از دوستان سردبیر اش در رسانه ها که قلم و میکروفون خود را در اختیار مصطفوی گذاشته بودند به مدت سه سال رئیس فدراسیون فوتبال شد. وی در برخی اوقات مواضع و اطلاعیه هائی را که به مناسبت های مختلف صادر می کرد در ستایش و تملق گوئی از نظام و سران آن بقول معروف حزب الهی های دو آتشه را مات می کرد. هر چند وی فرجامی بد داشت و به دلیل پیگیری شکایتش از فدراسیون فوتبال از مجرای سیستم قضایی خارج از کانال فوتبال بر طبق اساسنامه فدراسیون به صورت مادام العمر از فعالیت حرفه ای در فوتبال داخلی و بینالمللی محروم شد.
محمد صفی زاده که در زمان هاشمی رفسنجانی بعد از تشکیل کارگزاران و روحانیون مبارز همراه تعدادی از وزرا و معاونین وزراتخانه های دولت هاشمی رفسنجانی گروهی را بنام – خط سوم دولت - تاسیس کرده بودند وقتی به ریاست یکساله فدراسیون فوتبال رسید که حضور در وزارت کشور و وزارت کشاورزی را به عنوان معاون این دو وزارتخانه مهم سپری کرده بود. وقتی صفی زاده معاون وزیر کشاورزی بود اقدام به تاسیس تیم فوتبال کشاورز تهران کرد. صفی زاده همچنین پستهای اجرایی نظیر معاونت وزارت آموزش و پرورش معاونت دادستانی کل و شهربانی کل کشور و ریاست سازمان اداری مجلس شورای اسلامی را در کارنامه داشت و افزون بر این ها و هنوز هم مدیر مسئول و صاحب موسسه ابرار است که روزنامه ابرار و ابرار ورزشی از نشریات این موسسه است.
محمد حسین دادکان آن بیتل باشگاه پرسپولیس قبل از انقلاب که مثل مرحوم جرج بست ریش و پشمی هم بر صورت داشت در سال ٨۱ و در آستانه دومین دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی بسوی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال پرتاب شد و در حالی که قبل از اینها با قدیمی داماد جاسبی و رئیس تربیت بدنی این دانشگاه که به مثابه بنگاه اقتصادی طیف هاشمی رفسنجانی و شرکا برای بالا بردن توان سیاسی این طیف عملکرد داشته و دارد رابطه صمیمی داشت و سنگ طیف هاشمی رفسنجانی از طریق نشریه پهلوان را بر سینه می زد. ناگهان تغییر موضع داد و خود را در صف طرفداران محمد خاتمی قرار داد و بدون این که بگوید به اصطلاح اصلاح طلب است در این مسیر که مخروبه شده بود حرکت کرد و سرانجام نیز بسرنوشت آنان گرفتار شد و در حالی که تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان از گروه خود صعود نکرد و با دو باخت برابر مکزیک و پرتغال و یک تساوی مقابل آنگولا حذف شده بود و هنوز وی و کاروان فوتبال در آلمان بودند، علی آبادی رئیس وقت سازمان تربیت بدنی حکم بر برکناری وی داد و شرایطی بوجود آمد که فیفا مدتی فوتبال ایران را تعلیق کرد و سرانجام محسن صفائی فراهانی به عنوان شخص مورد اعتماد فیفا مراحل تغییر و تهیه اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال را که دخالت دولت را در امور این فدراسیون قطع می کرد انجام داد و به فیفا ارسال کرد. بعد از این وقایع دادکان متهم شد که برای تعلیق فوتبال ایران اطلاعات در اختیار فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا قرار می دهد و در پشت پرده این شیوه را بشدت ادامه داده است. وی در این مدت که در حاشیه بوده همواره از مدینه فاضلی در فوتبال ایران می گوید که در دوران ریاست خودش نیز اثری از آن نبود ولی وی این شیوه را چنان با مهارت بکار می گیرد که حافظه های فراموشکار می توانند وی را تحسین و ستایش کنند.
اما محمد مایلی کهن از جمله یکی از دلایل رهسپار شدن دادکان به فدراسیون فوتبال را این چنین یاد می کند:
دادکان همه را نقد میکند. او یک زمانی میگفت چرا صفایی فراهانی، لارودی، خوانساری، کوثری و یک نفر دیگر همیشه دنبال او هستند اما دو دوتا میشود چهار تا و بعد دیدید که خودشان ٣۰۰ نفر را اعزام کردند. (منظور مایلی کهن اعزام افراد فدراسیون به جام ملتهای آسیا در چین و جام جهانی آلمان ۲۰۰۶ است - تاکید از من) آقای دادکان خودش چگونه به فدراسیون فوتبال آمد. او مسئول برگزاری جشن ازدواج دانشجوها بود و این مراسم در زمان ریاست جمهوری خاتمی در دانشگاه بهشتی برای هزار دانشجو برگزار شد.
