در شادی شیادانه حاکمان اسلامی درافشانی شما حاجت نباشد؟


ناصر مستشار



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۷ آذر ۱٣٨۵ -  ۱٨ دسامبر ۲۰۰۶


این دوره انتخابات یکی از غیر آزادترین، تحریم شده‌ترین و شاید پرتقلب‌ترین، اما همزمان، یکی از زنده‌ترین، رقابتی‌ترین، پر شرکت کننده‌ترین و پر‌معناترین انتخابات ایران بود. این تنافضات چگونه قابل قهم‌اند و به چه معنا هستند؟*محسن حیدریان در ایران امروز* اگر جملات بالا را کسی از ایران نوشته بود جای دل آزردگی چندانی نمی شد چراکه رای دادن مردم تحت فشار در ایران به چندین رشته وابسته است که می توان همه آنها را در نظر گرفت.اما تن دادن جماعتی که در کشورهای غربی زندگی می کنند و تحت نام ملت ایران به تزویر وخود فریبی بنام انتخابات که خود شان به عدم آزادی محیط آن گواهی می دهند جای تردید بسیار دارد.*امیر کبیرصد وچهل سال پیش برای احداث دارالفنون ،دانشجویانی رابه غرب اعزام کرد که بعدها همانها به منور الفکرها معروف شدند وپایه گذاران اولیه اندیشه انقلاب مشروطیت شدند* بعد از صدوچهل سال، میلیونها ایرانی از ظلم دین پناهان در کشورهای دمکراتیک اقامت گزیده اند وهنوز نتوانسته اند بخشی ازفرهنگ دمکراسی این کشور ها را میهنشان انتقال دهند چراکه همچنان در اندیشه های کهنه خود اسیر مانده اند.از پانصد سال پیش غربیها به سرزمین ما سفر کرده اند ودر شناسائی وطن ما برای جهانیان و خودمان پیشگام بوده اند وبدین لحاظ به آنها مستشرق گفته اند اما بعد از زندگی متمادی ما ایرانیان که به صد سال می رسد هنوز یک مستغرب نداریم. هنوز پس از سالیان درازدر اینجا وحتی زندگی دانشجوئی در این کشورها به رموز پیشرفت این کشورها پی نبرده ایم .هنوز بعد از این زندگی طولانی در غرب خیمه شب بازی ملایان راتحت عناوین مختلف طبق گفته خود آقایان که پر است از نیرنگ حتی به خودیها به اعمال زشت آنها گردن می گذاریم ودر بست پیروزی کذائی را می پذیریم وآنرا شکرگذار می شویم!!! سپس بدنبال این هستیم که چرا عقب مانده ایم؟ کم کم کشورهای غربی نیز به عقیم بودن بخش وسیعی از روشنفکرنمایان ایرانی در دست یابی به دمکراسی پی برده اند ولذا برروی بخشی از اپسوزیون به هیچ وجه حساب باز نمی کنند واینرا خود رژیم نیز بدرستی تشخیص داده است وهمواره همین نیروها را سوپاپ اطمینانی برای خود می داند.   وقتی همه اسباب ولوازم یک انتخابات سالم در سطح نسبی وجود نداشته باشد وعلیرغم آنهمه فقدان صحت ودرستی آن انتخابات چگونه پیشاپیش وقبل از اعلام رسمی توسط رژیم فریبکارکه در باره اش هنوز جنگ وجدال است اما اعلام   نتیجه ازجانب نیروهائی که خود را مترقی می دانند و آنرا یک پیروزی برای تئوریهای خود می نامند جای سئولات بسیاری را می گشاید.* هنوز از جانب وزرات کشورج.ا تعداد دست کاری شده شرکت کنندگان در انتخابات اعلام نشده است که از جانب نمایندگان غیر رسمی وبه نیابت وزرات کشور در لباس اپسوزیون در خارج از مرزهای ایران آمار ۶۰% شرکت کننده به اطلاع عموم می رسد.این آماردهی تنها ،سیاستی را که با حفظ حاکمیت و همگامی ج.ا را دنبال می کند را نشان می دهد.
یکم: مردمی که از دست نداد ن   محل کار یا مکان تحصیل ودهها مسائل دیگر وادار به شرکت در انتخابات می کند کجایش دمکراتیک وسالم است.
