از : امیر آمویی
عنوان : تصحیح
خواننده ی گرامی،
متأسفانه در "عنوان" ابراز نظر پیشین من خطایی رخ داده که، اگرچه روشن است، بدین ترتیب تصحیح می شود:
امروز طیف چپ نیازمند دقت بیشتر، نقد صحیحتر و همگامی بیشتر است.
ممنون از توجه.
۷۴۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : peerooz
عنوان : آئین تقوی ما نیز دانیم - اما چه چاره با بخت گمراه ؟! حافظ.
کامنتی نوشته بودم در باره دو موضوع که البته منتشر نشد؛ یکی اینکه بحث در باره شرکت و یا تحریم انتخابات به هرشکلی مانند بحث خلقت مرغ و تخم مرغ موضوعی پایان ناپذیر است که تا کنون بارها در این سایت و بسیار جاهایی دیگر مطرح و هیچ یک از طرفین قانع و مجاب نشده اند و نخواهند شد.
میگویند آیت الله بروجردی عادت داشت که در هنگام تدریس موضوع را برای فهم بیشتر چند بار تکرار کند. روزی که این تکرار از حد معمول گذشت طلبه ای متذکر شد که همه مطلب را درک کرده و احتیاجی به تکرار نیست. آیت الله فرمودند ممکن است همه شما مطلب را فهمیده باشید اما خود من هنوز مقداری اشکال دارم و بهتر است یک بار دیگر موضوع تکرار شود.
ظاهرا نویسندگان اینگونه مقالات یا کاملا مطلب را درک نکرده اند و یا برای ادامه تفرقه دنبال بهانه میگردند وگرنه تا کنون چه چیز باقی مانده که گفته نشده باشد؟
سمیرامین فیلسوف مارکسیست اکونومیست فرانسوی مصری فرضیه ای دارد بنام " Convergence in Diversity و یا همگرایی تنوع " که مطابق درک من منظور آنست که تمام افراد تحت ستم - و نه تنها کارگران - بلکه صاحبان مشاغل متنوع و غیره باید بر اساس منافع مشترک خود برای مبارزه با امپریالیسم بهم بپیوندند. این فرضیه را شخصی در مقاله ای که منبع آنرا فراموش کرده ام بسط داده و معتقد است که برای رسیدن به مقصود, بجای کندوکاو درجزئیات اختلافات بهتر است پیرامون نقاط فکری مشترک گرد آمد و یا به قول مولانا " تو برای وصل کردن آمدی - نی برای فصل کردن آمدی ". اما ...
۷۴۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : آزاد سیروانی
عنوان : نه تحولات وابسته به اعداد و آمار ساده است، نه تعداد سبیل ها علامت جوانمردیست
سلام آقای انوش! در مجموع یک پا بر زمین بهتر از دو پا در هواست.من از این نظر ،شجاعت و جسارت ایشان را در این مغلوبه ی انگ و تهمت، برای پذیرش واقعییات تقدیر می کنم.اما روی سخن من بیشتر با نویسنده ی این گفتار بود تا تحلیل دیدگاه آقای شالگونی.
در اینجا می بینید که نویسنده با الهام از گفتار آقای شالگونی، فانتز ی هایش جنبیده اند وچیز هایئ نوشته است که برای من معلوم نیست که ایشان خواسته اند نمایشنامه بنویسند یا تحلیل کنند.در تمام طول نوشته پرسناژ می سازد،بالماسکه می گزیند،جبهه محو میکند، جبهه می آفریند،دستاورد به هم می بندد ودر خیال خود، رهبری را منزوی و کارگران را به کام میرساند. بی آنکه گردی هم بر لباس هویت مستقل ایشان بنشیند.البته ایشان این لباس هویت را در خانه و گنجه ی خود نگاه داشته اند، تا در رزم ها و ضیافت های خودمانی بپوشند.