وی ادامه داد: هر جا که دروغ است بگویید دروغ میگوییم و ما را ببرند زندان و دادگاه. پس از پایان آن مراسم زمانی که خاتمی میخواست از دستاندرکاران جشن ازدواج دانشجویی تشکر کند دادکان میگوید که کار من این نیست و باید به فدراسیون فوتبال بروم و سرانجام به عنوان مشاور سر از فدراسیون فوتبال در میآورد. وی تاکید کرد: در کشورهای جنوب شرق آسیا مسئولان را رای گیری میکنند اما من نمیگویم که علیآبادی خودش را بکشد اما گفتم که استعفا کند چون این کاره نیست. من آدم کسی نبودم و نیستم اما خاتمی یک دستخط برای صفایی فراهانی نوشت که از وجود دادکان در فدراسیون استفاده شود و بارها نیز این موضوع را از من خواست. وی در ادامه گفته است: فدراسیون زمان دادکان سیاسیترین فدراسیون ما بود. یعقوبی، قائم مقام نیروی انتظامی، آصفی، سفیر و سخنگوی وزارت خارجه سازگارنژاد نماینده شیراز، شجاعیبرهان نماینده وزیر بازرگانی وقت و پسر آقای رفیق دوست در آن فدراسیون سمت داشتند.
در جمهوری اسلامی از دولت گرفته تا فلان نهاد و بهمان مسئول کرسی ریاست را اشتباهی تصاحب می کنند و اشتباهی صاحب مقام و عنوان می شوند پدیده تازه ای نیست و جزئی از ماهیت نظام است. علی کفاشیان دوومیدانی کار سابق نیز از جمله افراد و مدیرانی است که اشتباهی مدیر فدراسیون فوتبال شدند. بخوانید که خودشان این چنین تعریف کرده اند:
“علی کفاشیان در خصوص نحوه ورود خود به فوتبال گفت: سال ۸۶ قرار بود که آقای علی آبادی به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال معرفی شوند اما بالاجبار ایشان کنار کشیدند و من به عنوان تنها کاندیدا ماندم و به صورت تحمیلی و اشتباهی رئیس فوتبال شدم. روزهای سختی در فوتبال داشتم. در ابتدای امر این پست جدید برای من ناآشنا بود. البته هرچند من ۳۰ سال در ورزش حضور داشتم اما فوتبال فضای خاص خودش را داشت.” این اشتباهی رئیس فوتبال شدن مرد همیشه خندان در دوره دوم هم ادامه پیدا کرد و کفاشیانی که در آخرین مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال شانس کمی برای دوباره انتخاب شدن داشت، شرایط را در مجمع به گونهای پیش برد تا چهار سال دیگر رئیس فدراسیون فوتبال بماند.
اینک بازی دو طیف امنیتی و اطلاعاتی موجود در وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال به رهبری مهدی تاج از فدراسیون و حسنی خو از طرف وزارت ورزش وارد این مرحله شده که در آستانه استعفای گودرزی وزیر ورزش، علی کفاشیان، امنیتی نزدیک به مجمع تشخیص مصلحت نظام از شرکت در آن چه که آن را انتخابات می گویند شرکت نکند که چنین نیز شد. گزارش کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی که خود یکی از اماکن ترویج فساد است در باره فساد در فوتبال نظام جمهوری اسلامی یکی از دلایل کنار کشیدن کفاشیان از کاندیداتوری برای دوره جدید گمانه زنی شده.
مجمع عمومی فدراسیون فوتبال که ۲۳ دی ماه برگزار شد، تصویب کرد که انتخابات این فدراسیون در روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه سال ۹۵ برگزار شود؛ همچنین در طول این مدت اعضای هیات رئیسه کنونی فدراسیون فوتبال می توانند به فعالیت های خود ادامه دهند.به گفته رئیس کنونی فدراسیون فوتبال، وی امروز با نمایندگان سازمان بازرسی کل کشور و وزارت ورزش و جوانان جلسه ای داشت و در این جلسه ایرادهای این سازمان نظارتی به اساسنامه فدراسیون فوتبال از جمله موضوع تصویب نشدن این اساسنامه در هیات دولت، را برشمرد. کفاشیان با اذعان به قانونی نبودن اساسنامه کنونی فدراسیون فوتبال که به تصویب هیات دولت نرسیده، در مورد دلایل حضور نیافتن خود در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال اظهار داشت: از ۲ سه هفته قبل گفته بودم که احتمال دارد در این انتخابات شرکت نکنم، درهر صورت نباید فوتبال از این طریق ضربه بخورد.
با این حال و براساس اساسنامه کنونی فدراسیون فوتبال کارگروهی ۳ نفره از مسئولان فدراسیون فوتبال باید صلاحیت داوطلبان نشستن بر کرسی ریاست را ظرف ۵ روز پس از اتمام زمان ثبت نام تایید کنند. اعضای این کارگروه ۳ نفره را علیرضا اسدی دبیرکل فدراسیون فوتبال، علی فرشادمهر مسئول بخش حقوقی فدراسیون فوتبال و عبدی افتخاری مدیرکل برنامه ریزی و نظارت وزارت ورزش و جوانان تشکیل می دهند.
در جدول زیر اسامی تمامی نامزدهای کسب صندلی ریاست فدراسیون فوتبال را مشاهده میکنید. مهدی تاج مقام امنیتی فعلی در فدراسیون و پاسدار آجرلو از شانسهای رئیس شدن هستند که تاج دارای شانس بیشتری در نزد خواهران و برادران فدراسیونی است.
کارنامه دو دوره ریاست علی کفاشیان را بررسی و ببوگرافی نامزدهای صندلی ریاست فدراسیون فوتبال را در مطلب دیگری از نظر خوانندگان گرامی می گذرانم.
|