تزهائی انتقادی به "فراخوان برای تاسیس حزب چپ جدید در آلمان"
مترجم: ناهید جعفرپور
•
در روز دوم ژوئن فراخوانی از سوی رهبران دو حزب چپگرای «پ د اس» و «واسگ» در آلمان برای ایجاد یک حزب سراسری در این کشور منتشر شد. نقد زیر از سوی نهادهای چپ ضدسرمایه داری در آلمان به برنامه ی ارائه شده ی فوق تنظیم شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٣۰ آذر ۱٣٨۵ -
۲۱ دسامبر ۲۰۰۶
توضیح مترجم: نقد زیر از سوی نهادهای چپ ضد سرمایه داری در آلمان به برنامه ارائه شده از سوی حزب «پ د اس» و «واسگ» برای تاسیس حزب چپ تنظیم شده است.
فراخوانی که در تاریخ ۲ یونی ۲۰۰۶ از سوی اسکار لافونته، گئورگ گیزی، فلیستاس وک، کلایوس ارنست، کاتیا کپینگ و لوتار بیسکی برای تاسیس یک حزب نوین چپ منتشر شد برای ما ارزش پشتیبانی دارد زیرا که این فراخوان در مقایسه با برنامه ها و مباحث استراتژیک منتشر شده می تواند اولین قدم ها برای یک سیاست چپ و برنامه عمل حزبی جدید باشد. ما آرزوی یک بحث گسترده و همه جانبه در باره این برنامه را داریم و از این رو تلاش می کنیم موضع خود را در فراخوانی برای "چپ ضدسرمایه داری" بیان کنیم.
ما بر این آگاهیم که انتقاد به کاپتالیسم در فراخوان تاسیس حزب نوین چپ تنها محدود به "بربریت جامعه سرمایه داری" و یا "سرمایه داری بعنوان حیوانی درنده" می شود. این را هم میدانیم که به این اعتراف به سوسیالیسم دمکراتیک هم زیاد نمی شود اعتماد نمود زیرا که منظور به هیچ وجه خواست برداشتن نظم اقتصادی سرمایه داری نیست بلکه تنها منظور این فراخوان رابطه میان این نظم نوین اقتصادی با نظم اجتماعی است و در این رابطه ارزش گذاری در باره طرح جوامع سوسیالیستی چون آلمان شرقی و دولت های بلوک شرق که در واقع دلیل فروپاشیشان حملات شدید امپریالیستی بود، مسکوت می ماند.
ما بر این باوریم که هنوز می توان و اصولی است که روی نقاط ضعف و مورد بحث این فراخوان دست گذاشت و کار نمود تا بتوان بدین وسیله یک حزب چپ قوی با پایه های ضد سرمایه داری به وجود آورد که بتواند در آلمان با قدرت به پیش رود.
از این رو ما تزهای زیر را در رابطه با این فراخوان به بحث می گذاریم:
۱. نه به شر کت بدون قید و شرط در دولت
ما از این که این فراخوان به شرکت بی قید و شرط در دولت آلمان نه می گوید و حداقل شروط را برای شرکت در دولت اعلام می کند استقبال می کنیم.
این خود قدمی درست برای قوت و اعتماد به این حزب جدید چپ است. بدون این حداقل شروط این حزب موفق نخواهد شد در قلب ها خانه کند. تاکنون در این فراخوان برای شرکت در دولت سه شرط اساسی مطرح شده است: اول اینکه خدمات اجتماعی و ملزومات اصلی زندگی شهروندان نباید خصوصی شوند. دوم و سوم اینکه تاسیسات عمومی و اجتماعی نباید از بین بروند و هزینه امدادهای اجتماعی نباید قطع شده و یا تقلیل یابند و اخراج ها و بیکار شدنها باید متوقف گردند.
این خواست های اساسی خوب و درستند اما کافی نیستند. ضروری است که از دید ما حداقل قولی روشن و واضح در باره سیاست صلح داده شود. تائید آکسیون های نظامی از سوی حزب جدید چپ ضربه ای جدی به این حزب خواهد زد.