خیر اقا تقی! مردم از لات و لوت های میلیادر سپاه و رهبری جان به لب اند.وهیچکس به تنهایی حریف انها نیست.در ضمن هم منتظر جلوس هویت های در گنجه مانده نیستند و از هر نیرو و امکانی کمک می گیرند تا گسستی برپایه های اقتدار وارد آورند.شما می توانید هویت خود را در گنجه نگه دارید. وبا آمارهای تلویزیونی شعف کنید.بی هیچ نگرانی هم دل قرص باشید که آمار خانه نشینان گوشی بدست از این هم بالاتر است.شاید دیشب تعدادی در خانه نبوده اند.اما شما بعنوان پیر سیاست باید بدانید که درتحولات، این جمع ساده ی اعداد نیست که کار ساز است بلکه جا، انسجام و ضرب آنها بر گرانیگاه قدرت است که خالق دگرگونیست.خیلی عجیب است می گویند جنتی در پیری به چنان جمود فکری مبتلا شده است که رایانه را با یارانه همیشه اشتباه میکند، اما همین مسدودالفکر چنان خطر انتخابات رابرای نظام ورهبری با تیز بینی احساس کرد که از هیچ آبروریزی برای لت و پار کردن آن چشم نپوشید .ولی مسخره کنندگان هم عصر او، بنام روشنگری تیغ را درست بر جائی ساییدند که دیگر چاقوی او نمی برید.آنچه را او دیگر نتوانست رد صلاحیت کند به اینها سپرد تا بکلی از شر انتخابات رها شود.هنوز هم اینان به او می گویند عتیقه!!
۷۴۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : امیر آمویی
عنوان : امروز طیفه چپهای نیازمند دقت بیشتر، نقد صحیح تر و همگامی بیشتر با هم اند
آقای روزبه با درود
بنده مقاله ی آقای شالگونی و شما را با دقت کافی خوانده ام. نگاه آقای شالگونی، به نظر من، با دیدگاههای پیشن ایشان در مجموع متفاوت و از جهتی به واقعیات امروز ایران و درک دستتردینامیزم نیروهای سیاسی نزدیک تر است، هرچند که در عین حال معتقد نیستم تحلیل مذکور از دیدگاه مارکسی دارای ویژگی های لازم باشد. از این گذشته ایشان در تحلیل شان در زمان حال و آن هم در نقطه ی خاصی متوقف شده اند که باعث شده مقاله به سطح نوعی تحلیل "ژورنالیستی" -همان چیزی که شما احتمالا تحلیل رسمی اصطلاح کرده اید- اما ارزشمند تقلیل یابد. از آقای شالگونی انتظار میرفت تحلیل سنجیده تر و "فراروندهتری" از سطح وضعیت سیاسی ایجاد شده مخصوصا در ارتباط با سمت گیری آتی نیروهای ضد استبداد، ترقی خواه، دموکرات و سوسیالیست ارائه دهند، تحلیلی که نگاه ویژه تری به موضع تاکتیک انتخابات دارد. لذا گفتار آقای شالگونی بدون شک نیازمند برخوردی ناقدانه از موضعی و نگاهی مشترک است نه متقابل. متأسفانه به نظر میرسد که چپ دیروز، امروز و، احتمالا، فردای ما در نوعی رقابت انتقادی منفی سقوط کرده و به جای به دست دادن تحلیل ناقدانه ی مثبت به قصد ایجاد جبهه ی واحد (که گویی دیگر آن را فراموش کرده یا به دور انداخته)، در ورطه ی تعجیل و قلمی کردن انتقادنامه ای افتاده که گاه نشانهی بی توجهی به روح موضوع مورد انتقاد است.
