در دانشکده علوم اجتماعی تهران ارائه شد:
نتایج یک پژوهش در مورد دستفروشان


• نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد که ۷۶ درصد دستفروشان سرپرست خانوار هستند، تقریباً تمامی آن‌ها یعنی ۹۸ درصدشان غیر از درآمد حاصل از دستفروشی هیچ درآمد دیگری ندارند و حدود ۳۱ درصدشان حتی یارانه هم نمی‌گیرند. ۵۸ درصد آن‌ها پیش از این که شغل دستفروشی را برای امرار معاش انتخاب کنند، در حوزه ی تولید مشغول به کار بودند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ فروردين ۱٣۹۵ -  ۲۵ مارس ۲۰۱۶




پژوهش جامعی در این زمینه همزمان در شهرهای تهران؛ اهواز و رشت انجام گرفت که بخشی از نتایج آن‌ که ناظر بر پدیده دستفروشی در تهران بود در جلسات عمومی گروه شهر انجمن جامعه‌شناسی ایران ارائه شد.

به گزارش «تامین۲۴»، این تحقیق نظر به ناشناخته بودن جامعه هدف و لایه‌بندی‌های متفاوت آن، به صورت اکتشافی-توصیفی انجام شد که اهداف چهارگانه‌ای را دنبال می‌کرد. این چهار هدف عبارت بودند از:

۱- شناخت ویژگی‌های (فردی، خانوادگی، شغلی، اقتصادی و فرهنگی) دستفروشان بساط گستر
۲- رابطه‌ی دستفروشان بساط گستر با شهر و شهروندان

۳- تنش‌های دستفروشان با مغازه‌داران و با مأموران شهرداری

۴- راهکارهای ناظر بر ساماندهی

آمارهای بدست آمده ناظر بر ویژگی‌های فردی، خانوادگی، شغلی، اقتصادی و فرهنگی دستفروشان بیش از هر چیز بر ردّ ادعاهای کاذبی که در مورد دستفروشان و به طور افواهی مطرح می‌شود حکایت داشت.

بر خلاف آنچه گفته می‌شود که دستفروشان بساط گستر افرادی منزوی و غیراجتماعی هستند و از این رو مسئولیت‌ناپذیر نسبت به جامعه، نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که ۷۶ درصد دستفروشان سرپرست خانوار هستند و ۶۴ درصد آن‌ها متأهل. متوسط تعداد فرزندان دستفروشانی که متأهل هستند بالغ بر ۲.۳ نفر است که با میانگین این رقم در میان شهرنشینان کشور برابری می‌کند.

بسیار شنیده می‌شود که دستفروشان دارای مشاغل دیگری هستند و درآمد آن‌ها از دستفروشی حاصل زیاده‌خواهی آنان است. تحقیق نامبرده نشان می‌دهد حدود ۹۰ درصد دستفروشان هیچ شغل دیگری ندارند و تقریباً تمامی آن‌ها یعنی ۹۸ درصدشان غیر از درآمد حاصل از دستفروشی هیچ درآمد دیگری ندارند و حدود ۳۱ درصدشان حتی یارانه هم نمی‌گیرند.

آنچه آنان را شاید از سایر شاغلان جدا می‌کند سرمایه‍ی فرهنگیِ حاصل از تحصیلات و سرمایه مالی‌شان است. ۸۸.۶ درصد دستفروشان بساط گستر دارای مدرک دیپلم یا کمتر از دیپلم هستند.

همین رقم در مورد همسران آن‌ها نیز صدق می‌کند. میانگین سرمایه‍ی لازم برای ورود به این حوزه‍ی شغلی فقط بالغ بر ۲.۴ میلیون تومان است. بسیاری از آن‌ها ساعت‌های متوالی در روز را برای درآمد متوسط ۴۵ هزار تومان روزانه کار می‌کنند و به این اعتبار علی‌رغم تلاش طاقت‌فرسای روزانه همچنان زیر خط فقر به سر می‌برند.