باید در این فراخوان تاکید جدی شود که در صورتیکه دولت بخواهد با اقداماتی آموزش و پرورش و همچنین حقوق آزادی انسانها را محدود سازند حزب چپ بر علیه اش بر می خیزد و در دولت شرکت نخواهد نمود. این شروط برای شرکت در دولت در سطوح کشوری و ایالتی تعیین کننده است. بخش آموزش و پرورش برای چپ نوین از اهمیت خاص برخوردار است. زیرا که آزادی در پرداخت هزینه تحصیلی باعث گسترش آموزش و پرورش می شود.
در سیاست داخلی باید چپ جدید به هنگام شرکت در دولت بصورت جدی و تعیین کننده بر علیه اخراج پناهندگان و خارجی ها برخیزد و بر علیه اقدامات شدید پلیسی که با آن حقوق اجتماعی و خصوصی افراد در اساس محدود می شود (برای مثال حق تظاهرات و حق تجمع و....) مبارزه و ایستادگی نماید.
۲. نه به آکسیون های نظامی و نه به نظامیگری
جنگها برای احقاق حقوق بشر انجام نمی پذیرند بلکه تنها و تنها برای منافع سرمایه داران است که انجام می پذیرند. وقوع این جنگها نه بخاطر بشردوستی جنگ طلبان است بلکه منافع مالی و استراتژی جغرافیائی دلائل واقعی بروز این جنگهاست.
در سال های گذشته با وجود فرستادن سربازان آلمانی به خارج از کشور اما به هیچ وجه بهبود در وضعیت افغانستان یا کوزوو و یا جاهای دیگر به دست نیامده است. از این رو، سیاست صلح چپ، فرستادن ارتش به خارج بعنوان سفیران صلح نمی باشد بلکه در اختلافات بدنبال شرایط مذاکره عادلانه برای بهبود مناسبات اجتماعی اقتصادی در کشورهای جهان سوم و نوآوری در سیاست انرژی حرکت می کند.
همچنین در این فراخوان، حزب چپ بعنوان یک حزب که برای یک سیاست پایدار صلح تلاش می کند معرفی شده است. اما خواسته های مطرح شده در این مورد یعنی مثلا طرد "جنگ هائی که حقوق انسانها را پایمال می کنند" کاملا نامفهوم است. در واقع مشخص نمی شود که آیا اگر سازمان ملل متحد حمله ای نظامی را پیشنهاد کند آیا حزب چپ از آن پشتیبانی می کند؟
برای اینکه در اینجا از سوء تفاهم ها جلوگیری کنیم و به مواضع تاکنونی هردو سازمان چپ درون حزب چپ خدشه ای وارد نکنیم باید هرگونه حمله نظامی را رد نمائیم. سربازان آلمانی کاری در خارج از کشور ندارند و باید به آلمان برگردانده شوند.
دوم اینکه چپ باید بر علیه هرگونه تسلیحات و نظامیگری برخیزد. در این رابطه نه تنها باید در مقابل نظامیگری امپریالیسم آمریکا برخیزد بلکه باید بر علیه نظامی شدن روز به روز اتحادیه اروپا که از سوی آلمان هم پشتیبانی و تشویق می شود مبارزه کند.
بنابراین از خواسته های مهم در این بخش باید توقف پشتیبانی دولت آلمان از تحقیقات نظامی و تسلیحاتی و امنیتی اتحادیه اروپا، بستن تمامی پایگاه های نظامی که از آنجا حملات نظامی سازماندهی می شوند، بستن پایگاه های نظامی ارتش آمریکا، بریتانیا و ناتو در آلمان که برای اجرای جنگ های ضدانسانی و ایجاد زندانهای مخوف استفاده می شوند، باشد. در ضمن چپ باید خواهان از بین رفتن فوری پیمان ناتو باشد.
٣. بر علیه فاشیسم، راسیسم و فشار های بی حد و اندازه
در فراخوان حزب چپ کمبود مسائل کلیدی زیر دیده می شود:
ـ چپ ها باید به روشنی بر اساس مهم ضدفاشیسم تاکید نمایند و فعالیت های ضدفاشیسم را پشتیبانی کنند. این نکته در فراخوان حتی بطور ضمنی هم اشاره نشده است.