مقاله ی شما نیز در بررسی گفتار آقای شالگونی دست کم در دو مورد نمایشگر عوامل منفی مذکور است، هرچند که بحث های مطرح شده ارزشمند و درخور توجه فراوانند:
در همان پاراگراف نخست قول شما با گزاره ی « جمع بندی [آقای] شالگونی از انتخابات [هفتم] اسفند عمدتا به همان روایت رسمی از صحنه ی سیاسی و منازعات درونی حاکمیت و کشاکش جناح رفسنجانی و خامنهای "بسنده می کند" و متأسفانه "مشارکت انتخاباتی بخشی از مردم" را، "عملا معادل کنش مردم ایران مورد ارزیابی قرار می دهد".» به عباراتی که بنده در داخل پاراگرافِ منقول از طریق علائم "..." برجسته کردهام توجه کنید، به: "بسنده"، "مشارکت بخشی از مردم" و "عملا ... مردم ایران"! چنین برخوردی در مقاله ی آقای شالگونی صورت نگرفته است: ایشان، اگرچه بخش مهمی از مقاله را به برخوردهای دو جناح "فقاهت" و به اصطلاح "دولتی/ جمهوری" (خامنه ای و افراطیون وابسته از یک طرف، و اصلاح طلبان واعتدالگریان از طرف دیگر) پرداخته اما بخش عمده ی دیگری از مقاله وی نیز به نحوه ی مشارکت یا عدم مشارکت مردم اختصاص دارد و در عین حال کوشیده شده به استنتاج های خوبی هم برسد. لذا کاربست کلمه ی "بسنده" در این مورد چندان مناسب نیست. از این گذشته در هیچ جای مقاله ی آقای شالگونی شما نخواهید دید که ایشان "مشارکت برخی از مردم" را "معادل [عملی] کنش [همه ی] مردم" دانسته باشد. قول آقای شالگونی در بخش دوم از قسمت اول چنین است:
«ابعاد واقعی مخالفت مردم با دستگاه ولایت در انتخابات هفتم اسفند [...] در صورتی قابل ارزیابی است که چگونگی برخورد همه ی مردم با آن در نظر گرفته شود: درست است که بخشی از مردم از طریق شرکت در انتخابات [و دادن رأی سلبی] ، نارضایی شان را نشان دادند، اما بخش دیگری نیز همین کار را با تحریم آن انجام دادند؛ [توجه کنید:] و [لذا] "مجموع رفتار این دو بخش است که بی اعتباری رژیم (یا دست کم ، دستگاه ولایت) را در ابعاد واقعی به نمایش می گذارد".» تأکید روی مجموع دو رفتار است.
آشکار است که مجموع مردمی که در انتخابات شرکت کردند [و رأی سلبی دادند] و آنان که با عدم شرکت خود از دستور خامنه ای نافرمانی کردند، تقریبا چیزی می شود برابر با همهی مردمی که دارای شرایط رأی دادن هستند.
شایسته این است که با نقل قول دقیق نویسنده به ارزیابی "غیر شتابزده" ی هر نوشته بپردازیم. در رویکرد انتقادی شما نسبت به تحلیل آقای شالگونی برخی شتابزدگی ها مشاهده می شود که خواندن و فهم گفتار (نمونه ی داده شده در زیر) و نیز گاه پذیرش قول تان (نمونه ی داده شده در بالا) را بسیار دشوار می کند؛ از جمله پاراگراف دومِ داخل قلاب از "گزارهی اول" بسیار دشواریاب و ارتباط آن با پاراگراف پیش از آن ناروشن و نامعلوم است. از این گذشته اضافه کردن یک علامت قلاب ثانوی در میان مطلب مشکل فهم را دوچندان کرده است. می توان به اصل مراجعه و مشاهده کرد.
راقم مطلبی در نقد نوشتار و نظرگاه آقای شالگونی تهیه کرده بود تا برای اخبار روز ارسال دارد، لکن درج مطلب شما باعث شد که دست نگه دارد. لذا تا زمان پایان نظر شما، برای تکمیل نظر خویش صبر خواهد کرد.
با دوستی و صمیمیت
آمویی
۷۴۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : علی انوش
عنوان : از واقع بینی تا خیالپردازی
جناب آزاد به نظرم آقای شالگونی اگر به قول شما رویکرد میانه ای دارد، اما در مجموع پایش روی زمین است و مانند آقای روزبه به دره ی خیالپردازی سقوط نکرده است.امیدوارم بار دیگر نوشته ی ایشان را بخوانید.
۷۴۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : تقی روزبه
عنوان : یعنی ما هشتادوچهاردرصدیم؟!
