چپ رادیکال و رفرم - اسماعیل سپهر

نظرات دیگران
  
    از : حید ر

عنوان : حافظه تاریخی ضعیف یا بیاگانی شده؟
مسئول محترم سایت کامنت قبلیم را با دو تصحیح و اضافه یک جمله مجددا برایتان می فرستم با این خواهش که اگر مقدور است، این کامنت را بجای قبلی منعکس کنید. با سپاس و درود های فراوان! حیدر
با مقاله آقای سپهر نمی توان مخالفت کرد. اما با یادآوری های تاریخی ایشان در انتهای مقاله با ارزششان، چرا.
آیا برخورد حزب توده با مصدق سراپا اشتباه بود؟ این برخورد شامل دو مرحله بود: ابتدا مخالفت و بدبینی نصبت به مصدق و سپس حمایت از او تا جایی که افسران حزب توده در روز بیست و پنجم مرداد مانع از دستگیری دکتر مصدق شدند.
آیا برخورد چپ با بختیاری که بین شاه و حامیان جهانیش و مردم در خیابان اولی را انتخاب کرد و بعد از پیروزی انقلاب برای اجرای کودتا کاسه گدایی در دست در واشنگتن و پاریس و بغداد و می چرخید اشتباه بود؟
آیا برخور چپ با بازرگان اشتباه بود؟ بازرگانی که دیدگاهی فوق العاده ارتجاعی پیرامون زنان داشت؟ بازگانی که اداره هشت ساواک (که مسئول سرکوب چپ بود) را حفظ کرد و سپس پسرش (عبدلعلی) را راس آن نشاند؟ شخصی (عبدلعلی) که امروز مفتخر به بازداشت محمد رضا سعادتی تحت نظارت خود است (وقاحت را ببینید) و یا بازرگانی که می خواست دودستی ترمزدستی انقلاب را بکشد و برای اینکار میدانست اول باید چپ را گردن بزند؟ و یا بازگانی که چمران بیمار روحی را برای سرکوب کردستان فرستاد و تمام تلاش ها برای یافتن راه حلی بدون خون ریزی را به باد داد؟ و یا بازرگانی که برای بازداشت و شکنجه و اعتراف گیری از سران حزب توده به خمینی تبریک گفت؟
یا برخورد با بنی صدر که متوهم شده بود چپ همچون جن از بسم الله از وی هراس دارد و می خواست برای سرکوب مخالفانش در دانشگاه پوتین بپا کند؟
حافظه تاریخی چیز خوبیست اگر عمدا به پستوهای تاریک ذهن سپرده نشوند.
۷٣۵۱٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣۹۴       

    از : بهرنگ ایرانی

عنوان : پارادکس نیست؟!
همیشه از مطالعه ی نوشته های آقای سپهر لذت برده ام.واقعبینی ایشان و زمینی بودن دیدگاه های ایشان به گمانم دلیل عمده ی جاذبه ی نوشته هایشان است.این که آقای سپهر دسترسی به تمام آرزوها و برآورده شدن همه مطالبات اقشار و طبقات ستمدیده ی جامعه را به آینده ای مبهم و بسیار دور حواله نمی دهد و هر دستاوردی را ولو به روشهای اصلاح طلبانه هم که بدست آمده باشد،ارزشمند می دانند،از نکات مثبت نظرات ایشان است. ولی این استدلال که:
"می توان آتش اصلی حمله را متوجه یک جناح کرد و با کم کردن آتش حمله به جناح دیگر، شرایط را برای جناح هارتر و مستبدتر راحت نکرد. می توان از شرکت در انتخابات و دادن رای به کاندیداهای یک جناح در برابر جناح دیگر اجتناب کرد،ولی انتخابات را تحریم هم نکرد "،
به گمانم عملا به منفعل کردن بخشی از مردم و کمک به تحریم و در نهایت به کم کردن هزینه های جناح اقتدار گرا می انجامید.آقای سپهر! تاثیر بیرون رفتن یزدی و مصباح بر ذهنیت عمومی جامعه را چگونه می توان ارزیابی کرد؟رای نیاوردن حداد عادل را چطور؟ احتمالا شما باید ارزیابی مثبتی از چنین اتفاقی داشته باشید.اگر چنین باشد،باید رای دادن مردم تهران برای بدست آمدن چنین نتیجه ای را مثبت بدانید.چگونه می توان دیگران را به خاطر کار مثبتشان حتی بطور ضمنی تحسین کرد ولی عدم مشارکت خود را هم مثبت ارزیابی کرد؟ یعنی به دیگران باید گفت که هر دو جناح بدند ولی یکی بدتر از دیگری است.به دلیل اینکه ظاهرا خطر فاشیسم یا داعشیسم هنوز ما را تهدید نمی کند ! ،من رای نمی دهم ولی تو اگر رای می دهی،بهتر است به بدتر رای ندهی .به بد رای بده تا بدتر رای نیاورد.(سلبی) و دیگران هم نه فقط به خاطر این که دستور مرا اجرا کرده باشند، بلکه به دلایل زیادی که شما هم در همین مقاله به آنها اشاره کرده اید ،چنین کاری را انجام می دهند.بعدش هم لا اقل پیش خودش به آنها آفرین گفت .آیا می توان به شکل منطقی این پدیده را توضیح داد؟ شما قرار است گویا در قسمت بعدی جواب این سوال را بدهید.منتظر توضیح شما می مانم.
۷٣۴٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : چپ رادیکال
خیال داشتم که دیگر از فواید خلاصه گویی و خلاصه نویسی حرفی نزنم. چند خط در میان به پایان مقاله که رسیدم دیدم خوشبختانه آخرین پاراگراف, حاوی تمام آن چیزی ست که در عصر تویتر و فیس بوک و غیره لازم به گفتن بود و خواندن کامل مقاله را به دیگران وا میگذارم و کوشش جناب سپهر را قدرمینهم.

Therefore, since brevity is the soul of wit,
...........................................
I will be brief. Your noble son is mad. . . .شکسپیر
۷٣۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : ایرج محمدی

عنوان : درک دیالکتیک
گوهر کمیاب درک خلاقانه ( و نه تکرار طوطی وار شعارهای وارفته ) از واقعیت مادی پیرامونمان در این نوشته می درخشد ! درود بر اسماعیل سپهر !
میتوان امید داشت که هنوز خرد در چپ نمرده است !
۷٣۴۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۴