ـ چپ ها باید بر یک سیاست ضدراسیسم اصرار ورزند. مهم ترین خواست در اینجا حقوق پایه ای پناهندگی و از بین بردن زندانهای اخراج پناهندگان و تمامی قوانین خاص در این مورد است. تاکید بر حقوق مساوی برای همه کسانی که در این کشور زندگی می کنند از اهمیت خاص برخوردار است.
ـ خواست ساختمان "حقوق آزادی های پایه ای" نباید تنها به خواست حق انتخاب مردم خلاصه شود. چپ باید همزمان بر علیه فشارهای بالای دولتی در سیاست داخلی بپاخیزد. این به آن مفهوم است که باید عملکردهای ارتش را در داخل کشور رد کرد و بر ممنوعیت گسترده شکنجه و نیروهای امنیتی تاکید خاص نمود.
۴. آموزش فرا تر از مدرسه است
آموزش به ایجاد مدارس ختم نمی شود. پیشنهاد چپ ها برای رفرم در آموزش های شغلی، تحصیلات دانشگاهی و آموزش در سطوح بالاتر باید کمی فراتر رود. آنچه که در اینجا مهم و تعیین کننده است برای مثال خواست یک سیستم آموزشی دولتی برای آموزش های شغلی، امنیت پایه ای بدون فشار در سیستم آموزش های همگانی دولتی (مدارس ابتدائی و آموزش های حرفه ای و سطوح دانشگاهی)، ایجاد قوانین کشوری برای ادامه آموزش، گسترش شرکت آموزگاران و محصلان در تصمیم گیری ها و امنیت دادن به تحقیقات منتقدانه و تحقیقات علمی در راستای منافع جامعه است. چپ ها نباید تنها برای بالا بردن شانس های برابر دست و پنجه نرم کنند بلکه همچنین باید از اقتصادی شدن آموزش جلوگیری کنند.
۵. بر علیه سکسیسم
این فراخوان خواهان برابری زنان با مردان است و خود را تنها محدود به برداشتن تبعیضات تاکنونی نسبت به زنان می کند. البته این به هیچ وجه کافی نیست. چپ باید خواهان برابری کامل اقتصادی و سیاسی زنان باشد و برای از بین بردن مکانیسم رهبری پدرسالارانه حرکت کند و خیلی روشن بر علیه خشونت های جنسی و سکسیسم و رفتار های مردسالارانه زن ستیز مبارزه کند. این مسئله در باره رسانه ها و افکار عمومی هم صادق است. در این رابطه باید نهادهای خودمختار زنان و ساختارهای مربوط به آن گسترش یابند و حفظ گردند.
۶. ضدقدرت های اجتماعی را رشد دهیم
برای ما مهم تر از آن چیزی که در این فراخوان به آن اشاره شده یعنی "دست یابی به جنبش های غیرپارلمانی" آمادگی برای رابطه تنگاتنگ و برابر و اشتراک مساعی میان نیروهای پارلمانی و خارج از پارلمان می باشد. فعالیت های پارلمانی باید این هدف را داشته باشند که ضد قدرت های اجتماعی را قوت دهند و مقاومت بر علیه مناسبات رهبری کننده را بسیج نمایند. در این رابطه لازم است که سازمانهای مستقل مزدبگیران و بیکاران را تقویت نمود. آنچه که در فراخوان در باره اعتصاب های عمومی مطرح شده به این بخش برمی گردد.
مسئله مهم دیگر تغییر اشکال سازماندهی و ساختاری هر دو حزب پ د اس و واسگ می باشد به این مفهوم که حزب چپ باید روند تاکنونی سازماندهی و ساختاری خود را تغییر دهد زیرا باید توجه نمود که حزب چپ تنها از این دو حزب تشکیل نمی شود بلکه بطور واقعی ائتلافی در سطح کشور است که توانسته است تمامی کسانی را که برای همزیستی صلح آمیز، زیست محیطی، عدالت مند و اجتماعی انسانها حرکت می کنند و برای یک احتماع سوسیالیستی به پیش می روند و مبارزه می کنند را جمع نماید و نمایندگی کند.
www.antikapitalistische-linke.de
|