دیشب برنامه افق صدای آمریکا فقط دو نفر از مدافعان وابسته و دوآتشه اصلاح طلبان و حامی دولت را برای گفتگو آورده بود تا لابد تنورانتخابات را گرم کند. تم اصلی آن ها هم القاء این تصور به شنوگان بود که مجلس اگر حامیان دولت درآن دست بالا را داشته باشند، خیلی کارها می تواند بکند. بالأخره با پایان برنامه نوبت اعلام سریع نظرسنجی ها که یکی دودقیقه ها بیشترنبود رسید. پرسش پیرامون همان تم اصلی صحبت بود. معلوم شد که ۸۴ شنوندگان برآنند که از دست مجلس هیچ کاری برنمی آید و تنها ۱۶ پاسخ مثبت داده بودند! . همین نتیجه البته با فاصله شصت و چنددرصدی در مرحله اول انتخابات هم وجود داشت. این نظرسنجی ها گرچه جامع نیستند، اما نشان می دهندکه مواضغ رسانه های تبلیغی چون بی بی سی و صدای آمریکا چه نسبتی با افکارعمومی و حداقل شنوندگان خود دارند؟. اما ظاهرا برای آن ها همان ۱۶ مهم است. چرا که دولت ها مهم هستند نه ملت ها! یعنی ما هشتادوچهاردرصدیم؟ باورم نمی شود. پس حق بدهید وقتی می گوئیم اکثریت جامعه متأسفانه هنوز صدای مستقل و رساندارند. اما این دلیل نمی شود که صدای اقلیت قدرتمداران هم ما را مرعوب کند و توهم همذات پنداری بهمان دست بدهد!
۷۴۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : آزاد سیروانی
عنوان : ما را از صف معلوم ضد استبداد به بیابان جبهه های نا معلوم دعوت نکنید
این همه اهمام و کلام ناتمام! باید براستی به استقساء تحلیل گرفتار بود که نتوان مبحثی چنین را در کلامی موجز وگویا گنجاند.زین برهان در هر گزینه ی نویسنده چنان سست است که قلمسوار ما فقط با نیش یک پرسش از رکاب می افتد.جبهه ای که در طول سالهایی بیشتر از عمر نسل من ،هنوز به قول ایشان "نتوانسته صدای رسای خود راباز تاب دهد"صاحب دستاوردهای شگرفی است که من باید با جان و دل از آن دفاع کنم!! عجبا.می بخشید جناب تقی ، برای من تازه از راه رسیده می توانید نام و نشانی ازاین جبهه نامعلوم بیاورید؟ دستاورد انزوای رهبر را باید در قباله ی رویاهای خانگی گذاشت یا در دستان آنهایی که با اقدام میدانی خود او را با تمام تفرعنش به اعتراف برخسارت نظام وادار کرد؟حیف که رویکرد میانه ی آقای شالگونی، چنین فرصتی را برای فوران بحث های ملال انگیز و مزمن "رادیکال های" متفرق و به جا مانده از قافله ی تحولات فراهم ساخت ،تا از انبان کهنه ی کلیشه های خود بار دیگر خیالات طولانیشان را مو عظه کنند."رادیکال" هایی که چون رهبر،خسران دیده و منزوی از انتخاب مردم،فریاد وا مصیبتا سر میدهند.
۷۴۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۹ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : peerooz
عنوان : " فکر نان کن که خربزه آب است".
" در محدوده یک فنجان تکانه های آب را می توان هم چون یک طوفان و موج های بزرگی به حساب آورد، اما بشرط آن که آن را صرفا در خودش و با خودش سنجید و محدوده نگاه را فقط تا لبه فنجان بسط داد! و گرنه اعتبار این گونه سنجش گری بباد خواهد رفت." پایان نقل قول.
کاش جناب روزبه چشم از لبه فنجان بر گرفته و نگاهی به دور و ور میانداختند تا دریابند اقیانوس در چه حال است. با سابقه ذهنی گمانم اینست که به عقیده تحریمیان اگر هیچکس در انتخابات شرکت نکند آنوقت شاهزاده سازمان ملل سوار بر اسب سفید از راه رسیده و حکومت مردم - لابد " چپ " - را بر تخت سلطنت مینشاند.
در آمریکا بیش از یکسال تبلیغات انتخابی و جنبش " سوسیالیستی " سندرز با میلیون ها جوان فعال و صرف میلیون ها دلار اعانه آنها, دیروز به این نتیجه رسید که حد اکثر امید آنها اینست که بتوانند یکی دو تقاضای ساده خود را به نماینده والستریت یعنی کلینتون تحمیل نمایند.
در آمریکای جنوبی حکومت " سوسیالیستی " پنجمین کشور دنیا یعنی برزیل مانند حکومت ونزوئلا در شرف سقوط است و آرزانتین و مکزیکو قبلا سقوط کرده اند. با حکومت های سوسیال! فرانسه و کانادا باید به حال سوسیالیسم گریست. اوضاع کشورهای سوسیال دمکرات اروپا و دیوار کشی دور اروپا هم که معلوم است. از چین کومونیست ! که زمانی قبله آمال "چپ " بود بهتر است حرفی نزینم.