دوم:ایجاد وحشت یکباراز دستیابی ناطق نوری وباردیگر از اقتدارمصباح و احمدی نژاد و پناه بردن به آغوش فرشته های فرضی که دروغین بودن آن فرشته ها برهمگان روشن و واضح است کجایش حقانیت دارد. فراموش نگردد   که از همان روزهای اول انقلاب ارتجاعی واسلامی سال ۵۷ به آتش کشیدن مراکزاقتصادی بهائیان بدست نیروهای اسلامی آغاز گردید که این سیاست به انجمن حجتیه نسبت داده می شد وهنوز جامعه بهائیان از جانب همه جناح های حاکمیت تحت آزار واذیت می باشند. بسیاری از یاران خمینی همچون آیت الله توسلی از به خطر افتادن "خط انقلابی امام" در وحشت بسر می برند که به هیچ وجه دغدغه نیروهای آزادیخواه نمی باشد اما به همان اندازه می تواند خاطر طرفداران خط روسی ضد امپریالیستی را پریشان نماید چراکه روزگاری هم پیمان بوده اند* روزی شاهزاده ائی از روی تفنن به اهالی زیر فرمانش گفت: من یک گوسفند با وزن ٣۰ کیلو را میدهم به یک داوطلب که بعد از یکسال همان گوسفند را با وزن ٣۰ کیلو برای من پس بیاورد ،در آنصورت جایزه گرانبهائی از من دریافت خواهد کرد اما اگر نتوانست عهد خود را کامل نماید گردنش بریده خواهد شد.هیچکس از اهالی را جرات نیامد تا اینکه چوپانی این گستاخی شتاب گرفت. چوپان گوسفند بگرفت و به خانه برد وفردایش به جنگل رفت و گرگی زنده شکار کرد.گرگ را بازنجیر به پشت طویله بست .گوسفند از دنیا بی خبر هرروز به چراگاه می رفت کمی پروار می شد و شبان گاهان در بازگشت به آغل، چوپان گرگ را به گوسفند بیچاره نشان می داد.گوسفند همه لذت چراگاه وپرواری را از دست می داد .تا اینکه یکسال گذشت وگوسفند همان ٣۰ کیلو وزن را حفظ کرده بود.چوپان گوسفند را نزد شاهزاده برد وجایزه بگرفت*.بعضی از افراد سیاسی، مردم ایران را همچون آن گوسفندان می انگارند که وقتی آنها را در انقلاب ارتجاعی واسلامی تحویل گرفتند می خواهند با نشان دادن انواع واقسام گرگها همانگونه رشد وتکامل نیافته باقی مانده باشند غافل از آنکه مردم ایران به گفته دوست ودشمن از دست حاکمان اسلامی جانشان به لب رسیده است.تنها همین میانه بازان سیاسی همچون آن چوپان ظالم که با آن شاهزاده هوس باز پیمان بسته است تا مردم را در اسارت نگاه دارد باعث تردید آفرینی در میان مردم شده اند تا به آزادی واقعی دست نیابند.    
سوم:آرای تقلبی که در ساعات مشخص از طریق نیروهای غیبی بدست سربازان گمنام "امام زمان عجج الله فرجه تعالی" به درون صندوق ها سرازیر می شوند آیا قابل کنترل است؟
چهارم:شما ناکسان که در ابقای ج.ا در تلاشید ،آنقدر در عرصه مبارزه دمکراسی تنبلید که علیرغم زندگی چندین ساله در کشورهای غربی نتوانسته اید رای گیری سالم وبدور از حقه بازی را حتی در چهارچوب حاکمیت اسلامی متداول و رایج کنید
پنجم: در کشورهای غربی با اثبات کوچکترین تقلب در حوزه رای گیری ، تمام رای های گرفته شده آن حوزه غیر قانونی اعلام می گردد و رای گیری در روز دیگر تکرار می گردد. اما برای نیروهای سیاسی که در مکتب استالنیستی و ماکیاولیستی پرورش یافته اند واینک علیرغم اینکه ظاهرا از آن مکاتب   تبری جسته اند اما زشت ترین اعمال آنها را به حاکمان ایران انتقال داده اند. حتی اینگونه انتخاباتها   تحت "ولایت شیوخ عصر بدوی" به شیوه مافیائی وروسی کافیست که این افراد را راضی نماید.جالب ترین وشاید غمگین ترین قسمت ماجرا در اینجاست، علیرغم اینکه به گفته خودشان*این دوره انتخابات یکی از غیر آزادترین، تحریم شده‌ترین و شاید پرتقلب‌ترین، اما همزمان، یکی از زنده‌ترین، رقابتی‌ترین، پر شرکت کننده‌ترین و پر‌معناترین انتخابات ایران بود. این تنافضات چگونه قابل قهم‌اند و به چه معنا هستند؟بنظر آقای حیدریان همین انتخابات خوشایند بنظر می آید و   اما پیشاپیش   از رسوائی آن نیز سخن می گوید چراکه قبلا خود حاکمان از رقت انگیزی کالای بنجول خود باخبر بوده اند ودر درون دعواهای جناحی که مسئله آزادیخواهان نبوده ونخواهد بود بی آبروئی چنین انتخاباتی در ج.ا شهره آفاق جهان است!!!