رسمیت نیافتن شغلشان باعث می‌شود ۴۱ درصد آن‌ها از پوشش هیچ بیمه‌ای برخوردار نباشند، حتی بیمه سلامت و فقط ۲۵ درصد آن‌ها از پوشش بیمه تأمین اجتماعی برخوردار هستند.

۳۳.۵ درصد دستفروشان اعلام می‌کنند که این شغل اولین شغل آن‌هاست و ۴۳.۱ درصد به علت اجبار، تعدیل نیرو یا ورشکستگی به این شغل روی آورده‌اند. ۳۶ درصد آن‌ها پیش از روی آوردن به شغل دستفروشی کارگر ماهر بودند و ۲۱ درصد آن‌ها کارگر ساده یا کارگر کارخانه.

به‌عبارت‌دیگر ۵۸ درصد آن‌ها پیش از این که شغل دستفروشی را برای امرار معاش انتخاب کنند، در حوزه‍ی تولید مشغول به کار بودند و رکود اقتصادی یا ناتوانی جسمی آن‌ها را به سمت انتخاب این شغل کشانده است.

رابطه ی دستفروشان بساط گستر با شهر و شهروندان

اگر دستفروشان می‌توانند علی‌رغم فشارهای شدیدی که به آنان از طرف شهرداری وارد می‌شود (۶۷ درصد دستفروشان دست کم ۱ بار شاهد توقیف اجناسشان بوده‌اند) به حیات خود ادامه دهند به این دلیل است که اولاً وضعیت اقتصاد کشور به آن‌ها امکان یافتن شغل دیگری را نمی‌دهد (۷۸ درصد دستفروشان به دلیل پیدا نکردن شغل دیگری به این شغل روی آورده‌اند).

دوم اینکه ۳۷.۵ درصدشان یا به دلیل مشکلات جسمی و یا به دلیل منعطف بودن ساعات کار این شغل به آن روی آورده‌اند و درنتیجه در صورت از دست دادنِ شغل دستفروشی، پیدا کردن شغلی دیگر برایشان به مراتب سخت‌تر از دیگر بیکاران خواهد بود و سوم آنکه دستفروشان به نیاز مسلمی پاسخ می‌گویند که همانا نیاز شهروندان کم درآمد است برای دسترسی به کالاهای ارزان قیمت. ۶۷.۵ درصد خریداران دستفروشان را جوانان و نوجوانان یعنی قشری از جامعه تشکیل می‌دهد که امکانات مالی محدودی دارد.


بسیار گفته و تبلیغ می‌شود که دستفروشان اجناس دستِ دوم، خراب یا بی‌کیفیت را تحویل خریدارانشان می‌دهند. اما یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که حدود ۷۲ درصد دستفروشان اجناس خود را از عمده‌فروشی‌ها و بازار ، ۱۱.۵ درصد از تولیدی‌ها و ۴.۷ درصد از مغازه‌داران تهیه می‌کنند.

۵.۲ درصد نیز تولید شخصی خود را می‌فروشند. ۶۷ درصد از آن‌ها بیش از ۳ سال است که به این شغل مشغول‌اند و ۸۲ درصد آن‌ها محل ثابتی برای فروش دارند که نشان می‌دهد خریداران آن‌ها می‌توانند به راحتی آن‌ها را پیدا کنند و درصورت ناراضی بودن از جنس خریداری شده، آن را مسترد گردانند.

گفته می‌شود که دستفروشان تهرانی ساکن این شهر نیستند و از شهرهای مجاور یا حتی استان البرز برای دستفروشی به تهران می‌آیند. تحقیقات نشان می‌دهد که حداکثر ۱۴٪ از دستفروشان شاغل در تهران از محل‌هایی همچون اسلامشهر یا سکونتگاه‌های اطراف تهران برای کار به تهران می‌آیند و ۸۶ درصدشان ساکن در شهر تهران هستند. رقمی که حتی بیشتر از شاغلان به سایر مشاغل است.