میگویند فعالیت چپ دارای دو خصیصه متضاد است: تمایل شدید به تفرقه و انشعاب همراه با فریاد های " اتحاد , اتحاد ". اگر " چپ " نتواند با خود متحد شود چگونه میتواند با اصلاح طلبان حکومتی و غیر حکومتی و ملی مذهبی و مذهبی و ده های دیگر برای پیروزی و تغییر اوضاع کنار بیاید. با اینهمه نابسامانی در اقیانوس دنیا ما در فنجان خود اینهمه بر سر شرکت و یا تحریم انتخابات بر سر هم میکوبیم و انتظار معجزه داریم. خداوند شفا بدهد.
۷۴۱٣٨ - تاریخ انتشار : ۹ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : حسین میوه ای
عنوان : سئوالی از آقای علی اردلان
با سلام ، اگر در بحث ها ، در باره ی موضوعات مختلف و عمومی و بخصوص در مسائل اجتماعی و سیاسی ، جوانب نظری ، عملی و تجربی ( تئوری و پراتیک ) یا مجرد و مشخص ( آبستراکت و کنکرت ) را در نظر نگیریم.
رسیدن به تفاهم و همدلی مشکل می شود. فکر می کنم یکی از دلایل انشقاق ها در گروههای سیاسی همیشه [ دیدگاه ]های های مختلف کنشگران
در شرائط واحد و [ برداشت ] های متفادت آنها از نظریات سیاسی و اجتماعی بین المللی و ملی بوده است.
در همین کامنت جنابعالی ، خیلی نکات روشن نیست. بهتر نیست در این باره حرف بزینم:
دموکراسی چیست؟ هر کس برای خودش تعریفی دارد.
نیروهای سیاسی دموکراسی خواه در ایران کنونی کدامند ؟
عدالت چیست ؟ فرقش با سویسالیسم علمی چیست؟
نیروهای سیاسی عدالت طلب در ایران کدامند ؟ سوسیالیست ها کدامند؟
اصلاح طلبی چیست؟ رابطه ی آن با دموکراسی ، عدالت و سوسیالیسم چیست؟
چرا در ایران هیچ چیزش شبیه دیگر کشور ها نیست ؟ دخالت خارجی ها ؟ نادانی حکومت دینی ؟ بی تجربگی مردم ؟ پراکندگی مخالفین؟ کشتار و سرکوب ؟
۷۴۱٣۷ - تاریخ انتشار : ۹ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : علی امیری
عنوان : سوال
سوال من از آقایان روزیه و امتال ایشان این است چرا مواضغ اعلام شده از سوی این اقایان در مورد انتخابات همواره نسیت به دوره قیل از آن کمتر مورد پشتیبانی در داخل و خارج از کشور ازسوی گروهها و روشنفکران چپ قرارمیگیرد؟؟ آیا این خود نشان دهنده این نیست که یا این قبیل گروهها و اشخاص صادقانه پی به اشتباه مواضع اتخاذشده خود در طی این سالها شده اند ویا آقایان مذکور درفوق هنوز تحلیلی درست از شرایط داخلی و جهانی ندارند و بر سر عقاید خود اصرار میورزند که الی بلا مرغ یک پا دارد!!!
۷۴۱٣۴ - تاریخ انتشار : ۹ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : علی اردلان
عنوان : رابطه مستقیم بین مقاومت مردم ودرجه انشقاق درحاکمیت
جاداردکه بابت تهیه ونشراین مقاله متفاوت وروشنگرانه که درتبین جنبش روبه رشدومستقل مردمی کوشیده ازرفیق تقی روزبه تشکرکنیم.
به راستی که درک مقاومت مردم وشکل گیری جنبش مستقل آنهادراین شرایط خطیرتاریخی ازاهم وظایف نیروهای دموکراسی خواه (خصوصاچپ ها)می باشد.باری چنانچه این جنبش که ازاعماق جامعه جوشیده،توسط تمامی نیروهای سیاسی دموکراسی خواه وعدالت طلب پشتیبانی گردد،قطعاباعث شکاف های جدیددرپیکره حاکمیت خواهدشدوکسانی را ازداخل حکومت به نمایندگی ازمردم واخواهدداشت.به نظرمن هرقدرقهرمردم ومبارزه مستقل آنهافزونی یابد،احتمال ظهورجناح دموکرات وعدالتخواه درمیان حکومتیان بیشترخواهدشد.