تنش و ساماندهی

هم درصد بالایی از دستفروشان یعنی ۹۴ درصد آن‌ها و هم درصد بالایی از مغازه‌داران یعنی ۸۶ درصد آن‌ها موافق ساماندهی دستفروشان هستند. آن دست از مغازه‌دارانی که با این امر موافقت ندارند به این دلیل است که نسبت به این موضوع خوش‌بین نیستند. دلیل این موافقت گسترده در دو سوی معادله تنشی است که میان شاغلان به این دو نوع دادوستد وجود دارد.

۴۲ درصد دستفروشانی که در مجاورت مغازه‌داران بساط می‌گسترند اعلام کرده‌اند که با مغازه‌داران مشکل داشته‌اند و ۲۸ درصد آن‌هایی که به دور از مغازه‌داران فعالیت می‌کنند نیز به وجود مشکل با مغازه‌داران اذعان می‌کنند.

فقط ۱۶ درصد دستفروشانی که در مجاورت مغازه‌داران فعالیت می‌کنند بر این باورند که مغازه‌داران از آن‌ها به شهرداری یا نیروی انتظامی شکایت کرده‌اند. اما ۴۳ درصد مغازه‌داران می‌گویند که تا به حال مشکلشان را با دستفروشان به اطلاع شهرداری رساندند.

دلیل اصلی این تفاوت در آن است که دستفروشان مداخلات شهرداری را لزوماً منوط به شکایت مغازه‌دار نمی‌دانند. در واقع ۸۸ درصد دستفروشان اعلام می‌کنند که با مأموران شهرداری مشکل داشته‌اند، مشکلی که همان‌طور که در خطوط بالا یادآوری شد در ۶۷ درصد موارد به توقیف اجناسشان انجامیده، حدود ۱۵ درصد موارد به ترک یا جابجایی محل و در باقی موارد یعنی حدود ۱۸ درصد موارد به مصالحه با مأمور شهرداری یا پرداخت جریمه به وی انجامیده است.

۵۳ درصد دستفروشانی که در مجاورت مغازه‌داران بساط خود را پهن می‌کنند علت تنش با مغازه‌دار را سد معبر می‌دانند و ۴۵ درصد فروش ارزان‌تر. اما فقط ۳۲ درصد مغازه‌داران دلیل تنش با دستفروشان را ارزان‌فروشی می‌نامند و ۲۹ درصد آن‌ها اختلال در عبور مشتری. ۲۸ درصدشان مدعی هستند که دستفروشان باعث می‌شوند که آن‌ها مشتری‌شان را از دست بدهند و ۱۱.۵ درصد آن‌ها می‌گویند دستفروشان باعث زشت شدن محل کسب آن‌ها می‌شوند.

می‌دانیم که تنش موجود میانِ دستفروشان و مأموران شهرداری حاصل درگیری‌ای است بر سرِ فضا که مأموران شهرداری را وادار می‌کند با استناد به ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها از کسب‌وکار آن‌ها جلوگیری کنند. دیدیم که بخشی از تنش میانِ دستفروشان و مغازه‌داران نیز حاصل منازعه بر سر فضاست.

به عبارت دیگر مسلم است که یکی از مشکلات هر ساماندهی مشکل تنظیم و تقسیم فضا خواهد بود. به ویژه آنکه وقتی از دستفروشان که اکثریت قریب به اتفاقشان با ساماندهی موافق هستند، حدود ۶۰ درصدشان متقاضیِ آن هستند که در همان محلی که هم‌اکنون فعال هستند ساماندهی شوند. ۲۸ درصدشان حاضرند جابجا شوند به شرطی که شلوغ باشد یا در نزدیکی بازار. ۴۲.۵ درصد مغازه‌داران نیز بر این نظر بودند که مهم‌ترین نظارت بر کار دستفروشان باید نظارت بر محل کسبشان باشد.