روندکنونی ماراتاسرحدنابودی مملکت پیش خواهدبردوفهم این موضوع که ادامه این نوع بازی سیاسی جزباخت تمام وکمال برای مردم هیچ سودی نخواهدداشت،امرچندان مشکلی نمی باشد.
بنده نیزمنتقد رفیق شالگونی ام هم ازاین زاویه که مواضع سردرگمی دررابطه باانتخابات ۷اسفندارائه دادندوهمچنین درتحلیل دیالکتیک موجوددرمبارزات درون حکومتی،به بیراهه رفته وازمنظراصلاح طلبی موضوع رانگاه کرده اند.درحالیکه مامی دانیم این انتخابات ومسائل مربوط به پسابرجام هیچ تغییری درتوازن قوای حکومتی ایجادنکرده وچه بساباعث پیشروی تندرویان راست افراطی درخاکریزهای داخل حاکمیت شده است.
۷۴۱٣٣ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : آرمان شیرازی
عنوان : آری, هیاهوی گذرای رأی سلبی چهره پوشان هیولای رأی ایجابی ست!
هم میهن ارجمند, آقای روزبه, گفته های شما جالب و اندیشه بر انگیزند که "برای انزوای پردامنه ای که رژیم (بیش از همه کانون اصلی قدرت و شخص خامنه ای) اکنون دچارش شده، (جنبش مقاومت) بهای سنگینی پرداخته ... است و تا ارتقاء (این انزوا به سراسر سیستم یعنی) نقطه ای که بتوان از شر ارتجاع حاکم رها شد, جنبش مقاومت هم چنان ناگزیر از پرداخت بهاء خواهد بود."
و نیز اینکه, از سوی دیگر رژیم برای گریز از این انزوا راز ماندگاری را همواره در بکارگیری دو راهکار مهندسی انتخابات یافته است: ۱- ممانعت از شکل گیری قطب مستقل ... و جمع کردن مردم حول آرایش و رقابت های درونی خود, و ۲- زیر فشار گذاشتن نیروهای اصلاح طلب و غیراصول گرا و تحدید قدرت آنها برای پیشگیری از شکل گیری حاکمیت دوگانه و سر انجام از هم پاشی حکومت.
خوشبختانه اتخابات اسفند ماه حضور نیرومند قطب مستقل و مخالف حکومت را نشان داد. شوربختانه اما گرانیگاه این قطب یعنی چپ متحد بطور مشخص و باهماد نیروهای دمکراتیک بطور کلی نزدیک به چهل سال است که شکل نگرفته است. پیدا نیست چرا این نیروها نمیکوشند حتی یک اعلامیه مشترک در باره کلی ترین اشتراکات (مثلا نوروز یا روز جهانی زنان) بیرون بدهند! درد آورتر آنکه درین مدت (تقریبا) تمام نیروها در جهت واگرایی گام برداشته اند. نمونه های این واگرایی ها عبارتند از ۱- جدایی راه کارگر (به "کمیته مرکزی" و "هیئت اجرایی") که تفاوتهای سیاسی-بینشی آندو مشخص نیست و ۲- "تشکل بزرگ چپ" که چهار نیروی درگیر آن چند سال وقت خود و دیگران را گرفتند تا بگویند وحدت را نه بر مبنای اشتراکات که بر رفع اختلافات میتوانند انجام دهند! تو گویی درین دنیای شتابان-در-تغییر (بامید "خدا") زمانی خواهد رسید که اختلاف در دیدگاه ها وجود نداشته باشد!
کوتاه سخن اینکه اگر نیروهای خواهان آزادی, استقلال و عدالت اجتماعی براستی میخواهند بازیگر پر تاثیر تاریخ کشورمان باشند و در امواج تغییر خروشانی که در راهند (بار دیگر) به شنزاران ساحل ها پرتاب نشوند, پیش از هر چیز باید هر چه زودتر روی اشتراکات اتحاد کنند تا قطب مخالف و مستقل از حکومت را (که دیگر شکل گرفته است) یاری رسان باشند.
بامید همراهی و همپویی نیروهای پیشرفت و بهروزی!
۷۴۱۲٨ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣۹۵
|